eitaa logo
🇮🇷زیر پرچم جمیع شهدای اسلام🇮🇷
183 دنبال‌کننده
7هزار عکس
6.3هزار ویدیو
40 فایل
شهدا شرمنده ایم ما باید اول به جهاد اکبر که مبارزه با نفس هست برسیم تا بتوانیم به جهاد اصغر که همان شهادت هست دست پیدا کنیم و بقول حاج قاسم تا وَقتۍ کَسۍ شَهید نَباشَد شَهید نِمۍ‌شَود شَرط شَهید شُدن شَهید بودَن است...؛ @yafatemehzahrea ‌‌‌‌‌‌‌‌‌
مشاهده در ایتا
دانلود
از آشنایی با دانستم در مسیر دلدادگی باید باشی تا امیر شوی تو دنبال رضایت⇜ او باش او دنیا و خَلقش را می‌کند باش، عزیزت می‌کند 🖤 شهادتت مبارک داش ابراهیم هادی 🕊
♥️ وقتی بهش میگفتیم چرا گمنام کارمیکنی!! میگفت: 🍃ای بابا همیشه کاری کن که اگه تو رو دید خوشش‌ بیاد نه مردم..!
ابراهیم می‌گفت: مطمئن باش هیچ چیزی مثلِ برخورد خوب روی آدم‌ها تاثیر ندارد...
1.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
~🕊 اگر انسان سرش را به سمت آسمان بالا بیاورد، کارهایش را برای رضای خدا انجام دهد؛ مطمئن باش که زندگیش عوض می شود و تازه معنی زندگی کردن را می فهمد! ♥️🕊
✍_ رفتم پیش ابراهیم؛ هنوز متوجه حضور من نشده بود. با تعجب دیدم هر چند لحظه، سوزنی را به پشت پلکـش می زند!. گفتم: «چیکار میکنی داداش ابـراهیم؟!» تا متوجه من شد، از جـا پرید و گفت: «هیچـی! چیزی نیـست!» گفتم: «بایـد بگـی!» مکـثی کـرد و آهستـه گفت: «سـزای چشمی که به نامحـرم بیفته همینه..!» 🔹 حتـی بـرای صحبت با بستگان نامحـرم سـرش را بـالا نمی گـرفت. 📚 سلام بر ابراهیـم / نشر شهید هـادی ...🌷🕊
ابراهیم‌ می گفت: همیشه سعی کن نماز هایت در هر شرایطی، اول وقت باشه. خدا هم تو گرفتاری های زندگی قبل از این که حرفی بزنی کارت رو ردیف می کنه
7.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا با شهید ابراهیم هادی رفیق شدم، جوابم را نمیده. شما رسانه شهدا باشید
امام‌خامنه‌ای: شخصیتِ « شهید هادی » به قدری جاذبه دارد که آدم را مثلِ مغناطیس به خودش جذب می‌کند.
🌷 ما افسانه نیستیم🙂✌️ دخترم در کلاس‌های تابستانی شهرک محل سکونت ما یعنی شهرک ارتش تهران شرکت می‌کرد. یک روز یک گل‌سینه هدیه گرفت که عکس شهیدی روی آن بود. آخر شب، گل سینه روی زمین افتاده بود. پایم رفت روی سوزن آن و حسابی خون آمد. بعد از پانسمان، گل‌سینه را برداشتم و باعصبانیت انداختم توی سطل زباله. آخر شب طبق روال هرشب سریال ترکیه‌ای را دیدم و خوابیدم. من اگر هر کار اشتباهی انجام دهم اما نمازم را سر وقت می‌خوانم. صبح حدود ساعت پنج بود. بعد از نماز صبح مشغول تسبیحات بودم که احساس کردم یک جوان روبروی من نشسته!! نفهمیدم خوابم یا بیدار، اما آن جوان که صورتش پیدا نبود به من گفت: ❌سریال‌هایی که می‌بینی افسانه است. اما ما افسانه نیستیم. ما با شما هستیم. باتعجب گفتم: شما کی هستی؟ گفت: تصویر من روی گل‌سینه بود که انداختی توی سطل. دویدم و رفتم داخل سطل را گشتم. تصویر یک شهید بود که زیر آن نوشته بود: خیلی برایم عجیب بود. به‌طور اتفاقی رفتم سر کمد کتابخانه. دیدم کتابی به نام سلام بر ابراهیم لابه‌لای کتاب‌ها است. کتابی در مورد همین شهید. مشغول مطالعه شدم. خیلی جالب بود. شوهرم را صدا زدم و پرسیدم که این کتاب کجا بوده؟ گفت: چند روز پیش توی اداره به ما هدیه دادند. هر دو جلد کتاب را آن روز خواندم. خیلی عالی بود. صبح روز بعد؛ بعد از نماز به بهشت زهرا رفتیم. ساعتی را در کنار مزار یادبود او بودم. 🦋حالا او حقیقت زندگیم شده. دیگر سراغ افسانه‌های ماهواره نمی‌روم. و نمازم نیز کاملاً تغییر کرده. 📙یاران ابراهیم. اثر گروه شهید هادی
〰🍃✨〰 〰✨🍃〰                ﷽ شفاعتت میکنه اون شهیدی که؛ موقع گناه میتونستی گناه کنی ولی به حرمت رفاقت با اون گذشتی...!!