eitaa logo
ذُوالّفَقارِ سِیِّد عَلًی💔
160 دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
72 فایل
ایݩجـاسربازۍدر رڪاب‌آقاروٺمریݧ مےڪݩیم✌🏻 پاٺوق‌عاشقـٰاۍ‌حاج قاسمッ شرایط تب♥ https://eitaa.com/joinchat/1755906139C60435d31ee ッرفیق ب گوشیمდ https://eitaa.com/joinchat/1748828251C89d6ed222b انتقادات وپیشنهادات: https://harfeto.timefriend.net/16081016251053
مشاهده در ایتا
دانلود
« کَم گِریه کَردم برات حَلالم کُن...💔 »
شد شد نشد میرم لب مرز به زائرات نگا میکنم :)🙂 ♥️
3.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیدنش خالی از لطف نیست...طعنه *افسر ارشد اطلاعات سپاه* (محمد سریال گاندو) به جاسوس انگلیسی و خراب کردن نام بریتانیای کبیر🤓😏😄
نماز‌یکی‌از‌همون‌لحظه‌های‌دلنشینه آخ‌که‌چه‌آرامشی‌داره..(:♥️ گاهی‌با‌خودم‌فکر‌می‌کنم‌اینا‌که‌نماز‌نمی‌خونن‌ زندگےچه‌مفهومی‌براشون‌داره؟! زندگے‌‌بدون‌عبادت‌خیلےخالے‌و‌بی‌معنیه!!
: همیشه میگفت:نباید به نزدیک بشیم باید برای خودمون بذاریم اگر بگیم فلان کارکه به گناه نزدیکه ولۍحروم نیست رو انجام بدیم تا گناه نداریم
3.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹شهید اینانلو و وداع با دخترش حلما خانوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوستان کپی از رمانمون حرام و پیگرد الهی داره راضی نیستم کپی کنید ♥️✨ مرسی که با من همراه هستین اگه میخواید برای کانالتون رمان بنویسم میتونید تشریف بیارید پی وی من @Morady_s18 من شرایط رو بهتون میگم 💗🔗 دوستتون دارم مرسی از حمایتاتون واقعا ممنونم 😃✨
ذُوالّفَقارِ سِیِّد عَلًی💔
♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️ ♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨ ♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️ ♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨ ♥️✨♥️✨♥️✨♥️ ♥️✨♥️✨♥️
♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️ ♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨ ♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️ ♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨ ♥️✨♥️✨♥️✨♥️ ♥️✨♥️✨♥️✨ ♥️✨♥️✨♥️ ♥️✨♥️✨ ♥️✨♥️ ♥️✨ ♥️ رمان 💖 داوود رفتم سر میزم نشستم رسول : بچه ها آقامحمد جلسه فوری گذاشته برای تیم گاندو همه : اومدیم رفتم سر میز مشخص شده خودم نشستم آقای عبدی : خب بچه ها تو این مدت چیکار کردید آقا محمد اسم من رو گفت منم شروع کردم من : آقا ما تونستیم از این تصادف محسن کلاهی که زیر دست ساعد عامر کار میکنه رو دستگیر کنیم آقا محمد اشاره کرد به فرشید که ادامه رو اون بگه فرشید : از اعترافات محسن کلاهی تونستیم به سادیا عامر و ساعد عامر برسیم که اون ها هم زیردست ابراهیم شریف کار میکنن آقا محمد : سادیا عامر تونسته از طریق دوستی با مادر من به خونه من دست پیدا کنه و یه جی پی اس به موتور سیکلت من وصل کرد اون با عوض کردن اسم خودش از سادیا با اکرم با مادر من دوست شد و خودشو کارمند یه خیریه جا زد سعید : ما میخوایم چند روز دیکه به خونه ساعد و سادیا عامر حمله کنیم ظاهرا سادیا میتونه خیلی به ما کمک کنه رسول : چون دختر سادیا به نام سارا گروگان شریف هستش و ما میتونیم از طریق سادیا به سارا و بعد از اون به شریف دست پیدا کنیم ادامه امروز . . .