eitaa logo
ظهور نزدیک است
1.7هزار دنبال‌کننده
57.5هزار عکس
59هزار ویدیو
1.2هزار فایل
گلچینی از بهترین مطالب #مهدوی #ولایی #شهدایی #سیاسی #معنوی #معرفتی #تربیتی کانال شهدایی ما👈 @ba_shaheidan ارتباط با خادم 👈 @mohebolMahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
....... اواخرماہ صفر بودتازه ازسفرکربلای اربعین برگشته بودیم... درد در ناحیه شکمش بود و خیلی اذیتش میکرد کف حجرہ میخوابیدو به خودمی پیچید! گریه میکرد! میگفتیم: علی ! انقدر درد داری که گریه میکنی!؟ قوی باش پسر... میگفت نه! دارم به یاد امام مجتبی گریه میکنم؛ میگن زهر پاره های جیگر آقارو کنده بود و... 💕 °@az_karbala_ta_shahadat گنجینه ای از مطالب ناب مهدوی ولایی معنوی شهدایی معرفتی و....👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1327431703C6a2d9b1729
♥️بسم رب الشهدا♥️ ۱۴مهرماه ۹۴... ساعت ۰۰:۴۵ بامداد لحظات آخر جدایے بیا عڪس آخر رو بگیریم ڪه بگم:" ..." . اے بابا این تا من رو شهید نڪنه ول ڪن نیست خوبه دیگه موتورت بهم میرسه میزارم مزایده😅 ممد برگردیااا...بهت ڪه گفتم: شهید نشے هم مجاهدے خدا دوستت داره...ولے اگه یڪ وقت برنگشتے هواےمارو هم داشته باش دوماه دیگه برمےگردم بابا... دست ڪه میبردے به ڪوله بار سفر...دخیل میبستم به دستگیره در...دخیل میبستم به جاده هاے عبوس...دخیل میبستم به آخین اتوبوس... 🌹🕊 @shoghe_vesal74 گنجینه ای از مطالب ناب مهدوی ولایی معنوی شهدایی معرفتی و....👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1327431703C6a2d9b1729
سیدحسن از تحقق یکی از های رهبر عزیزمان 🚩 : چند ماه قبل از پیروزی حزب الله بر (سال 2000 ) جلسه ای با انقلاب داشتیم. 50 فرمانده میدانی حزب الله همراه ما بودند. قرار نبود رهبر انقلاب برای آنها سخنرانی کند ولی بعد از نماز مغرب گفتند میخواهم با شما سخن بگویم و شما ترجمه کنید رهبر انقلاب خطاب به 50 فرمانده حزب الله فرمودند: "پیروزی شما بسیار نزدیک است و همه شما با چشم خودتان این پیروزی را خواهید دید." من که داشتم ترجمه میکردم خیلی میترسیدم. برادران لبنانی به کلمات خیلی دقیق هستند. با خود گفتم اگر یکی از آنها شهید میشد و نمیتوانست پیروزی را ببیند، ممکن بود کسی بگوید چرا بشارت رهبر درست درنیامد. 6-7 ماه بعد همه این فرماندهان که در خطوط مقدم بودند، به چشم خود، عقب نشینی و فرار اسرائیل از لبنان را به چشم خود دیدند و جالب اینکه حتی یکی از این 50 فرمانده نشد. •┈••✾••┈• 🇮🇷 کانال انقلابی 👇 🔹ایتا: https://eitaa.com/fatemiyoon110
🔴 یک و یک ‼️ 🔻 روایتی از آیه‌ای که امروز در تابلوی بالای سر رهبر انقلاب در حسینیه امام خمینی (ره) نصب شده بود: 🔹 رهبر انقلاب : فردای آن شبی که امام عزیز (ره) به جوار رحمت الهی پیوسته بودند، سحرگاه در حالت التهاب و حیرت، تفألی به قرآن زدم؛ این آیه‌ی شریفه‌ی سوره‌ی کهف آمد: 🔹 «وَ أَمّٰا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صٰالِحاً فَلَهُ جَزٰاءً اَلْحُسْنىٰ وَ سَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنٰا يُسْراً . و اما هر که ایمان آورد و کار شایسته کند، پاداشى [هرچه] نیکوتر خواهد داشت، و به فرمان خود، او را به کارى آسان واخواهیم داشت» _ کهف۸۸ 🔹دیدم واقعاً مصداق کامل این آیه، همین بزرگوار است. ایمان و عمل صالح و جزای حسنی، بهترین پاداش برای اوست. 🇮🇷 کانال اساتید انقلابی http://eitaa.com/asatid_enghelabi http://sapp.ir/asatid_enghelabi
