eitaa logo
کانال زوج خوشبخت و تربیت فرزند❤
3.6هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
6 فایل
سلام به کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند خوش آمدید. مطالب کانال صرفا جهت اطلاع واستفاده شما عزیزان می باشد. تبلیغ کسب و کار کانال و گروه ----------------------------------------------------- آیدی مدیر @hosyn405
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س. 🐎سَــلامٌ عَلی قَــلبِ الزِینَبِ الصَّبــور 🌴 🐎 🌴قسمت به او شود و خونش را بر زمین بریزد: _✨مردم ! خداوند تعالى که خود دنیاست ، آن را خانه و زوال قرار داده است . این خانه این است که حال دل بستگان به خویش را مى کند. کسى است که فریب او را بخورد و بخت برگشته کسى است که در دام هاى او بیفتد.مردم ! دنیا شما را نفریبد، هر که به دنیا کند، دنیا زیر پایش امیدش را خالى مى کند و هر که طمع به دنیا ببندد، دنیا ناکامش مى سازد. من اکنون شما را در کارى هم پیمان مى بینم که باعث برانگیختن شده. خداى کریم از شما روى گردادنده و عذاب خویش را بر شما حلال کرده. مردم ! خداى ما خدایى است و شما بد هستید. به محمد پیامبر ایمان و طاعتش را گردن نهادید و سپس به فرزندان او آوردید و کمر به عترت او بستید.... اکنون این است که بر شما مسلط شده و حضور خدا را در دلهایتان به غیبت کشانده . پس بر شما و مقصد و مقصود شما..... ما از آن خداییم و به سوى او باز مى گردیم اما پیش روى ما قومى است که از پس ایمان ، به رسیده است. و قومى که ستم است هماره از ساحل لطف و رحمت خدا دور باد... امید نه،... که آرزو دارى این امت برگشته از امام ، این قبیله پشت کرده به رائد، این قوم روبرتافته از قائد با این کلام تکان دهنده و سخنان هشیارکننده ، ناگهان ، آب رفته را به جوى بازگرداند و شکسته را ترمیم کند. اما ، فقط صداى است که سم بر زمین مى کوبند و بى تابى سوارانشان را براى هجوم تشدید مى کنند. دوست دارى از بردارى و صداى ضجه سنگ و خاك و کلوخ را به آنها بشنوانى و بفهمانى که از سنگ و خاك و کلوخ کمترند آنها که چشم بر تابش آفتاب حقیقت مى بندند. دوست دارى پرده از بردارى و ملائک را نشانشان دهى که چگونه صف در صف ، گرداگرد امام حلقه زده اند و اشک چشمهایشان شبنم آسا بر گلبرگ بالهایشان نشسته و گریه هایشان خاك پاى امام را تر کرده است. 🕊فرشتگانى که ضجه مى زنند: اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء(1) و امام با تکیه بر دستهاى خدا، در گوششان زمزمه مى کند:...
🌴بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س. 🐎سَــلامٌ عَلی قَــلبِ الزِینَبِ الصَّبــور 🌴 🐎 🌴قسمت در گوششان زمزمه مى کند: _✨انى اعلم ما لاتعلمون .(2) دوست دارى به انگشت اشاره ات ، پرده از عالم بردارى و لشکر اجنه را نشان این سپاه دشمن دهى و تقاضاى تضرع آمیز امدادشان را به دشمن بفهمانى.... و بفهمانى که ☝️ کافیست تا میان سرها و بدنهایشان فاصله اندازد و زمین کربلا را از سرهایشا ن سیاه کند... اما امام با اشاره مژگانش آنها را به آرامش مى خواند و اشتیاق دیدارش با رسول االله را به رخشان مى کشد. دوست دارى... ولى هیچ کدام از این کارها را که دوست دارى ، انجام نمى دهى . فقط چشم از شکاف خیمه به امام مى دوزى و رد نگاه او را دنبال مى کنى . امام ، نگاهش را بر چهره عبور مى دهد و باز اراده سخن گفتن مى کند و تو با خود مى اندیشى که مگر هنوز حرفى براى گفتن مانده است ؟ مگر هیچ رگى از غیرت و هشیارى در این قوم باقى است که بتوان بر آن تکیه کرد و احتمال تاثیر را بر آن بنا نهاد؟ مى دانى که حسین به منفى بودن این پاسخ واقف تر است اما او عمل مى کند و دلش براى راهیان جهنم هم . _✨مردم ! ببینید چه کسى پیش روى شما ایستاده است. سپس به مراجعه کنید و ببینید که آیا کشتن من و شکستن حریم من رواست ؟ آیا من فرزند زاده پیامبر شما نیستم ؟ و فرزند وصى او و پسرعم او و اولین ایمان آورنده به خدا تصدیق کننده رسول او و آنچه از جانب پروردگار آمده ؟ آیا حمزه سیدالشهداء عموى من نیست ؟ آیا جعفر طیار عموى من نیست ؟ آیا مادر من ، فاطمه دختر پیامبر شما نیست ؟ آیا جده ام خدیجه ، اولین زن اسلام آورده نیست ؟ آیا پیامبر درباره من و برادرم نفرموده که ما سید جوانان اهل بهشتیم؟ آیا انکار مى کنید که پیامبر جد من است ؟ فاطمه مادر من است ؟ على پدر من است و...؟ ، راه گلویت را سد مى کند، اشک در چشمهایت حلقه مى زند و قلبت گر مى گیرد. مى خواهى از همان شکاف خیمه فریاد بزنى: _برادر! همین افتخارات ما ماست . اگر تو فرزند على نبودى ، اگر جد تو پیامبر نبود که سران این قوم با تو دشمنى نمى کردند و چنین لشکرى به جنگ با تو نمى فرستادند! عداوت اینها به برمى گردد، به بدر، به حنین . اینها کینه خندقى است . بغض اینها، بغض خیبرى است. مساله اینها، مساله پیامبر و على است . برادرم ! همین فرداست که سر مقدس تو را پیش روى یزید بگذارند و یزید مست و لایعقل زمزمه کند: _لعبت هاشم بالملک فلا خبر جاء و لا وحى نزل و از بنیان ، منکر خدا و وحى و پیامبر شود. اینها پیامبرى را حکومت و پادشاهى مى بینند و درپى جبران آن سالها از دست رفته اند. برادرم ! عزیزدلم ! اینها اکنون را درو مى کنند. اینها فرزندان همانهایند که پدرمان على را خانه نشین کردند. تو به على افتخار، چه مى کنى ؟ آرى برادر! جرم ما همین افتخارات ماست. مى خواهى فریاد بزنى و این حرفها را به گوش برادرت برسانى . اما بغضت را فرو مى خورى و دم برنمى آورى . دوست دارى ماجراى جمل(3) را براى برادرت مرور کنى. جمل مگر همین دیروز نبود؟ طلحه و زبیر(4) از سر کینه با عدالت على ، عایشه را سوار بر شتر، علم کردند و به جنگ با ولایت کشاندند! عایشه ابتدا وقتى فهمید که نام شتر، عسگر است ، تردید کرد و به یاد این کلام پیامبر افتاد که : _مبادا بر شترى نام سوار شوى و به جنگ روى. اما و لباس و زینت همان شتر را عوض کردند.... ادامه دارد...... کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
✨﷽✨ 🌼"ناراحتی خود را در لحظه بیان کنید!" ✍بسيار می‌بينیم كه زن و شوهرها وقتی از هم دلخور يا رنجيده می‌شوند، آن را در لحظه بيان نمی‌كنند و بعداً فيلسوفانه همسرشان را مورد انتقاد و نصيحت قرار می‌دهند، انگار می‌خواهند به او درس ياد بدهند! اگر در مترو يا اتوبوس شلوغ كسی پايتان را لگد كند و دردتان بگيرد كدام يک از اين دو راه را مؤثر می‌دانيد و انجام می‌دهيد؟! 1⃣ با لحنی مسلط بر خود به او می‌گوييد ببين شما بايد توی اتوبوس و مترو مواظب باشيد كه پای كسی را لگد نكنيد! 2⃣ از درد واكنش نشان می‌دهيد و خود او می‌فهمد كه پايتان را لگد كرده و در نتيجه پايش را بر می‌دارد يا جابجا می‌كند. ✅ مسلماً روش دوم تأثيرگذار است و سريعتر و بهتر به نتيجه می‌رسد. وقتی رفتار همسرتان ناراحتتان می‌كند، به جای پند و اندرز دادن‌های فيلسوفانه‌ی روز بعد، همان موقع ناراحت شدنتان را احساس و ابراز كنيد، در غير اين صورت او هيچ وقت متوجه تأثير رفتارش بر شما نخواهد شد و خواسته‌ی شما همچنان برآورده نشده باقی خواهد ماند. ‌┅┄ ※♥️👫♥️※┄┅ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
آقای عزیز! اگه میخوای زندگیتو نابود کنی همسرت رو تنها بذار 😊 ❣یکی از سریع‌ترین و قطعی‌ترین راههای نابود کردن زندگی مشترک‌تان این است که همسرتان را تنها بگذارید...! 👈 یعنی ساعت‌های زیادی را مشغول کارتان هستید و اوقات فراغت خود را هم با دوستان‌تان می‌گذرانید. ❣وقتی هم که به خانه برمی‌گردید، ارتباط با کیفیتی با همسر و فرزندان برقرار نمی‌کنید و غرق تماشای فوتبال یا اخبار می‌شوید. 👈 روزهای آخر هفته نیز از بهم ریختگی خانه شاکی هستید و باز هم ترجیح می‌دهید سر قرار با دوستان‌تان حاضر شوید. ❣یکی از ناخوشایندترین تجربیات برای یک زن، این است که با وجود شوهر داشتن، از لحاظ روحی و عاطفی احساس تنهایی کند. 👈 درست است که او هم دوستان یا کار خودش را دارد، مسئولیت بچه‌ها با اوست و ...، اما هیچکدام اینها جای رابطه با همسرش را نمی‌گیرند. ❣او دوست دارد با شما وقت صرف کند؛ با مردی که دوستش دارد. وقتی همسرتان را نادیده می‌گیرید و او را تنها رها می‌کنید، قلب او را آزرده می‌کنید. 🔸 برای بیشتر خانم‌ها، بزرگ‌ترین ترس، نادیده گرفته شدن و محرومیت عاطفی است. ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
⁉️کودکان چگونه می‌شوند؟ 🔰وقتی والدین، خواسته یا ناخواسته، بر کودکانی که چیزی را خراب می کنند، جیغ می زنند، کودکان یاد میگیرند که «جیغ» بزنند. ❗️وقتی کودکان به این نتیجه می‌رسند که با جیغ‌زدن به خواست هایشان دست می یابند، این کار را ادامه می دهند. 🔰وقتی والدین چیزی را به زور از دست کودک می گیرند، کودک «زورگیری» را یاد میگیرد. ❗️برخی‌ از والدین به کودک بی اشتها می‌گویند: «اگر غذا نخوری، آن را به فلانی می دهیم!»، این‌گونه، کودک «خسیس بودن» را می آموزد. 🔰وقتی والدین، برای آرامش کوتاه مدت خودشان، به کودکان وعده‌هایی می دهند، کودک «دروغ گویی» را می آموزد. ❗️وقتی والدین، برای آرامش کودکِ آسیب دیده، دیوار یا اسباب بازی را با سیلی می‌پزنند و می‌گویند: «اینو زدمش، دیگر گریه نکن»، کودک «انتقام‌گیری» را می آموزد. ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
❤️اگر كودك در خانواده ايی بزرگ شود كه از ابتدا ببيند مادر و پدر به روی هم می زنند: ♥️اگر و را در نگاه و كلام مادر نسبت به پدر ببيند؛ 💚اگر گرمای را بر دستان پدر بچشد؛ 💙اگر ببيند با شوق و محبت ، خود را صدا می زند و پدر با شوق و محبت ،جواب می دهد؛ 💝روحش از همان طفوليت ،درست تغذيه می شود و در زندگی آينده ی خود نيز موفق خواهد بود. ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
کانال زوج خوشبخت و تربیت فرزند❤
🌴بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س. 🐎سَــلامٌ عَلی قَــلبِ الزِینَبِ الصَّبــور 🌴 #رمان_واقعی_مفهومی_
