eitaa logo
ظهور بسیار نزدیک است
15.2هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
17.8هزار ویدیو
379 فایل
💓 از غدیر تا ظهور 🙏 با شما حرف خواهیم زد از : 🌹 یاایتها النفس المطمئنة 🌼 ارجعی الی ربک 🌼 راضية مرضية 🌼 فدخلي في عبادي 🌼 وادخلي جنتي 👈 کپی آزاد 🔸 موسسه جنبش پیشوازان دولت کریمه 🔸 تبلیغات تبادلات 🔹 @mahdeyar314 🔸کانال دیگر ما 🔹 @zoh110hor
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ماشاءالله نجّار 🔻داستانی واقعی از شفا یافتن مریضی که دکترها از او قطع امید کرده بودند @Masafe_akhar
در زمان موسی بن عمران (ع ) قحطی پدید آمد، آن حضرت برای طلب باران دعا کرد. خداوند به او وحی فرمود: من نه دعای ترا مستجاب می کنم و نه دعای کسانی که با تو هستند، چون در میان شما یک سخن چین هست که در سخن چینی خود نیز، مصر است! حضرت عرضه داشت: پروردگارا! او را به ما معرفی کن تا از میان خود بیرونش کنیم! خدا فرمود: ای موسی من تو را از سخن چینی نهی می کنم، چگونه خودم سخن چین باشم؟! سپس همگی توبه کردند و با آمدن باران، سیراب شدند. ✍ @Masafe_akhar2
99-11-23 ameli.mp3
13.53M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 موضوع: سلوک الهی 🗓 پنج شنبه بیست و سوم بهمن ماه ۱۳۹۹ 🗂 حجم : ۱۳ مگابایت @Masafe_akhar2
! شریک بن عبد الله نخعی، از فقهای معروف قرن دوم هجری، به علم و تقوا معروف بود. مهدی بن منصور، خلیفه ی عباسی، علاقه ی فراوان داشت که منصب قضاوت را به او واگذار کند؛ ولی شریک بن عبد الله برای آن که خود را از دستگاه ظلم دور نگاه دارد، زیر بار نمی رفت. همچنین خلیفه علاقه مند بود که «شریک» را معلم خصوصی فرزندان خود قرار دهد تا به آنها علم حدیث بیاموزد. شریک این کار را نیز قبول نمی کرد و به همان زندگی آزاد و فقیرانه ای که داشت، قانع بود. روزی خلیفه او را طلبید و به او گفت: «باید امروز یکی از این سه کار را قبول کنی: یا عهده دار منصب «قضاوت» بشوی یا کار تعلیم و تربیت فرزندانم را بپذیری یا آن که همین امروز ناهار با ما باشی و بر سر سفره ی ما بنشینی. » شریک گرچه پذیرفتن هر یک از این سه کار را دشوار می‌دید؛ ولی با خود فکری کرد و گفت: «حالا که اجبار و اضطرار است، سومی بر من آسان تر است. » از سوی دیگر خلیفه به سرآشپز دستور داد که لذیذترین غذاها را برای شریک تهیه کند. آن گاه غذاهای رنگارنگ از مغز استخوان آمیخته به نبات و عسل تهیه کردند و سر سفره آوردند. شریک که تا آن وقت چنین غذاهایی نخورده و ندیده بود، با اشتهای کامل خورد. سرآشپز آهسته بیخ گوش خلیفه گفت: پس از خوردن این غذا، دیگر این مرد روی رستگاری را نخواهد دید. شریک پس از آن طعام، هم نشینی با بنی عباس را اختیار کرد. فضل بن ربیع می‌گوید: به خدا سوگند طولی نکشید که شریک، هم عهده دار تعلیم فرزندان خلیفه شد و هم منصب قضاوت را قبول کرد و برایش از بیت المال مقرری معین شد. روزی با متصدی پرداخت حقوق حرفش شد. متصدی به او گفت: «تو که گندم به ما نفروخته ای که این قدر سماجت می‌کنی؟ » شریک گفت: به خدا از گندم با ارزش تر به شما فروخته ام، من دینم را فروخته ام! » 📙داستان راستان ۱۳۱/۱ - ۱۲۹؛ به نقل از: مروج الذهب (مسعودی)، ج ۲، حالات مهدی عباسی ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎@Masafe_akhar2
💐 دست مادرتان را ببوسید ✍اگر می‌خواهید در زندگی موفق باشید و از آن لذت ببرید، به پدر و مادرتان نیکی کنید، خصوصاً به مادر، دست او را ببوسید، دل او را به دست آورید و بدانید اگر آن‌ها از تو راضی باشند، خـدا هم از تو راضی خواهد بود و اگر خدایی نکرده آن‌ها را از خود برنجانی خداوند را از خود ناخشنود کرده‌ای. 📚 از بیانات آیت الله مجتهدی (ره) @Masafe_akhar2
💠 آیت الله بهجت(ره): هرکس عادت به تاخیر ها کرده است، خود را برای تاخیر در همه امور زندگی آماده کند. تاخیر در ازدواج، تاخیر در اشتغال، تاخیر درتولد اولاد، تاخیر در سلامتی و عافیت؛ هر قدر که امور نمازت منظم باشد، امور زندگیت هم تنظیم خواهد شد @masafe_akhar
🔴پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله: اگر رستاخیز بپاشد و نهالى در دست یکى از شماست اگر می تواند آن را بکارد، باید بکارد. بگردید اگر تونستید آیینی به زیبایی اسلام پیدا کنید! @Masafe_akhar
عشقی که عاشقش را کافر کرد ✅این داستان سرنوشت کسیست که با نگاهی عاشق شد و این عشق او را به جایی رساند که با حالت کفر از دنیا رفت: 🔲شيخ بهائى (ره ) در "كشكول" ذكر نموده كه مرگ شخصى از ثروتمندان فرا رسيد، در حال احتضار به او شهادتين تلقين كردند و او در عوض شهادتین اين شعر را خواند: 🚫يا رب قائلة و قد تعبت أين الطريق الى حمام منجاب ⭕️چه شد آن زنى که خسته شده بود و می‌پرسید راه حمام منجاب کجاست؟ و سبب خواندن شعر این بود که: ✳️روزى زن عفيفه و زیبا قصد رفتن به حمام معروف منجاب را داشت ولی مسیر را گم کرد و حمام را پيدا نكرد و از راه رفتن خسته شد، ❓ تا اینکه مردى را بر در منزلى ديد و از او پرسيد كه حمام منجاب كجاست؟ 📛 آن مرد اشاره به منزل خود كرد و گفت حمام همینجاست، آن زن به خيال حمام داخل خانه آن مرد شد و آن مرد فورا در را بر روى او بست و خواست كه به زن خیانت کند. 🔻زن وقتی دید گرفتار شده و راه فراری ندارد با خود اندیشید که فقط با حیله و تدبیر می‌تواند خود را نجات دهد، به همین جهت با خوشرویی به مرد اظهار میل و محبت کرد و گفت: 🔻من چون بدنم كثيف و بدبو بود میخواستم به حمام بروم، خوبست كه يك مقدار عطر و بوى خوش براى من بگيرى كه من خود را براى تو خوشبو كنم و قدرى هم غذا بگيرى كه با هم بخوريم، و زود بيا كه من مشتاق تو هستم. 🚫 آن مرد چون رغبت زیاد آن زن را ديد مطمئن شد که زن راست می‌گوید و او را در خانه گذاشت و براى گرفتن عطر و غذا از خانه بيرون رفت و زن هم بعد از رفتن مرد سریع از خانه فرار کرد. چون مرد برگشت زن را نديد و حسرت زیادی کشید که چرا چنین فرصتی را از دست داده است. و الان كه لحظه احتضار آن مرد است به یاد حسرت آن روز خود افتاده و به جای اینکه شهادتین بگوید، به یاد آن زن شعر همان روز را میخواند. 💢 شیخ عباس قمی بعد از نقل این حکایت چنین میگوید: ✴️ اى برادر در اين حكايت تأمل كن و ببين چگونه اراده يك گناه اين مرد را به هنگام مرگ، از شهادتين منع كرد در حالى كه كارى جز قصد زنا به آن زن نداشت(یعنی زنا را هم مرتکب نشده بود) 📕 منازل الاخره، شیخ عباس قمی ┏━━✨✨✨━━┓ ❄️ @Masafe_akhar2 ❄️ ┗━━✨✨✨━━┛ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌
🔘 داستان کوتاه در یکی از روزهای سرد ماه ژانویه و در یکی از محلات فقیرنشین در شهر واشنگتن، صبح زود مثل هر روز، مردم آن منطقه که اکثرا یا کارگر معدن بودند و یا صاحب مشاغل سیاه از خانه هایشان بیرون زدند تا یک روز پر از رنج و مشقت دیگر را آغاز کنند. زنان و مردانی که تفریح و لذت در زندگیشان نامفهوم بود و به قول معروف، زندگی نمیکردند، بلکه به اجبار زنده بودند تا ریاضت بکشند که نمیرند. آن روز نیز آن مردم بینوا در حالی که خیلی هایشان کارگر روزمزد بودند و نمیدانستند آیا امشب هم باز سر گرسنه زمین خواهند گذاشت یا نه و خود را برای یک روز مشقت بار دیگر آماده میکردند، ناگهان صدای ویولن زیبایی از گوشه یک خرابه توجهشان را جلب کرد! آوای ویولن آنقدر زیبا و مسحور کننده بود که پای آن مردم فقیر زیر برفی که نرم نرم شروع به باریدن کرده بود از رفتن باز ماند. اکثرا آنها با اینکه میدانستند اگر دیر برسند جریمه میشوند، بی توجه به این مشکل در آن خرابه که اندازه یک سالن کنسرت بود جمع شدند و حدود دو ساعت و نیم در آن سرما با گوش دادن به آن آهنگهای زیبا و استثنایی، وجودشان گرم شد،اشک ریختند،خندیدند و به خاطراتشان فکر کردند. سرانجام ویولونیست خیابانی که مردی ۳۵ ساله بود کارش تمام شد. ویولنش را برداشت و آماده رفتن شد. اما در همین حال و احوال و تشویق بی امان مردم، کمی مکث کرد، همه آنها را صدا کرد و به همگی که حدود ۳۰۰ نفر بودند نفری ۵ دلار داد و سپس درحالیکه برای آنان بوسه میفرستاد سوار تاکسی شد و رفت تا آن مردم فقیر از فردا این ماجرا را همچون افسانه برای دوستانشان تعریف کنند. اما آن روز هیچکس نفهمید ویولونیست ۳۵ ساله کسی نیست جز "جاشوا بل" یکی از بهترین موسیقی دانان جهان که ۳ روز قبل، هر بلیت کنسرتش ۱۰۰ دلار به فروش رفته بود. فردای آن روز جاشوا به یکی از دوستانش که از این موضوع با خبر شده بود گفت: من فرزند فقرم. آن روز وقتی در کنسرت فقط مردم ثروتمند را دیدم از خودم خجالت کشیدم که فقیران را از یاد برده ام. به همین خاطر به آن محله فقیرنشین رفتم و همان کنسرت دو ساعت و نیمه را تکرار کردم. بعد هم وقتی یادم آمد اکثر آنها به خاطر من باید جریمه شوند، تمام پولی را که از کنسرت نصیبم شده بود، میان آنها تقسیم کردم. لذتی بردم که تا کنون در هیچ کنسرتی نبرده ام. ┏━━✨✨✨━━┓ ❄️ @Masafe_akhar2 ❄️ ┗━━✨✨✨━━┛ ─┅─═इई ❄️☃❄️ईइ═─┅─ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌
✖️شش چیز مهم که مردم در جای اشتباه دنبال آن میگردند خداوند متعال به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام فرمود: اي موسي! من شش چيز را در شش جا قرار دادم؛ ولي مردم در جاي ديگر آنها را جست و جو می کنند و این درحالی است که هرگز آنها را در آنجا نخواهند يافت: ۱- راحتي و آسایش مطلق را در ''آخرت'' قرار دادم، ولي مردم در ''دنيا'' به دنبال آن مي‌گردند! ۲- عزت و شرف را در ''عبادت'' قرار دادم، ولي مردم آن را در ''پست و مقام'' می جويند! ۳- بي‌نيازي را در ''قناعت'' قرار دادم، ولي مردم آن را در ''زيادي مال و ثروت'' جستجو مي‌كنند! ۴- رسیدن به بزرگی و مقام را در ''فروتني'' قرار دادم، ولي مردم آن را در'' تكبّر و خودبرتر بيني'' می جویند! ۵- کسب علم را در ''گرسنگي و تلاش'' قرار دادم، ولي مردم با ''شکم سیر'' دنبال آن مي‌گردند! ۶- اجابت دعا را در "لقمه حلال" قرار دادم، ولي مردم آن را در ''طلسم و جادو'' جست و جو میکنند! 📚مستدرك الوسائل، ج ۱۲ ، ص ۱۷۳ ، باب ۱۰۱ @Masafe_akhar2
📝 یادداشت استاد پناهیان به مناسبت آغاز ماه رجب بسم الله الرحمن الرحیم 🔸 آغاز بهار معنوی و فصل ارتباط با خدا مبارک باد. ماه رجب را فصلی نو در ارتباط با خدا قرار دهیم. 🔸 ارتباط با خداست که بیشترین گرما و هیجان را به انسان می‌بخشد. آرامش و لذت، وقتی بخواهند پایدار و عمیق باشند تنها در ارتباط با خدا به دست می‌آیند. ارتباط با خدا انسان را به خدا علاقه‌مند می‌کند و احساس عمیق تواضع به خدا را در انسان ایجاد می‌نماید و بندگی را با کمال افتخار برای انسان لذت‌بخش قرار می‌دهد. 🔸ارتباط با خدا هرلحظه می‌تواند آن‌چنان تازه و هیجان برانگیز بشود که گویی قبل از آن ارتباطی نبوده است. ارتباط با خدا تنها ارتباطی است که تا ابد نو و دلگرم کننده باقی می‌ماند و هر لحظه می‌تواند شدیدتر بشود و هیچ آسیبی هم به دنبال نداشته باشد. خدای مهربان در این فصل معنوی به ما فرصت داده است تا ارتباط خود را با او عمیق کنیم و به دریافت تازه‌تری از او برسیم. 🔸برای ارتباط با خدا «وقت» بگذاریم با او مناجات کنیم و از او احتیاجات خود را بخواهیم؛ به قرائت کلماتش بپردازیم و در آنها تأمل کنیم. ما روزی نزد خدا باز خواهیم گشت و دیگر تا ابد در کنار او خواهیم بود. برای روز ملاقات با خدا آماده شویم. خدا مهربان است و چه بسا با یک گفتگوی ساده، بنده‌اش را به خود مقرب(نزدیک) نماید و لذت نزدیک بودن به خودش را به ما بچشاند.
⭕️ 🔸 امام رضا(ع): 🔹بر شما باد به میانه روی در فقر و ثروت، و نیکی کردن چه کم و چه زیاد، زیرا خداوند متعال در روز قیامت یک نصفه خرما را چنان بزرگ نماید که مانند کوه اُحد باشد. (بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۴۶) @Masafe_akhar
۱۹ 1-جمله بسم الله الرحمن الرحیم که اولین آیه قرآن است، دارای 19 حرف است.تک تک کلمات این جمله به تعدادی قابل تقسیم بر عدد 19 در قرآن به کار رفته است.چنانکه در کل قرآن 19 مرتبه بسم الله آمده است.تعداد کلمه«الله»2698 مرتبه، «رحمن»57 مرتبه، «رحیم»114 مرتبه که همه مضرب صحیح عدد 19 می‏باشند. از این 4 آمار فقط رقم 57 صحیح است، آنهم مشروط بر اینکه«الرحمن»را در بسم الله سوره حمد به حساب آورده و در بقیه بسم الله‏های قرآن به حساب نیاوریم؛مگر آنکه متوسل به همان توجیهات بارده شویم.برای مثال، برای آنکه آمار «الله»به نصاب مورد نظر برسد، بالله و تالله و لله و فالله را باید حساب بیاوریم، امه‏ا«اللهم»را از حساب خارج کنیم.و یا کلمه«اسم»در قرآن 22 مرتبه آمده است و اگر منظور ایشان«باسم»باشد فقط 7 مرتبه تکرار شده است. 2-سوره ناس که آخرین سوره قرآن است تعداد حروف آن 114 حرف ست که مضرب 19 می‏باشد. نمی‏دانیم ایاشن چگونه محاسبه کرده است؟ ولی این سوره بدون احتساب بسم الله اول آن 80 حرف است و با احتساب بسم الله 99 حرف می‏شود که در هیچ حالت مضرب 19 نیست. 3-سوره علق مطابق شمارش کامپیوتری 285 حرف است یعنی 15؟؟؟19. باز کنترل کردیم با قرآنهای به خط عثمان طه به این رقم نمی‏رسد و با قرآنهای رسم الخط ایرانی از این رقم تجاوز می‏کند. 4-در هر یک از 29 سوره‏ای که در افتتاح آن حروف مقطعه آمده است، مجموع تعداد آن حرف یا حروف دقیقا و بدون استثناء ضریب 19 می‏باشد. این ادعا نیز تمام نیست.برای مثال حرف«نون»در سوره ن و القلم 131 مرتبه آمده است، نه 133 مرتبه تا مضرب 19 باشد.یا در سوره طه مجموع این دو حرف 239 است نه 342 تا مضرب 19 باشد.جالب است بدانید که ایشان با آنکه تأکید می‏کند که همه جا رسم الخط عثمان طه ملاک و معیار است؛ سوره ن و القلم را در کتاب خود کلیشه کرده و آغاز آن را تحریف نموده است.یعنی به جای آنکه حرف اول را به صورت«ن»بنویسد به صورت«نون» نوشته است تا یک نون اضافه بیاید و بعد یک نون دیگر از بسم الله آغاز سوره وام گرفته است و به این ترتیب کسری نون را جبران نموده و به عدد 133 رسیده است. در سوره طه نیز تاء گرد را هاء محسوب کرده است در حالیکه همه می‏دانند تاء گرد حقیقتا تاد م باشد، هر چند به هنگام وقف به صورت هاء تلفظ شود؛یعنی کلمات:زینة، خیفة، سحرة، صلوة، قیمة، کلمة، بینة، ساعة، حبة، محبة و امثال آنها مختوم به تاء می‏باشند، چنانکه با صدای تاء تلفظ می‏شوند.ولی تنگی قافیه ایشان را مجبور کرده است، این موارد را هم در شمارش دخالت دهد تا به نصاب لازم برسد. 5-اگر تعداد مواردی را که تک تک کلمات جمله بسم الله الرحمن الرحیم بعد از تقسیم بر عدد 19 در قرآن به کار رفته است، محاسبه کنیم باز هم به ضریب 19 می‏رسیم، این موضوع نیز درست نیست، چنانکه در بند اول گذشت. 6-سوره نصر که به قولی آخرین سوره می‏باشد، درست دارای 19 کلمه می‏باشد اولین آیه این سوره نیز 19 حرف دارد. نمی‏دانیم چگونه حساب کرده است که 19 کلمه شده است، مگر آنکه کلمه نزد ایشان اصطلاح خاصی باشد. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🔸️ حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام: برترین عبادت، پاکی شکم و پاکدامنی است 💌 ولادت حضرتش و آغاز ماه رجب مبارک باد ... @Masafe_akhar2
قرآن وشهید عباس دانشگر.mp3
1.27M
📻 👤استاد 📝خاطره‌ای از استاد و شهید عباس دانشگر و توصیه استاد به جوانان و نوجوانان @Masafe_akhar
🌷🌷🌷 داستان کوتاه در یکی از روستاهای کوهستانی "دیاربکر" ترکیه، آموزگار دبستانی بنام احمد در درس ریاضی به شاگردانش میگوید که اگر در یک کاسه ۱۰ عدد توت فرنگی باشد، در ۵ کاسه چند عدد توت فرنگی داریم؟ دانش آموزان: آقا اجازه، توت فرنگی چیه؟ معلم: شما نمیدانید توت فرنگی چیه؟ دانش آموزان: ما تابحال توت فرنگی ندیده‌ ایم. معلم فکری به نظرش میرسد، مقداری از خاک آن روستا را به یک مؤسسه کشت و صنعت در شهر "بورسا" فرستاده و از آنها سوال میکند که آیا این خاک برای کشت توت فرنگی مناسب است یا نه؟ آن مؤسسه پاسخ میدهد که این خاک و آب و هوای دیاربکر برای کشت توت فرنگی مناسب بوده و همچنین مقداری بوته توت فرنگی و دستورالعمل کاشت و داشت محصول را برای وی میفرستد. معلم بچه ها را به حیاط مدرسه برده و طرز کاشتن بوته‌های توت فرنگی را به دانش آموزان یاد میدهد و به آنها میگوید که امسال از شما امتحان ریاضی نخواهم گرفت. بجای آن به هر کدام از شما چهار بوته توت فرنگی میدهم که آنها را به خانه برده و کاشت آنها را همانطوری که یاد گرفته‌اید، به پدر و مادرتان یاد بدهید. وقتی که توت فرنگیها رسیدند آنها را توی بشقاب گذاشته و به مدرسه می‌آورید. برای هر ۱۰ عدد توت فرنگی یک نمره خواهید گرفت. وقتی میوه‌ ها رسیدند، بچه‌ها آنها را در بشقابی گذاشته و به مدرسه ‌آوردند. معلم میپرسد که مزه‌شان چطور بود؟ بچه ها میگویند که چون پای نمره در میان بود، اصلا از آنها نخورده ایم. معلم میخندد و میگوید همه شما نمره کامل را میگیرید، میتوانید بخورید. بچه‌ ها با ولعی شیرین توت فرنگیها را میخورند. بعد از دو سال از آن ماجرا، مردم آن روستایی که تا به آن زمان توت فرنگی ندیده بودند، در بازارهای محلیشان، توت فرنگی میفروشند. معلم بودن یعنی این... فقط روی تخته سیاه آموزش ضرب و تقسیم نیست. معلم بودن شاید از خود اثری برجا گذاشتن باشد. پس بیاییم در زندگی اثری از خود بجا بگذاریم. بیایم زندگی مردم را به سمت شادی تغییر دهیم. کاری کنیم بعد از مرگمان ما را دعا کنند نه لعنت. ✿┅ ❀❤️❀ ┅✿ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar2
⭕️ در ماه رجب چه کنیم؟ 🔺اصل در ماه رجب «مراقبه» است، لذا لازم است محاسبه دقیقی در امور خود داشته باشیم و اشکال اصلی در سستی در اعمال را پیدا کنیم. 🌹توصیه می‌شود هنگام محاسبة‌النفس، به وجود مبارک یکی از اولیای الهی(ع) توسل داشته باشیم. در ماه رجب که تعلّق به وجود مبارک امیرالمؤمنین علی(ع) دارد، بهتر است به ساحت مقدّس ایشان متوسّل شویم و بخواهیم که مانع اصلی در سیر اخلاقی را به ما بفهمانند. 🌹در این میان اگر با زیارت امین‌الله توسل پیدا کنیم خیلی خوب است؛ آن را به روح مقدس امیرالمؤمنین(ع) ویا صدیقه طاهره(س) هدیه کنیم؛ که وجود آن بانو فانی در علی(ع) بود و حضرت زهرا(س) به هدایای امیرالمؤمنین(ع) توجه ویژه دارند. به محضر مبارکش عرضه بداریم که ای ولیّ اولیاء، با تعهد بر این عمل از شما تقاضا می‌کنیم عنایتی بفرمایید و ما را در مسیر قرب الهی امداد خاص بنمایید. 🌹همان طور که پیرامون مراقبه و کنترل جوارح ذکر شد، کار را از ساده شروع کنیم؛ ببینیم مشکل کجا است؛ یک عمل مشخص را پیدا کنیم و بر سر آن با امیرالمؤمنین(ع) تعهّد نماییم؛ 🌹بگوییم یا علی! ماه رجب ماه تو است، من با عزم راسخ پای کار می‌آیم، تو هم با کرمت با من معامله کن! @Masafe_akhar
99-11-24 mir bagheri.mp3
9.99M
🔊 فایل صوتی سخنرانی 👤 📚 موضوع: شناخت مقام حضرت زهرا سلام الله علیها 🗓 تاریخ: بیست و چهارمبهمن ۱۳۹۹ 🗂 حجم : ۱۳ مگابایت این برنامه روزهای جمعه حوالی ساعت شش صبح از شبکه سه سیما پخش میشود. @Masafe_akhar2
اربابی یکی را کشت و زندانی شد و حکم بر مرگ و قصاص او قاضی صادر کرد. شب قبل از اعدامش، غلامش از بیرون زندان، تونلی به داخل زندان زد و نیمه شب او را از زندان فراری داد. اسبی برایش مهیا کرد و اسب خود سوار شد. اندکی از شهر دور شدند، غلام به ارباب گفت: ارباب تصور کن الان اگر من نبودم تو را برای نوشتن وصیتت در زندان آماده می‌کردند. ارباب گفت: سپاسگزارم بدان جبران می‌کنم. نزدیک طلوع شد، غلام گفت: ارباب تصور کن چه حالی داشتی الان من نبودم، داشتی با خانواده‌ات و فرزندانت وداع می‌کردی؟ ارباب گفت: سپاسگزارم، جبران می کنم. اندکی رفتند تا غلام خواست بار دیگر دهان باز کند، ارباب گفت تو برو. من می‌روم خود را تسلیم کنم. من اگر اعدام شوم یک بار خواهم مرد ولی اگر زنده بمانم با منتی که تو خواهی کرد، هر روز پیش چشم تو هزاران بار مرده و زنده خواهم شد. چه حکایت آشنایی... ✿┅ ❀❤️❀ ┅✿ @Masafe_akhar2