30.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگِ چلچراغ آیهها
🔹نماهنگ چلچراغ آیهها کاری از دارالقرآن بسیج با موضوع مسجد پایگاه قرآن، بسیج و جبهه مقاومت است.
🔹این قطعه سرودِ همگانی هفته بسیج و گردهمایی اختتامیه مرحلهی مقدماتی مسابقات قرآن و عترت بسیج که سهشنبه ۶ آذرماه برگزار خواهد شد میباشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خسارات وارده به کفار مسریک در جنوب عکا در پی حمله موشکی اخیر حزب الله
ای تاریخ به یاد داشته باش
مادران ما چ دسته گل هایی را
رهسپار آوردگاه حق کردهاند ...🌷
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
#بر_دامن_مادر_شهیدان_صلوات
1️⃣سالروز عروج ملکوتی
شهید مهدی خلیل نژاد
نام پدر : حسین
نام مادر : کبری عابسته
تاریخ تولد :1347/06/02
تاریخ شهادت : 1364/08/27
محل شهادت : مریوان
گلزار : شایستگان امیرکلا بابل
🌷شهید مهدی خلیل نژاد :
به شما عزیزانم توصیه می کنم هرگز رهبری را تنها نگذارید و گوش به فرمان امر رهبر باشید. راه شهدا را ادامه دهید. قرآن بیاموزید و به دیگران هم یاد بدهید.
نماز اول وقت را فراموش نکنید و در نماز جمعه و جماعات شرکت نمایید. به خواهرانم توصیه می کنم حجاب خود را به نحو احسن رعایت کنند.
🌷خاطرات کوتاه از شهید مهدی خلیل نژاد
🌸خواهر شهید : برادرم بسیار متواضع و فروتن بود . حق الناس را رعایت می کرد . بسیار خوش اخلاق و مهربان بودند . امانتدار بسیار خوبی بود . برادرم تعلقات دنیوی نداشتند و فقط آرزوی شهادت داشتند . در نماز جماعت شرکت داشتند . نماز و قرآن ، دعا را به وقت خود به جا می آوردند .
🌸خواهر شهید : شوهر من چون سپاهی بود همیشه در جبهه بود و همچنین برادرانم همه در جبهه بودند من به شهید گفتم شما دیگر نرو چند نفر از اعضای خانواده در جبهه هستند شهید گفتند : هر کسی برای خودش می رود و وظیفه ی خود را انجام می دهد من هم وظیفه خود را انجام می دهم و برای دین و انقلاب و رهبرم می جنگم .
2️⃣ سالروز عروج ملکوتی
شهید علی بابا طالب زاده گردرودباری
نام پدر : حمزه
نام مادر : نور جهان آویشن
تاریخ تولد :1327/02/13
تاریخ شهادت : 1365/08/27
محل شهادت : فاو
نحوه شهادت : موج انفجار
گلزار :شهدای معتمدی بابل
🌷وصیت نامه جهادگر شهید علی بابا طالب زاده
برای حفظ دین و اسلام به جبهه رفتم و تا خدمتی به دین اسلام کرده باشم. و امیدوارم با امید به خدا تمام رزمندگان اسلام و کسانی که در جبهه حق علیه باطل با دشمن می جنگند پیروز شوند.
ایستادن پای امام زمان خویش
امروز ۲۷ آبان
💠سالروز شهادت
شهید مدافع حرم #رسول_خلیلی
شهید مدافع حرم #مهدی_موحدنیا
شهید مدافع حرم #بابک_نوری
شهید مدافع حرم #عارف_کاید_خورده
📋 #اطلاع_نگاشت
🕊امروز سالروز شهادت مدافع حرم " #عارف_کاید_خورده است ،
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...
💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.
📋 #اطلاع_نگاشت
🕊امروز سالروز شهادت مدافع حرم " #مهدی_موحدنیا است ،
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...
💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.
📋 #اطلاع_نگاشت
🕊امروز سالروز شهادت مدافع حرم " #رسول_خلیلی" است ،
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...
💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.
💐شادی روح پرفتوح شهید #صلوات.
📋 #اطلاع_نگاشت
🕊امروز سالروز شهادت مدافع حرم " #بابک_نوری است ،
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...
💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.
کسی که کشته نشد
از قبیله ما نیست ...
خوشا به حال
هزاران هزار #زین_الدین 😍
🔸وطن آنجاست که رتبه 4 کنکور سراسری اش، درس و دانشگاه را رها می کند و در مقابل دیوانه ی تا بن دندان مسلحی که با پشتیبانی غرب و شرق رویای تصرف 2 هفته ای تهران را در سر می پروراند، سینه سپر می کند.
سالگرد شهادتت مبارک فاتح خیبر 🌸🍃
شهید #مهدی_زین_الدین ❤️
🔹نحوه شهادت برادران زین الدین و معرفی قاتل و عاقبت قاتل
✨سردار شهید «مهدی زین الدین» فرمانده لشکر ۱۷ امام علی بن ابی طالب (ع) در دوران دفاع مقدس، روز ۲۷ آبان سال ۱۳۶۳ در حالی که به همراه برادرش مجید، مسئول اطلاعات و عملیات تیپ ٢ لشکر ۱۷ ، برای شناسایی منطقه عملیاتی از باختران به سمت سردشت در حرکت بودند، در پیچ دارساوین بر اثر کمین ضد انقلاب به شهادت می رسند.
✨تیم ضد انقلاب که باعث شهادت این دو برادر فرمانده شده بود، از گروه تروریستی خبات بود . گروهک خبات بر عکس دیگر گروه های مسلح در اون زمان ؛ تفکرات تند مذهبی داشت که اگر بخواهیم مقایسه کنیم ساختاری شبیه داعش امروزی رو پیاده کرده بود. این تیم تروریستی روز جلوتر به خودرو دو نفر از مسئولان عملیات تیپ احمد بن موسی (ع) که برای شناسایی رفته بودند در نزدیکی همین نقطه کمین زده بودند که آنها نیز به شدت زخمی شده ولی توانسته بودند از معرکه جان سالم به در ببرند.
✨قاتل این دو برادر شهید اینطور روایت میکنه که ؛ دقیقا زمانی که میخاستیم از پیچ دارساوین رد بشویم ، یک خودروی سپاه رو دیدیم که در مقابل ما ظاهر شد و ما به سمت اون شلیک کردیم. مجید در لحظه اول به شهادت می رسد ولی مهدی از خودرو پیاده میشود تا تیراندازی کند که با توجه به حجم آتیش این عزیز هم در کنار برادر شهیدش، آسمانی میشود.
✨سر تیم ترور کننده این دو برادر شخصی بود به نام عبدالله اهل شهرستان بانه که بعد از اینکه متوجه می شود که فرمانده لشگر ایرانی رو شهید کرده به داخل عراق برمیگردد.
✨نحوه دستگیری عبدالله هم جالب و عجیب هست ؛ یک تیم ویژه از قرارگاه رمضان سپاه پاسداران در عراق بعد از اتمام ماموریت شون در هنگام برگشت در داخل خاک عراق و نزدیک مرز ایران، یک دسته مردم رو میبینن که در بینشان یک پیشمرگ حضور داره ( اون زمان هر گروهک کردی ، لباس خاص با رنگ خاص رو به عنوان لباس سازمانی استفاده می کردند)
✨عزیزان در تیم ویژه قرارگاه رمضان، اول فکر می کنند که این شخص در بین مردم از نیروهای مزدور عراقی در لباس کردی گروهک خبات هست و از ریسک دستگیری و گیر افتادن دو دل می شوند برای دستگیری این شخص ، در این حین یکی از بچه های تیم ویژه استخاره می کند و استخاره برای دستگیری این شخص خوب می آید و اون شخص کسی نبوده جز عبدالله قاتل سرداران شهیدان مهدی و مجید زین الدین.
