فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸قرار ما حرم توست یا امام رضا(ع)
🕊امید ما کرم توست یا امام رضا(ع)
🌸خوشا به حال
🕊دل عاشقی که در هر حال
🌸کبوتر حرم توست یا امام رضا(ع)
🕊 #پیشاپیش_ولادت_امام_رضا_ع_مبارک_و_تهنیت_باد
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔴 زمان ظهور حضرت مهدی علیهالسلام چه موقع است؟ (صبح؟ ظهر؟ يا شب؟)
🌕 امام باقر علیه السلام فرمودند: مهدی علیهالسلام در مکه موقع «عشاء» ظهور میکند و پرچم و پیراهن و شمشیر رسول خدا صلی الله علیه و آله با او خواهد بود و علامت و نور و بیانی با آن حضرت است. پس از آنکه نماز عشاء را خواند با صدای بلند می گوید: «ایهاالناس» من خدا را به یاد شما می آورم و آن موقعی را که مقابل او قرار می گیرید، خاطرنشان شما میکنم؛ زیرا که خدا حجت را تمام کرده و انبیا و کتاب فرستاده است تا شما را امر کنند که برای او چیزی را شریک قرار ندهید و فرمان او و پیغمبرش را اطاعت کنید.
«یَظهَر المهَديُّ بِمکَّۀَ عِندَ العشاءِ وَ مَعه رایۀُ رَسولِ الله وَ قَمیصُه وَ سَیفُه وَ عَلامۀٌ وَ نورٌ وَ بیانٌ فَاذا صَ لَّی الْعِشاءَ نادي بأعلَی صَوتِه یَقولُ اُذکِّرکم الله أَیُّها الناسُ وَ مَقامَکم بَینَ یدَي رَبِّکم وَ قَدْ اَکَّد الحُجَّۀ وَ بَعثَ الأْنبیاءَ و أَنزلَ الْکِتابَ یَأمُرکُم أنْ لا تُشرکُوا بِه شَیئاً وَ أنْ تُحافِظُوا علی طاعَۀِ الله وَ طاعۀِ رَسولهِ (ص).»
📗الصراط المستقيم ، ج ۲، ص ۲۲۵
📗التشريف بالمنن، ج۱، ص ۱۳۷
📗إثبات الهداة، ج ۵، ص ۲۴۶
📗ابن طاووس، ملاحم، ص۶۴
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
منظور این حدیث ظهور در ماه رمضان است و طبق آن، ظهور حضرت مهدی علیه السلام قبل از وقوع صیحه آسمانی(ندای حضرت جبرئیل) خواهد بود. وقت عشا ساعت نُه تا یازده شب میباشد. زمانی که حضرت نماز عشا را میخواند پس از آن یارانش را فرا میخواند؛ و در زمان طلوع آفتاب ندای حضرت جبرئیل سر داده میشود...
در ادامه به صورت کامل شرح حدیث و چگونگی این جریان را خواهید خواند:👇
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸خدایا
کمک کن تا مردم ما در کلّ ایران شاد و
🌾خوشحال باشند ..
🌸بارالها !
🌾خنده رو به لب ها باز گردان .
☘دلها را شاد کن ، به زندگی مردم
🌸نشاط بده ، بارقه ی امید رو
🌾در دل ها روشن کن ..
🌸خدایا !
🌾بدی ها رو از ما کن .
☘بیماری رو از ما دور کن .
🌸فقر و تنگدستی رو از ما دورکن ..
الهی آمیـن🙏
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔹 ﷽ 🔹
🌹حضرت امام علی علیه السلام :
در شگفتم از كسى كه در وجود خداوند شك مىكند ، در حالى كه آفرینش خداوند را مىبيند. در شگفتم از بخيل به سوى فقرى مى شتابد كه از آن مى گريزد ، و سرمايه اى را از دست مى دهد كه براى آن تلاش مى كند. در دنيا چون تهيدستان زندگى مى كند، امّا در آخرت چون سرمايه داران محاكمه مى شود.
و در شگفتم از متكبّرى كه ديروز نطفه اى بى ارزش ، و فردا مردارى گنديده خواهد بود. و در شگفتم از آن كس كه آفرينش پديده ها را مى نگرد ، و در وجود خدا ترديد دارد.
و در شگفتم از آن كس كه مردگان را مى بيند ، و مرگ را از ياد برده است. و در شگفتم از آن كس كه پيدايش دوباره را انكار مى كند ، در حالى كه پيدايش آغازين را مى نگرد.
🔹 و در شگفتم از آن كس كه خانه نابود شدنى را آباد مى كند ، امّا جايگاه هميشگى را از ياد برده است .
📚 نهج البلاغة ، حکمت ۱۲۶
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣ماجرای درویش پادشاه
🎙سخنران: استاد عالی
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا خلوت لحظههايم را
با ياد تو پر میکنم
و اميدوارم به لطف خـداوندیات
باشد که به دوستان و عزیزانم
در این شب زیبا
نظری ازمهر داشته باشی
الهی نگاه خدا به زندگیتون بباره
شبتون بخیر عزیزان🙏
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
📚حکایت زینب کذابه
زنی ادعا میکرد زینب است و به دعای پدرش امام علی(ع) عمری ابدی یافته است. مأمون او و امام رضا(ع) را با یکدیگر روبهرو کرد تا مشخص شود کدامیک راست میگوید. در این هنگام امام رضا(ع) پیشنهاد عجیبی داد.
🏷 روایتی از کتاب فرائد السمطین نقل میشود:
ابوالفضلبن ابینصر حافظ میگوید در کتاب عیسیبن مریم عمانی خواندم که روزی از روزها امام رضا(ع) بر مأمون وارد شد، در حالیکه «زینب کذّابه» که ادعا میکرد دختر علیبن ابیطالب است و علی(ع) برای او دعا کرده که تا روز قیامت زنده بماند، نزد او بود. مأمون به امام رضا(ع) گفت: «به خواهرت سلام کن.» حضرت فرمود: «به خدا سوگند، او خواهر من نیست و علیبن ابیطالب پدر او نیست.» زینب هم گفت: «به خدا سوگند، او برادر من نیست و علیبن ابیطالب پدر او نیست.» مأمون گفت: «دلیل این سخن شما چیست؟» حضرت فرمود: «ما اهل بیت گوشتمان بر درندگان حرام است، او را پیش درندگان بینداز، اگر راست بگوید، درندگان از خوردن گوشتش خودداری میکنند.» زینب گفت: «با این شیخ (امام رضا) آغاز کن.» مأمون گفت: «سخن منصفانهای گفتی.» حضرت فرمود: «باشد.» در این حال درِ جایگاه حیوانات وحشی را گشودند، آنان را مهیای غذا کردند و امام رضا (ع) به سوی آنها پایین رفت. هنگامی که چشم آنان به حضرت افتاد، همه دم تکان دادند و در برابر حضرت سرِ تعظیم فرود آوردند. حضرت میان آنها دو رکعت نماز خواند و از آنجا خارج شد. آنگاه مأمون به زینب دستور داد او پایین برود؛ اما امتناع کرد. از این رو، او را گرفتند، پیش آنها افکندند، آنها هم او را خوردند!
پس از آن مأمون بر این مقام حضرت حسادت ورزید. پس از مدتی امام رضا(ع) بر مأمون وارد شد و او را نگران یافت، به او فرمود: «تو را نگران میبینم.» مأمون گفت: آری، صحرانشینی به درِ دارالاماره آمده، هفت تار مو به من داده و معتقد است اینها از محاسن رسول خداست و درخواست جایزه کرده است. اگر راست بگوید و من به او جایزه ندهم، شرافت (نسبی) خود را زیر پا گذاشتهام. اگر دروغ بگوید و به او جایزه بدهم، مرا به استهزا گرفته است. نمیدانم چه کنم!
امام رضا(ع) فرمود: «موها را به من بده. وقتی آنها را دید، بویید و فرمود: «این چهار تار مو از محاسن رسول خداست، اما بقیه از محاسن او نیست.» مأمون گفت: «از کجا میگویی؟» فرمود: «آتش بیاورید.» موها را در آتش افکند. آن سه تار موی بدلی سوخت و آن چهار تار موی اصلی سالم ماند و آتش بر آنها تأثیری نداشت.مأمون گفت: «آن صحرانشین را بیاورید.» وقتی در برابر او ایستاد، دستور داد گردنش را بزنند. صحرانشین گفت: «به چه جرمی؟» مأمون گفت: «درباره موها راستش را بگو.» گفت: «چهار تار مو از محاسن رسول خدا (ص) و سه تار آن از محاسن خودم است.»
منبع:
کتاب مستدرک عوالمالعلوم، محقق: آيتالله سيد محمدباقر موحد ابطحي اصفهاني، انتشارات بنیاد بینالمللی فرهنگی هنری امام رضاع
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
https://eitaa.com/joinchat/371195984Cc861b12aed
کپی پست فقط با ذکر لینک مجاز🔴👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️اگه شروع صبحت با
نام و یاد خدای مهربون باشه✨💕
میتونی امروز یه منبع انرژی مثبت باشی💖
🌸بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ🌸
💕الهی به امید رحمت تو💕
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
📚خود را ارزان مفروش!
در این دنیا اگر همه چیز را فراموش کنی باکی نیست تنها یک چیز را نباید از یاد برد:
تو برای کاری به دنیا آمدی که اگر آن را به انجام نرسانی، هیچ کاری نکردهای. از آدمی کاری برمیآید که آن کار نه از آسمان برمیآید و نه از زمین و نه از کوهها، اما تو میگویی کارهای زیادی از من برمیآید، این حرف تو به این میماند که شمشیر گرانبهای شاهانهای را ساطور گوشت کنی و بگویی آن شمشیر را بیکار نگذاشتهام؛ یا این که در دیگی زرین شلغم بار کنی یا کارد جواهر نشانی را به دیوار فرو ببری و کادوی شکستهای را به آن آویزان کنی.
ای نادان این کار از میخی چوبین نیز برمیآید خود را این قدر ارزان مفروش که بسیار گرانبهایی!
بهانه میآوری که من با انجام دادن کارهای سودمند روزگار میگذرانم. دانش میآموزم، فلسفه، فقه، منطق، ستارهشناسی و علم طب میخوانم، اما اینها همه برای تو است و تو برای آنها نیستی. اگر خوب فکر کنی درمییابی که اصل تویی و همه اینها فرع است.
تو نمیدانی که چه شگفتیها و چه جهانهای بیکرانی در تو موج میزند
📚کتاب فیه مافیه
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔴 اندک شیعیان واقعی و جعفری...
🌕 ابوالصباح کنانی به حضرت صادق علیهالسلام عرض کرد: ما به این دلیل که با شما ارتباط داریم، در برخورد با مردم با مشکلات و ناراحتیهایی مواجه میشویم. حضرت فرمودند: چطور؟ عرضه داشت: مرتب در مذاکراتی که با مردم داریم، ما را توبیخ نموده و به عنوان اعتراض و تحقیر میگویند که فلانی جعفری و خبیث است. حضرت فرمودند: مردم شما را به جرم ارتباط با من توبیخ و سرزنش میکنند؟ عرض کرد: آری! حضرت فرمودند: «به خدا سوگند پیروان جعفر خیلی کم هستند. اصحاب و یاران من همانا کسانی هستند که دارای تقوای کامل و قوی باشند و عمل خود را برای آفریدگار انجام دهند و با این برنامه عملی، به پاداش خدا امیدوار باشد. این گونه افراد اصحاب و یاران من هستند.»
📗الکافی، ج ۳، ص ۱۲۳
📗بحارالانوار، ج ۶۷ ص ۲۹۷
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣میدونی چرا دعاهامون مستجاب نمیشه؟!
🎙سخنران:استاد عالی
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
📚#حڪایتیعجیبوخواندنی
داستان زنده شدن شیر 🐆و دریدن حاجب مأمون
در کتاب «عیون اخبار الرضا» در باب چهلم روایت شده این مضمون که:🔽
حاجب مأمون که مأمور بود در مجلس، امام رضا (ع) را تحقیر کند به آن حضرت گفت: مردم برای تو معجزاتی اثبات می کنند که برای احدی از مردم غیر از تو اثبات نکرده اند؛ گوئی معجزه ای مانند معجزه حضرت ابراهیم که مرغان کشته شده را زنده کرد آورده ای؟! اگر راست می گوئی پس امر کن به این دو شیر و آنها را زنده کن و بر من مسلط گردان! و مقصود حاجب دو صورت شیری بود که روبروی هم بر مسند مأمون نقش کرده بودند. حضرت به غضب درآمده و به آن دو صورت صدا زدند: بگیرید این فاجر را! و این مرد فاجر را طعمه خود قرار دهید و از او عین و اثری باقی نگذارید! آن دو شیر برجستند و آن مرد را پاره کرده طعمه خود قرار دادند و استخوانهای او را خرد کرده و جویدند و او را خوردند و خون او را لیسیدند و مردم تماشا میکردند و همه در تحیر و حیرت فرو رفته بودند و پس از آن خدمت حضرت ایستادند و عرض کردند: ای ولی خدا در روی زمین! آیا امر می کنی که با مأمون نیز این عمل را انجام دهیم؟ مأمون از استماع این سخن غش کرد و حضرت فرمودند: بایستید! و آنها بحال خود برگشتند.
ابن شهرآشوب در کتاب «مناقب» در ضمن حالات حضرت موسی بن جعفر (ع) روایت کرده است که هارون الرشید مردی را طلب کرد که امر امامت آن حضرت را باطل سازد و آنحضرت را در مجلس خجالت دهد. برای این منظور مرد ساحری را حاضر کردند، چون سفره گستردند بر روی نان عملی انجام داد که هر وقت خادم آنحضرت اراده می کرد گرده نانی را برگیرد آن نان از دستش می پرید، و هارون الرشید از این منظره در نهایت خنده و سرور درآمد. در این حال حضرت بی درنگ سر خود را بطرف نقش شیری که در پرده کشیده شده بود بلند کرده و فرمودند: «یا أسد الله خذ عدو الله؛ ای شیر خدا! دشمن خدا را بگیر»، ناگهان آنصورت مانند یک حیوان درنده قوی پنجه ای جستن کرد و آن مرد ساحر را دریده و طعمه خود ساخت. هارون و ندیمانش همگی بیهوش شده و به روی زمین افتادند و از شدت ترس عقلها از سرهایشان پرید. و چون پس از زمانی بهوش آمدند هارون به حضرت گفت: به حقی که من بر تو دارم از تو میخواهم که به این صورت شیر امر کنی که این مرد را برگرداند. حضرت فرمود: اگر عصای موسی ریسمانها و عصاهائی را که از جادوگران فرعون بلعیده بود بازگردانید این صورت هم آن مرد بلعیده شده را برخواهد گردانید.
📚منـابـع
سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی
1- صفحه 229-228
عیوناخبارالرضا باب چهلم
مناقبابنشهرآشوب
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان