eitaa logo
ظهور بسیار نزدیک است
15.3هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
17.8هزار ویدیو
381 فایل
💓 از غدیر تا ظهور 🙏 با شما حرف خواهیم زد از : 🌹 یاایتها النفس المطمئنة 🌼 ارجعی الی ربک 🌼 راضية مرضية 🌼 فدخلي في عبادي 🌼 وادخلي جنتي 👈 کپی آزاد 🔸 موسسه جنبش پیشوازان دولت کریمه 🔸 تبلیغات تبادلات 🔹 @mahdeyar314 🔸کانال دیگر ما 🔹 @zoh110hor
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌🏻یک پیشنهاد موثر برای مبارزه با راحت طلبی ➖ این حرف رو هم مثل بقیه حرف‌ها میتونی گوش نکنی! نترس ... @Panahian_ir
هدایت شده از آزاده باش
💫 خدای متعال در حدیث قدسی میفرماید: 🔸 ولایت علی بن ابی طالب قلعه ی مستحکم من است و هرکس وارد آن بشود از آتش و عذابم در امان است. 📗بحارالانوار ج۳۹ ص۲۴۶
⚠️فریاد ما علیه کسانی است که اختلاف‌نظرها را تبدیل به دوقطبیِ غلط جناحی می‌کنند 🔴 🔻 امیرالمؤمنین(ع) می‌‌فرماید «اضْرِبُوا بَعْضَ الرَّأْيِ بِبَعْضٍ يَتَوَلَّدُ مِنْهُ الصَّوَاب»؛ نظرات مختلف را با همدیگر در تضارب قرار بدهید و دربارۀ آنها بحث کنید تا از درونش یک نتیجۀ خوب حاصل شود. 🔻 اختلاف‌نظر داشتن، اساساً چیز خوبی است و یکی از حکمت‌هایش این است که یک حرف خوب و صواب، از دلش بیرون می‌آید. البته یک آدابی هم دارد؛ وقتی اختلاف‌نظر پیش آمد شما باید تضارب آراء و مباحثه راه بیندازید تا حرف درست از آن دربیاید. 🔻 خوب برخوردکردن با اختلاف‌ها یعنی رعایت این آداب که موجب رشد جامعه می‌‌شود. اما بد برخوردکردن با اختلاف‌ها، یعنی به‌جای تضارب آراء و گفتگو برای رسیدن به نتیجه، این اختلاف را تبدیل به یک دوقطبی کنند. 🔻 بنده سال گذشته، در اینجا یک فریادی زدم بر سر آنهایی که نسبت به شفافیت، حرف‌های بدی زده بودند و آن را تبدیل کرده بودند به قبیله‌گرایی سیاسی و دوقطبی‌سازی جناحی زشت و دروغ. 🔻 وقتی می‌‌گویند «شفافیت برای تفتیش عقاید است؛ آن‌هم تفتیش عقایدِ آن جناح علیه این جناح!» یعنی می‌خواهند این را ببرند در مقولۀ دعواهای جناحی و سیاسی. این موجب خفقان در جامعه می‌‌شود. 🔻 بسیاری از موضوعات اختلافی در جامعۀ ما موضوعاتی هستند که موجب رشد ما می‌‌شوند و اشکالی ندارد که افراد مختلف سرش صحبت کنند. ولی اگر آن را تبدیل ‌کنند به یک موضوع جناحی، این یک کار خبیثانه است و باید بر سرش فریاد زده بشود. 🔻 بنده با اینکه از نظر خودم معتقدم مجلس در این موضع اخیرش اشتباه کرد که کلیات شفایت را تصویب نکرد تا بعداً سر جزئیاتش بخواهند بحث بکنند، اما اختلاف‌نظر بر سرِ میزان و محدوۀ شفافیت، هیچ اشکالی ندارد. 🔻 اینکه یک نفر مخالف ما باشد و شفافیت آراء را قبول نداشته باشد اشکالی ندارد. فریاد ما بر سرِ کسی است که اختلاف کارشناسی سرِ یک موضوع را تبدیل می‌‌کند به قبیله‌کِشی سیاسی موهوم! و بعد هر کسی در این‌باره حرف بزند، یک اتهام و برچسبِ جناحی به او می‌زند. 👤علیرضا پناهیان 🚩 دانشگاه امام صادق(ع) - ‌۹۹/۱۱/۲۱ 👈🏻 صوت: 📎 Panahian.ir/post/6679 @Panahian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | نگاهی بر زندگی پر افتخار آیت‌الله ضیاء آبادی؛ معلمی دلسوز و فداکار @Masafe_akhar2