🌴بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س. 🐎سَــلامٌ عَلی قَــلبِ الزِینَبِ الصَّبــور 🌴 🐎 🌴قسمت زینت همان شتر را عوض کردند...و عایشه را بر آن نشاندند. و ، دعوى جنگ با کرد بهانه چه بود؟ خونخواهى عثمان! و خودشان بهتر از هر کس مى دانستند که این تا کجا مضحک است. مروان حکم ، سعید عاص را به همراهى در جنگ دعوت کرد. سعید عاص پرسید: _همراهان تو کیانند؟ گفت : _طلحه و زبیر عوام و عایشه و سعد و عبدالرحمن و محمد بن طلحه و عبدالرحمن اسید و عبداالله حکیم و... سعید عاص گفت : _چه بازى غریبى ! اینها که همه خود، دستشان به خون عثمان آلوده است! مروان حکم ، سکوت کرد و از او گذشت. ام سلمه(5) با اتکاء به آنچه از پیامبر شنیده بود اعلام کرد: _بدانید هر که به جنگ با على رود، کافر است و عصیانگر بر دین خدا. اما فریاد او در ازدحام جمعیت گم شد.... نامه نوشت📝 به که از خدا بترس و حریم پیامبر را نگاه دار. عایشه پاسخ داد: _تو هم لابد شریک قتل عثمانى که با من مخالفت مى کنى. امیرمؤمنان ، ناخواسته پا به این عرصه گذاشت و با هفتصد سوار به ((ذى قار)) فرود آمد. و عایشه وقتى این را شنید، نامه نوشت به حفصه(6) که: _على به ذى قار فرود آمده است ، نه راه پس دارد، نه راه پیش... حفصه با دریافت این پیام ، مطریان و مغنیان را جمع کرد و دستور داد که این مضمون را به درآورند و با دف و تنبک بنوازند و بخوانند تا مگر على بدین واسطه خفیف و شود. تو خبر را که شنیدى ، احساس کردى که دیگر جاى درنگ نیست.... از خانه بیرون شدى و با رویى پوشیده و ناشناس به خانه حفصه درآمدى. خانه شلوغ بود.... مغنیان مى نواختند، کودکان کف مى زدند و زنان دم مى گرفتند: ماالخبر ماالخبر على فى سقر کالفرس الاشقر ان تقدم عقر ان و تاءخر نحر. راه را شکافتى تا به مقابل حفصه رسیدى که در بالاى مجلس نشسته بود... وقتى درست مقابل او قرار گرفتى ، چهره ات را گشودى ، غضبناك نگاهش کردى ، دندانهایت را به هم ساییدى و گفتى : _✨راست گفت رسول خدا که(البغض یتورات)، کینه موروثى است. اى ! که اکنون با دختر ابوبکر شده اى براى کشتن پدر من . پیش از این نیز با همدست شده بودید براى کشتن پیامبر. اما خدا پیامبرش را از خاندان شما آگاه و کفایت کرد. با پدرانتان در پیامبر ماندید و اکنون کمر به قتل وصى و برادر او بسته اید. شرم کنید. همین آیه قرآنى براى رسوایى همیشه تان بس نیست ؟ "وان تظاهرا علیه فان االله هو مولیه و جبریل و صالح المؤ منین و الملائکۀ بعد ذلک ظهیر.(7) دوست دارى به برادرت یادآورى کنى که این آتش در زیر خاکستر خفته است. اینها اگر مى کردند، پیامبر را از میان برمى داشتند. نتوانستند، سر از در آورند، خورشید را به بند کشیدند و در شهر ، پادشاهى کردند و بعد بر نشستند و بعد، سر از (8) درآوردند، به لباس اشعرى درآمدند و دست آخر، شمشیر را به دست دادند. و کدام آخر؟ معاویه از همه گذشتگان پلیدتر مکارتر بود. نیش معاویه بود که را به جان برادرمان حسن ریخت. دوست دارى فریاد بزنى : _✨برادرم ! تو که اینها را مى دانى چرا اتصالت را به خدا و پیامبر علم مى کنى ؟ اما فریاد نمى زنى ،.... ادامه دارد
🌴بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س. 🐎سَــلامٌ عَلی قَــلبِ الزِینَبِ الصَّبــور 🌴 🐎 🌴قسمت اما نمى زنى ، هم نمى کنى . فقط مثل باران بهارى اشک مى ریزى و تلاش مى کنى که آتش دل را به آبدیده خاموش کنى.... چه ، مى دانى که او بهتر از تو این قوم را مى شناسد و این گذشته را ملموس تر از تو مى داند. اما به کوفه نگاه مى کند، به شام . که تو را و کاروانت را به نام در شهر مى گردانند. مى خواهد در میان این قاتلان کسى نباشد که بگوید ما گمان کردیم با دشمن خارجى روبروییم . با مخالفان اسلام مى جنگیم . مى خواهد که در قیامت کسى نباشد که ادعا کند ما مقتول خویش را نشناختیم و هویت سپاه مقابل را در نیافتیم. در مقابل این اعتراف که امام از اینها خشم و لعنت و غضب ابدى را تحویلشان مى دهد. همه آنها که صداى امام را مى شنوند، با فریاد یا زمزمه زیرلب یا هیاهو و بلوا اعلام مى کنند که: _به خدا اینچنین است.انکار نمى کنیم! مى دانیم که فرزند پیامبرى! مى دانیم که پدرت على است!قابل انکار نیست! و بعد برادرت جمله اى مى گوید که همان یک جمله تو را مى زند و را به بلند مى کند. _✨فبم تستحلون دمى ؟ پس کشتن مرا روا مى شمرید؟ پس چرا خون مرا مباح مى دانید؟ این جمله ، جگرت را به آتش مى کشد. بیان هستى ات را مى لرزاند. انگار مظلومیت تمامى مظلومان عالم با همین یک جمله بر سرت هوار مى شود. این ناخنهاى توست که بر صورت خراش مى اندازد... و این اشک توست که با خون گونه ات آمیخته مى شود... و این صداى ضجه توست که به آسمان برمى خیزد.... امام رو بر مى گرداند. به و مى گوید: ✨_زینب را دریابید. دلت مى خواهد که طاقت بیاورى ، صبورى کنى و حتى به حسین دلدارى بدهى. بچه ها چشمشان به توست ؛ تو اگر آرام باشى ، آرامش مى گیرند و اگر تو بى تابى کنى ، طاقت از کف مى دهند. سجاد که در خیمه تیمار تو خفته است ، را در آینه دنبال مى کند. پس تو باید آنچنان با آرامش و طمانینه باشى ، انگار که همه چیز منطبق بر روال معهود پیش مى رود. و مگر نه چنین است ؟ مگر تو از بدو ورود به این جهان ، خودت را نمى کردى ؟ پس باید قطره قطره آب شوى و سکوت کنى . جرعه جرعه خون دل بخورى و دم برنیاورى. همچنان که از صبح چنین کرده اى . حسین از صبح با تک تک هر صحابى ، به شهادت رسیده است ، با قطره قطره خون هر شهید، به زمین نشسته است و تو هر بار به او تسلى بخشیده اى . هر بار قلبش را گرم کرده اى و اشک از دیدگان دلش سترده اى. هر بار که از میدان باز آمده است ، افزایش موهاى سپید سر و رویش را شماره کرده اى ، به همان تعداد، در خود شکسته اى ، اما خم به ابرو نیاورى.... خواهر اگر تعداد موهاى سپید برادرش را نداند که خواهر نیست. خواهر اگر عمق چروکهاى پیشانى برادرش را نشناسد که خواهر نیست . تازه اینها مربوط به است . اینها را چشم هر خواهرى مى تواند در سیماى برادرش ببیند. 💫زینب.... یعنى شناساى بندهاى دل حسین ، یعنى زیستن در دهلیزهاى قلب حسین ، عبور کردن از رگهاى حسین و تپیدن با نبض حسین . زینب یعنى حسین در آینه تاءنیث . زینب یعنى چشیدن خارپاى حسین با چشم . زینب یعنى کشیدن بار پشت حسین ، بر دل. وقتى از سر جنازه آمد،... ادامه دارد
🌴بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س. 🐎سَــلامٌ عَلی قَــلبِ الزِینَبِ الصَّبــور 🌴 🐎 🌴قسمت وقتى از سر جنازه آمد،... وقتى که که محاسنش به خون حبیب ، خضاب شد، وقتى که رمق پاهایش را در پاى پیکر ریخت ، وقتى که از کنار سجاده خونین برخاست ، وقتى که جگرش با دیدن زخمهاى شرحه شرحه شد، وقتى که و با سلام وداع ، چشمان او را به اشک نشاندند، وقتى که به آخرین نگاهش دل حسین را به آتش کشید، وقتى که خون و عاشقانه به هم آمیخت و پیش پاى حسین ریخت ، وقتى که ، در واپسین لحظات عروج ، سراسر وجودش را به رایحه حضور حسین ، معطر کرد، وقتى که... در تمام این اوقات و لحظات ، بود که به او مى داد... و تو بود که وجودش را مى سترد. هر بار که از میدان مى آمد، تو از نگاهش بر مى داشتى و بر دلت مى گذاشتى. حسین با هر بار آمدن و رفتن ، تعزیتهایش را به مى ریخت و التیام از نگاه تو مى گرفت . این بود که هر بار، سنگین مى آمد اما سبکبال باز مى گشت . خسته و شکسته مى آمد، اما برقرار و استوار باز مى گشت.... اکنون نیز دلت مى خواهد که طاقت بیاورى ، صبورى کنى و حتى به حسین دلدارى بدهى . همچنانکه از صبح تاکنون که آفتاب از نیمه آسمان گذشته است چنین کرده اى . ✨اما اکنون ماجرا متفاوت است.✨ اکنون این دل شرحه شرحه توست که بر دوش به سوى خیمه ها پیش مى آید. اکنون این میوه جان توست که لگدمال شده در زیر سم ستوران به تو باز پس داده مى شود. براى تو تنها یک برادر زاده نیست... امیدها و آرمانهاى توست . تجلى دوست داشتنهاى توست... على اکبر پیامبر دوباره توست. نشانى از پدر توست . نمادى از مادر توست . على اکبر براى تو التیام شهادت محسن است . شهید نیامده. غنچه پیش از شکفتن پرپر شده. ، شهادت در دیدرس تو بود.... تو ساله بودى که فریاد را از میان در و دیوار شنیدى که _✨محسنم را کشتند و به سویش دویدى.... شهادت محسن بر دلت زخمى شد. شهادت برادر در پیش چشمهاى چهار ساله خواهر. و تا على اکبر نیامد، این زخم التیام نپذیرفت. اکنون این مرهم زخم توست که به خون آغشته شده است... اکنون این زخم کهنه توست که سر باز کرده است. دوست داشتى حسین را دمادم در آغوش بگیرى و بوى حسین را با شامه تمامى رگهایت استشمام کنى . اما تو بزرگ بودى و حسین بزرگتر و شرم همیشه مانع مى شد مگر که بهانه اى پیش مى آمد؛ سفرى، فراق چند روزه اى، تسلاى مصیبتى و... تو همیشه به نگاه اکتفا مى کردى و با چشمهایت بر سر و روى حسین بوسه مى زدى. وقتى على اکبر آمد، میوه بهانه چیده شد و همه موانع برچیده. حسین کوچکت همیشه در آغوش تو بود و تو مى توانستى تمامى احساسات حسین طلبانه ات را نثار او مى کنى. از آن پس ، هرگاه دلت براى تنگ مى شد، بوسه بر گونه هاى مى زدى. از آن پس... على اکبر بود و در دامان مهر تو. على اکبر بود و دستهاى نوازش تو، على اکبر بود و نگاهاى پرستش تو و... حسین بود و ادراك عاطفه تو. و اکنون نیز حسین بهتر از هر کس این رابطه را مى فهمد و عمق تعزیت تو را درك مى کند. دلت مى خواهد که طاقت بیاورى ، صبورى کنى و حتى به حسین دلدارى بدهى.... اما چگونه ؟... ادامه دارد....
🏷سرد و بی روح نباشین بد نیست گاهأ شما شروع کننده رابطه جنسی باشین. 🏷خوبه که گاهی با روشن کردن یه شمع معطر وپخش موسیقی آرام فضای دلنشینی برای یه رابطه بیاد موندنی ایجاد کنین 🏷 لباس قرمز شما رو جذاب تر میکنه. 🏷وقت خواب حتما حتما لباس خواب نازک بپوشین 🏷در هنگام شب کرم و ماسک صورت هم بمونه برای فرصتای دیگه ، وسواس رو کنار بذارین، بدترین کار اینه که منتظرش بذارین 🏷توی رابطتون دستور ندین و مراقب نباشین آزادی عمل ،لذت رو بالا میبره 🏷یا لاک نزن یا درست بزن و یا تمیز پاک کن 🏷لباسای رنگ و رو رفته شل و وارفته رو بندازین دور 🏷 گاهی لباسای مهمونیتو یا کفش 20سانتیتو بپوشو به استقبالش برو . 