eitaa logo
ذریه طیبه
703 دنبال‌کننده
455 عکس
156 ویدیو
7 فایل
🚩 بسم الله الرحمن الرحیم 🚩 @e_zorieh_tayebeh
مشاهده در ایتا
دانلود
ذریه طیبه
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 🍃 استاد شهید مطهری 🍃 🍁 یک زن دهاتى بچه‌اش را بیشتر دوست دارد از یک زن ش
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 🍃 استاد شهید مطهری 🍃 🍁 براى یک دختر دهاتى و براى یک پسر دهاتى - یعنى کسى که در یک نظام عفیف زندگى مى‌کند - [ازدواج جایگاه ویژه اى دارد.] آرزوى نهایى یک پسر ازدواج است و آرزوى نهایى یک دختر هم عروسى و به خانه بخت رفتن است. 🍁 در وقتى که نظام یک نظام مختلط می‌شود [این طور نیست.] در آن وقت براى اینکه محدودیت بود و این غریزه در خانواده اشباع می‌شد همسر براى یک پسر خیلى عزیز بود؛ او بود که وى را به سعادت مى رساند. این بود که می‌گفتند «شب زفاف کم از تخت پادشاهى نیست». براى یک دختر هم این واقعآ بخت بود؛ چه حسابى بود! خاطره‌اش تا آخر عمر باقى می‌ماند. 🍁 حالا ازدواج برایش شده زندان، براى اینکه قبل از ازدواج یک آزادى مطلق دارد، با ده نفر [ارتباط دارد. از او مى پرسند] زن گرفته‌اى یا نه؟ می‌گوید زندانبان هنوز براى خودم نگرفته‌ام. شوهر کرده‌اى یا نه؟ مى‌گوید براى خودم زندانبان نگرفته‌ام. صبر مى‌کند تا سى سالگى و چهل سالگى؛ باید او را وادار به ازدواج کرد. 📚 مقدمه‌اى بر اقتصاد تطبيقى - جلد اول
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 💔 چرا خوشبختانه؟! 💔 ☀️ حضرت آیت الله خامنه‌ای ☀️ 🍇 [حضرت آقا] رو می‌کنند به خواهرم: خیلی خوب، شما چه خانم؟ شما ازدواج نکردید؟ 🍇 خواهرم [خواهر شهید] آدم خوش‌صحبتی است و برعکس من اصلاً خجالتی نیست. اما باز هم فکر نمی‌کردم در این جمع، چنین حرفی را به شوخی یا جدی بزند؛ آن هم در موضوعی که خود ما و به‌خصوص مادر، برایش غصه می‌خوریم. خواهرم در جواب حاج‌آقا خامنه‌ای می‌گوید: نه، خوشبختانه! 🍇 بعضی لبخند می‌زنند و صدای خنده‌ی چند نفر دیگر هم شنیده می‌شود، اما جواب حاج‌آقا، لبخندها و خنده‌ها را روی لب‌ها خشک می‌کند. 🍇 - خوشبختانه چرا؟ و بعد، پدرانه نصیحت می‌کنند: نه‌خیر، اشتباه نکنید، حتماً ازدواج کنید. ازدواج نعمت الهی‌ست – این را بدانید – یکی از نعمت‌هایی است که خدای متعال به انسان‌ها می‌دهد. هم باید نعمت را گرفت، هم باید آن را قدر دانست، هم باید آن را حفظ کرد، و هم بایستی آن چیزهایی را که خدای متعال به عنوان حکمت ازدواج قرار داده، آن‌ها را تأمین کرد؛ یکی عبارت است از اینکه زن و شوهر در کانون خانواده، یک محیط مهربانی و محبتی را به وجود بیاورند، محیط انس، محیط راحت و آرامش. انسان در زندگی معمولی روزمره، دچار فراز و نشیب است، دچار گرفتاری است، یک ساحل امنی انسان نیاز دارد، آن خانواده است. این را اول تأمین کنند، بعد هم فرزند. فرزندآوری، که امروز کشور ما هم به افزایش جمعیت احتیاج دارد، و هر چه که بیشتر فرزند بیاورید، ان شاء الله خدا راضی‌تر خواهد بود. 