🌷 امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) : 👌 ميوه خردمندى ، رهانيدن جان از زرق و برق دنيا است ☘ رَدعُ النَّفسِ عَن زَخارِفِ الدُّنيا ثَمَرَةُ العَقلِ 📚 غررالحكم ، ح 5399 @Masafe_akhar2
✅آیا می دانید 🕋 چرا در مکه مکرمه فرودگاه وجود ندارد؟ ✈️ یا چرا هواپیماها در آسمان مکه پرواز نمی کنند؟ مطلبی بسیار مهم است که سؤالات زیادی در این باره از اندیشمندان مسلمان شده است... 🌐 به این دلیل که کعبه مبارک در مرکز زمین قرار دارد،نیروی مغنا طیسی زیادی دارد به خاطر این است که هیچ هواپیمایی نمی تواند بر روی آن پرواز کند،چون موتور آن از کار می افتد. 🕊 و حتی پرندگان هم نمی توانند بر روی آن پرواز کنند. شاید بگویید مگر این نیست که مکه مملو از کبوتر و پرندگان دیگر است. بله درست است؛ پرنده در آنجا هست، ولی (سبحان الله )هیچ پرنده ای نمی تواند بر روی کعبه مبارک پرواز کنند. فقط در اطراف آن می چرخند. ┏━━✨✨✨━━┓ ❄️ @Masafe_akhar2 ❄️ ┗━━✨✨✨━━┛ . ‌ ‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌
🌼سلام ، مهدی جان ✍زمستانِ هجرانتان ، دامن سردش را همه جا گسترده است . سرمای ندیدنتان ، تا عمق استخوان دنیا نفوذ کرده است . تاریکی فراقتان ، روز و سپیده و آفتاب را از يادمان برده است ... میان جولان کشنده ی زمستان ، فقط بهارِ آمدن شماست که گرما و صبح و امید و آفتاب را بر جان های بیقرارمان میهمان می کند. خدا شما را برساند... 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 🌹چهل و دومین بهار آزادی مبارک @Masafe_akhar
حدیث قدسی ✏️اوصاف عابدان واقعی 📜ترجمه اى احمد! آيا مى دانى كه چه هنگام بنده من، بنده واقعى و عابد راستين محسوب مى شود؟ عرض كرد: خير اى پروردگار من. فرمود: وقتى كه هفت خصلت در او جمع گردد، شايسته اين نام خواهد شد: 1 - تقوايى كه او را از محرّمات حفظ كند. 2 - سكوتى كه او را از حرف بيهوده مهار كند. 3 - ترسى كه هر روز به واسطه آن گريهاش افزون گردد. 4 - حيايى كه در خلوت از من شرم بنمايد. 5 - خوردن به اندازهاى كه رفع نياز او شود. 6 - كينه نسبت به دنيا به جهت آن كه من نسبت به آن كينه دارم. 7 - عشق به خوبان به دليل آن كه من به آنها عشق مى ورزم. 📚حدیث معراج، قسمت هیجدهم دوستان امام حسین علیه‌السلام . ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌@Masafe_akhar2
✨﷽✨ 🌹خوش تیپ باشگاه کشتی بودیم که یکی از بچه‌ها به ابراهیم گفت: «ابرام جـون! تیپ و هیکـلت خیلی جالـب شده. توی راه که می‌اومدی دو تا دختر پشت سرت بودند و مرتب از تو حرف می‌زدند». بعد ادامه داد: «شلوار و پیرهن شیک که پوشیدی، ساک ورزشی هم که دست گرفتی، کاملاً معلومه ورزشکاری!» ابراهیم خیلی ناراحت شد. رفت توی فکر. اصلا توقع چنین چیزی را نداشت. جلسه بعد که ابراهیم را دیدم خنده‌ام گرفت؛ پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد! به جای ساک ورزشی هم کیسه پلاستیکی دست گرفته بود. تیپش به هر آدمی می‌خورد غیر از کشتی‌گیر. بچه‌ها می‌گفتند: «تو دیگه چه جور آدمی هستی! ما باشگاه میایم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم. بعد هم لباس تنگ بپوشیم. اما تو با این هیکل قشنگ و رو فُرم، آخه این چه لباس هائیه که می پوشی؟!» ابراهیم به این حرف ها اهمیت نمی داد و به بچه ها توصیه می کرد: «ورزش اگه برای خدا باشه، عبادته؛ به هر نیت دیگه‌ای باشه، فقط ضرره». شهید ابراهیم هادی 📚 کتاب سلام بر ابراهیم، ص41 امــام عــلــی (علـیـه السـلام) زکات زیبایی، عفت و پاکدامنی است. 📚 غررالحـكم، ص 256 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ______________________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar2
نقل است برادران حضرت یوسف علیه السلام با نیرنگ خود، ایشان را که نوجوانی بود از پدر جدا کردند و تصمیم گرفتند او را در میان چاه بیندازند. هنگامی که آنها حضرت یوسف علیه السلام را به ریسمانی بسته و به داخل چاه روانه کردند، ناگاه لبخندی بر لبان یوسف نقش بست! یکی از برادرانش با تعجب گفت: اکنون وقت خنده نیست، چرا یوسف می خندد؟! حضرت راز خنده اش را چنین بیان کرد: من گاهی فکر می کردم چندین برادر نیرومند دارم و در حوادث روزگار پشتیبانان خوبی خواهم داشت، ولی اکنون می‌بینم که همان ها مرا به چاه می‌افکنند! خنده من به خاطر این است که چرا به جای تکیه نمودن به برادرانم، به خدا توکل نکردم؟ یعنی خنده ام خنده شادی نیست، بلکه خنده عبرت است. ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎@Masafe_akhar2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️نیکی به پدر مادر 🎧عبدالبلسط : وَ قَضی رَبُّک اَلاّ تَعْبُدُوا اِلاّ اِیاهُ وَ بِالْوالِدَینِ اِحْسانا.(1) پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستید و به پدر و مادر، نیکی کنید. ‌. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar2
99-11-22(tarashion).mp3
13.77M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 با موضوع: هنر بهتر زیستن ( تلاش در جهت بهبود روابط خانواده ) 📂 حجم: ۱۲ مگابایت 🗓 چهارشنبه بیست و دوم بهمن ماه ۱۳۹۹ @Masafe_akhar2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 📝از سخن های مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی: شیخ رجبعلی خیاط می‌گفت: من هر وقت که نماز می‌خواندم نمازهایی مثل نماز امام زمان یا نماز جعفر طیار، از خداوند حاجتی می‌خواستم. یک روز گفتم؛ بگذار یک بار برای خود خدا نماز بخوانم و حاجتی نخواهم! شاعر می‌گوید: تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن که خواجه خود روش بنده‌پروری دارد همان شب شیخ رجبعلی خیاط در عالم خواب دید که به او گفتند: چرا دیر آمدی؟ یعنی چه؟ یعنی تو باید 30 سال پیش به فکر این کار می‌افتادی حالا سر پیری باید بفهمی و نماز بخوانی و حاجتی طلب نکنی؟ ما هر وقت جایی گیر می‌کنیم و اصطلاحا دُمِمان در تله‌ای گیر می‌کند می‌گوییم خدا! این شعر را استاد من، شیخ اکبر برهان ۶۲ سال پیش در مسجد لرزاده بر روی منبر می‌خواندند و من هنوز به یاد دارم که: هر وقت که سرت به درد آید؛ نالان شوی و سوی من آیی! چون دردسرت شفا بدادم، یاغی شوی و دگر نیایی...!👌 ما هر وقت با خدا کار داریم خدا را صدا می‌زنیم چه قدر خوب است که وقتی هم که کاری نداریم بگوییم خدا. ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar2