🏷از خودتون تعریف کنین با هم که تو آینه نگاه میکنین ژست بگیرو بگو چه اندامی یا چقد خوشگلم 🏷عاشق اندامتون باشین هیچ وقت پیشش از چاقی ولاغری گله نکنین 🏷اگه بچه دارین بد نیست برای داشتن لحظات فانتزی و بی دغدغه اونا رو ساعاتی به شخصی مطمئن بسپارید 🟩مواردی که باعث روابط اجتماعی بهتری خواهد شد . ♦️البته مطلق نیست وشاید با بعضی از فرهنگ ها سازگاری نداشته باشد ♦️ 1 . اگر کسی به خانه‌ی شما آمد و چیزی آورد، در حد معمول تشکر کنید. سپس آنرا از دید او خارج کنید. ( گذاشتن آن در دید نوعی بی ارزش قلمداد کردن آن است ) 2 .اگر به منزل کسی برای غذا رفتید، به طور معمول تعریف و تشکر کنید و از زیاده‌روی در تعریف و تشکر پرهیز نمایید. 3. برای افراد سالمند و چاق، لباس هدیه نبرید. 4. تا حد ممکن از دادن پول به عنوان هدیه، خودداری کنید. مگرآن که، ذات آن هدیه، بر اساس پول باشد .مانند؛ پاتختی عروسی. 5 به دیگران چه در جمع و چه خصوصی، موارد بیماری یا مشکلات جسمانی آنها را گوشزد نکنید. مثلاً :فلانی تو که چربی خون داری، چرا این خوراکی را می‌خوری، یا مگر نمی‌دانی این خوراکی برای تو خوب نیست. 6. سرزده و بدون هماهنگی قبلی ،به خانه دیگران ،حتی نزدیک‌ترین افراد خودداری کنید، بحث بر سر آمادگی برای پذیرایی نیست. بلکه ممکن است در حالت ناخوشایند روحی یا جسمی باشند. 7. موبایل ،همه جا با افراد است، هنگام تماس با دیگران از او نپرسید؛ کجایی؟ مگر به همین منظور، تماس گرفته باشید. 8. اگر فردی حتی از اعضاء درجه یک خانواده، گوشی موبایل را جهت مشاهده یک مورد ،به شما داد، از برگ زدن صفحات موبایل او جداً خودداری فرمایید. 9. حریم شخصی دیگران را حتی اعضاء درجه یک خانواده؛ مثل همسر، خواهر و برادر و.... حتی کوچک‌تر، مثل فرزند را به شدت حفظ کنید و تحت هیچ شرایطی به خود اجازه شکستن آنرا ندهید، کمد شخصی، موبایل، جیب لباس، بسته بودن درب اتاق و... همه حریم شخصی و خصوصی افراد هستند که نباید ،شکسته شوند. 10.اگر فردی با شما درد دل کرد، از گفتن بدبختی بیشتر خود و دیگران، برای تسکین وی هرگز استفاده نکنید. او را نصیحت نکنید. راهکار برای او تعیین نکنید. مشکلات او را بی ارزش یا کم اهمیت جلوه ندهید. فقط و فقط به حرفهایش گوش داده و با او همدردی نمایید. 11. چنانچه شخصی از اعضاء خانواده خودش نزد شما شکایت و درددل کرد، با او در گفتن ایرادات آن شخص شریک نشوید و کنجکاوی بیشتر نکنید. هرگونه تأیید یا تکذیب شما، بعد از رفع ناراحتی طرف مقابل، به عنوان یک رنجش یا حتی کینه در دلش خواهد ماند. 12. از دیگران سوالاتی مانند دلیل ازدواج نکردن، بچه دار نشدن، نخریدن اسباب خانه، موتر و... نکنید. 13. همه‌ی انسان‌ها دوست دارند به شرایط بهتری در کار و زندگی برسند، نیازی نیست ما از آنها دلایل عدم تعویض وسایل، موتر، خانه، موقعیت شغلی و... را بپرسیم. 14. هرگز افراد دیگر را پیام رسان جملات ناراحتی و دلخوری از دیگران نکنید. مثلاً از فرزند یا خواهر یا برادر یا دوست و... نخواهید به دیگر افراد آشنا اعتراض یا ناراحتی شما را برسانند. 15. در جمع، از صحبت کردن طولانی با تلفن، خودداری فرمایید. 16. چنانچه قصد برگزاری مهمانی با حضور چند خانواده را دارید، حتماً هنگام دعوت کردن، سایر افراد را معرفی کنید. 17. هرگز و هرگز ،دو فرد یا خانواده را که در قهر و دعوا و بحث و جدل به سر می‌برند. را برای آشتی دادن، به طور سرزده و بدون هماهنگی قبلی، وارد یک محیط نکنید. 18. قیمت هدیه و کادو رو هیچوقت سوال نکنید. 19. اگر هنگام صحبت با فردی، آن فرد از پاسخ دادن به سوال شما طفره رفت، یا خواهان تعویض گفتگو شد، اصرار بر رسیدن به جواب یا ادامه گفتگو نکنید 20. از گفتن خاطرات گذشته که بار منفی دارند، مثل یادآوری لکنت زبان یا شب ادراری یا خرابکاری و... فرد در کودکی او، شدیداً پرهیز نمایید. ۲۱- اگرپدربزرگی مشغول شوخی وسرگرم بانوه اش بود مرتب به اوگوش زدنکنید که ان حرف راخوب نیست به نوه ات بزنی . و در پایان بدانیم که "حریم شخصی"هیچ فردی را نشکنیم و به این مورد خصوصی احترام بگذاریم.
ونتیجه این که ما باید برای مرهم نهادن بر زخم های بشریت، همدردی و همدلی، تلاش و کوشش نماییم و اگر نوش نیستیم، نیش نباشیم ♥️🍃🍃♥️💫 🍀 ♥️ اگه از چیزی ناراحت شدید، همون وقت شروع به دعوا نکنید. چون هرچی بگید، همسرتون باز هم همون حسی رو داره که در موقع انجام اون کار ناراحت کننده داشته و باعث شده اون رفتار رو از خودش بروز بده و شما ناراحت بشین!! باید بهش فرصت بدید تا فضاش عوض بشه تا بتونه یه جور دیگه به ماجرا نگاه کنه .. بنابراین باید نسبت به موضوع حساسش نکنید و صبر کنید بعداً که هردوتون آرومتر شدید، تو خوبی و خوشی مطرحش کنید ...! نباید مرد رو به این حدی رسوند که نتونه خودش رو کنترل کنه!! چون ممکنه یه کارهایی بکنه یا حرفهایی بزنه که دیگه حرمتها شکسته بشه و نشه جمعش کرد ...!! خوش رفتاری : مرد بد رفتار به درد زندگی بازن لطیف نمی خورد، خوش رفتاری مرد باعث ایجاد امید در دل زن برای زندگی خوب می شود. گشاده دستی سنجیده: مرد خسیس ، زن را پیر می کند ، درکنارش مرد ولخرج نیز باعث بدبختی خواهد شد ، مردی خوبست که افراط و تفریط نکند و در تأمین نیاز زن بکوشد و مدام در فکر پس انداز و بسه نمی خواهی و. . . نباشد چرا که زن امیدش بعد از خدا به مردش است. ♥️🍃🍃♥️💫 🍀 ♥️ هیچ بحث، جدل، جنگ و دعوایی پیروز ندارد. و