🌹 مدافع حرم 🌸مصطفی یک سال جاروکشی کرد 🌸 آقا مصطفی یک سال قبل از شهادتش در حرم امام رضا(ع) خادم شد و جاروکشی می‌کرد. همکارانش در حرم می­‌گویند: ما ندیدیم شهید مصطفی روی فرش نماز بخواند، هر وقت که اذان می­‌گفت جارو را می­‌گذاشت و نمازش را می‌خواند. الحمدالله توانست حاجتش را از امام هشتم بگیرد. 💚 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت🦋🌹 🌹
🌹در دیدار آخر خانواده شهید محمد غفاری و جمعی از خانواده شهدای یگان صابرین سپاه با رهبر معظم انقلاب, دستنوشته‌ای را بر روی تصویر شهید غفاری تقریض کردند. 🦋شهید غفاری از شهدای مدافع وطن همدان است که با وجود تحصیل در رشته دندان‌پزشکی تصمیم گرفته با رها کردن این رشته، لباسی پاسداری از وطن را برتن کرده و جان خود را در این راه فدا کند. 🦋هر سال در ایام محرم به مناسبت شهادت سرور و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین در منزل‌مان مراسم عزاداری برپا می‌کردیم تا اینکه بنا بر گفته خود محمد : یکی از همان روزها (محرم ۱۳۸۸)، بعد از مراسم خیلی خسته شده بودم آخرشب بود خوابیدم کمی قبل از اذان صبح بود که در خواب شهید علی چیت سازیان را دیدم، چند نفری هم همراه ایشان بودند که من نشناختم. ایشان رو به من کرد و گفت: حتما به مراسم شما می‌آیم و به شما سر می‌زنم. 🌹درحالی‌که لبخند قشنگی روی لبانش نقش بسته بود که زیبایی و نورانیت چهره‌اش را دو چندان می‌کرد. دلتنگی شدیدی مرا احاطه کرد و دوست داشتم که با آنان باشم، موقع خداحافظی گفتم: علی آقا من می‌خواهم همراه شما بیایم، گفت: شما هم می‌آیی اما هنوز وقتش نرسیده است!💔🦋 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت🦋🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 برون نمی‌رود از خاطرم، خیال وصالت؛ اگر چه نیست وصالی، ولی خوشم به خیالت ...😔💔 . . چه کنیم! با همین خاطراتت خوشیم💔🥀 ... 🏴 @aah3noghte🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@jannatolmahdi313 ی فرمانده سابق پدافند هوایی خاتم الأنبیاء و رکوردار جهان در.... 🔺بادقت گوش کنید. ‏ ۳۱۳👇••🇮🇷•• تشریف بیاورید @jannatolmahdi313
📜 ✍🏼از کنار صف نماز جماعت رد شدم دیدم حاجی بین مردم توی صف نشسته. رد شدم اما تو صف نرفته برگشتم آمدم رو به رویش نشستم. دستش را گرفتم و پیشانیش را بوسیدم. التماس دعا گرفتم و رفتم. انگار مردم تازه فهمیده بودند که حاج قاسم آمده حرم از لابه‌لای صف های نماز می‌آمدند پیش حاجی. آرام و مهربان میگفت: «آقایون نیاید! صف نماز رو به هم نزنید.» بعد از نماز آمد کنار ضریح ایستاده بودم پشت سرش تا بتواند زیارت کند وقت رفتن گفت: «آقای خادم امروز خیلی از ما مراقبت کردی زحمتت زیاد شد» گفتم: «سردار من برادر دو شهید هستم. شما امانت برادر های من هستید.» نگاه ملیحی انداخت و گفت: «خدا شهدات رو رحمت کنه.» چه میدانستم چند روز بعد خودش هم میرود قاطی شهدا..... 📚منبع: کتاب سلیمانی عزیز Eitaa.com/maktab_hajghasem ‍‎‌‌‎‎‎‎ 🌹ظهور نزدیک است .... گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