✨﷽✨ ✍مرحوم آیت الله سید حسین کوه کمره ای از شاگردان صاحب جواهر ، مجتهدی معروف بود و در نجف اشرف ، حوزه درس معتبری داشت . هر روز طبق معمول در ساعت معین برای تدریس در مسجد حاضر می شد . یک روز از جایی بر می گشت که نیم ساعت زودتر به محل تدریس آمد ، بطوری که هنوز از شاگردانش کسی نیامده بود ، در این هنگام دید شیخ ژولیده ای که آثار فقر در او نمایان است در گوشه مسجد مشغول تدریس می باشد و چند نفر به دور او حلقه زده اند . مرحوم سید حسین خود را به او نزدیک کرده و سخنانش را گوش کرد ، با کمال تعجب حس کرد که این شیخ ژولیده ، بسیار محققانه درس می گوید . روز بعد زودتر آمد و به سخنان شیخ گوش داد و بر اعتقاد روز پیشش افزوده شد . این عمل چند روز تکرار گردید و برای سید حسین یقین حاصل شد که این شیخ از خودش فاضلتر است و اگر شاگردان خود نیز در درس شیخ شرکت کنند بیشتر بهره می برند ، اینجا بود که خود را در میان دو راهی کبر و تواضع دید و سر انجام بر کبر پیروز شد . فردا که شاگردانش اجتماع کردند ، خطاب به آنها گفت : دوستان ! امروز می خواهم مطلب تازه ای به شما بگویم . این شیخ که در آن گوشه مسجد با چند شاگرد نشسته ، برای تدریس از من شایسته تر است و خود من هم از او استفاده می کنم ، از این پس همه با هم پای درس او حاضر می شویم . از آن روز ، همه در جلسه درس آن شیخ ژولیده ، که کسی جز مرحوم شیخ مرتضی انصاری - قدس سره - نبود ، شرکت نمودند و از آن پس ، افتخار شاگردی آن استاد بزرگ فقه آل محمد نصیبشان شد . ↶【به ما بپیوندید 】↷ _____________________ @Masafe_akhar2
⚔شمشیر زبان! علی بن عباس معروف به ابن الرومی شاعر معروف هجوگو و مدیحه سرای دوره ی عباسی در نیمه ی قرن سوم هجری در مجلس وزیر المعتضد عباسی به نام قاسم بن عبید الله نشسته و سرگرم بود. او همیشه به قدرت منطق و شمشیر زبان خویش، مغرور بود. قاسم بن عبید الله از زخم زبان ابن الرومی خیلی می‌ترسید و نگران بود؛ ولی ناراحتی و خشم خود را ظاهر نمی کرد. بر عکس طوری رفتار می‌کرد که ابن الرومی با همه بددلیها، وسواس‌ها و احتیاط‌هایی که داشت و به هر چیزی فال بد میزد، از معاشرت با او پرهیز نمی کرد.. ص: ۴۸ قاسم محرمانه دستور داد در غذای ابن الرومی زهر بریزند. ابن الرومی پس از آن که غذای مسموم را خورد، متوجه شد. فورا از جا برخاست که برود. قاسم گفت: کجا می‌روی؟ ابن الرومی گفت: به همان جا که من را فرستادی. قاسم گفت: پس سلام من را به پدر و مادرم برسان. ابن الرومی گفت: من از راه جهنم نمی روم! [۱] ابن الرومی به خانه ی خویش رفت و به معالجه پرداخت؛ ولی معالجه‌ها فایده نبخشید و بالاخره با شمشیر زبان خویش از پای درآمد! [۲] ---------- [۱]: ابن الرومی چون به زخم زبان زدن عادت کرده بود و این کار به اصطلاح برایش ملکه شده بود، در واپسین لحظات عمر نیز نتوانست از زخم زبان زدن. خودداری کند [۲]: داستان راستان ۱۹۷/۱: به نقل از: تتمة المنتهی ۲/ ۴۰۰؛ تاریخ ابن خلکان ۳/ ۴۴ ✍ @Masafe_akhar2
🔆 🔸سوال: اگر فردا صبح از خواب بیدار شوید و ببینید که ۲۰ کیلو چاق شده‌اید نگران نمی‌شوید؟ 🔹البته که می‌شوید! سراسیمه به بیمارستان تلفن می‌زنید: الوو، اورژانس؟ کمک، کمک، من چاق شده‌ام‌! 🔸اما اگر همین اتفاق به تدریج رخ بدهد، یک کیلو این ماه، یک کیلو ماه آینده و… آیا باز هم همین عکس العمل را نشان می‌دهید؟ نـه! با بی‌خیالی از کنارش می‌گذرید. 🔹برای کسانی که ورشکسته می‌شوند، اضافه وزن می‌آورند یا طلاق می‌گیرند یا آخر ترم مشروط می‌شوند این حوادث دفعتاً اتفاق نمی‌افتد. 🔹 یک ذره امروز، یک ذره فردا و سر انجام یک روز هم انفجار و سپس می‌پرسیم: چرا این اتفاق افتاد؟ 🔸زندگی ماهیّت انبار شوندگی دارد. هر اتفاقی به اتفاق دیگر افزوده می‌شود، مثل قطره‌های آب که صخره‌های سنگی را می‌فرساید. 🔹اصل قورباغه‌ای به ما هشدار می‌دهد که مراقب شرایطی که به آن عادت می‌کنید باشید! 🔸ما باید هر روز این پرسش را برای خود مطرح کنیم: به کجا دارم می‌روم؟ 🔹آیا من انسان‌تر، سالم‌تر، با انصاف‌تر، شادتر و بااخلاق‌تر از سال گذشته‌ام هستم؟ 🔸 و اگر پاسخ منفی است بی درنگ باید در کارهای خود تجدید نظر کنیم. @Masafe_akhar
4_5780482220376458918.mp3
8.28M
🔷چرا خداوند به انسان دستور میدهد؟ مطرح کردن بهشت و جهنم و... توسط خدا. استاد پناهیان @Masafe_akhar
🔶چهار علت نمازهای روزانه از زبان رسول خدا‌‌(صلے‌الله‌علیه‌وآله): ✅ چرا نماز صبح مۍخوانیم؟ «صبح آغاز فعالیت شیطان است هرکه در آن ساعت نماز بگذارد و خود را در معرض نسیم الهی قرار دهد از شر شیطان در امان مےماند.» ‌✅چرا نماز ظهر میخوانیم؟ ظهر، همه عالم تسبیح خدا مےگویند زشت است که امت من تسبیح خدانگوید. و نیز ظهر وقت به جهنم رفتن جهنمیان است لذا هر که در این ساعت مشغول عبادت شود از جهنم بیمه مےشود. ✅چرا نماز عصر مۍخوانیم؟ «عصر زمان خطای آدم و حواست و ما ملزم شدیم در این ساعت نماز بخوانیم و بگوییم ما تابع دستور خداییم.» ✅چرا نماز مغرب میخوانیم؟ «مغرب لحظه پذیرفته شدن توبه حضرت آدم است و ما همه به شکرانه آن نمازمی خوانیم.» ✅چرا نماز عشا میخوانیم؟ «خداوند متعال نماز عشا را برای روشنایی و راحتی قبر امتم قرارداد.» 🗒علل الشرایع ص ۳۳۷ ‌ @Masafe_akhar2
🤲 دعای مادر پزشک و جراح مشهور (د.ایشان) روزی برای شرکت در یک کنفرانس علمی که جهت بزرگداشت و تکریم او بخاطر دستاوردهای پزشکی اش برگزار میشد ، باعجله به فرودگاه رفت . بعد از پرواز ناگهان اعلان کردند که بخاطر اوضاع نامساعد هوا و رعد و برق و صاعقه ، که باعث از کارافتادن یکی از موتورهای هواپیما شده ، مجبوریم فرود اضطراری در نزدیکترین فرودگاه را داشته باشیم . جعبه چوبی راز باکس با جمجمه هایی از سنگ معدنی اصل دکتر بلافاصله به دفتر استعلامات فرودگاه رفت و خطاب به آنها گفت : من یک پزشک متخصص جهانی هستم و هر دقیقه برای من برابر با جان خیلی انسانها هاست و شما میخواهید من 16ساعت تو این فرودگاه منتظر هواپیما بمانم ؟ یکی از کارکنان گفت : جناب دکتر ، اگر خیلی عجله دارید میتونید یک ماشین کرایه کنید ، تا مقصد شما سه ساعت بیشتر نمانده است ، دکتر ایشان با کمی درنگ پذیرفت و ماشینی را کرایه کرد و براه افتاد که ناگهان در وسط راه اوضاع هوا نامساعد شد و بارندگی شدیدی شروع شد بطوری که ادامه دادن برایش مقدور نبود . ساعتی رفت تا اینکه احساس کرد دیگه راه راگم کرده خسته و کوفته و درمانده و با نا امیدی به راهش ادامه داد که ناگهان کلبه ای کوچک توجه او را به خود جلب کرد . کنار اون کلبه توقف کرد و در را زد ، صدای پیرزنی راشنید : بفرما داخل هرکه هستی ، در باز است … دکتر داخل شد و از پیرزن که زمین گیر بود خواست که اجازه دهد از تلفنش استفاده کند . پیرزن خنده ای کرد و گفت : کدام تلفن فرزندم ؟ اینجا نه برقی هست و نه تلفنی ، ولی بفرما و استراحت کن و برای خودت استکانی چای بریز تاخستگی بدر کنی و کمی غذا هم هست بخور تا جون بگیری . دکتر از پیرزن تشکرکرد و مشغول خوردن شد ، درحالی که پیرزن مشغول خواندن نماز و دعا بود . که ناگهان متوجه طفل کوچکی شد که بی حرکت بر روی تختی نزدیک پیرزن خوابیده بود ، که هرازگاهی بین نمازهایش او را تکان میداد . پیرزن مدتی طولانی به نماز و دعا مشغول بود، که دکتر به او گفت : بخدا من شرمنده این لطف و کرم و اخلاق نیکوی شما شدم ، امیدوارم که دعاهایت مستجاب شود. پیرزن گفت : و اما شما ، رهگذری هستید که خداوند به ما سفارش شما را کرده است . ولی دعاهایم همه قبول شده است بجز یک دعا دکتر ایشان گفت : چه دعایی ؟ پیرزن گفت : این طفل معصومی که جلو چشم شماست نوه من است که نه پدر دارد و نه مادر ، به یک بیماری مزمنی دچار شده که همه پزشکان اینجا از علاج آن عاجز هستند . به من گفته اند که یک پزشک جراح بزرگی بنام دکتر ایشان هست که او قادر به علاجش هست ، ولی او خیلی از مادور هست و دسترسی به او مشکل است و من هم نمیتوانم این بچه را پیش او ببرم . میترسم این طفل بیچاره و مسکین خوار و گرفتار شود پس از الله خواسته ام که کارم را آسان کند .دکترایشان در حالی که گریه میکرد گفت : به والله که دعای تو ، هواپیماها را ازکار انداخت و باعث زدن صاعقه ها شد و آسمان را به باریدن وا داشت . تا اینکه من دکتر را بسوی تو بکشاند و من بخدا هرگز باور نداشتم که الله عزوجل با یک دعایی این چنین اسباب را برای بندگان مومنش مهیا میکند. و بسوی آنها روانه میکند. وقتی که دستها از همه اسباب کوتاه میشود ، فقط پناه بردن به آفریدگار زمین و آسمان بجا می ماند . 🌺(پیامبر اکرم (ص)می فرمایند:دعای مادر از موانع اجابت دعا می گذرد.) . ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar2
🛑آیا می شود از خدا به زور چیزی را گرفت؟ 🔰بعضی ها حرف عوامانه می زنند می گویند نباید چیزی را به زور از خدا گرفت. از این بی معنی تر نمی شود گفت! 🔴شما را به خدا این حرف را دفن کنید، این حرف ضدّ توحید است.ما اصول دین را خوانده‌ایم. ✨این‌که می‌گوییم به زور می‌شود از خدا چیزی گرفت یعنی خدا منفعل می‌شود یا به معنای عامیانه خدا نعوذبالله در برابر ما کم می آورد! 🌷خدا که چیزی را به زور نمی دهد. آن چیز را هم که نباید بدهد، نمی دهد. وقتی به صلاح نیست نمیدهد. وقتی هم به صلاح باشد به وقتش می دهد. ♻️گاهی اجابت دعا موانعی دارد. در دعای کمیل می گوییم "اللهم الغفر لی الذنوب التی تحبس الدعا" خب بعضی کارها مانع از استجابت دعاست. ♨️یکی از این موانع دل شکستن ، غیبت است. می فرماید: "هرکس پشت برادر دینی خود غیبت کندکه قدر آن فرد نزد مردم پایین بیاید، از ولایت خدا خارج می شود." ❗️تعارف که نیست. باید این کارها را بگذارند کنار، دعا مستجاب شود... @Masafe_akhar2 ♦️✨♦️✨♦️✨♦️✨♦️✨♦️ 📙استاد فاطمی نیا،جلسه هفتگی سیری در صحیفه سجادیه. دعای سیزدهم، دعای طلب حوائج خرداد ۱۳۹۵