✨البته بهانه دستگیری بدین صورت بوده که این تیم ویژه که بیش از حد مسلط به زبان کردی و عربی بودند ؛ در بین جمعیت ادعا می کنند که از سازمان اطلاعات عراق هستند و این شخص ( عبدالله ) مزدور نیروهای ایرانی در لباس کردی هست و باید برای توضیحات بیشتر به استخبارات عراق برده شود.
✨ عبدالله که فکر میکرده در دست نیروهای عراقی هست ، برای اینکه از رشادت هایش برای نیروهای استخبارات عراق در به شهادت رساندن پاسداران بگوید با حالتی طلبکارانه میگوید که چطور من مزدور ایرانی هستم و ۳ روز قبل فرمانده لشگر سپاه ایران رو کشته ام و الان هم برای اینکه دستگیر نشوم به عراق برگشته ام.
✨بچه های تیم ویژه که متوجه میشوند منظور ایشان فرمانده لشگر ایرانی #شهید_مهدی_زین_الدین هست عبدالله را با دقت و سرعت به ایران می آورند.
✨ عبدالله در ایران تحویل حفاظت سپاه ایران میشود و این ملعون به سزای اعمالش میرسد.
🌹شهادت دو برادر در یکروز
🌷مهدی زینالدین در ۲۷ آبان سال ۱۳۶۳ درحالی که به همراه برادرش مجید مسئول اطلاعات و عملیات تیپ دو لشکر ۱۷، برای شناسایی منطقه عملیاتی از باختران به سمت سردشت در حرکت بودند، در منطقه دارساوین بر اثر کمین ضد انقلاب به شهادت رسیدند.
❤️مرحوم عبدالرزاق زین الدین پدر شهیدان مجید و مهدی زین الدین در خصوص پنهانکاری مجید بیان کرد: روزی مجید در اوایل آغاز جنگ تحمیلی به مرخصی آمد. مادرش از او پرسید که در جبهه چه میخوری؟ او پاسخ داد:اکثرا آبگوشت ماهی میخوریم. بعدها متوجه شدیم که آنها نان خشکها را در آب رودخانه خیس میکنند و میخورند. مجید حتی مجروحیت را هم از ما پنهان میکرد.
زمانی که چند نفر از سپاه آمدند و خبر شهادت مجید و مهدی را دادند، درخواست عکس کردند تا بر روی اعلامیه چاپ کنند. تمام آلبومها را گشتیم، اما خبری از عکس مجید نبود. متوجه شدیم که او پیش از رفتن به منطقه عکسهایش را از آلبوم جمع کرده است.
سالروز عروج ملکوتی
شهید شمس علی فرسیان
نام پدر : نبی الله
نام مادر : زیور خواجوند
تاریخ تولد :1337/03/03
تاریخ شهادت : 1359/08/27
محل شهادت : دارخوین
گلزار : چلندر، نوشهر
🌺پدر شهید: شهید به خاطر علاقه زیادی که به نظام مقدس اسلامی داشت از سربازی فرار و برای خدمت به جمهوری اسلامی و دفاع از انقلاب به جبهه رفت.
پدر شهید: همرزمان شهید می گفتند که 11 محرم در دارخوئن شهید به همرزمانش گفت که من شهید می شوم و در آن شب لباس پاسداری را پوشید در همان لحظه دشمن خمپاره ای انداخت که به نزدیکی انبار مهمات اصابت کرد و چون آنجا علف زار بود شهید برای خاموش کردن آتش پتویی دور خود پیچید و توسط آن آتش را خاموش کرد که در آن هنگام خمپاره دوم به زمین اصابت کرد که ترکش آن به سر و قلب و زیر شکم خورد و در آخرین لحظات عمر شریفش به همرزمانش گفت :«به پدرم بگویید برای من گریه نکند چون پدرم تنهاست.»
#خاطره_نگاشت
🔻شیرزن انقلابی؛ برگی از مجاهدتهای مرحومه مرضیه حدیدچی (دباغ) #سالگرددرگذشت
📌 روایتی از سردار شهید حاج حسین همدانی
🔵 زنی که دربرابر شکنجههای وحشیانه ساواک لب باز نکرد
.
.
مرضیه حدیدهچی (دباغ) یکی از زنان مبارز پیش از انقلاب و از فعالان پس از انقلاب امروز فوت کردند. به همین بهانه، ضمن قرائت فاتحهای برای شادی این بانوی مجاهد، مروری داریم بر خاطرات ایشان از شکنجهگاه ساواک:
.
.
شکنجه ها با سیلی و توهین و به تدریج با شلاق و باتوم و فحاشی جان فرسا شروع شد. چند بار دست و پایم را به صندلی بستند و مهار کردند و کلاهی آهنی یا مسی بر سرم گذاشته و بعد جریان الکتریسیته با ولتاژهای متفاوت به بدنم وارد می کردند که موجب رعشه و تکان های تند پیکرم می شد. شلاق و باتوم، کار متداول و هر روز بود که گاهی به شکل عادی و گاهی حرفه ای صورت می گرفت. در مواقع حرفه ای آنقدر شلاق بر کف پاهایم می زدند که از هوش می رفتم. بعد با پاشیدن آب هوشیارم کرده مجبور می کردند تا راه بروم که پاهایم ورم نکند. دردی که بر وجودم در اثر این کار مستولی می شد، طاقت فرسا و جانکاه بود. .
.
یک بار وقتی در اثر درد ضربات شلاق بیهوش شدم و دوباره چشم باز کردم، خودم را در داخل اتاقی که در آن یک میز و صندلی بود، دیدم. پشتم به شدت درد می کرد و زخم هایم می سوخت. از وحشت و ترس خود را به دیوار چسباندم تا اگر دوباره برای شکنجه آمدند، پشتم از ضربات شلاق درامان بماند؛ از شدت خستگی چشم هایم را نمی توانستم باز کنم، صدای پایی شنیدم. چشم هایم را نیمه باز نگه داشتم، دیدم مأموری وارد شد خدا عذابش را زیاد کند چشم هایم را کاملاً بستم و به خدا توکل کردم. .
.
مدتی ایستاد و رفت، طولی نکشید که دوباره بازگشت و باتومی در دست داشت؛ جلو آمد و مرا کتک زد؛ وحشی و نامتعادل به نظر می آمد، هر چه می پرسید اظهار بی اطلاعی می کردم. اثر باتوم برقی بر روی نقاط حساس بدن از جمله گوش، لب و دهان به قدری دردناک بود که کاملاً بی حس و بی نفس می شدم. .
.
یک مرتبه، مرا بر روی تختی خواباندند و دست ها و پاهایم را از طرفین بستند، وقتی شکنجه گر وارد اتاق شد، سیگار روشنی بر لب داشت، بلافاصله آن را روی دستم خاموش کرد و همراه با ضجه و ناله من به مسخره گفت «آخ! سیگارم خامومش شد!» و دوباره سیگار دیگری روشن کرد، این بار آن را بر روی جاهای حساس بدنم خاموش کرد که از تمام سلول هایم درد برخواست.
.
.اینها روایتی دردناکی از شکنجه بر این بانوی مقاوم و قهرمان و آزادی خواه بود
روحش شاد و یادش گرامیباد
۲۷ آبان سالروز شهادت خلبان ایراهیم امید بخش از آب شیرین گچساران یکی از اسطوره های آسمانی در دوران دفاع مقدس متولد 1332ش بامداد روز ۲۷ آبان ماه سال ۱۳۵۹ هنگامه آزمونی سخت برای سروان خلبان امیدبخش و تعدادی دیگر از همرزمانش درپایگاه هوایی بوشهر بود. جایی که او به همراه خلبان ستوان یکم محمد تقی حسینی برای انهدام سپاه ۳ عراق که شامل پنج لشکر(۳لشکر زرهی و ۲ لشکر مکانیزه) با هدف تصرف سوسنگرد، آبادان و اهواز شروع به پیشروی کرده بودند انتخاب شدند.