هیچ صلح و دوستی ای، بازنده. روابط دوستانه، روابط خانوادگی، روابط همکاری را با اختلاف نظر های جزیی به جنگ و جدل تبدیل نکنید. به زودی زمان سپری می شود و تنها چیزی که می ماند افسوس ها و ای کاش هاست. سعی کنیم اطرافیانمان را آن طور که هستند بپذیریم و اگر قراراست آنها را وادار به تغییرات دلخواه خودمان بکنیم بهتر است که نخست خودمان را تغییر بدهیم و کمی از حساسیت هایمان را کم کنیم. شیرین همشیه با کمی اغماض و چشم پوشی شیرین می شود نه با جستجو برای پیدا کردن مقصر برای تمام اتفاق ها... زندگی را خوب زندگی کنید... ♥️ 🍀 ♥️🍃🍃♥️💫 🎀سیاست های زنانه🎀👠 🔵آنچه مردان می بینند برایشان بسیار مهم است و در آنها کشش یا دافعه ایجاد می کند در حالیکه خانم ها با مغز خود عشق می ورزند مردان از طریق آنچه می بینند مجذوب می شوند. بسیار مهم است که خود را برای همسر خود سرحال و جذاب نگه دارید. 🔵 بعد از ازدواج شما یک مسئولیت مهم داریدکه نباید با خود خواهی از زیر آن شانه خالی کنید. باید خود را کنید، باید از نظر بدنی متناسب باشید از پوست و موی خود مراقبت کنید و از نظر روحی فردی باشید. همه این کارها نه تنها به دوام زندگی زناشویی شما کمک می کند بلکه سبب اعتماد به نفس بالای شما می شود. فکر نکنید چون دیگر زن و شوهر هستید و چندین سال از زندگی مشترکتان می گذرد، باید نسبت به وضع ظاهرتان بی خیال شوید! چرا که در روایات اسلامی هم نسبت به این که هر کدام از زن و شوهر خودش را برای همسرش آراسته کند، تاکیدات و سفارشات بسیار فراوانی وجود دارد. پس بهتر است که دست از شوریدگی و نا مرتب بودن بردارید، موهایتان را ژولیده و درهم رها نکنید، به خودتان برسید!  همسرتان مطمئنا شما را همان گونه که هستید دوست دارد، با این حال چرا سعی نمی کنید خود را به بهترین شکل نشان دهید؟ به این ترتیب به او نشان می دهید که حضور او و تاثیری که بر او می گذارید برایتان مهم است. کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍😋 دستور زیر برای ۴ نفر مناسب هست. مرحله اول خیس کردن لپه‌ به مدت حداقل سه ساعت هست. برای هر نفر حدود ۱/۵ قاشق غذاخوری رو داخل آب خیس کنید. دو عدد پیاز رو ریز کنید، داخل روغن سرخ کنید و بعد از اینکه طلایی شد، حدود ۳۵۰ گرم گوشت چرخ‌کرده رو به همراه ادویه‌های زیر اضافه کنید: پودر پاپریکا: ۱ قاشق چای‌خوری (سرپُر) پودر سیر: ۱ قاشق چای‌خوری (سرپُر) نمک و فلفل‌سیاه با حرارت زیاد سرخ کنید تا رنگ گوشت تغییر کنه. بعد از ۵ دقیقه وسط قابلمه رو مثل من خالی کنید و لپه‌هارو همون وسط به کمک کمی روغن، ۳ دقیقه سرخ کنید و بعد با گوشت مخلوط کنید. ۳ یا ۴ عدد گوجه رو پوره یا رنده کنید، و دوباره با همون تکنیک قبلی، وسط قابلمه با کمی روغن ۳ دقیقه سرخ کنید و دوباره با گوشت مخلوط کنید. حرارت رو کم کنید تا یک ساعت بپزه (اگه نیاز بود یک فنجون آب هم اضافه کنید). تو این مدت کته رو بار بزارید و ۴-۵ عدد کدو رو به طورت نواری مثل من بُرش بدید. اونهارو سرخ کنید و داخل خورشت قرار بدید، ۵ قاشق غذاخوری آبغوره بزنید و اجازه بدید تا نیم ساعت دیگه روی حرارت کم بپزه. بعد از نیم ساعت سِرو کنید 🥮••🍹•» ☕️🧁 «•🍹••🥮 کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍😋 اول تیکه های مرغو تو روغن سرخ کنید بعد کنار بزارید و تو همون ماهیتابه پیاز رنده شده رو تفت بدید ادویه هارو اضافه کنید و بعد هم اسفناج خرد شده من برای چهار نفر نیم کیلو اسفناج استفاده کردم بعد که اسفناج تفت خورد مرغو اضافه میکنیم بعد هم آلوی خیس شده از هر آلویی میتونید استفاده کنید به ازای هر نفر سه تا آلو کافیه بعد هم چند قاشق گردوی پودر شده و مقداری زعفرون و بعد هم چهار لیوان آب جوش و اجازه بدید با حرارت ملایم بپزه بعد از نیم ساعت سه قاشق رب انار اضافه کنید و بزارید نیم ساعت دیگه بپزه و جا بیوفته 🥮••🍹•» ☕️🧁 «•🍹••🥮 کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍😋 مرغ چرخ شده ۵۰۰گرم نمک وادویه به میزان لازم سبزی معطرخشک یک قاشق غذاخوری برنج نیم پز یک لیوان لپه نیم پزشده نصف لیوان پیازرنده شده یک عدد موادسس پیازیک عدد رب گوجه یک قاشق غذاخوری نمک وادویه به میزان لازم سبزی معطریک قاشق مرباخوری الوبخارابه میزان لازم آب به میزان لازم نکته: آب پیازروحتمابگیرین ازسبزی معطرخشک یاتازه میتونیداستفاده کنین من ازمرزه خشک استفاده کردم درب قابلمه روموقع پخت حتمانیم لابزارید موقع حالت دادن داخل دست به صورت ضربه ایی چندبارانجام بدین تا کاملا فیکس بشه 🥮••🍹•» ☕️🧁 «•🍹••🥮 کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
