هدایت شده از تبلیغات موقت👇
❤️🎥 دعوت زیبا و جالب مجری از رهبر عزیزمان جهت آغاز سخنرانی، حضرت آقا غافلگیر شدن کلی خندیدن ☺️👇👇👇
🌍 #انتشار_حداکثری_با_شما
🌐 به عصــــای موســــی بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1738014900Ccbb48c7afe
🔴اگر انتقاد میکنی، به فکر اصلاح هم باش
فردی چندین سال شاگرد نقاش بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت.روزی استاد به او گفت: تو دیگر استاد شدهای و من چیزی ندارم که به تو بیاموزم. شاگرد فکری به سرش رسید. یک نقاشی فوقالعاده کشید و آن را در میدان شهر قرار داد. مقداری رنگ و قلمی نیز کنار آن گذاشت و از رهگذران خواهش کرد اگر جایی ایرادی میبینند یک علامت × بزنند.
غروب که برگشت دید تمامی تابلو علامت خورده است. بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد. استاد به او گفت: آیا میتوانی عین همان نقاشی را برایم بکشی؟شاگرد نیز چنان کرد و استاد آن نقاشی را در همان میدان قرار داد و رنگ و قلم را نیز کنار آن گذاشت.
اما متنی که در کنار تابلو قرار داد این بود: «اگر جایی از نقاشی ایراد دارد با این رنگ و قلم اصلاح بفرمایید.» وقتی غروب برگشتند، دیدند تابلو دستنخورده مانده است. استاد به شاگرد گفت: همه انسانها قدرت انتقاد دارند، ولی جرئت اصلاح نه.
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مکالمهی قابل تأمل امیر المومنین در قبرستان با یکی از مردگان!
🎙استاد مسعود #عالی
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
انتهای شب
نگرانی هایت را به خدا بسپار
آسوده بخواب خدا بیدار است
شبتون بخیر
و سرشار از آرامش آسمونی
#شبتون مهدوی❤️
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔴انتقام دختر بی حجاب از پسر بسیجی!!!
ی خانم بعد ازکلی آرایش و پوشش نامناسب راهی خیابونای شهرشد. همینطوری که داشت می رفت وسط متلک های جوونا یه صدایی توجهش را جلب کرد:"خواهرم بخاطر خدا حجابت رو رعایت کن" نگاه کرد،دید یه جوون ریشوئه ازهمونا که متنفر بود ازشون با یه پیراهن روی شلوار به دوستش گفت باید حال اینو بگیرم😡تصمیم گرفت مسیرش و به سمت اون آقا کج کنه ویه چیزی بگه دلش خنک شه وقتی مقابل پسر رسید یهو چشماشو...
ادامه این داستان در ↯↯
http://eitaa.com/joinchat/4033871893C0cb7888cc3
سلام حضرت آرامش ، مهدی جان
هر کجای زندگی را که نگاه می کنم ، هر صفحه ی عمرم را که ورق می زنم ، هر گوشه ی دلم را که سرک می کشم ...
جای معطر شما خالیست .
انگار همیشه ، میان تمام دلخوشی ها ، بغضی مدام گلوی شادی هایم را می فشرده است ...
انگار ، نبودنتان هرگز نمی گذارد که این دم ، نوش شود .
بیایید و مثل عطر بهارنارنج ، کام جان ها را مصفا کنید ...
#امام_زمان
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔴 داستان آموزنده
«شیبانی» میگوید: امام صادق علیه السلام را دیدم که بیل به دست داشت و مشغول کار بود و عرق از پشت وی میریخت. عرض کردم: به من اجازه دهید تا این کار را من انجام دهم، امّا ایشان فرمود:
من دوست دارم مرد در طلب معیشت به گرمای آفتاب اذیت شود.
.
همچنین «فضل بن ابی قرّه» میگوید: امام را بیل به دست در حال کار دیدم و عرض کردم:
بگذارید من یا غلامان این کار را انجام دهند. ایشان در پاسخ به من فرمود:
نه، رهایم کنید، میخواهم خدای متعال مرا در حالیکه با دست خود کار کنم و مال حلال را با اذیت نفس خویش تهیه می نمایم، ببیند.
(وسايل الشيعه-جلد۱۲صفحه۲۳و۲۴).
هرگاه پیامبر اکرم از شخصی خوشش می آمد از شغل او می پرسید اگر میگفتند او شغلی ندارند میفرمود از چشم من افتاد وقتی از آن حضرت علت آن را میپرسیدند می فرمود مومن اگر دارای شغل نباشد با دین فروشی زندگی خودش را اداره میکند.
📚 بحارالانوار جلد ۱۰۳ صفحه ۹
#امام_زمان
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
📚 داستان سگ و بيابان گرد...
داستانی دیدم در بوستان سعدی كه به شعر در آورده است؛ خلاصه اش را عرض ميكنم. می گفت: یک نفر بیابانی و چادر نشین در بیابان، به یک سگ وحشي برخورد کرد. آن سگ، پای این بنده خدا را گاز گرفت. خیلی ناراحت شد و سگ را زد و فرار کرد.
بعد به خانه آمد و خیلی ناراحتي و گریه ميكرد. دختری داشت؛ آمد و گفت: «بابا! همه اش تقصیر خودت است آن سگ که پاي تو را دندان گرفت، تو هم می خواستی پایش را دندان بگیری. پایش را دندان نگرفتی، حالا هم همین طور ناراحتي و گریه ميکني». پدرش گفت: «بابا! اگر دنیا را هم به من بدهند، دندانم را به پای سگ آلوده نمی کنم.»( بوستان سعدي،باب چهارم، در تواضع)
در مسائل اجتماعی هم همین طور است؛ اگر كسي در صحبت کردن به شما تعدی کرد، شما این خلاف را تكرار نکن و عفت و نجابت خودت را حفظ کن. احکام شرع را در وجود خودت پياده كن. او که کار بدی کرده، خودت میگویی که كار بدی کرده؛ شما دیگر این کار بد را تکرار نکن. ملائکه جواب او را می دهند.
آيت الله ناصری
#امام_زمان
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔴 گرهگشا باشیم
امام حسن مجتبی علیهالسلام در مسجد معتکف بودند که مردی نزد ایشان آمد و گفت:
«ای فرزند رسول خدا! من مقروضم و میخواهند به خاطر بدهیام مرا حبس کنند.»
امام حسن علیه السلام فرمودند:
«در حال حاضر مالی در اختیار ندارم که قرض تو را بپردازم.»
آن شخص گفت:
«پس وساطت کنید تا به من مهلت دهند.»
امام حسن برخاستند تا همراه بدهکار بروند.
((ابن مهران)) که آنجا حضور داشت به ایشان گفت:
«ای فرزند رسول خدا ! آیا اعتکاف را فراموش کردید؟»
امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند:
«فراموش نکردهام، ولی جدّم رسول خدا فرمودند:
کسی که در راه برآوردن حاجت برادر مسلمانش بکوشد، چنان است که نُه هزار سال خدا را عبادت کرده باشد. عبادت کسی که روزها را روزه گرفته و شبها را به شب زندهداری و عبادت مشغول باشد.»
📚من لایحضره الفقیه، جلد۲، صفحه ۱۸۹
📚وسائل الشیعه، جلد ۱۰، صفحه ۵۵۰
#کریم_آل_طه
#امام_زمان
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
6.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 اتفاق تکان دهنده برای مردی که در حمام زنانه کار می کرد
🔻شیخ مهدی دانشمند و توبه ای تکان دهنده
#کوتاه_شنیدنی
#امام_زمان
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان