eitaa logo
ظهور بسیار نزدیک است
15هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
17.4هزار ویدیو
377 فایل
💓 از غدیر تا ظهور 🙏 با شما حرف خواهیم زد از : 🌹 یاایتها النفس المطمئنة 🌼 ارجعی الی ربک 🌼 راضية مرضية 🌼 فدخلي في عبادي 🌼 وادخلي جنتي 👈 کپی آزاد 🔸 موسسه جنبش پیشوازان دولت کریمه 🔸 تبلیغات تبادلات 🔹 @mahdeyar314 🔸کانال دیگر ما 🔹 @zoh110hor
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 امام صادق علیه السلام : 🔵 هر کس سوره اسراء را در هر شب جمعه بخواند نمی میرد تا آنکه زمان قائم آل محمد علیه السلام را درک کند و از یاران او بشود. 📚 البرهان فی تفسیر القرآن ج ۸ 🆔 @emame_zaman
❗️ 🍃علامه حسن زاده آملی : باطن تو در اين دنیا ، عين ظاهر تو در آن دنیا است. 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
شخصی گفت من یک شب بعد از خواندن فاتحه برای شهدا واموات به مسجد مقدس جمکران می رفتم که دیدم دیر وقت شده و تردد ماشین برای جمکران کم شده است به هر ماشینی می گفتم یا پر بود یا جمکران نمی رفت. خسته شدم گفتم برگردم و به منزل بروم. یک ماشین آمد گفتم توکلت علی الله به راننده گفتم جمکران، گفت بفرمایید. تا نشستم مسافرین دیگر اعتراض کردند و گفتند که ما جمکران نمی رویم؟! راننده به من گفت ابتدا مسافرین را می رسانم سپس شما را به جمکران می برم. بعد از رساندن آن ها به مقصد، به سمت جمکران رفتیم. گفتم چرا مرا به جمکران می رسانید با اینکه جمکران در مسیر شما نبود؟ گفت کسی بگوید جمکران، زانوهای من می لرزد و نمی توانم او را نبرم. مسجد جمکران حکایتی بین من و آقا دارد. گفتم پس لطفی کن ما که همدیگر را نمی شناسیم و بعد از رسیدن هم، از همدیگر جدا می شویم، پس حکایت را تعریف کن. گفت: شبی ساعت دوازده شب، خسته از سرکار به سمت منزل می رفتم. هوا پاییزی و سوز و سرما بود که دیدم یک خانم و آقا به همراه دو بچه کنار جاده ایستاده اند. از کنار آن ها که رد شدم، گفتند جمکران. گفتم من خسته ام و نمی برم. مقداری رفتم و بعد فکر کردم، نکند خدا وظیفه ای بر گردن من نهاده و لطف امام زمان(عج) باشد که آنها را برسانم. با وجود کم میلی آنها را به جمکران رسانده و به خانه برگشتم. به بچه هایم گفتم که من امروز آنقدر خسته ام و دیر وقت شده که احتمالا بخوابم و نماز صبح ام قضا بشود، نماز صبح من را بیدار کنید. ده دقیقه بود که دراز کشیده بودم و تازه خوابم مے برد که صدایی به من گفت خوابیدی؟ بلند شو. بلند شدم گفتم: کسی من را صدا زد؟ به خودم گفتم بخواب، خسته ای، هذیان می گویی! دوباره دراز کشیدم نزدیک بود که بخوابم، صدایی دوباره گفت: باز خوابیدی؟ با صاحب صدا صحبت کردم، گفتم چرا نخوابم؟ گفت برو جمکران. گفتم تازه جمکران بودم براے چه بروم؟ گفت آن خانواده گریه می کنند و نگران هستند. گفتم به من چه؟ گفت: کیف پولشان در ماشینت جا مانده، برو و آن را تحویل بده. به خودم گفتم ماشین را نگاه کنم، ببینیم اگر خواب می بینم و وهم است، برگردم بخوابم. در ماشین را باز کردم دیدم که کیفی در صندلی عقب است. آن را باز کردم، دیدم که داخل آن چند میلیون پول وجود دارد. سوار ماشین شدم و رفتم جمکران. دیدم دم درب یکی از ورودی ها همان زن با دو بچه اش نشسته و در حال گریه کردن هستند. گفتم خواهر چرا گریه می کنی؟ گفت برادر من، شما که نمے توانی کاری بکنی، چرا سوال می کنی؟ گفتم شوهرتان کجاست؟ گفت: چرا سوال می کنی؟ گفتم: من همان راننده ای هستم که شما را به مسجد جمکران آوردم، گمشده نداری؟ گفت: شوهرم در مسجد متوسل به امام زمان(عج) شده است. گفتم بلند شو، داخل مسجد برویم. به یکی از خدام اسم شوهرش را گفتیم تا صدایش کند، آن مرد با صورت و چشمانے سرخ آمد و شروع به فریاد زد که چرا نمی گذاری به توسلم برسم چرا نمی گذاری به بدبختیم برسم و...؟ زن گفت: این آقا آمده و گفته که مشکلتان را حل می کنم. گفت شما کی باشید؟ کیف را در آوردم و به او دادم. مرد کیف را گرفت و درب آن را با خوشحالی باز کرد و گفت چرا این را آوردی؟ گفتم آقا به من گفت که بیایم. چهره ها بارانی شد و به زانو افتادند و گفتند یعنی امام زمان(عج) ما را دیده؟ گفتم این جمله برای خود آقا امام زمان (عج) است که می فرمایند: «إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، و لاناسینَ لِذِکْرِکُمْ» دمی زحاجت ما نمی کنی غفلت که این سجیه به جز در شما نمی بینم ز بس که گرد معصیت نشسته بر چشمانم تو در کنار منی و تو را نمی بینم مرد گفت: ما با این پول می خواستیم خانه بخریم و گفتیم اول به جمکران بیاییم و آن را تبرک کنیم که این اتفاق برایمان افتاد. 💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 را در چند دقیقه بشناسید 🎥کلیپی ویژه پیرامون شایعات کذب در مورد سلامت ولی امر مسلمین جهان 📌عزیزان همه جانبه بر ولایت فقیه و رهبری است باشید و پشتیان ولایت ...✊ 🌺🍃ابر حریفی شو 👇 🆔 @Iranian_Central_Cloud
هدایت شده از سم درصد
Panahian-Clip-RevayatiAjeebAzRabeteAadamHayeMokhlesBaKhoda-64k.mp3
2.25M
🌟روایتی عجیب از رابطه آدم‌های مخلص با خدا در روز قیامت!
1_589583891.mp3
2.54M
سلام به امام عصر عج السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَیْنَ اللَّهِ فِی خَلْقِهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ الَّذِی یَهْتَدِی بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ یُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْوَلِیُّ النَّاصِحُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَفِینَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَیْنَ الْحَیَاةِ
💬 امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه فرمودند: تمام زهد بين دو کلمه از قرآن است. خداوند سبحان فرمود: تا برآنچه ازدست شما رفت تأسف مخوريد و برآنچه به شما عطا کرده شادمان نگرديد. پس هر که برگذشته اندوه نخورد و بر آينده شاد نگردد، همانا هردو جانب زهد را يافته است. 📔 نهج‌البلاغه، حکمت ۴۳۹ اندیشه جویان استاد حسن عباسی 📡 @Hasanabbasi_students
و باز هم داستانی که این تک بیت شعر را به زیبایی معنی می کند با خدا باش و پادشاهی کن👏👏 🌸 حضرت موسی (ع) از کنار باغی می گذشتند که مرد جوانی از ایشان برای خوردن سیب به باغ دعوت کردند. حضرت وارد باغ شدند و از عظمت و وسعت و نعمت‌های باغ در حیرت فرو رفتند. 🌸حضرت موسی از چگونگی دست یافتن به این باغ سوال کرد. آن جوان گفت: من زمان مرگ پدرم چیزی نداشتم و پدرم انسان نیکوکار و اهل بخشش بود. زمانی که از دنیا می رفت به من گفت: پسرم من درست است مال دنیای زیادی از خود باقی نمی‌گذارم ولی خدای بزرگی دارم که تو را به او و امید و کرمش می‌سپارم. 