✅فواید و نوازش فرزندان مادر،نصف ی تنه ی روانی کودک و پدر نصفه دیگر تنه روانی کودک است هرگاه، به هر دلیلی،همسرتان را در حضور فرزندتان تخریب میکنید بدگویی میکنید، درد دل میکنید، مقابل فرزندتان به او پرخاش می کنید. به او نسبتهای ناشایست میدهید، نیمی از تنه روانی فرزندتان را از بین میبرید و آسیب مستقیم و غیر قابل ترمیم به فرزندتان میزنید. 1) بوسیدن فرزند پرخاشگری او را کاهش می دهد. 2)بوسیدن فرزند انرژی های اضافی او را تخلیه می کند. 3)بوسیدن فرزند باعث می شود رابطه عاطفی و روانی بین فرزند و والدین تقویت شود. 4)بوسیدن فرزند باعث می شود که کودک در کنار والدین احساس امنیت بیشتری بکند. 5)بوسیدن فرزند اشتهای روانی و غذایی او را افزایش می دهد. 6)بوسیدن فرزند یک نوع تن آرامی را برای او فراهم می کند. 👌 هنگام بوسیدن فرزند می توان سفارش های لازم تربیتی و آموزشی را به او گوشزد کرد کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
☝️☝️☝️☝️☝️☝️ ‍ ♦️دلایل دوستی با موجود خیالی 🔴دوست خیالی کودک شما می تواند کسی باشد که: 💠💠به حرف های کودک گوش می دهد و او را تایید می کند. 💠💠همبازی او می شود. 💠💠می تواند کارهایی انجام دهد که کودک قادر به انجام آن ها نیست. 💠💠به طور خاص تنها متعلق به کودک است. 💠💠قضاوت نمی کند و کودک را مقصر اشتباهات نمی داند. 💠💠دوستان خیالی به کودک امکان ساخت دنیایی را می دهند که در آن می توانند همه چیز داشته باشند. در واقع دوستان خیالی باعث لذت بردن بیشتر کودک از داستان ها و بازی ها می گردند. هیچ دلیلی وجود ندارد که کودکانی که دوستان خیالی دارند فاقد مهارت های اجتماعی و یا مشکلات عاطفی هستند. حتی برخی تحقیقات نشان می دهند این کودکان بیشتر اجتماعی و کمتر خجالتی می شوند. کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
چطور فرزندمان را شاد تربیت كنیم؟ با او حرف بزنید اصلا فكر نكنید بچه‌ها ذهن‌شان كاملا خالی است و دغدغه‌ای ندارند. كودكان ممكن است دغدغه سرماخوردگی عروسك‌شان، ترس از تركیدن بادكنك‌، خراب شدن كفش جدید تا نگرانی از مرگ مادر بزرگ را با خود یدك بكشند اما چیزی نگویند. بنابراین در طول روز، حتما سعی كنید با آنها وارد صحبت شوید. به حرف‌های‌شان گوش بدهید و آنها را از دغدغه‌های بزرگ و كوچك‌شان رها كنید. کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
تنبیه راه خلاصی از رفتار منفی کودک نیست. برای ازبین‌بردن رفتارهای مشکل‌دار در بچه‌ها تنبیه درواقع وقت تلف‌کردن است. تنبیه روشی برای مجازات کودکی است که مرتکب خطا شده است. تنبیه اغلب حاصل احساس سرخوردگی وناامیدی والدین است و برای کودک حامل این پیام است که «من بد هستم.» تنبیه معمولا نشان دهنده این است که والدین عاجزانه در تلاش برای تسلط بر موقعیت هستند و درصددند به کودک ثابت کنند که «من مسئول هستم چه تو بپسندی چه نپسندی». بنابراین این گونه والدین اغلب کودکان خود را تنبیه می‌کنند. هنگامی که کودکان می‌پرسند که چرا اجازه ندارند کاری را انجام دهند اغلب به آن‌ها پاسخ داده می‌شود: «چون من گفتم!» این چنین رفتاری اغلب این پیام را به کودک انتقال می‌دهد که نظر او به هیچ وجه اهمیتی ندارد و او قادر به تصمیم گیری برای خود نیست. کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
اگر اهل هستيد، آيا ميدانيد چرا تنبيه ميكنيد؟ تنبيه ميكنم چون: - عصباني ميشوم و دست خودم نيست. اين نوع والدين از فرزندانشان به عنوان كيسه بوكس استفاده ميكنند. آنها از همسر خود، مشكلات زندگي خود، بي خوابي و خستگي، مشكلات مالي ، اضطراب يا افسردگي در رنجند و با تنبيه فرزندشان به ارامش موقتي و بعد احساس گناه و پشيماني ميرسند. اما فردا روز از نو روزي از نو! اگر جزو‌ این دسته والدین هستید باید ریشه های مشکلات زندگی خود را پیدا و حل کنید قبل از اینکه آسیب جدی و غیر قابل جبران به فرزندتان بزنید. تنبيه ميكنم چون: - بچه بايد تنبيه بشه وگرنه لوس ميشه، مگه ما با تنبيه بزرگ شديم چي شد؟ اين افراد در كودكي به دليل تنبيهات بسيار اسيب خورده اند و كودك را يك موجود ناتوان ميبينند كه بايد زير فشار محكم شوند. توانایی همدلي در اين افراد به دليل سختگيري والدين شكل نگرفته و نمیتوانند خود را جای کودکشان بگذارند و احساسات او را درک کنند. این افراد با تمرین میتوانند همدلی را بیاموزند. کافی است از خود سوال کنند اگر من جای فرزندم بودم الان چه احساسی داشتم و از پدر و مادرم چه میخواستم؟ ✅ اگر تنبيه كنم مطمئنم زمان تنبيه عصباني نيستم، به فرزندم كار خوب را اموخته ام، مطمئنم در حد توان اوست، مطمئنم روش تنبيهي اسيب زننده نيست و منصفانه است، از داد فرياد تحقير تهديد ناسزا و برخورد فيزيكي يا ايجاد ترس و وحشت استفاده نميكنم، زمان تنبيه محكم و ارام و صبور مهربانم و حرمت و شخصيت فرزندم را از بين نميبرم: اين افراد هدفشان اموزش و پرورش فرزندشان است. به كودك به عنوان يك انسان احترام ميگذارند و برايش حرمت قايلند. تمايلي ندارند با خرد كردن فرزندشان او را مجبور كنند مطابق ميل آنها رفتار كند يا از آنها اطاعت كند. كودك و توانايي هاي او را ميشناسند، توانايي درك احساسات فرد متقابل و همدلي را دارند. فكر ميكنيد جزو كدام دسته اييد؟ و دوست داريد جزو كدام دسته باشيد؟ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
