۱ شهریور ۱۴۰۳
11.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 همه آماده رفتن شدند
🎙 مهدی رسولی
#اربعین
https://eitaa.com/zohormahdi1402
۱ شهریور ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ «قبل از ظهور» در تمام #جهان یک اتفاق مشترک رخ میدهد که موانع اصلی ظهور را حذف میکند!
https://eitaa.com/zohormahdi1402
۱ شهریور ۱۴۰۳
18.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌چی میگن در باره امام زمان.. ؟!
#امام_زمان
#استاد_شجاعی
۱ شهریور ۱۴۰۳
«نامهٔ عاشقانه از امام زمان»
👤 حجتالاسلام کاشانی
🔅 اهل بیت پر از محبت و لطافت هستند...
اگر ما مضطر نمیشیم چون نمیدونیم چی رو از دست دادیم...
#امام_زمان
۱ شهریور ۱۴۰۳
karhaye emam zaman.ali.mp3
2.31M
🎧کارهای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
🎙️حجت الاسلام #عالی
https://eitaa.com/zohormahdi1402
۱ شهریور ۱۴۰۳
۱ شهریور ۱۴۰۳
hedayatgari emam zaman.momeni.mp3
3.16M
🎧هدایتگری امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
🎙️حجت الاسلام #مومنی
۱ شهریور ۱۴۰۳
🔹🔹▪️🔹🔹▪️🔹🔹
🔹
▪️
🔹اهمیت تزکیه نفس؛
شخصی که زائر امام حسين علیه السلام است جهنم نمی رود، اما جهنم نرفتن به معنای بهشت رفتن هم نیست!
👌چون تنها مجوز ورود به بهشت تزکیه نفس می باشد.
اگر ذره ای صفت رذیله ای در روح باشد، در روز قیامت باید پاک شود، در آن تاریکی و گرمای فوق العاده وحشتناکی که لحظه ای قابل تحمل نیست. لذا یک انسان عاقل و فهیم، از همین فرصت زندگی دنیا برای پاکی روحش استفاده میکند.
۱ شهریور ۱۴۰۳
8.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اهمیت #صبر در #آخرالزمان
🔹 حوادث پیچیدهتری در راه است‼️
🔹 به لحظههای حساستر و تعیینکنندهای نزدیک میشویم‼️
➖➖➖➖➖➖➖
۱ شهریور ۱۴۰۳
۱ شهریور ۱۴۰۳
#تکراری
روحش شاد
آیا هنوز چنین کسانی در میان مذهبیون هستند؟!؟!
یا همیشه با هزار منت و اما و اگر است؟
.حاج آقای قرائتی فرمود:
پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ،
در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست
( در بزم غم حسین، مرا یاد کنید )
بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟
روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!!
وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد :
در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند
از قضا نامزدم سرویس زیبا و بسیار گرانی را انتخاب کرد ،
من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت :
حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد
من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !!
بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد
گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته
آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم
وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت
وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد :
آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ،
من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است
حواله ی آقا امام حسین علیه السلام است ،
لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !!
تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید
و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!!
وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم
همانگونه که در عزای امام حسین علیه السلام بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ،
همانگونه که در عزاء بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ،
و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری مینداخته هرگز دستش به مال مردم آلوده نبوده
و یک حسینی حسینی راستین بوده است .....
اللهم ارزقنا توفيق خدمة الحسين عليه السلام في الدنيا و الآخره
اگر لذت بردید به اشتراک بگذاريد!🌷🌷🌷🌷🌷🌷
با ذکر صلواتی هدیه به فاطمه زهرا سلام
۱ شهریور ۱۴۰۳