🛑علت اینکه گاهی انسان از همه جا رانده میشود!
♦️گاهی اوقات،خوبان که میخواهند کسی را به خود راه دهند ، کاری میکنند که همه دستِ رد به سینه او بزنند و طردش کنند.
💠حتی بعضی وقتها زمینه ای فراهم میکنند که نسبت ناروا و تهمتی به او وارد شود که هیچ راه انکاری هم برای او باقی نماند
♨️ و آن تهمت در مورد او کاملا جا بیافتد و در نتیجه همه او را ترک کنند و منزوی نمایند.
🌷در این هنگام است که خوبان او را به خویش راه داده و خود را به او معرفی میکنند.
🔆شاهد این مطلب در قرآن، داستان حضرت یوسف و نحوه رفتار ایشان در مورد برادر تنی خود، یعنی بنیامین است.
🌷حضرت یوسف برای اینکه بنیامین را نزد خود نگهدارد، به دست خویش جام طلایی خود را در بار ِ او قرار داد و مامورانش ندا دادند جام مَلِک گمشده است.
🌷برای بنیامین راه انکار و برای برادرانش راه دفاع از او باقی نماند و همه تایید کردند که بنیامین دزد است و دست رد بر سینه اش زدند.
🌷یوسف او را به نزد خویش آورد و با هم بر سر یک سفره نشستند.
🌺پس اگر برای تو هم چنین وضعیتی پیش آمد و همه دست رد بر سینه ات زدند و طردت کردند،
♥️توجه داشته باش که عزیز مصر، یعنی امام زمان علیه السلام، برای اینکه کسی را به نزد خویش راه دهد، ممکن است چنین کاری با او بکند...
🆔 @zohoor_iran
هدایت شده از مجتبی یامینی
7.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نه زود جشن بگیر
نه زود ناامید شو
حتی یک ثانیه هم میتونه
همه چیزو تغییر بده...
✍مجتبی یامینی
@mojtaba_yamini_313
🔴توی این اوضاع اقتصادی،اول خودمون به هم رحم کنیم!
✍مردی سالها در آرزوی دیدن #امام_زمان(عج) بود،مدّت ها ریاضت کشید.
شبها بیدار می ماند و دعا و راز و نیاز می کرد اما حضرت را نمیدید!
✅تا اینکه روزی، به او الهام شد:
«الان حضرت بقیة الله(عج)، در بازار آهنگران، در مغازه پیرمردی قفل ساز نشسته است. اگر می خواهی او را ببینی، به آنجا برو!»
او سراسیمه حرکت کرد، وقتی به آن مغازه رسید، دید حضرت مهدی(عج) آن جا نشسته و با آن پیرمرد گرم گفت و گو هستند.
✍اینک ادامه داستان از زبان آن عالم:
🍀به امام(عج) سلام دادم. حضرت جواب سلامم را داد و به من اشاره کرد که اکنون ساکت باش و تماشا کن!
✨در این حال دیدم پیرزنی که ناتوان بود، عصا به دست و با قد خمیده وارد مغازه شد، و قفلی را به پیرمرد نشان داد و گفت:
آیا ممکن است برای رضای خدا، این قفل را سه ریال از من بخرید؟ من به این سه ریال پول احتیاج دارم.
🔘پیرمرد قفل ساز، قفل را نگاه کرد و دید قفل، بی عیب و سالم است. گفت: مادر، چرا مال مسلمانی را ارزان بخرم و حق کسی را ضایع کنم؟ این قفل تو اکنون هشت ریال ارزش دارد.
✍ من اگر بخواهم سود کنم، به هفت ریال می خرم. زیرا در این معامله، بیش از یک ریال سود بردن، #بی_انصافی است.
✅اگر می خواهی بفروشی، من هفت ریال می خرم، و باز تکرار می کنم که قیمت واقعی آن هشت ریال است، من چون کاسب هستم و باید نفع ببرم، یک ریال ارزان تر خریداری می کنم.
🔷پیرزن ابتدا باور نمیکرد و میگفت: هیچکس این قفل را سه ریال از من نخرید.