تابستان سال ٩٨ بود که با کلی ذوق و شوق عازم مشهد شدیم. خواهرم، بیماری مختصری داشت و مادرم با کلی سفارش ما را راهی کرد. _کنار ضریح یادت نره حتما دعا کن براش. _راستی از سقاخونه یه بطری آب حتما با خودت بیار. _غذا تبرکی یادت نره... روز چهارمِ اقامتمان، مهمان حرم مطهر بودیم. وارد سالن غذاخوری حرم شدیم، سالنی مرتب که عطر غذایش متفاوت از هر رستورانی بود. خادمان رستوران با ظاهری آراسته و چهره ای بشاش از میهمانان استقبال کرده و آنها را به سمت میز و صندلی ها هدایت می کردند. میز و صندلی ها هم مرتب و آماده پذیرایی از زائران بود. تعدادی زائر که ظاهرا زودتر از ما به بزم رضوی رسیده بودند، در کمال آرامش، مشغول خوردن غذا بودند و تنها صدایی که در سالن به گوش می رسید، موسیقیایی بود که از برخورد قاشق و چنگال و بشقاب ها ایجاد می شد. بعد از ٥ دقیقه، ظرف پیش غذا که سوپ خوش رنگ و لعاب و دلپذیری بود، روی میزمان جا خوش کرد و بعد هم غذای اصلی همراه با سایر مخلفات. مشغول خوردن بودم که به سفارش مادرم دو قطعه نان باگتِ سر میز را داخل کیف گذاشتم. بعد از صرف غذا با بدرقه و خداحافظی میزبانانِ مهربان از رستوران خارج شدیم. بیرون رستوران عده ای صف کشیده بودند و برای گرفتن غذای تبرکی به مهمانانی که از رستوران خارج می شدند التماس می کردند. من هم یکی از بسته ها را به خانمی که با سوز و گداز التماس می کرد، دادم و رفتیم. تصمیم گرفتیم که برای مراسمِ حرم داخل صحن جمهوری بنشینیم. مداح مراسم هم آقای آهنگران بود. اواسط دعا بود که گوشی همراهم زنگ خورد. برادرم پشت خط بود و صدایش به سختی شنیده می شد. از صف دعا خارج شدم و به صحن کناری رفتم. بعد از سلام و احوالپرسی، برادرم با صدایی بغض آلود گفت؛ خواهرمان دچار سانحه وحشتناکی شده و الان در بیمارستان بستری است و.... همان جا خشکم زد و دیگر چیزی از مکالمه برادرم نشنیدم. به دیوار تکیه دادم و روی زمین ولو شدم... قیافه خواهر نازنینم، سفارشهای مادرم، بطری آب سقاخونه و غذای تبرکی حرم مثل فیلمی از جلو چشمانم می گذشت. بعد از ده دقیقه با چشمانی اشکبار به صف دعا برگشتم. همسر و دو فرزندم با دیدن حال غیر عادی ام پرسش های خودشون را شروع کردند. بالاخره تصمیم گرفتم به آنها هم بگویم که چه اتفاقی افتاده و همه با ناراحتی و اندوه تا پایان دعا در حرم ماندیم و بعد به هتل برگشتیم. آن شب تا سحر از شدت اندوه و گریه خوابم نمی برد و فقط بعد از نماز صبح از شدت خستگی ٢ ساعتی خوابیدم و صبح، سفرمان را نیمه تمام رها کرده و به جاده زدیم. تمام طول مسیرِ مشهد تا قم گریه می کردم و با امام رضا نجوا و گاه گلایه. آقا جان! نیم ساعت نگذشته بود که من از غذای تبرکی شما به نیت خواهرم برداشتم، چرا؟ آقا جان! این همه التماس برای شفای خواهرم، جوابش این بود؟ آقا جان! چرا؟ و خیلی چراهای دیگه که روی لایه های مغزم رژه می رفتند. بالاخره به قم رسیدیم و همراه خانواده به بیمارستان رفتیم. با دیدن خواهرم شوکه شدم. اصلا جای سالمی در بدنش نبود و به طور کامل باندپیچی شده بود. حالم خیلی خیلی بد شد و با گریه و زاری از اتاق زدم بیرون و دوباره به امام رضا پناه برده و عجز و التماس... اما متاسفانه بعد از سه روز خواهرم فوت کرد و همه ما را داغدار. چند روز بعد از فوتش در عالم رویا، خواهرم را با لباسی سفید و زیبا و صورتی زیباتر از همیشه دیدم. با حیرت و تعجب به او گفتم: آبجی، تو که جای سالم روی بدنت نبود، چطوری خوب شدی؟ و او پاسخ داد: امام رضا(ع) شفایم داد! امام رضا شفایم داد!! من هم بهت زده، دورش می گشتم، نگاهش می کردم و خوشحال از اینکه بدنش سالمِ سالم بود. بعد از کمی مکث، گفت: باید بروم خیلی کار دارم. او رفت و من با نگاهم بدرقه اش می کردم که ناگهان از خواب بیدار شدم و متحیر از حرفی که در عالم رویا به من زد. ✍ آقا امام رضا(ع) خیلی رئوفه. شاید مصلحت نباشه تو دنیای مادی چیزی را بهمون بده و یا حاجتمون را برآورده کنه، اما قطعا درخواست هامون را بی جواب نمیذاره. چه خوبه که ما هم به پاس مهربونی های این امام عزیز، تو این روزها که متعلق به اوست یه کار خیر به نیتش انجام بدیم و ثوابش را به ایشان هدیه کنیم. ┈•✾🍃💙🍃✾•┈ @zohoore_ghaem
هدایت شده از نو+جوان
🖼 | نابغه در اتاق جنگ ☀️ خاطره جالب آقا از نحوه آشنایی با شهید حسن باقری 🤔تو ذهنم گفتم حالا میاد اینجا بلد نیست حرف بزنه، آبروی سپاه می‌ره! 😟 واقعا ترسیدم و دعا کردم! 💫 می‌توانید نو+جوان باشید و این دیدنی را دریافت و در شبکه‌های‌اجتماعی با دیگران به اشتراک بگذارید. 🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?graphic&ctyu=18523
🌷| خاطره‌ای جـانسـوز از جراحت‌هاۍ جانبازۍ داداش علــــے💔↑... - میگن‌زهرپاره‌هاۍ‌جگرآقــا‌رو‌کنده‌بود🥀..! 『شہیدِغـــــیࢪت』
📜| مــــرد جــــواݩ پردغــدغــہ› دغدغہ‌هاۍ علی بیشتر براۍ کارهاۍ فرهنگی بود؛ یعنی قبل از اینکہ حتی این اتفاق براش بیفتہ، همیشہ در خانہ صحبت این بود کہ دوست داره بہ بچه‌هاۍ کمتر از سن خودش ڪمڪ کنہ و دوست داشت یہ ساماندهی بخصوص براشون بشہ؛ یہ موقع هایی تو خونہ بهش می‌گفتم: علی انقدر بہ خودت سخت نگیر. حالا شما کہ نمی‌تونی کل دنیا رو عوض کنی؛ بلاخره عوض کردن یکی دو تا از بچہ‌ها هم خوبہ، احتیاجی نیست شما پی جوۍ بچہ‌هاۍ خاک سفید و مدارس و... باشی. علی می‌گفت: مامان شما نمی‌دونی بچہ‌ها چقدر مشکل دارن . . . واقعا دوست داشت یہ تبلیغات خیلی بزرگی براۍ این بچہ‌ها بشہ، یہ فرهنگ سازۍ بزرگ، بزرگ‌تر از آنچہ ما داریم فڪرش می‌کنیم. همیشہ می‌گفت: من انقدر تلاش می‌کنم، انقدر تلاش می‌کنم تا واقعا بتونم این بچہ‌ها رو ڪمڪ کنم. بہ هر طریقی . . . |
🌷شهید مهدی نظری🌷 تاریخ تولد : ۱۳۶۴/۱/۱ محل تولد : اندیمشک تاریخ شهادت : ۱۳۹۵/۳/۲۰ محل شهادت : حلب، سوریه وضعیت تاهل : متاهل تعداد فرزندان: دارای دو فرزند به نامهای ابوالفضل و زینب محل مزار :گلزار شهدای اندیمشک رحمان قلاوند(دوست و همرزم شهید): مهدی علاقه زیادی به حرف‌های آقا داشت. تصویر مقام معظم رهبری همیشه دم دستش بود. در محل کارش عکسی از ایشان را قاب کرده و به دیوار آویزان کرده بود. اعتقاد داشت که لر بختیاری باید حب ولایت داشته باشد. مهدی خیلی خانواده دوست بود. آن‌زمان که آبادان بودیم عکس ابوالفضل را چسبانده بود به فرمان ماشینش تا همیشه جلوی چشمش باشد. پانزده روز قبل از شهادتش بهم گفت: «باید برای دخترم عروسک بخرم.» وقتی می‌خواستم برگردم ایران رفتم برای دخترش عروسکی هدیه گرفتم. خداوند را شاکرم که در کشوری با دین ناب محمدی (ص) و اعتقادی راسخ به خداوند یکتا و روز معاد متولد شدم و از خانواده‌ام تشکر می‌کنم که با شیر پاک و لقمه حلال مرا بزرگ کرده‌اند تا بتوانم سربازی خود را زیر پرچم ولایت و رهبری ادامه دهم. سفارشم به خانواده این است که همچون خاری در چشم و گلوی دشمنان انقلاب و رهبری باشند. من می‌دانم داغ عزیز سخت است ولی برای من سخت‌تر این است که یک‌بار دیگر حرم آل الله هجمه نااهلان شود و من زنده باشم و این مصیبت را با چشم ببینم. 〰〰〰〰〰〰〰〰 🆔 ادمین پاتوق بین الطلوعین @Admin_beinotoluein ✅طرحی برای بیداری فردا https://eitaa.com/joinchat/1834549266C7106a1d010
🌷عارف کایدخورده🌷 تاریخ تولد : ۱۳۷۱/۵/۲۴ محل تولد : دزفول - خوزستان تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۸/۲۷ محل شهادت : بوکمال وضعیت تاهل : مجرد محل مزار : دزفول - گلزار شهید آباد مادر شهید: پسرم به سوریه اعزام شد و در آنجا فعالیت‌های زیادی داشت و با اینکه گفته بود برای واکس زدن پوتین رزمنده‌ها می‌رود، رفته بود تا از فعالیت رزمندگان در میدان نبرد فیلم و عکس تهیه کند و مستندسازی انجام دهد. بعد از گذشت حدودی ۴۵ روز تا دو ماه از اعزامش به سوریه که به سلامت به خانه بازگشت، فیلم‌ها و عکس‌هایی که از آنجا تهیه کرده بود را به ما نشان داد و آنجا بود که متوجه این موضوع شدم که فعالیت عارف در سوریه بیش از واکس زدن پوتین رزمندگان بوده آن هم در شرایطی که هیچ گزارشگر و خبرنگار و تصویربردار و مستندسازی حاضر به حضور در میدان نبرد با داعشان نیست. یادم است فرمانده گردان پسرم به ما گفت: در گردان لقب شهید آوینی را به عارف داده بودند. می رویم به پیشواز گلوله هایی که سینه هایمان را سرد میکند از داغ هایتان… و شما می مانید و دو چیز . اولی : خون ما و پیروی از ولایت فقیه دومی ؛ دنیا و هوای نفستان. یادتان باشد؛ قیامت باید در چشمان تک تک شهدا زل بزنید و جواب بدهید.. 〰〰〰〰〰〰〰〰 🆔 ادمین پاتوق بین الطلوعین @Admin_beinotoluein ✅طرحی برای بیداری فردا https://eitaa.com/joinchat/1834549266C7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ببینید | امام خمینی(ره) از شجاعت آیت‌الله هنگام تهدید نظامی دشمن 🗓 ۱۰ آذر، سالروز شهادت آیت الله 🕊شادی روح بلندش صلوات 🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی @asatid_enghelabi ایتا و سروش
🍃 | مرا دل نگران کردی 🔸مرضیه حدیدچی (دباغ) روایت می‌کند: در همان ایامی که در فرانسه بودیم روزی خانم به منزل یکی از فامیل‌هایشان به مهمانی‌‎ ‌‏رفتند، اما موقع برگشتن، دو ساعت از وقتی که به حضرت امام گفته بودند که‌‎ ‌‏برمی‌گردند، دیرتر شده بود و هنوز برنگشته بودند. امام که همۀ کارهایشان را با ساعت و‌‎ ‌‏دقیقه تنظیم می‌کردند، سه بار از اتاق به آشپزخانه آمدند و پرسیدند: «خانم نیامدند؟»‌‎ ‌‏دفعۀ سوم فرمودند: «نگران شده‌ام، شما نمی‌توانید وسیله‌ای پیدا کنید که تماس‌‎ ‌‏بگیریم؟» تا اینکه خانم تشریف آوردند، اما وقتی خانم آمدند با یک محبت خاصی‌‎ ‌‏روبروی خانم نشستند و فقط گفتند: «مرا دل نگران کردی»!‌‎ 📚 برداشت‌هایی از سیره امام خمینی (ره)، جلد ۱، صفحه ۷۰ 🌷@IslamlifeStyles