او به همراه سه فروند از هواپیماهای اف ۴ (فانتوم) پایگاه هوایی بوشهر با انجام ۶ نوبت پرواز اقدام به انهدام مخازن سوخت و ساختمان مرکزی سازه های نفتی فاو کرده و چندین دستگاه کامیون سوخت در شمال گمرک صفوان که از کویت به بصره در حرکت بوده تا سوخت ادوات جنگی ارتش عراق را تامین کنند و همچنین ستونی از نیروهای زرهی دشمن در این مسیر هدف حمله موفق خلبانان دسته پروازی قرار گرفتند.
شهید به همراه همرزمانش در مسیر بازگشت از این ماموریت هدف آتش پدافند زمین به هوای نیروهای بعثی قرار گرفت و به همراه همرزم ستوان یکم محمدتقی حسینی به شهادت و برای همیشه جاوید الاثر شدند.
وقتی که حاج قاسم عزیز،
شهید مهدی زین الدین رو در خواب میبینه
و براش برگه ای رو در بیداری امضاء می کنه پس از شهادت...
و جمله ای که به حاج قاسم میگه بنویس...
میگه بنویس : من در جمع شما هستم
۲۷ آبان سالروز شهادت فرمانده شهید
#مهدی_زین_الدین
مراسم تشییع شهیدان مهدی و مجید زین الدین #سالگردشهادت
قم حرم حضرت معصومه (س)
نفر اول نشسته بالای رواق با اورکت سبز
جاویدالاثر شهید یوسف سجودی
فرمانده تیپ سوم لشکر علی ابن ابی طالب قم
عملیات #خیبر آنقدر سخت
و سنگین بودڪه بعداز گشت
هفت شب در جزیره مجنون،
وقتے به #شهیدڪلهر گفتم:ڪه
این هفت شب چگونه گذشت؟
پاسخ داد؛
نگوهفت شب،بگوهفت هزارسال
وضعیت وحشتناڪی بودتعداد
انگشت شمارے باقے مانده بودند
به اضافهـ یڪ تیربارودو اسلحه..
به اقامهدے گفتم چهـ بایدڪرد؟
باخونسردے گفت:
صدمترتاانجام تڪلیف باقے ماندهـ.
ماتڪلیف خود را
انجام مے دهیم؛
ادامه راهـ بآ آنان ڪه باقے مآنده اند..
درود بر غربت و مظلومیتِ
پهلوانان بلندیهای غرب
درود بر زین الدینها
بر مهدی و مجید ...
🌺#سالروز_شهادت
🌷#شهید_مهدی_زین_الدین
🌷#شهید_مجید_زین_الدین
🌹شاگرد مغازهی کتاب فروشی بودم. حاج آقا گفت: "میخوایم بریم سفر. تو شب بیا خونهمون بخواب." بد زمستونی بود. سرد بود. زود خوابیدم.
♦️ساعت حدود دو بود که در زدن. فکر کردم خیالاتی شدم. در رو که باز کردم، دیدم آقا مهدی و چند تا از دوستانش از جبهه اومدن. آنقدر خسته بودن که نرسیده خوابشون برد.
🌹هوا هنوز تاریک بود که باز صدایی شنیدم. انگار کسی ناله میکرد. از پنجره که نگاه کردم، دیدم آقا مهدی توی اون سرمای دمِ صبح، سجاده انداخته توی ایوان و رفته به سجده...
#شهید_مهدی_زینالدین
#سالروز_شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم| شهید مهدی زینالدین، فرمانده قلبها💕
🌴 خاطرات سردار حاج عبدالله عراقی از شهید زین الدینی
۲۷ آبانماه ۱۳۶۳ -- سالروز شهادت مهدی زین الدین، فرمانده لشگر ۱۸ علی بن ابی طالب (ع)