برگردنگاهکن
پارت336
همان طور که با غصه به نادیا نگاه میکردم گفتم:
–مامان بزرگ میگفت سالای خیلی قبل این جا یه مستاجر زندگی میکرده.
نادیا به طرفم برگشت.
–واقعا؟! این جا که به درد زندگی نمیخوره. اصلا آشپزخونه نداره.
اشارهای به پلهها کردم.
–اجاق گازش رو گذاشته بوده سر پلهها.
–پس اتاق خواب چی؟
شانهای بالا انداختم.
–چه میدونم؟
نادیا از روی صندلی پایین پرید و پچ پچ کرد.
–مامان داره میاد پایین.
فوری دستمال را از دستش گرفتم و بالای صندلی پریدم و شروع به پاک کردن شیشه ها کردم و گفتم:
–توام خودت رو مشغول کن.
نادیا فوری "تی" را برداشت و شروع به کار کرد.
مادر از در وارد شد، دوری در اتاق زد و ایستاد و نگاهش را در اتاق چرخاند.
–چه خوب شده. برای زندگی هم خوبهها! ولی فعلا این جا رو ول کنید بیاید بالا. شب مهمون داریم، بالا هم کلی تمیز کاری لازم داره.
با لبخند از صندلی پایین آمدم.
–چشم، من خودم همهی کارا رو انجام میدم.
نادیا دستهی تی را رها کرد.
–یعنی شما با اومدن مهمونا مشکلی ندارید؟!
مادر به طرف در پا کج کرد.
–حالا که هلما رو گرفتن نه، فقط یه شرط دارم که اگر تلما و علی قبول کنن من دیگه مشکلی ندارم.
با خنده به طرفش رفتم.
–شما با اصل داستان موافق باشید هر شرطی باشه من قبول می کنم.
مادر برگشت و نگاهم کرد.
–مطمئنی میتونی؟
از این حرفش قلبم ریخت.
–مگه شرطتون چیه؟!
به طرف در راه افتاد.
–شب در حضور همه می گم.
نگاه سوالیام را به صورت مادر دادم.
–آخه دیگه چه شرطی؟!
مادر فوری به طرف پلهها رفت و جوابم را نداد.
نادیا دستم را گرفت.
–بیا بریم، فکر نکنم چیز مهمی باشه، نگران نباش. تو برو بالا من آب و دون این مرغ و جوجهها رو بدم میام.
کنارش ایستادم.
–می مونم با هم بریم.
نادیا یک تخم مرغ از کارتن بزرگی که به عنوان خانه به کمک محمد امین برای مرغ ها درست کرده بودند درآورد و رو به من گفت:
–ببین بازم تخم گذاشته، بعد لب هایش آویزان شدند.
–امروز قرار بود این رو بدمش به ساره.
تخم مرغ را از دستش گرفتم.
–قسمتش نبوده، می ذارمش تو یخچال، خودت فردا واسه صبحونه بخورش.
لیلافتحیپور
11.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شکرگزاری
❣️با همه وجودت بخوان
💫 امروز تولد دوباره من است.
💫 از افکار و اندیشه های گذشته ام رها و آزادم و با شادی بسیار به روز جدید خوشامد می گویم...
❤خدایا شکرت❤
✔️ ناشکری ممنوع!
❣️«شکر نعمت، نعمتت افزون کند.
کفر،نعمت از کفت بیرون کند .»
💜 بعضا فکر میکنیم که ناشکری کردن فقط این هست که کفر بگوییم یا غر بزنیم ، نه !
اگر به داشته هایمان توجه نکنیم و استفاده ی درست از داشته هایمان نکنیم این یک ناشکری بزرگی محسوب میشود .
💜 ناشکری فقط کلامی نیست ، در عمل هم باید دقت کنیم ،یعنی نعمتی را که داریم درست استفاده کنیم ،به آن توجه کنیم ،رسیدگی کنیم .
💜 حال این نعمت هر چیزی باشد ،مادی یا معنوی....
#شکرگزاری | #چرا_شکرگزاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 به رسم ادب روزمان را با سلام
بر سرور و سالار شهیدان
آقا اباعبدالله شروع میکنیم...
اَلسلامُ علی الحُــسین
و علی علی بن الحُسین
وَ عــــلی اُولاد الـحـسین
و عَـــلی اصحاب الحسین
✍امام باقر علیه السلام فرمودند:
شیعیان ما را به زیارت امام حسین علیه السلام امر کنید ، چرا که زیارتش روزی را افزون میکند و عمر را طولانی میگرداند و بلاها و بدیها را
دور می کند.
#اللهم ارزقنا کربلا
صبحپنجشنبه..
یهجنبوجوشزیباییتوکربلاهست،
همهحرمروآمادهمیکنن
میگنصاحباینخونهمهمونداره
میگنمهمونشکیه؟!
میگنامشبمادرشمیادکربلا...
#یادگاریازپنجشنبههایکربلا
#اللهم ارزقنا کربلا
#خـــدایا_امام_مـن_کجـاست
#برسان_بحق_دُخت_فاطمة_الزهــرا
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
7.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قرار همیشگی مان، جهت تعجیل در ظهور دعای فرج را بخوانیم.
‹🕊 قرار_مهدوی
‹🕊عجل علی ظهور
1_1861354433.mp3
8.21M
بیحضورت هر چه کردم، زندگی زیبا نشد!
اللّهم عجل لولیک الفرج 💔
صوت قرائت #دعای_عهد
قرار صبحگاهی منتظران ثابت قدم ظهور
#خـــدایا_امام_مـن_کجـاست
#برسان_بحق_دُخت_فاطمة_الزهــرا
https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2