🌸پدرم از دنیا رفت در حالی که از او به من فقط 5 سکه طلا ارث رسیده بود. با این 5 سکه در بازار می‌رفتم ، مرد ثروتمندی را دیدم که از مرد فقیری باغی خریده بود که چشمه آن خشک شده بود و ثروتمند به زور می‌خواست باغ را پس بدهد ولی فقیر نداشت. باغ را به 20 سکه خریده بود ولی به 5 سکه پس می‌داد که فقیر هیچ در بساط نداشت. 🌸جلو رفتم و 5 سکه دادم و خریدم تا آبروی آن مرد فقیر را حفظ کنم. همه مرا مسخره کردند و گفتند: باغی که چشمه آن خشک شده است ، بیابان است. 🌸چون به باغ رسیدم ، دست به دعا برداشتم که خدایا از فضل خود بی‌نیازم کن. صبح دیدم سنگ بزرگی که در وسط باغ بود، کنار رفته و چشمه‌ای پدید آمده است. 🌸این معجزه در شهر پیچید و آن مرد ثروتمند مرا راضی کرد به 100 سکه که آن باغ را بفروشم. من فروختم. بعد از چند روز سنگ برگشت و چشمه خشک شد و آن مرد ثروتمند مجبور شد به 10 سکه آن باغ را به من بفروشد. من خریدم. 90 سکه داشتم که مالکان باغ‌های مجاور باغ من، مرا انسان درویش مسلکی دیدند و باغ‌های خود از ترس خشکسالی ، ارزان به من فروختند و من که لطف خدا را در قبال نیت خیر دیده بودم، همه را به امید خدا خریدم و بعد از چند روز دوباره چشمه جوشان شد و این همه باغ به خاطر 5 سکه ارث پدری و توکل پدرم در زمان مرگش به خداست. 🌸ندا آمد ای موسی(ع) به بیابان برو. مردی دید که تا گردن در ماسه خود را پنهان کرده بود، علت را پرسید. 🌸مرد گفت: پدر من ثروتمندترین مرد شهر بود، زمان مرگش من گریه می کردم ، مشتی بر گردن من کوبید و گفت: فرزند، مرد ثروتمندی چون من گریه نمی‌کند، حتی خدا هم به تو چیزی ندهد، پدرت آن قدر باقی گذاشته است که 10 نسل کاری نکنید و بخورید. 🌸سالی نکشید همه ثروت من بر باد رفت و اکنون دو سال است حتی لباسی بر تن هم ندارم و از ترس طلبکاران در ماسه‌های بیابان از شرمم پنهان شده‌ام. شب‌ها در تاریکی چون حیوانات بیرون می‌روم و شکاری می‌کنم و روزها برای حفظ بدنم از سرما در ماسه‌ها پنهان می‌شوم. ندا آمد ای موسی (ع) 🌸آن جوان صاحب باغ بی‌کرانه، نعمت من برای پدری بود که کار نیک کرد و بخشش به خاطر من به فقرا نمود و زمان مرگش جز چشم امید به کرم من چیزی در بساط نداشت. 🌸و این‌که می‌بینی، سزای کسی است که ثروت خود را نبخشید و سهم فقرا را نداد به امید این که فرزندانش بعد او از ثروت او بی‌نیاز شوند. 🌸به آن جوان صاحب باغ بگو، پدرت با من معامله کرد و من کسی هستم که یا با بنده‌ام تجارت نمی کنم و رهایش می کنم و یا اگر تجارت کنم، چه بخواهد چه نخواهد، غرق نعمتش می‌کنم،👌👌 🌸حتی هر چه را می‌بخشم او ببخشد، باز از سیل رحمت و ثروت من نمی‌تواند خود را رها سازد😍😍 🌸و به این جوان هم بگو، دیگر بر ثروت هیچ‌کس تکیه نکند و توبه کند و یقین کند جز من کسی نمی‌تواند ببخشد چنانچه جز من کسی هم نمی‌تواند بگیرد.👌👌 🌸نیز ، بداند اگر توبه نکند، بادی می‌فرستیم تا ماسه‌ها را از کنار بدن او بردارد، تا از سرما بمیرد. آن‌گاه قدرت پوشاندن خود را حتی نخواهد داشت. 📚 جلد ۵ 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
1_598408067_۷.mp3
10.74M
🔷 داستان تشرف 🔴داستان تشرف احمد عسکری کرمانشاهی و دستور ساخت مسجد امام حسن مجتبی(ع) در شهر مقدس قم 🎙️
4_5956560258716404075.mp3