  ‌ 💕💕 🚫ما به اشتباه تصور مي كنيم كه: كودك و نوجواني كه تكاليفش را خوب انجام مي دهد ، نمره هاي خوبي مي گيرد ، موسيقي را خوب مي نوازد ، زبان خارجي را در حد تسلط مي داند و خلاصه ، قهرمان قهرمانان است ، بهترين فرزند است و تربيتش كامل و بي نقص . غافل از اين كه ، آيا اين كودكان ، در زندگي و آرامش درون هم موفق اند؟؟؟؟؟ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
درد‌دل‌اعضا خیانت بزرگ https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae توی خانواده‌ی فقیر بزرگ‌شدم. پدرم گارگر بود.‌ فقر باعث نشده بود تا از هم دور باشیم.‌ با همون غذای فقیرانه ای که داشتیم شب دور هم میخندیدیم.‌ تا یه روز که یکی از پولدارترین پسر های روستامون اومد خواستگاریم. خیلی خوشحال شوم. با خودم گفتم من هم زندگی پولداری رو به خودم میبینم. ولی شب خواستگاری فقط خودش اومد و پدرش. مادرو خواهراش نیومده بودن. بابا خیلی مظلوم بود گفت عیب نداره ولی برادرام ناراحت بودن. توی خونمون طوری نبود که دختر مثل دخترای دیگه خودش حرف بزنه. بگه میخوام یا نه. نه جرات میکردم بگم نه. نه این اجازه رو بهم میدادن. بابام باهاشون حرف زد و همشون تصمیم گرفتن که من زش بشم.‌ به ظاهر نشون نمیدادم ولی خوشحال بودم مراسم بله برون و شیرینی خورون هم مادر و خواهراش نیومدن. چون تک پسر بود جای تعجب داشت. بالاخره روز عقد شدن و من برای اولین بار مادر و خواهراش رو دیدم. فقط برای نرفتن آبروشون اومده بودن. برعکس حرف پدرشوهرم که هر بار میگفت کار داشتن نیومدن اونا منو نمیخواستن. هیچ کدوم بهم نگاه نمیکردن. اما شوهرم خیلی دوستم داشت. زمان ما با زن ها برخورد خوبی نداشتن. اصلا زن رو آدم حساب نمیکردن.‌ ولی شوهرم خیلی مهربون بود. با همه فرق داشت. اون زمان هیچ کس نظر زنو نمی پرسیدن ولی شوهرم همیشه می پرسید. زندگیمون خیلی خوب بود. تمام کم و کسری هام جبران شد. شش ماه زندگی عالی و بدون غصه. طبقه‌ی بالای خونه‌ی پدرشوهرم میشستیم. انقدر منو دوست داشت که بی من غذا نمیخورد. یه روز یه مهمونی دعوتمون کردن.از پایین شنیدم‌ مادرشوهرم گفت حق نداری زنتو بیاری. شوهرمم گفت زنم نیاد منم نمیام. مادرش شروع کرد به جیغ جیغ که تو زنت رو به من ترجیح میدی. شوهرمم اومد بالا. از پایین هنوز صدای جیغ‌جیغ میاومد. دیگه مادرش حرف نمیزد و خواهراش جیغ میکشیدن. ترسیده بودم ولی شوهرم بهم آرامش میداد. یه دفعه در اتاق به ضرب باز شد. خواهر شوهرم گفت مادرشون مرده. اول فکر کردم‌دروغ میگه وقتی رفتیم‌پایین متوجه شدیم از شدت ناراحتی اینکه شوهرم منو میخواست سکته کرده و مرده بعد ختم خواهراش پاشونو کردن تو یه کفش که باید زنتو طلاق بدی. شوهرم گفت شرایط خونه‌شون خرابِه پس بهتره برم‌خونه‌ی بابام. دو هفته خونه‌ی بابام بودم که بهم خبر دادن تمام حق و حقوقمو داده و طلاقم‌ داده. اصلا باورم نمیشد.‌ ما زندگی خوبی داشتیم توی روستا وقتی یکی رو طلاق بدن خیلی بده.‌ خیلی دوست داشتم‌ برم‌شوهرم رو بببنم. ببینم چرا طلاقم‌داده.‌چون ما هیچ مشکلی نداشتیم.‌اما بهم این اجازه رو نمیدادن.‌ یه روز خاله‌م اومد خونمون. دید من خیلی بی قرارم گفت بشین برات تعریف کنم. گفت شوهرت قبل تو یکی رو دوست داشته مادرش باهاش مخالف بوده گفته حق نداری اونو بگیری. پدرش برای اینکه نجاتش بده میاد خاستگاری تو مادرش بازم مخالفت میکنه. ولی بهش اهمیت نمیدن. حالا که مادرش مرده و خانواده‌ش گیر دادن که تو رو طلاق بده طلاقت داده رفته همونو که اول دوستش داشته گرفته. حرف های خاله بیشتر حالم رو خراب کرد.‌ توی اون شش ماه ما هیچ مشکلی نداشتیم‌ حتی یک بار هم با ناراحتی باهام حرف نزد.‌ افسرده گوشه‌ی خونه مونده بودم. خواهر کوچیکم عروس خاله‌م شده بود.‌ اونم کنار خاله‌م نشسته بود و به حال من گریه میکرد. بعد از تموم شدن عده‌م خاله‌م اومد خونمون.‌گفت اومده خاستگاری من برای پسر بزرگش.‌ شرایط ازدواج نداشتم ولی برای اینکه خودمو نجات بدم قبول کردم. و عقد پسرخاله‌م شدم همش حواسم پیش شوهر سابقم بود. اما پسرخاله‌مم برام کم‌نمیذاشت. همونجور مهربون بود و دوستم داشت. شش سال باهاش زندگی کردم و خدا یه پسر بهمون داده بود. پسرم۵ سالش بود و زندگیمون خیلی اروم بود.‌ تا‌ اینکه متوجه شدم خواهرم با شوهرش که برادر شوهر منم بود به اختلاف خوردن. اختلافشون بالا گرفت و مجبور به طلاق شدن. تو خونمون نشسته بودم یه دفعه برادرام زدن در خونه رو شکستن اومدن تو خونه‌. گفتن آبجی کوچیکه رو طلاق دادن تو هم باید طلاق بگیری گفتم من بچه دارم زندگیمو دوست دارم طلاق نمیخوام.‌اما مثل همیشه حرف من براشون مهم نبود. به زور منو بردن خونه‌ی بابام برای اینکه از دستشون فرار کنم و برم پیش بچه‌م رفتم رو پشت بوم تا پشت بوم به پشت بوم برگردم‌ خونه‌م. ولی فهمیدن و دنبالم کردن. از بالا پریدم پایین که دستشون بهم نرسه ولی پام‌شکست و افتادم زیر دستشون. با پای شکسته تو خونه‌ی بابام بودم که خبر اوردن طلاقت رو گرفتیم. زندگی برام‌سخت و سخت تر میشد.‌ اینبار فرق داشت‌ پاره‌ی جگرم پیشم نبود.‌ بچه‌م رو نمیذاشتن ببینم. از همه بدتر که هر دو بار بی دلیل طلاقم دادن.‌ نزدیک یک سال گذشته بود و من بچه‌م رو ندیده بودم. حالم خیلی خراب بود.‌اجازه‌هم نمیدادن از خونه برم‌بیرون. گذشت تا یه روز یکی از اهالی روستامون