eitaa logo
مُنْتَظِران ظُہُور
359 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
4.1هزار ویدیو
4 فایل
🌹 أللَّهُمَ عَجِّلْ لِوَلیِکْ ألْفَرَج🌹 🔴 ارتباط با ادمین 👇 @shahid_irani_313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼داستان بسیار زیبا ✍️چوپانی گوسفندان را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان طوفان سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه‌ای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می‌برد. دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند. مستاصل شد و صوتش را رو به بالا کرد و گفت: «ای خدا گله‌ام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم.» قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قوی‌تری دست زد و جای پایی پیدا کرد و خود را محکم گرفت. گفت: «ای خدا راضی نمی‌شوی که زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو می‌دهم و نصفی هم برای خودم.» قدری پایین‌تر آمد. وقتی که نزدیک تنه درخت رسید گفت: «ای خدا نصف گله را چطور نگهداری می‌کنی؟ آن‌ها را خودم نگهداری می‌کنم در عوض کشک و پشم نصف گله را به تو می‌دهم.» وقتی کمی پایین‌تر آمد گفت: «بالاخره چوپان هم که بی‌مزد نمی‌شود. کشکش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.» وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به آسمان کرد و گفت: «چه کشکی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یک غلطی کردیم. غلط زیادی که جریمه ندارد.» در زندگی شما چند بار این حکایت پیش آمده است؟! ‌‌‌‌🆔 @zohoor_iran
✍امام  علی عليه السلام : ايمان هيچ بنده اى راستين نباشد مگر زمانى كه اطمينان او به آنچه نزد خداست بيشتر باشد از آنچه در دست خويش دارد. 📚ميزان الحكمه جلد 1 صفحه 416 ‌‌‌‌🆔 @zohoor_iran
✍ اصل و فرع اعمالت را بشناس ✍روزی کشتی بزرگی در نزدیکی جزیره‌ای به صخره‌ای اصابت کرد و غرق شد. مسافران کشتی مدت یک ماه مجبور شدند در آن جزیره زندگی کنند تا یک کشتی گذری آنان را دید و نجاتشان داد‌. در آن جزیره، آنان میوه‌های سرخ‌رنگی را می‌خوردند که هسته‌های بزرگی داشت. زمان سوارشدن به کشتی، برخی از آن‌ها قدری از میوه‌ها را همراه خود به کشتی بردند و چون به وطن رسیدند، متوجه شدند هستۀ آن میوه‌ها بسیار خوردنی‌تر از خود میوه‌ها بود و در اصل میوۀ اصلی، هسته‌ بود که آن را دور می‌ریختند. گاهی ما هم در اعمال صالح خود، اصل آن را تباه می‌سازیم و از دنیا آنچه را که باید برداریم، می‌گذاریم و آنچه را که باید بگذاریم، برمی‌داریم. ‌‌‌‌🆔 @zohoor_iran
4.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بندگانی که به زور به بهشت می‌برند 🎙استاد عالی ‌‌‌‌🆔 @zohoor_iran
3.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 خدا می‌داند اگر کسی بشمارد، چقدر معجزات در خود همین ‌‌‌‌🆔 @zohoor_iran
7.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹عذاب وحشتناک بد زبانی و نیش زبان زدن!! ‌‌‌‌🆔 @zohoor_iran
هدایت شده از مجتبی یامینی
3.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از دوست ، بیش از دشمنت بر حذر باش. ✍مجتبی یامینی @mojtaba_yamini_313
✅ رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله: ☘️نشانه های انسان صبور سه چيز است: 1️⃣ كسل و خسته نمی شود. 2️⃣ بي قراری نمی کند. 3️⃣ از پروردگارش شكايت نمی كند. ✅ چون وقتی كسل شود، حقوق را ضايع و تباه خواهد كرد ، و هنگامی كه بی قراری کند سپاسگزاری نمی كند ، و وقتی از پروردگارش شكايت كند، گناه خواهد كرد. 📚‍ بحارالانوار ج۱۷ ص۸۶ ‌‌‌‌🆔 @zohoor_iran
می گویند: مسجدی می ساختند، بهلول سر رسید و پرسید: چه می کنید؟ گفتند: مسجد می سازیم. گفت: برای چه؟ پاسخ دادند: برای چه ندارد، برای رضای خدا. بهلول خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند «مسجد بهلول» شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد. سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند بالای در مسجد نوشته شده است «مسجد بهلول». ناراحت شدند؛ بهلول را پیدا کردند و به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد می کنی؟ بهلول گفت: مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساخته ایم؟ فرضا مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساخته ام، خدا که اشتباه نمی کند. ‌‌‌‌🆔 @zohoor_iran
‍ ⁩💠 شرح احوالات آیت الله انصاری همدانی(ره) ✨حاج احمد انصاری می‌گوید: 🔹«وقتی اسم حضرت ولی‌عصر(عج) می‌آمد، ایشان یک مرتبه رنگش تغییر می‌کرد و قیافه‌اش عوض می‌شد. ایشان غیر از اینکه زیارت عاشورا را زیاد تأکید می‌کردند، 🔸می‌گفتند: آل یاسین هم زیاد بخوانید و توسل به حضرت کنید و بخواهید که مشکلات دنیا و آخرت و سیر و سلوک شما را برطرف کنند. چون حضرت، ولی عصر است و اختیار ما با اوست.» 📚 سوخته ، صفحه‌ی 192 ‌‌‌‌🆔 @zohoor_iran
یکی از شاگردان آیت الله انصاری نقل میکند: روزی حضرت آیت الله انصاری به من فرمود: این ذکر را زیاد بگو و تعداد هم نمی خواهد: 《یا خیر حبیب و محبوب》 بعد از مدتی به من فرمود: که آیا در مورد من فکر کرده ای؟ برو و در باره آن فکر کن و بنده هم در حجره ای در مدرسه ی آخوند رفتم و مشغول فکر در این باره شدم که ناگهان متوجه شدم حالت تجرد برای من حاصل شده و خودم را در آسمان ها دیدم و از مشاهده ی آثار عظمت و جمال و جلال خدا لذتی بزرگ می بردم همین طور که در آسمان ها گردش می کردم. به محض این که به گوشه ی حجره نگاه کردم و جسم خودم را دیدم روحم در جسد جای گرفت و فهمیدم انسان اگر ذره ای به " من خودش" توجه کند سقوط می کند. همچنین این شاگرد نقل می کند: روزی با ایشان به بیابان رفتیم و به سجده افتادم و با تمام وجود" لااله انت سبحانک انی کنت من الظالمین" را تلاوت می کردم ناگهان دیدم که پرده ها از جلوی چشمم برداشته شد و در آنجا چشم با گوش یکی شده بود و می دیدم و می شنیدم که تمام موجودات اسمان و زمین با همدیگر این ذکر را تکرار می کردند:" لااله انت سبحانک انی کنت من الظالمین" 📚سوخته، ص209 ‌‌‌‌🆔 @zohoor_iran