eitaa logo
ظهور نزدیک است
1.9هزار دنبال‌کننده
73.2هزار عکس
75.4هزار ویدیو
1.4هزار فایل
گلچینی از بهترین مطالب #مهدوی #ولایی #شهدایی #سیاسی #معنوی #معرفتی #تربیتی کانال شهدایی ما👈 @ba_shaheidan کانال قصه های شهداء 👈 @Ghesehaye_shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
ظهور نزدیک است
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته #قسمت71 نجوای خانم فضه در مورد سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد (در پ
نجوای خانم فضه در مورد سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها مسجد و سخنان خلیفه: ابوبکر دوباره چشم‌ها را بست و دهان را گشود: «آری، خدا و پیامبر راست گفته‌اند و دخترش نیز راست گفته است. تو معدن حکمتی و موطن هدایت و رحمت و پایه‌ی دین و سرچشمه‌ی حجت و دلیل. نمی‌توانم حرفهای تو را انکار کنم و سخن حق تو را دور افکنم. اما این مسلمین میان من و تو داوری کنند. قلاده‌ی خلافت را اینها به گردن من آویخته‌اند و آنچه از تو گرفته‌ام نه بر مبنای کبر و استبداد و بهره‌وری. و خودشان هم شاهدند.» 👌اینجا همان جایی بود که می‌بایست اتفاق بیفتد و زمان، همان زمانی بود که می‌بایست کودک اعتراض زاده شود. چرا که خلیفه، گناه را گردن مردم می‌انداخت و غیرت اگر زنده بود، می‌بایست از جا برخیزد. اما هیچ اتفاقی نیفتاد. کودک اعتراض در شکم مرد و غیرت، کفنی دیگر پوساند. شما دلتان نیامد که مردم به این ارزانی خود را بفروشند و به این راحتی روانه‌ی جهنم شوند. رو کردید به مردم و فرمودید: ... ✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء ☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ ⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ ✍🏻 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 🆔 @mahfa110
ظهور نزدیک است
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته #قسمت72 نجوای خانم فضه در مورد سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها مسجد و سخنان
نجوای خانم فضه در مورد سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها مسجد در جواب سخنان خلیفه: رو کردید به مردم و فرمودید: «ای مردم! که به شنیدن سخن باطل تشنه‌ترید و راحت از کنار کردار زشت و زیان‌آور می‌گذارید. ✨افَلا یَتَدَبَّروُنَ الْقُرانَ اَمْ عَلی قُلُوبٍ اَقْفالُها. آیا در قرآن اندیشه نمی‌کنید یا بر در دلهایتان قفل خورده است؟ نه چنین است. بل کارهای زشت، دلهای شما را سیاه کرده است. تیرگی گوشها و چشمهایتان را گرفته است. چه بد با قرآن برخورد کردید و چه بد راهی پیش پای خلیفه نهادید و چه بد معامله‌تی کردید! به خدا قسم که کمرهایتان در زیر بار این گناه خم خواهد شد و وزرو و بال آن پشیمانتان خواهد کرد. زمانی که پرده‌های غفلت از دلهایتان برداشته شود و زیان‌های این کار آشکار گردد و آنچه را که حساب نمی‌کردید، بر شما هویدا شود. آنجاست که باطل گرایان زیان می‌بینند.» باز هم هیچ خبری نشد. این چوب بیداری اگر بر کفن مردگان می‌خورد، از آن خاک اعتراض برمی‌خاست. چه مرگی گریبان آن جمع را گرفته بود که نفخه صور کلام شما هم آنها را از جا تکان نمی‌داد. واقعا راحت طلبی، تن‌پروزی، به مسئولیتی و آسایش جویی با انسان چنین می‌کند؟! یا نه خدعه و تزویر و نیرنگ، بدین سادگی عقل و غیرت و شرف و مردانگی را می‌رباید؟ هرچه بود دیگر کسی نبود که شایسته سخن شما باشد، لیاقت داشته باشد که مخاطب شما واقع شود. باران در شوره‌زار! و طلوع خورشید در شهر خفاشان!‼️ روی برگرداندید از مردم روی گردانده از خدا و سر درد دل با پیامبر گشودید و به این اشعار تمثل جستید ... ✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء ☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ ⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ ✍🏻 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 🆔 @mahfa110
ظهور نزدیک است
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته #قسمت73 نجوای خانم فضه در مورد سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها مسجد در جواب
نجوای خانم فضه در مورد ماجرای خطبه حضرت در مسجد: روی برگرداندید از مردم روی گردانده از خدا و سر درد دل با پیامبر گشودید و به این اشعار تمثل جستید: «بعد از تو اخبار غریب و مسائل پیچیده‌ای بروز کرد، که تو اگر بودی اینچنین سخت و بزرگ به چشم نمی‌آمد. ما تو را از دست دادیم همانند زمینی که از باران محروم می‌شود و قوم تو مختل شدند و بیا ببین که چه نکبتی بار آوردند. هر خاندانی، قرب و منزلتی داشت در نزد خدا و بیگانگان الا ما. وقتی تو رفتی و پرده‌ی خاک، روی تو را پوشاند، مردانی چند، اسرار درونی خود را که در زمان حیات تو مخفی می‌کردند، آشکار ساختند. وقتی تو رفتی، آنها از ما روی گرداندند و ما را خوار کردند و میراث ما را بلعیدند. تو ماه شب چهارده بودی و نوری بودی که روشنی می‌بخشیدی و از جانب خداوند عزیز بر تو کتابها نازل می‌شد. جبرئیل با آیات قرآنی مونس ما بود، اما با رفتن تو، همه خیرها پوشیده شد. ای کاش ما پیش از تو مرده بودیم و اینهمه فاصله میان ما نمی‌افتاد. به راستی که ما بلادیدگان به مصیبتی گرفتار آمدیم که هیچ عرب و عجمی بدان مبتلا نشده است.» حرف هنوز بسیار مانده بود اما حجت تمام شده بود. شما مسجد را ترک گفتید و راه خانه را پیش گرفتید. وقتی از کنار دیوار مسجد می‌گذشتید، من احساس کردم که سنگ و خاک بر شما کرنش می‌کند و حضور شما را قدر می‌دانند. و دیدم که از سنگ و خاک در و دیوار کمترند آنها که در دام سکوت و بی‌غیرتی افتاده‌اند. ... ✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء ☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ ⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ ✍🏻 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 🆔 @mahfa110
ظهور نزدیک است
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته #قسمت74 نجوای خانم فضه در مورد ماجرای خطبه حضرت در مسجد: روی برگرداندید از م
نجوای خانم فضه در مورد ماجرای روزی که حضرت خطبه را در مسجد ایراد نمودند: وقتی شما از مسجد درآمدید، زمزمه‌ی اعتراضی ملایم در مسجد پیچید، تکان خوردن برگی خشک بر برگی و نه حتی جنبیدن سنگی بر سنگی. اما خلیفه همین مقدار را هم منشاء خطر دید، سریع بر روی منبر خزید و فریاد کشید: «ای مردم این چه سست عنصری است که در برابر هر سخنی که می‌شنوید از شما می‌بینم. این ادعاها و آرزوها و کی در زمان رسول خدا بود؟ هر که دیده یا شنیده بگوید. آنکه سخن گفت روباه ماده‌ای بود که شاهدش دمش بود. (وای مادرم😭) اینها باعث ایجاد فتنه خواهد شد. علی کسی است که می‌خواهد جنگ خلافت را از سر بگیرد و این موضوع کهنه را تازه سازد و برای این مظنر زنان، یاری می‌طلبد، همانند ام طحال (زن بدکاره‌ی معروف) که بهترین افراد نزد او زن بدکاره است.» (لعنت خدا بر دشمنان اهل بیت😭) بانوی من! سرور زنان! ای کاش این اباطیل، اینجا، در بستر ارتحال شما یادم نمی‌آمد و جگرم را شرحه شرحه نمی‌کرد، اما چه کنم از وقتی بستر وفات گشودید و دفتر رفتن را در دست گرفتید. لحظه لحظه‌ی یک عمر مظلومیت شما در ذهنم تداعی می‌شود و بر جانم چنگ می‌زند. آن زمان فکر می‌کردم که کدام جهنمی می‌تواند جزای این جسارت‌ها قرار بگیرد و اکنون فکر می‌کنم که جهنم چگونه می‌تواند جهنم را در خویش بگیرد، آتش چگونه می‌تواند آتش را بسوزاند؟! پس از این ماجرا دیگر هیچ حادثه‌ای به چشمم غریب نمی‌آید و مردم در نظرم به پشیزی نمی‌ارزند. مردمی که می‌توانند جگر پاره رسول خدا را در چنگال کفتار ببینند و سکوت کنند. ... ✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء ☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ ⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ ✍🏻 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 🆔 @mahfa110
ظهور نزدیک است
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته #قسمت75 نجوای خانم فضه در مورد ماجرای روزی که حضرت خطبه را در مسجد ایراد نمو
نجوای خانم فضه: کاش این خاطرات مظلومیت شما در ذهنم مرور نمی‌شد. عجبا! حرفهایی که تداعی‌اش جگرم را از شرم می‌سوزاند، شنیدن و دیدنش حتی عرق شرم بر پیشانی مردم ننشاند. یادم هست که فقط ام سلمه- زنی مردتر از مرد نمایان مسجد، از جا برخاست، در مقابل خلیفه ایستاد و گفت: «آیا در مورد کسی چون فاطمه زهرا، دختر رسول خدا، باید چنین سخنانی گفته شود در حالیکه والله او حوریه‌ای است در میان انسانها و چون جان است برای جسم جهان. او کسی است که در دامان پاکان تربیت شده و هنگام ولادت در میان فرشتگان، دست به دست گشته و دامان زنان پاکیزه، مهد تربیت او بوده و به بهترین وجهی رشد کرده و به نیکوترین وضعیتی تربیت یافته. آیا گمان می‌برید که پیامبر، میراث او را بروی حرام کرده و او را در این باره بی‌خبر گذاشته، در حالیکه خدای متعال می‌فرماید: ✨و انذر عشیر یتک الاقربین یا اینکه پیامبر به او خبر داده و زهرا مخالفت کرده و چیزی را که از آن او نبوده، مطالبه کرده؟⁉️ او سرور و برگزیده زنان عالم است و ما در جوانان اهل بهشت و همتای مریم. پدر او که خاتم پیامبران بود به خدا سوگند که نگران گرما و سرمای زهرا بود، یک دست خود را زیر سر فاطمه می‌گذاشت و دست دیگرش را حفاظ او قرار می‌داد. این فاطمه چنین کسی است و شما در محضر چنین شخصیتی دست به جسارت زدید. آرامتر! اینقدر تند نروید! پیامبر شما را می‌بیند و به هر حال روزی بر خدا وارد خواهید شد. وای بر شما آنگاه که جزای اعمالتان را می‌بینید». این اعتراض، تنها کاری که کرد قطع مواجب اُم سلمه از بیت المال بود، به دستور خلیفه. شاید دیگران هم از همین می‌ترسیدند که لب به سخن نمی‌گشودند. ... ✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء ☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ ⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ ✍🏻 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 🆔 @mahfa110
ظهور نزدیک است
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته #قسمت76 نجوای خانم فضه: کاش این خاطرات مظلومیت شما در ذهنم مرور نمی‌شد. عجبا
نجوای خانم فضه: همه اما همه چیز خود را چه ارزان می‌فروختند! چه زشت! چه شنیع! چه درد آور! چه ننگ آلود! دین در مقابل دنیا! ناموس در قبال مال! و بهشت در ازای... هیچ چیز... رایگان! شرمسارم بانوی من که در ذهن و دلم که به هر حال محضر و منظر شماست، این خاطرات تلخ را مرور کردم. دست خودم نبود، جای پای هر کدام از این خاطرات تلخ را مرور کردم. دست خودم نبود، جای پای هر کدام از این جنایات، چروکی شده است بر پیشانی و چهره‌ی شما که با زبان بی‌زبانی همه گذشته را تداعی می‌کند. بی‌جهت نیست که از شوی مظلوم خویش، علی مرتضی خواسته‌اید شما را با لباس غسل دهد، چرا که یک دفتر مصیبت در بازو و پهلوی شما نهفته... نه... آشکار است و دیدن این علم‌های مصیبت، تاب و توان از دل علی می‌رباید و جان علی را می‌خراشد. من فقط مبهوت طاقت شوی شما ابوالحسن ام که چه می‌کند در زیر بار اینهمه مصیبت! ... ✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء ☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ ⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ ✍🏻 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 🆔 @mahfa110
ظهور نزدیک است
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته #قسمت77 نجوای خانم فضه: همه اما همه چیز خود را چه ارزان می‌فروختند! چه زشت!
نجوای خانم اُمِّ کلثوم: مادر نمیر! مردن برای تو زود است و یتیمی برای ما زودتر. ما هنوز کوچکیم، از آب و گل درنیامده‌ایم. هنوز سرهایمان طاقت گرد یتیمی ندارد. نهال تا وقتی که نهال است احتیاج به گلخانه و باغبان دارد، تاب سوز و سرما و باد و طوفان را نمی‌آرد، و ما از نهال کوچکتریم و از غنچه ظریف‌تر. اما نه، نمان برای محافظت از ما، نمان برای اینکه از ما مراقبت کنی. تو خود اکنون نیاز به تیمار داری. بمان برای اینکه ما تو را بر روی چشمهای خود مداوا کنیم.😭 تو اکنون به کشتی نجات طوفان زده‌ای می‌مانی که به سنگ کینه‌ی جهال غریق، شکسته‌ای و پهلو گرفته‌ای. بمان برای اینکه ما بی‌مادر نباشیم. بمان برای اینکه ما مادری چون تو داشته باشیم. می‌دانم که خسته‌ای، می‌دانم که مصیبت بسیار دیده‌ای، زجر بسیار کشیده‌ای، غم، بسیار خورده‌ای و می‌دانم که به رفتن مشتاق‌تری تا ماندن و به آنجا دلبسته‌تری تا اینجا. اما تو خورشیدی مادر! بمان! به خفاشان نگاه نکن، این کوری مسری و مزمن دلت را مکدر نکند، تو بخاطر همین چند چشم که آفتاب را می‌فهمند بمان. می‌دانم که تو به دنبال چشمی برای دیدن و دلی برای فهمیدن گشتی و نیافتی. ... ✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء ☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ ⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ ✍🏻 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 🆔 @mahfa110
ظهور نزدیک است
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته #قسمت78 نجوای خانم اُمِّ کلثوم: مادر نمیر! مردن برای تو زود است و یتیمی برای
نجوای خانم اُمِّ کلثوم: من با چشمهای کودکانه‌ی خودم شاهد بودم که تو با آن حال نزار، سوار بر مرکب می‌شدی و به همراه پدرم علی و دو برادرم حسن و حسین، شبانه بر در خانه‌های تک تک مهاجرین و انصار می‌رفتید و آنها را به دریافتن حقیقت، دعوت می‌کردید: «ای گروه مهاجرین و انصار! خدا را، پیامبر را و وصی و دخترش را یاری کنید. این شما نبودید که با پیامبر بیعت کردید و عهد بستید که فرزندان او را به مثابه فرزندان خود بشمارید؟ هر ظلمی را که بر خاندان خود نمی‌پسندید، بر خاندان رسول هم نپسندید؟ اکنون اگر مردید به عهد خود وفا کنید.» اما مرد نبودند، به عهد خود وفا نکردند، بهانه آوردند، بهانه‌هایی که حتی کودکانشان را می‌خنداند و دل بزرگان را به آتش می‌کشید: - حیف شد، ما دیگر با ابوبکر بیعت کرده‌ایم. - دیر آمدید، اگر زودتر گفته بودید، با شما بیعت می‌کردیم. - برای ما که فرقی نمی‌کند، شما هم زودتر می‌آمدید با شما بیعت می‌کردیم. - حق با شماست ولی کاری است که شده. - افسوس، نص پیامبر آن زمان یادمان نبود. - عجب! ماجرای غدیر را به کل فراموش کرده بودیم، حالا که گذشته... - آیه تطیهر مختص شماست ولی... - من قرآن را حفظم... ولی... آیه‌ی اکمال رسالت هم در قرآن هست، بله، ولی... - فدک را یادم هست پیامبر به شما بخشید ولی در افتادن با خلیفه زندگی آدم را ساقط می‌کند. - بگذارید زندگی‌مان را بکنیم... - آرامشمان به هم می‌خورد... اینها که مهاجرین و انصار بودند، اصحاب بودند، جواب‌هایی از این دست دادند، وای به حال بقیه.. ... ✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء ☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ ⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ ✍🏻 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 🆔 @mahfa110
ظهور نزدیک است
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته #قسمت79 نجوای خانم اُمِّ کلثوم: من با چشمهای کودکانه‌ی خودم شاهد بودم که تو
نجوای خانم اُمِّ کلثوم: یادم هست که آخرین خانه‌ی خانه‌ی معاذبن جبل بود، حرفها را که شنید، گفت: - کسی دیگر هم حاضر به حمایت از شما شده است؟⁉️ و تو مادرم، پاسخ گفتی که: - نه، هیچکس. معاذبن جبل گفت: -پس از من تنها چه کاری ساخته است؟ یعنی که: من هم «نه». تو روی برگرداندی و گفتی: - معاذ! دیگر با تو سخن نمی‌گویم تا بر پیامبر وارد شوم. شنیدم که بعد از تو، پسر معاذ از راه می‌رسد و ماجرا را از پدرش می‌پرسد و وقتی حرف آخر تو را می‌شنود به پدرش می‌گوید: - من هم دیگر با تو حرف نمی‌زنم تا بر پیامبر وارد شوم. کاش این مردم می‌فهمیدند که مهر تو یعنی چه، قهر تو یعنی چه؟ لطف تو یعنی چه؟ خشم تو یعنی چه؟ رسول الله بسیار تلاش کرد که این معنا را به مردم بفهماند اما نشد. نتوانست. در ملاء عام جار زد که: - ای فاطمه مهر تو یعنی جواز بهشت و قهر تو یعنی قعر جهنم. - ای فاطمه مهر تو یعنی مهر خدا، قهر تو یعنی قهر خدا. - ای فاطمه رضای تو رضای خداست و خشم تو خشم خداست. ... ✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء ☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ ⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ ✍🏻 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 🆔 @mahfa110
نجوای خانم اُمِّ کلثوم: من با چشمهای کودکانه‌ی خودم شاهد بودم که تو با آن حال نزار، سوار بر مرکب می‌شدی و به همراه پدرم علی و دو برادرم حسن و حسین، شبانه بر در خانه‌های تک تک مهاجرین و انصار می‌رفتید و آنها را به دریافتن حقیقت، دعوت می‌کردید: «ای گروه مهاجرین و انصار! خدا را، پیامبر را و وصی و دخترش را یاری کنید. این شما نبودید که با پیامبر بیعت کردید و عهد بستید که فرزندان او را به مثابه فرزندان خود بشمارید؟ هر ظلمی را که بر خاندان خود نمی‌پسندید، بر خاندان رسول هم نپسندید؟ اکنون اگر مردید به عهد خود وفا کنید.» اما مرد نبودند، به عهد خود وفا نکردند،بهانه آوردند، بهانه‌هایی که حتی کودکانشان را می‌خنداند و دل بزرگان را به آتش می‌کشید: - حیف شد، ما دیگر با ابوبکر بیعت کرده‌ایم. - دیر آمدید، اگر زودتر گفته بودید، با شما بیعت می‌کردیم. - برای ما که فرقی نمی‌کند، شما هم زودتر می‌آمدید با شما بیعت می‌کردیم. - حق با شماست ولی کاری است که شده. - افسوس، نص پیامبر آن زمان یادمان نبود. - عجب! ماجرای غدیر را به کل فراموش کرده بودیم، حالا که گذشته... - آیه تطیهر مختص شماست ولی... - من قرآن را حفظم... ولی... آیه‌ی اکمال رسالت هم در قرآن هست، بله، ولی... - فدک را یادم هست پیامبر به شما بخشید ولی در افتادن با خلیفه زندگی آدم را ساقط می‌کند. - بگذارید زندگی‌مان را بکنیم... - آرامشمان به هم می‌خورد... اینها که مهاجرین و انصار بودند، اصحاب بودند، جواب‌هایی از این دست دادند، وای به حال بقیه.. ... ✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء ☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ ⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ ✍🏻 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 🆔 @mahfa110
ظهور نزدیک است
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته #قسمت81 نجوای خانم اُمِّ کلثوم: من با چشمهای کودکانه‌ی خودم شاهد بودم که تو
نجوای خانم اُمِّ کلثوم: داشت از مردم مردار، مردم مقبور، مردم جنازه صدا درمی‌آمد که: - چه شده است؟⁉️ دختر پیامبر با خلیفه سخن نمی‌گوید. و اینها می‌بایست، فکری بیندیشند، به خدعه‌ای بیاویزند و نیرنگی بسازند. دهها نفر را واسطه کردند تا از تو وقت ملاقات بگیرند و تو به همه پاسخ رد دادی. آخر الامر دست به دامان پدرم علی شدند. علی به باران می‌ماند، بر مومن و کافر بی‌مضایقه می‌بارد. علی که از سینه‌ی عمرو بن عبدود بی‌تقاضا برمی‌خیزد، تقاضای دشمنش را زمین نمی‌زند، هر چند که در جوف این تمنا، نیرنگ خفته باشد و او این نیرنگ را بداند و خدعه‌سازان و نیرنگ بازان را بشناسد. (مولای مظلوم، مولای مهربون😭 پدر به تو گفت: - آن دو تقاضای ملاقات کرده‌اند، شما چه می‌گوئید؟⁉️ تو گفتی: - علی جان! تو رای مرا می‌دانی، اما خانه، خانه‌ی توست و من مطیع فرمان تو. وقتی آن دو وارد شدند و سلام کردند، تو روی برگرداندی و دیوار را بر آن دو ترجیح دادی. ابوبکر گفت: - ما اشتباه کرده‌ایم، پشیمانیم، آمده‌ایم که از گناه ما بگذری و ما را ببخشی. دروغ می‌گفتند، وقاحت بسیار می‌خواست گفتن این چند کلام. آنچه آنها کرده بودند اول غصب خلافت بود، دوم غصب فدک و باقی کارها به تبع آن. بازگشت از این دو اشتباه یعنی دست برداشتن از خلافت و پاکشیدن از فدک. و زمان برای این هر دو دیر نبود. پس آنها قائل به اشتباه خود نبودند، دروغ می‌گفتند، از کرده‌های خود پشیمان نبودند، می‌خواستند هم خلافت و فدک را داشته باشند و هم از خشم و غضب تو در منظر عام در امان بمانند و این هر دو با هم نمی‌شد. زر و زور را گرفته بودند، می‌خواستند به ریسمان تزویر هم چنگ بزنند و تو این ریسمان را با خنجر کیاست بریدی. ... ✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء ☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ ⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ ✍🏻 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 🆔 @mahfa110
ظهور نزدیک است
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته #قسمت82 نجوای خانم اُمِّ کلثوم: داشت از مردم مردار، مردم مقبور، مردم جنازه ص
نجوای خانم اُمِّ کلثوم: گفتی- البته نه به آنها- به پدرم علی گفتی که به آنها بگوید: - من عهد کرده‌ام با شما سخن نگویم، اما اکنون یک سئوال از شما می‌کنم، حاضرید که به صدق جواب دهید؟ آن هر دو سوگند خوردند به خدا که جز به راستی پاسخ نگویند. به پدر گفتی که از آنها بپرسد، این کلام رسول الله را به گوش خود شنیده‌اند که: ✨فاطمه پاره‌ی تن من است و من از اویم، هر که او را بیازارد، مرا آزاده و هر که مرا بیازارد، خدا را آزاده و هر که پس از مرگم او را بیازارد، همانند کسی است که در زمان حیاتم او را آزاده و هر که در زمان حیاتم او را بیازارد، همانند کسی است که پس از مرگم او را آزرده. آندو گفتند: - آری بخدا سوگند که این کلام پیامبر را شنیده‌ایم. بار دوم و سوم همان سوال را پرسیدی و همین پاسخ را شنیدی. و بعد تو مادر! رو به آسمان کردی و گفتی: ✨«خدایا. من تو را گواه می‌گیرم و همه اینها را که در اینجا نشسته‌اند به شهادت می‌طلبم که ایندو مرا آزرده‌اند، من از ایندو ناراضی‌ام و تازمان لقای خداوند با ایندو سخن نخواهم گفت. خدایا! من به هنگام دیدار، شکایت ایندو را به تو خواهم کرد و به تو خواهم گفت که ایندو با من چه کردند.» ابوبکر این حرفها را که شنید، اظهر گریه و ناراحتی کرد و گفت: «کاش من مرده بودم، کاش مادرم مرا نزائیده بود.» اما از آنچه گرفته بود، هیچ پس نداد. عمر که خیال کرد گریه و اظهار تاسف، واقعی است بر آشفت و ابوبکر را دعوا کرد: «این چه وضعی است؟ تعجب از مردمی است که تو پیرمرد بی‌عقل را خلیفه‌ی خود کرده‌اند. تویی که به خاطر خشم یک زن بی‌تابی می‌کنی و از رضایتش خوشحال می‌شوی. تو را با خشم یک زن چه کار؟ بلند شو.» همیشه عمر بود که ابوبکر را بلند می‌کرد و می‌نشاند. هر دو بلند شدند و از خانه رفتند، چیزی برای فریفتن عوام به دست نیاورده بودند. پدر که خود اسوه‌ی صلابت بود، از اینهمه استواری تو لذت می‌برد، اما دلش از مشاهده‌ی حال و روز تو خون بود. زنی هیجده ساله، اما این طور مریض و رنجور و خسته.😭😭😭 خدا بکشد دشمنان تو را مادر. که در طول چند ماه با سوهان خباثت، رشته حیات تو را بریدند. ام کلثوم به فدای چشمهایی که لحظه به لحظه بی‌فروغ‌تر می‌شوند. ... ✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء ☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ ⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ ✍🏻 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 🆔 @mahfa110