eitaa logo
❤عشـــق مـن مهــــدی❤
1.1هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
9.2هزار ویدیو
104 فایل
🔸مهـــــدویت 🔸اخــبارظهــــور و منطقه 🔸حدیث واخلاق 🔸️خانواده مهدوی کپی از کانال ازاد است اقا تنهاست. ارتباط با مدیر @Yamahdibeia تبادل نداریم❌️
مشاهده در ایتا
دانلود
📸عکس دیده نشده از شهید سلیمانی.. به یادت هستیم فرمانده؛ شما هم به یاد ما باش. خاکی ترین سردار... @zohornzdikhst😘
💞💞🍃🍃 ⃣ ? ايستگاه 3 تو مى دانستى دوستانت به عهد تو وفا مى كنند و در دنيا زهد پيشه مى كنند، براى همين تو آنان را مقرّب درگاه خود قرار دادى و نام و ياد آنان را بلندمرتبه گرداندى. تو آنان را بر ديگران برترى دادى و مقامشان را بالا بردى. نام آنان را در كتاب هاى آسمانى خويش ذكر كردى، براى مثال در تورات و انجيل از محمّد و آل محمّد(عليهم السلام)ياد نمودى و همه را با مقام والاى آنان آشنا ساختى. در ميان دوستان تو، گروهى به مقام پيامبرى رسيدند و گروهى هم جانشينان پيامبران بودند، تو فرشتگان را نزد پيامبران فرستادى تا سخن تو را به آنان نازل كنند، تو علم و دانش خود را به آنان عطا نمودى. تو آنان را راه نزديك شدن بندگانت به خودت قرار دادى و آنان را وسيله كسب رضايت خودت معرّفى نمودى. تو كمال انسان ها را در رسيدن به رضاى خودت قرار دادى و از انسان ها خواستى تا براى رسيدن به رضاى تو، آن راهى را كه تو قرار دادى بپيمايند. در آيه 35 سوره مائِده چنين مى خوانم: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ...). در اين آيه از من مى خواهى تا تقوا پيشه كنم و وسيله اى براى نزديك شدن به تو بياورم. مى دانم كه نماز، روزه، زكات و كمك به نيازمندان و... مرا به تو نزديك مى كند، امّا بهترين وسيله براى نزديك شدن به تو چيست؟ تو پيامبران و امامان را بهترين وسيله براى كسب رضايت خودت قرار دادى. در هر زمان يكى از آنان را نماينده خودت در روى زمين قرار دادى. 🌹🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃🍃 @zohornzdikhst
💢 پنج قوه ی مختلف انسان. @zohornzdikhst
روی پای خدا_1.mp3
8.17M
۱ 👣 لذّت توکل ، شبیه لذّت همان کودکی است، که بعد از آموختنِ شنا ، از مربی خود انقطاع حاصل کرده، و خود را سبک، رویِ آب رها می‌کند! @zohornzdikhst❤️
تجدید بیعت تعدادی از لیبرال ها و سکولارها با آرمان‌هایی که باور ندارند!! @zohornzdikhst🌾
در فراق صاحب الزمان یادمان باشد اگر حال خوشی پیدا شد،،،جز برای فرج یار دعایی نکنیم! 🌟🌟🌟 ای مه لقا یابن الحسن،،، مشکل گشا یابن الحسن ملک محبت شاهی سن عاشقلرین دلخواهی سن سن دردیمون اگاهی سن ایله عطا یابن الحسن یول گوزلرم سن گلسن زهرا گولو یابن الحسن دوزوم نجه فراقه من قوتار بیزی بو غصه دن دردلرین درمانی سن زهرا گولی یابن الحسن اورکده وار هجران غمی گوزوم اوسته قوی ایاقی عاشقلرین امیدی سن شیعه لرین دایاقی سن ساقی کوثر نووه سی تاج سریم یابن الحسن
«قبل از خواب زمزمه کنیم» . لا تَمْنِحْنِى بِمَا لا طَاقَةَ لِى بِهِ فَتَبْهَظَنِى مِمَّا تُحَمِّلُنِيهِ مِنْ فَضْلِ مَحَبَّتِكَ . مرا به چيزى كه تاب تحمل آن ندارم آزمايش نفرما.. تا به سبب بار سنگين آن از فضل محبت تو بى نصيب نشوم. . «دعای ۴٧ صحیفه سجادیه»
🔻ماجرای سیلی خوردن محافظ آیت الله خامنه ای ✍در یکی از ملاقات های عمومی آقا، جمعیت فشرده‌ای توی حسینیه نِشسته بودن و به صحبتای ایشون گوش می‌دادن. من جلوی جمعیت، بین آقا و صف اوّل وایساده بودم. به گزارش افکارنیوز، اون روز، بین سخن‌رانی حضرت آقا، بارها نگاهم به پیرمرد لاغراندامی افتاد که شب‌کلاه سبزی به سر داشت و شال سبزی هم به کمرش. تا سخن‌رانی آقا تموم شد، بلند شد و خیز برداشت طرف من و بلند گفت: «میخوام دست آقا رو ببوسم» امان نداد و خواست به سمت آقا برود که راه اون رو بستم. عصبی شد و تند گفت: «اوهووووی....چیه؟! می‌خوام آقا رو از نزدیک زیارت کنم. مثل این‌که ما از یه جد هستیم» صورت پیرمرد، انگار دریا، پرتلاطم و طوفانی می‌زد. کم‌کم، داشت از کوره در می‌رفت که شنیدم آقا گفتن: «اشکال نداره، بذار سید تشریف بیاره جلو» نفهمیدم تو اون جمعیت آقا چطور متوجه پیرمرد شد. خودم رو کنار کِشیدم. پیرمرد نگاهی به من انداخت و بعد، انگار که پشت حریف قَدَری رو به خاک رسونده باشه، با عجله، راه افتاد به سمت آقا. پشت سرش با فاصله کمی حرکت کردم. هنوز دو سه قدم برنداشته بود که پاش به پشت گلیم حسینیه گیر کرد و زمین خورد. اومدم از زمین بلندش کنم که برگشت و جلوی آقا و جمعیت محکم کوبید توی گوشم و گفت: «به من پشت پا می زنی؟» سیلی‌اش، انگار برق 220 ولت خشکم کرد. توی شوک بودم که آقا رو رو به روی خودم دیدم. به خودم که اومدم، آقا دست گذاشت پشت سرم و جای سیلی پیرمرد رو روی صورتم بوسید و گفت: «سوءتفاهم شده. به خاطر جدّش، فاطمه زهرا، ببخش!» درد سیلی همون‌موقع رفع شد. بعد سال‌ها، هنوز جای بوسه گرم آقا رو روی صورتم حس می‌کنم.» 📚برگرفته از کتاب «حافظ هفت»
امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: با کسى که خطاهای تو را بخاطر می‌سپارد و برتری‌ها و بزرگواری‌های تو را فراموش می‌کند، * رفاقت و همراهی نکن* تصنیف غررالحکم ،ح۹۵۶۴
✨ سلام حضرت پدر ، مهدی جان✨ قصه ی نیامدنت ، غصه ی بزرگ دل های ماست ، حکایت بی پایانِ رنجی که می کشیم ، داستان تلخ و پرتکرار مصیبت های جانفرسا ... قصه ی نیامدنت ، آزمون سختِ انتظار است . تو بگو که قصه ی نیامدنت ، کی به سر می شود ؟
💠 امیرالمومنین علیه السلام: 🌸 گوش خود را به خوب شنيدن عادت بده و به سخنانى كه شنيدنشان بر اصلاح و پاكى تو چيزى نمى افزايد گوش فرامده...
🔻عجیب‌ترین معلم دنیا، عجیب‌ترین امتحان 🔹امتحاناتی که هر هفته می‌گرفت و هر کسی باید برگه ی خودش را تصحیح می‌کرد. آن هم نه در کلاس، در خانه... دور از چشم همه. اولین باری که برگه‌ی امتحان خودم را تصحیح کردم سه غلط داشتم. نمی‌دانم ترس بود یا عذاب وجدان، هر چه بود نگذاشت اشتباهاتم را نادیده بگیرم و به خودم بیست بدهم. فردای آن روز فهمیدم همه بیست شده‌اند به جز من! به جز من که از خودم غلط گرفته بودم. من نمی خواستم اشتباهاتم را نادیده بگیرم و خودم را فریب بدهم... 🔹بعد از هر امتحان آنقدر تمرین می‌کردم تا در امتحان بعدی نمره‌ی بهتری بگیرم. مدت‌ها گذشت و نوبت امتحان اصلی رسید، امتحان که تمام شد، معلم برگه‌ها را جمع کرد و برخلاف همیشه در کیفش گذاشت. چهره‌ی هم کلاسی‌هایم دیدنی بود! آن ها فکر می‌کردند این امتحان را هم مثل همه‌ی امتحانات دیگر خودشان تصحیح می‌کنند. 🔹اما این بار فرق داشت. این بار قرار بود حقیقت مشخص شود. فردای آن روز وقتی معلم نمره‌ها را خواند فقط من بیست شدم. چون بر خلاف دیگران از خودم غلط می‌گرفتم، از اشتباهاتم چشم پوشی نمی‌کردم و خودم را فریب نمی‌دادم! 🔸زندگی پر از امتحان است. خیلی از ما انسان‌ها آنقدر اشتباهاتمان را نادیده می‌گیریم تا خودمان را فریب بدهیم تا خودمان را بالاتر از چیزی که هستیم نشان دهیم. اما یک روز برگه‌ی امتحانمان دست معلم می‌افتد. آن روز چهره‌مان دیدنی ست. آن روز حقیقت مشخص می‌شود و نمره واقعی را می گیریم. تا می‌تونی غلط‌های خودت را بگیر قبل از این که غلطت را بگیرند.👌 پیامبر گرامی اسلام میفرمایند: حاسِبوا اَنفُسَکم قَبلَ اَن تُحاسَبوا. قبل از آنکه به حسابتان رسیدگی شود به حساب خودتان برسید.