🔺️ (ادامه) 🔸️نزدیک اذان شد. از وضو که برگشتند دوباره با بغض و اشک پرسیدند: «خب! به نتیجه ای رسیدی چه کار کنیم؟» مات و مبهوت مانده بودم. رفتند سمت چوب‌لباسی‌. عطرهای دم‌دستی‌شان را آنجا می‌گذاشتند. صدای اذانشان در خانه پیچید. وقتی نزدیک سجاده شدند، بغض صدایشان ترکید. به پهنای صورت اشک می‌ریختند. گفتند: «شما که جوابی به این سؤال ندادی! اگر پرسیدند اسم خدایت کیست اگر یادمان رفت چه کنیم. اما فکر می‌کنم این «علی علی» گفتن‌های ما در طول زندگی که هر جا توانستیم و از دستمان برآمد، مدام گفتیم «علی علی» این «علی علی» گفتن‌ها ما را رها نمی‌کند. ما را ول نمی‌کنند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) به جایش می‌آیند و جواب این «علی علی» گفتن‌ها را می‌دهند. اگر هم یادمان برود به ما یادآوری می‌کنند.» 🔸️بعد بلافاصله گفتند: «اگر در این دنیا ایمان‌مان را امانت بدهیم دست امیرالمؤمنین (علیه السلام) به شرطی که ایمان را خراب نکرده باشیم، بگوییم این امانت خدمت شما آن لحظه و جایی که من احتیاج دارم، این را به من برگردانید؛ بعید می‌دانم امیرالمؤمنین کسی باشد که بخواهد از امانت نگهداری نکند و حتماً آدم امینی است. مهم این است که ما ایمان‌مان را امانت دهیم. این علی علی گفتن‌ها آنجا کار خودش را می‌کند.» 🔸️مشغول نماز مغرب شدیم. نماز عجیبی شد. ادعا ندارم همیشه با ایشان بوده‌ام و حالاتشان را دیده‌ام، اما در سن‌وسال خودم و در موقعیت‌هایی که با حاج‌آقا ارتباط داشتم، کمتر چنین نمازی از ایشان دیده بودم. با حال و پر اشک. بین هر آیه سوره حمدشان گریه می‌کردند. 🔸️بین دو نماز بحث را ادامه دادند و تأکید کردند روی اینکه آدم ایمانش را بسپارد به دست آن‌ها، آن‌ها شب اول قبر بر‌گردانند. 🔺️خاطره ای از نوه آیت الله مصباح یزدی(قدس سره) 🌙 @mesbahyazdi_ir
1_8211905791616585613.mp3
1.1M
🌿ماجرایی از ثمره چهل روز اخلاص برای خدا 🍃پروردگار..... درد شما و دوای شما و علت عدم پرش شما را معرفی میکنه داداش جون! 🍃باید متوقف نشی در سفر الله! 🕋@pand_hagh_shenas
هدایت شده از ظهور نزدیک است
🌷عارف کایدخورده🌷 تاریخ تولد : ۱۳۷۱/۵/۲۴ محل تولد : دزفول - خوزستان تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۸/۲۷ محل شهادت : بوکمال وضعیت تاهل : مجرد محل مزار : دزفول - گلزار شهید آباد مادر شهید: پسرم به سوریه اعزام شد و در آنجا فعالیت‌های زیادی داشت و با اینکه گفته بود برای واکس زدن پوتین رزمنده‌ها می‌رود، رفته بود تا از فعالیت رزمندگان در میدان نبرد فیلم و عکس تهیه کند و مستندسازی انجام دهد. بعد از گذشت حدودی ۴۵ روز تا دو ماه از اعزامش به سوریه که به سلامت به خانه بازگشت، فیلم‌ها و عکس‌هایی که از آنجا تهیه کرده بود را به ما نشان داد و آنجا بود که متوجه این موضوع شدم که فعالیت عارف در سوریه بیش از واکس زدن پوتین رزمندگان بوده آن هم در شرایطی که هیچ گزارشگر و خبرنگار و تصویربردار و مستندسازی حاضر به حضور در میدان نبرد با داعشان نیست. یادم است فرمانده گردان پسرم به ما گفت: در گردان لقب شهید آوینی را به عارف داده بودند. می رویم به پیشواز گلوله هایی که سینه هایمان را سرد میکند از داغ هایتان… و شما می مانید و دو چیز . اولی : خون ما و پیروی از ولایت فقیه دومی ؛ دنیا و هوای نفستان. یادتان باشد؛ قیامت باید در چشمان تک تک شهدا زل بزنید و جواب بدهید.. 〰〰〰〰〰〰〰〰 🆔 ادمین پاتوق بین الطلوعین @Admin_beinotoluein ✅طرحی برای بیداری فردا https://eitaa.com/joinchat/1834549266C7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜¦ اردوی مشـهدالرضـا ؛ مربی مجاهد ؛ شهید علی خلیلی می‌خوام این نوکری را تقدیم روح مطهر حضرت فاطمه زهرا (س) . . 『شـہـیـدِغـــــیـرت』 ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ سَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَموا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبونَ 🌹 🥀 گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c @zohoore_ghaem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 بیان خاطره ای ازحدود ۲۶ سال پیش 😢 وقتی بابت فرزندآوری مسخره می‌شدیم... ━🍃❀💠❀🍃━═••• محمدمسلم وافی @vafimoslem ۰۹۱۰۴۴۴۱۴۱۲ ─═┅═༅🇮🇷𖣔🌼𖣔🇮🇷༅═┅┅─ گنجینه‌ای از مطالب ناب مهدوی ولایی شهدایی معرفتی و نهج البلاغه به کانال بپیوندید👇 @zohoore_ghaem @ba_Shaheidan
🔰 | روایت آیت‌الله خامنه‌ای از روز اول مدرسه 📝 «روز اوّلی که ما را به بردند، روز خوبی بود؛ روز شلوغی بود. بچه‌ها بازی میکردند، ما هم بازی میکردیم. اتاق ما کلاس بسیار بزرگی بود - باز به چشم آن وقتِ کودکی من - و عدّه بچه‌های کلاس اوّل، زیاد بودند. حالا که فکر میکنم، شاید سی نفر، چهل نفر، بچه‌های بودیم. به هرحال و روز پُرشور و پُرشوقی بود... مدیر دبستان ما آقای «تدّین» بود... من در زمان ریاست جمهوریم ارتباطات زیادی با او داشتم. مشهد که میرفتم به دیدن ما می‌آمد... عدّه‌ای از معلّمین را یادم است؛ بله، تا کلاس ششم - دوره دبستان - خیلی از معلّمین را دورادور میشناختم.» ۱۳۷۶/۱۱/۱۴ + به مناسبت آغاز سال تحصیلیِ جدید
هدایت شده از در جمع شهیدان
🌷 محمد شعبانیان () از لشکر ویژه ۲۵ _ کربلای ۵ . ▫️ // 🚌 شعبانیان در زمانی که جبهه نیاز به کمک مالی داشت، مینی بوسی خرید ودرآمد کار با آن را به جبهه ارسال می کرد. دوستانش با دیدن کار کردن او روی مینی بوس، فکر کردند محمد از سپاه استعفاء داده است، ولی با گذشت زمان متوجه شدند او عصرها با ماشن کار می کند تا هزینه اش را به جبهه ارسال نماید. . ▫️ : ✍ برادران و خواهران حزب ا... بیدار باشید . در حال حاضر بیش از 90% دستگاههای تبلیغاتی جهان اعم از رادیوها ، تلویزیونها ، روزنامه ها ، مجلت و خبرگزاریها در اختیار و یا لااقل در جهت اهداف صهیونیسم جهانی قرار دارند و همگی در حد مهمی از برنامه های خود را به سمپاشی علیه انقلاب اسلامی اختصاص نمی دهند ای عزیزان بیایید بیشتر تشکیلاتی باشین و با هم اتحاد داشته باشید و دشمن از این اتحاد شما می ترسد ، زیرا اسلام خود مسلمین را به اتحاد دعوت می کند و این اتحاد شما باعث شد که همه توطئه ها پوچ شود و پوزه تمام ابرقدرتها به خاک مالیده شود . @─═┅═༅🇵🇸𖣔🌼𖣔🇮🇷༅═┅┅─ 🤲 🤲اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید دلت میخاد حال دلت خوب باشه با شهداء 🌷 همنشین شو 👇👇 @ba_Shaheidan @zohoore_ghaem