تو اکنون میخواهی هفت ریال از من بخری..؟!
🔴به هرحال پیرمرد قفل ساز، هفت ریال به آن زن داد و قفل را خرید. وقتی پیرزن رفت، امام زمان(عج) خطاب به من فرمودند:
✅مشاهده کردی؟! این گونه باشید تا من به سراغ شما بیایم. ریاضت لازم نیست. مسلمانی را در عمل نشان دهید تا من شما را یاری کنم. از بین همه افراد این شهر، من این پیرمرد را انتخاب کردم. چون او دین دارد و خدا را می شناسد.
✔️از اول بازار، این پیرزن برای فروش قفلش، تقاضای سه ریال کرد، امّا چون او را محتاج و نیازمند دیدند، همه سعی کردند از او ارزان بخرند و هیچکس حاضر نشد حتی سه ریال از او بخرد.
🔅 درحالی که این پیرمرد به هفت ریال خرید. به خاطر همین انسانیت و انصافِ این پیرمرد، هر هفته به سراغش می آیم و با هم گفت و گو میکنیم...
🆔 @zohoor_iran
2.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥با امام زمانت حرف بزن
👤 حجت الاسلام کاشانی
🆔 @zohoor_iran
امام صادق (علیه السلام)؛
از حقوق ما بر شیعیانمان است،
که پس از هرنماز، دست بر چانه
گذاشته و سه بار بگویند:
یا رب محمد، عجل فرج آل محمد
یا رب محمد، احفظ غیبه محمد
یا رب محمد، انتقم لابنه محمد
ای خدای محمد، رهایی آل محمد را شتاب بخش
ای خدای محمد، نگهدار بازمانده محمد باش
ای خدای محمد، انتقام دختر محمد را بگیر
📙مکیال المکارم فی فواید الدعاء للقائم ج ۲، ص۶
🆔 @zohoor_iran
26.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قسمت_اول
در شب چه می گذرد؟
خدا در شب چه گذاشته ؟
🎙مرحوم آیت الله موسوی
🆔 @zohoor_iran
هدایت شده از مجتبی یامینی
698.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر فردای قیامت میتوانید جواب همین یک شهید را بدهید تو انتخابات امسال شرکت نکنید.
لعنت خدا بر شما مسئولین نالایق که اگر بخواهید خون این شهدا را با خیانت به این کشور پایمال کنید.
#شهدای_مدافع_حرم
#شهید_حمید_قنادپور
✍مجتبی یامینی
@mojtaba_yamini_313
سحر ساعت در گشایی است🌃
سحر چه لغت زیبایی، سحر عروس اوقات است، سحر شاه گل ساعات است، سحر وقت مناجات است، سحر ساعت در گشایی است، سحر نصف النهار جلوه وصال است.
خوبان از آن دم که سپیده دم را دم فرو بندد در انتظار شب اند و چون شب در آید در انتظار سحر.
استاد کریم محمود حقیقی
📚ساغر سحر ص ۱۴۶
🆔 @zohoor_iran
1.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی کسی #نمازشب می خواند...
در روایت دارد موقعی که انسان شب بلند میشه (برای نماز شب) مخصوصا جوان ها که اون رطوبت مغزشون هست و خواب غلبه کرده است خواب رو میگذارد کنار، آقا بلند میشه موقعی که بلند میشه بره طرف وضو، وضو میگیرد و برمیگردد، میاد می ایستد برا نماز رحمت الهی سر تا پاش رو میگیرد...
آیت الله ناصری ره
🆔 @zohoor_iran
♦️سلام امام زمانم
🔹سلام مولای من مهدےجان
🔹مولا ️باید به که گوییم پریشانی خود رابجوییم کجا یوسف کنعانی خود را
🔹ما را بطلب لایق دیدار تو باشیمپنهان مکن آن چهره نورانی خود را
🆔 @zohoor_iran
🛑 وسوسه های شیاطین هنگام صدقه!
✳️سيد نعمت الله جزايري در كتابش نقل مي كند كه:
در يك سال قحطي شد ، در همان وقت واعظي در مسجد بالاي منبر مي گفت:
💠كسي كه بخواهد صدقه بدهد ، هفتاد شيطان ، به دستش مي چسبند و نمي گذارند كه صدقه بدهد.
مومني اين سخن را شنيد و با تعجب به دوستانش گفت :
❗️صدقه دادن كه اين حرفها را ندارد ، من اكنون مقداري گندم در خانه دارم ، مي روم آنرا به مسجد آورده و بين فقراء تقسيم مي كنم .
🔰با اين نيت از جا حركت كرد و به منزل خود رفت.
وقتي همسرش از قصد او آگاه شد شروع كرد به سرزنش او که در اين سال قحطي رعايت زن و بچه خود را نمي كني؟ شايد قحطي طولاني شد ، آن وقت ما از گرسنگي بميريم و . . .
❌خلاصه بقدري او را ملامت و وسوسه كرد تا سرانجام مرد مومن دست خالي به مسجد برگشت.
از او پرسيدند چه شد ؟ ديدي هفتاد شيطان به دستت چسبيدند و نگذاشتند .
❗️مرد مومن گفت: من شيطانها را نديدم ولي مادرشان را ديدم كه نگذاشت اين عمل خير را انجام بدهم!
❤️پيامبر فرمود: يا علي آيا مي داني كه صدقه از ميان دستهاي مومن خارج نمي شود مگر اينكه هفتاد شيطان به طريق مختلف او را وسوسه مي كنند، تا صدقه ندهد.
🆔 @zohoor_iran
🔴چرا گاهی دچار گرفتاری و مشکلات سخت می شویم؟
✨استاد فاطمی نیا از شخصی نقل می کردند:
✳️ من در قسمت بایگانی اداره ای کار می کردم و پرونده های متعدد و بسیار مهم می آمد و ما در آنجا قرار می دادیم، یک روز پرونده بسیار مهمی به دستم رسید،
💠چند روزی که گذشت متوجه شدم آن پرونده گم شده است، هر چه گشتم پیدا نشد.
🔴در آن گیر و دار که کاملا ناامید شده بودم، به بنده خبر دادند چون شما مسئول پرونده ها هستید اگر تا چند روز دیگر پیدا نشود، حکمی سنگین مانند حبس ابد در مورد شما اجرا می شود.
✳️از این رو نزد یک نفر اهل دل رفتم، ایشان دستور ختمی دادند که انجام بده، همان توسل را انجام دادم.
⚡️روزی که قرار بود نتیجه بگیریم از پرونده خبری نبود با ناراحتی از منزل بیرون آمدم تا نزدیکی خیابان مولوی رفتم،
☘دیدم پیرمردی جلو آمد و گفت: آقا! مشکل تو به دست آن شخص که عرق چین به سر دارد و در حال رفتن است، حل می شود.
♻️بدون توجه به این شخص با شنیدن این کلمات به طرف ایشان دویدم و گفتم: آقا جان به دادم برس، گفته اند مشکلم به دست شما حل می شود.
🌼 پیرمرد نگاهی به من کرد و گفت: خجالت نمیکشی؟؟
💥 چهار سال است شوهر خواهرت از دنیا رفته، یک مرتبه هم به خواهرت و بچه هایش سر نزده ای،
❌انتظار داری کارت هم پیچ نخورد؟! تا نروی و رضایت آنها را جلب نکنی، مشکلت حل نمی شود.
💠بعد از شنیدن صحبت پیرمرد بلافاصله به منزل خواهرم رفتم.
وقتی در زدم، خواهرم همراه چند فرزند رنج دیده اش در را باز کرد ، متوجه شد من هستم، گفت: چطور شده بعد از چهار سال آمده ای؟!
💥گفتم: خواهر از من راضی باش و بچه هایت را از من راضی کن،
✅رفتم مقداری هدیه گرفتم و آوردم و آنها را راضی کردم، فردا که به اداره برگشتم، به من خبر دادند که پرونده پیدا شده است...
✅این پیر مرد عرق چین به سر، کسی نبود جز عارف بزرگ مرحوم شیخ رجبعلی خیاط...
🆔 @zohoor_iran