8.69M
3 🍂تاریخ رنجهای حضرت فاطمه سلام الله علیها قسمت 3 آشنایی رسول خدا صلی الله علیه و آله و حضرت کبری سلام الله علیها 🔸 مخصوص نوجوانان 👉 🔸 مخصوص معلمین 👉 از مجموعه ✅ در کانال خودتان منتشر کنید! ✅ مقید باشید که این فایلها را حداقل به نوجوان شیعه برسانید! 💚
💎ندبه های انتظار💎 🔵اثرات خواندن فاتحه و خیرات برای ارواح مومنین! ✳️يكي از علماء از برادر علامه طباطبايي،سيد محمدحسن الهي نقل كرد كه فرمودند: 💥من يكي از علماء گذشته را به فاتحه اي ياد ميكردم (از بزرگان علمايي كه در قديم بودند) ✨يك روز با حالت گله با خود مي انديشيدم كه ما گاهي براي شما فاتحه اي ميفرستيم،اما چيزي نميبينيم؛ شما هم از ما يادي بكنيد! ♻️گويا شب بعدش بود كه آن عالم آمد به خوابم و گفت: از ما گله كردي؟! 💠يادت نيست كه در فلان روز در فلان اداره كاري داشتي گرفتاري ات حل نميشد، ميخواستند كارت را درست نكنند؛ اما يك مرتبه ديدي تعلل ها كنار رفت، كارت را درست كردند و مشكلت حل شد؟! ✅ آن، كار من بود...! *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin 🌿🌿🌿🍃🌷🌺🌷🍃🌿🌿🌿 📕گزیده ی سخنان آیت الله فاطمی نیا
🌟ندبه های انتظار🌟 🔴عاقبت آزادی های بی قید و بند!! 💠به نقل از یکی از روحانیون: دختری حدود 20 ساله در دانشگاه برای مشاوره به من مراجعه کرده بود و می  گفت: “من عاشق شده ام!” 💠گفتم: عاشق چه کسی؟ 🚫گفت: عاشق شوهر خاله ام شده ام! و این صرفا یک عشق ظاهری و قلبی نیست بلکه قضیه ازدواج در میان است! به خانمش که خاله من است گفته می خواهد زن دیگری بگیرد. 💠گفتم: چند سالش است لابد خیلی خوش تیپه !؟ 🔰گفت: شاید برای دیگران نباشه چون حدود 60 سال دارد ولی برای من هست! 💠گفتم: حتما خیلی پولداراست؟” 🔰گفت: نه راننده مردم است ! 🛑بعد بانگاهی طلبکارانه من گفت: “حاج آٍٍقا! حالا هم پیش شما نیامده ام به من بگویید اسغفرالله و از این حرفها، بلکه آمده ام که به من بگویید مادرم را چکار کنم ؟ مادری که شنیده شوهر خواهرش می خواهد دوباره زن بگیرد سکته ناقص را زده است اگر بفهمد زن دوم این آقا، دختر خودش است حتما می میرد..! 💠گفتم: قبول داری خیلی عجیب است دختری بیست و یکی دو ساله با مردی حدود 60 ساله ازدواج کند؟ ♻️گفت: راستش را بخواهید نمی دانم چی شد ولی ما همیشه مسافرت می رفتیم خیلی با شوهر خاله ام راحت بودم مثل پدرم بود والیبال بازی می کردم 🔷 توپ بر سر و کله من می زد و درد دل های خصوصی، پیامهای قشنگ و عاشقانه،حتی پدر و مادرم می دانند که من با شوهرخاله ام راحتم اما خبر از عشق ما ندارند. ⚡️خلاصه بعد از مدت طولانی دختر گلم، دختر گلم هایش، تبدیل به همسر گلم شد... ~~~~~~~~~~~~~~~~ 🌼حضرت علی علیه السلام درباره سخن گفتن با زن نامحرم فرمود: ✅ای بندگان خدا! بدانید که گفتگو و اختلاط مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد و دل‌ها را منحرف می سازد ⛔️ و پیوسته به زنان چشم دوختن؛ نور چشم دل را خاموش می گرداند ***************** 🔵به دستورات دینمان اسلام،اعتماد کنیم. *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin ♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️ 📕بحارالانوار ج 74 ص 291
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 زیبای «اینجا بدون تو» 🖤 بی تو زنده‌ایم اما زندگی نمی‌کنیم!
4_5969530746417711413.mp3
1.1M
🔊 یاران امام زمان 👤 استاد ▫️
🔥عاقبت صحبتهای غیر ضروری با نامحرم...
🍃🌸✨🍃🌸✨🍃🌸✨ 📝 ✅یکی از تکان دهنده ترین جمله هایی که در فرهنگ بشری گفته شده، جمله زیر از امام علی علیه السلام در یکی از دعاهاي نهج البلاغه است. ✨اللهم اجعل نفسی اول كريمة تنتزعها من كرائمی✨ "خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری" ✍یعنی نکند قبل از اینکه جانم را بگیری، شرفم، انسانيتم، عدالتم، و....گرفته شده باشد و تبدیل به یک تفاله ای شده باشم که تو جانم را می گیری. و این همان جمله معروف است که می گوید: ما آمده ایم تا زندگی کنیم و قیمت و ارزش پیدا کنیم؛ نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم. 📚نهج البلاغه ،خطبه۲۱۵ @faghatkhoda1397
مردی همسرش را نزد خلیفه دوم برده و گفت: خودم و زنم سیاه هستیم و او پسری سفید به دنیا آورده. خلیفه رو به جمع کرده و نظر ایشان را خواست؛ همه گفتند زن باید سنگسار شود. مأموران اجرای حکم که زن را می‌بردند، در میانه راه با امیرمؤمنان علی(ع) برخورد کردند و حضرت ماجرا را پرسیدند و آنان شرح ماوقع گفتند. حضرت (ع) رو به مرد کرده و پرسیدند: آیا زنت را متهم مى‌کنی؟ مرد گفت: نه. حضرت باز هم سؤال کردند: آیا در حال قاعدگى با او همبستر شده‌اى؟ مرد تأیید کرد و گفت: بله، یک شب که ادعا مى‌کرد قاعده است، من گمان کردم به جهت سرما عذر مى‌آورد؛ پس با او همبستر شدم. حضرت از زن نیز پرسید که آیا شوهرت در آن حال با تو نزدیکى کرده است؟ زن هم تأیید کرد. در این زمان امیرمؤمنان علیه‌السلام به آنان فرمود: برگردید که این فرزند، پسر شماست و علت سفیدشدنش این است که خون حیض بر نطفه غلبه کرده است؛ آن‌گاه که این کودک بزرگ شود، رنگ پوست او سیاه می‌شود. @faghatkhoda1397
✍ استاد سید علی تهرانی نقل میکردند که : ☘ یکی از علما به آیه الله بهجت عرض کرد : از این که توفیق نداشتم به حج بروم، اندوهگینم! 👌 آیت الله بهجت فرمودند : برو به مشهد که حجِّ خواص است، نمی‌شود کسی به زیارت امام رضا(علیه السلام) برود و ایشان در جیب او چیزی نگذارند. فقط مواظب این باش که جیبت سوراخ نباشد!
❄️⇦ می‌گویند روزی مرد کشک سابی نزد شیخ بهائی رفت و از بیکاری و درماندگی شکوه نمود و از او خواست تا اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند درمانده نشود و به تمام آرزوهایش برسد. شیخ مدتی او را سر گرداند و بعد به او می‌گوید اسم اعظم از اسرار خلقت است و نباید دست نااهل بیافتد و ریاضت لازم دارد و برای این کار به او دستور پختن فرنی را یاد می‌دهد و می‌گوید آن را پخته و بفروشد بصورتی که نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد. ❄️⇦ مرد کشک ساب می‌رود و پاتیل و پیاله ای خریده شروع به پختن و فروختن فرنی می‌کند و چون کار و بارش رواج می‌گیرد طمع کرده و شاگردی می‌گیرد و کار پختن را به او می‌سپارد. بعد از مدتی شاگرد می‌رود بالا دست مرد کشک ساب دکانی باز می‌کند و مشغول فرنی فروشی می‌شود به طوری که کار مرد کشک ساب کساد می‌شود. ❄️⇦ کشک ساب دوباره نزد شیخ بهائی می‌رود و با ناله و زاری طلب اسم اعظم می‌کند. شیخ چون از چند و چون کارش خبردار شده بود به او می‌گوید: 《تو راز یک فرنی‌پزی را نتوانستی حفظ کنی حالا می‌خواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟ تو برو کشکت را بساب.》
📣📣📣📣📣 ☄ واکنش طوفانی آیت الله وفسی به هتّاکی اخیر آقای محمود امجد 🔴 عبرت از تاریخ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیة الله عجّل الله تعالیٰ فرجه و سهّل الله مخرجه ۱. در اوائل انقلاب وقتی به بزرگان انقلاب برای استاد اخلاق مراجعه میکردیم، بالاتفاق فردی به نام شیخ علی تهرانی و کتاب ایشان را معرفی میکردند؛ ولی عاقبت به سبب حسادت به نصب آیت‌الله خامنه‌ای برای امامت جمعه تهران به وسیله حضرت امام -ره- تدریجاً متمایل به شیطان گشت تا آنجا که به «صدام» پناهنده شد و تحت ولایت طاغوت در رادیو عراق به همه بزرگان انقلاب، با کلمات بسیار مستهجن فحاشی نموده و تهمت میزد. بالاخره در سال ۱۳۷۴ با ذلّت به ایران تحویل داده شد. ۲. در اواخر عمر شریف حضرت امام -ره-، شیخ منتظری به سبب ساده لوحی شدید و عدم بصیرت و تحت تأثیر اطرافیان مغرض، با استاد و ولی خودش –که او را اعلم و اتقیٰ از خویشتن میدانست– مخالفت کرد و حتی بعد از بخشش امام، تا آنجا در معارضه با نظام الهی پیش رفت که همگام با رسانه‌های دشمنان و شیطان بزرگ، بلندگوی آنان گشت. اگرچه هر دو نفر مورد بخشش و مشمول اخلاق کریمهٔ حضرت آقا قرار گرفتند، امّا به هرحال در دنیا و آخرت عاقبت به خیر نشدند. امّا وضعیت امروز یکی از بزرگترین عوامل معاند و جاسوسی با اسناد تصویری و رسانه و مشوّق و رهبر علنی حرکتهای مسلّحانه و آشوب که منجر به کشته شدن افراد بیگناه و نابودی اموال اشخاص و اموال عمومی شد و مجرم به این خیانتها اعتراف و اقرار کرده، با این حال دشمنان بشریت اشک تمساح ریخته و دم از حقوق بشر میزنند. یک عملهٔ رسانه وهابی او را مانند صدّام شهید می‌نامد. پدر معلوم الحال وی، بجای عذرخواهی و ندامت، تصویری از او میسازد که هرکه نداند گمان میکند او یک قدّیس بوده است! پس جای شگفتی و تعجّب نیست فردی که متأسّفانه لباس مقدّس پیامبر به تن نموده و عنوان استاد اخلاق داشته، با کمال بی اخلاقی یاوه گویی کرده، زبان به تهمت و هتّاکی باز کند؛ علّت این گناه بزرگ شاید شبهات فکری و سیاسی باشد یا اطرافیان نفوذی یا شاید از ساده لوحی و شاید از خباثت های باطنی. به هر صورت در عمل مرتکب گناهی بزرگتر از جنایت گشته و با تحریف حقیقت، ظالم را شهید و امام کریم و مظلوم انقلاب را مستبد می‌نامد. مه فشاند نور و سگ عوعو کند هر کسی بر طینت خود میتند کی شود دریا ز پوز سگ نجس کی شود خورشید از پف منطمس( ناپدید) والسّلام علی من اتّبع الهدیٰ حامد وفسی ۲۸ آذر ۹۹ 🌷بیّنات | پایگاه مردمی تنظیم و نشر آثار استاد اخلاق تهران 🆔 @bayyenat110
☀️ حضرت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) به حضرت به عزرائیل (ع) فرمودند: ☘ آیا امتم را درک خواهد کرد. فرشته عرض کرد: بله اشک از چهره مبارک خاتم الانبیا جاری شد. 🌺 خداوند متعال فرمود: ای محمد(ص) اگر امت تو بعد از هر نماز را بخواند، وقت مرگ یک پایش در و پای دیگرش در خواهد بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃 🍃🍃 🍃 📽|ببینید: 🌼 توضیحی در معنای عبد و پاسخ به ی نام گذاری کفرآمیز شیعیان 🌻 بیان تفاوت معنای لغوی با معنای اصطلاحی "عبد" 🌸 حامد وفسی 🆔 @bayyenat110
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🔻 غنی شدن در روز قیامت با نماز شب ⤵️ جابربن عبدالله میگوید ✨«پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: ▫️مادر حضرت سلیمان به او گفت: ای پسرم! بپرهیز از زیاد خوابیدن در شب، زیرا خواب زیاد در شب، انسان را در روز قیامت فقیر می کند. ▪️چون در شب، مخصوصا در دل شب که مردم در خواب هستند، خرمن برکات و خیرات را پهن می کنند، کسی که در خواب باشد دستش از این برکاتْ تهی خواهد بود و در روز قیامت چیزی نخواهد داشت و فقیر خواهد بود». 📚 امالی صدوق، ص۱۴۰ ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
🔴ماجرای قطع ارتباط مرحوم آیت‌الله خوشوقت با حجت‌الاسلام امجد یکی از نزدیکان آیت‌الله خوشوقت: 🔹حاج آقای امجد مرتب به مسجد و مجالس آیت‌الله خوشوقت می‌رفت و در اکثر مجالس خود، می‌گفت: من خودم، دائم از حاج آقای خوشوقت استفاده می‌کنم شما هم این فرصت را از دست ندهید، تا می‌توانید از ایشان استفاده کنید. 🔹آیت‌الله خوشوقت هم در مجالس روضه آقای امجد حاضر می‌شد، تا اینکه بعضی از چهره‌های سیاسی در این مجلس روضه ورود پیدا کردند. 🔹از همین رو حاج آقای خوشوقت به آقای امجد تذکر دادند که حضور این چهره‌ها در مجلس شما، در ذهن مردم به ویژه جوانان جنبه تایید از طرف شما را دارد، آنها را راه ندهید. اما آقای امجد گفت: نمی‌توانم که آنها راه ندهم، مجلس روضه امام حسین(ع) است. 🔹آیت‌الله خوشوقت گفت: اگر نمی‌توانی مانع آنها شوید پس مجلس خودتان را تعطیل کنید و الا تایید باطل به هر نحوی حرام است. 🔹اما آقای امجد قانع نشد و حضرت آیت الله خوشوقت ارتباط خود را با آقای امجد بطور کلی قطع کردند. ✍️بیداری ملت @bidariymelat