🍇 خواهرم با صدای آرام می‌گوید: چشم، بله حتماً. اول از شوخی‌اش ناراحت شدم، اما الان خوشحال شدم که باعث شد حاج‌آقا این صحبت‌ها و نصیحت‌های زیبا را بگویند. در این سی‌وچند سال که از فوت پدرمان گذشته، کمتر کسی این‌طور دلسوزانه و مهربان نصیحتمان کرده بود. جالب است که حاج‌آقا حتی به مسیحی‌ها هم سفارش کردند فرزند بیشتری بیاوریم. در نسل قبلی، کمتر خانواده‌ی ارمنی پیدا می‌شد که حداقل چهار، پنج فرزند نداشته باشد؛ اما حالا ماها، عموماً کمتر از سه بچه داریم. 📚 (بخشی از روایت حضور آیت الله خامنه‌ای در منزل شهید ژرژ کشیش هاروطون - 18/ 10/ 1393 )
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 🔦 رفاه‌طلبی کمال نیست 🔦 🍃 استاد قرائتی 🍃 🍇 قرآن یک آیه دارد، می‌گوید: «عَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً» (بقره/ 216)، تو ناراحت هستی، ولی خیر در آن هست. ... آقا بچّه آوردن بهتر است، یا بچّه نیاوردن؟ زن بگوید که چون بچّه آوردن درد زایمان دارد، نه، بچّه نیاوریم بهتر است. درد زایمان یک دردی موقّت است، یک شب، دو شب، چند ساعتی است، اما مادر شدن یک صفت و یک کمال برای انسان است، 🍇 بله، یک وقت خدا بچّه نمی‌دهد ... . خدا در قرآن دارد، می‌گوید: «به هر کس بخواهیم دختر می‌دهم، به هر کس بخواهیم پسر می‌دهیم، به هر کس، به افرادی هم بچّه نمی‌دهیم.» (شوری/ 49 و 50) هستند افرادی که آدم‌های خیلی خوبی هم هستند، ولی بچّه‌دار نمی‌شوند. آنجا که اراده‌ی خداست، ما تسلیم هستیم، 🍇 اما آنجایی که اراده‌ی ما هست، مادر بودن ارزش است، درد زایمان هم سخت است، در انتخاب نباید بگوییم چون آن آسان است، پس مادر نشویم بهتر است، هر آسانی خوب نیست. روایت داریم به پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم وقتی چند تا کار را پیشنهاد می‌کردند، می‌فرمود: «کدام‌ها سخت‌تر است، هر کدام سخت است، آن را به من بدهید.» 🍇 در جنگ خندق وقتی داشتند مسلمان‌ها دور مدینه خندق می‌کندند، به سنگ سفت که می‌رسیدند، می‌گفتند: «یا رسول الله این سنگ سفت است، ما نمی‌توانیم.» در سختی‌ها پیغمبر می‌آمد. فرق بین شاه و امام خمینی هزارها فرق است، یک فرقش این است که شاه خطر را که دید، در رفت و امام در خطر وارد ایران شد، رفاه‌طلبی کمال نیست. 📚 درس هایی از قرآن - ۸/ ۱۰ / ۱۴۰۱
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 🔍 این چه حکایتی است؟! 🔎 🍃 آخوند ملاعلی معصومی همدانی 🍃 ⚡️ آیت الله آخوند ... نقل فرمودند: شخصی به نام آقا سید ابوالحسن بود. او سؤالی داشت که می‌خواست جواب آن را از یکی از حضرات معصومین علیهم السلام بپرسد. او برای این منظور ختم می‌گرفت تا بتواند پس از پایان برنامه‌ی ختم خود، به حضور پنج تن آل عبا علیهم السلام مشرّف شده و سؤالش را بپرسد. نکته‌ی جالب توجه اینجاست که هر برنامه‌ی ختم او، مدت یک سال طول می‌کشید! ⚡️ او پس از یک سال که برنامه‌ی ختمش به پایان می‌رسد، به محضر مبارک حضرات معصومین علیهم السلام مشرّف می‌شود ولی آن سؤالی که یک سال ختم را برای خاطر آن گرفته بود، فراموش می‌کند که از آن حضرات بپرسد و هر چه هم که به فکرش فشار می‌آورد، باز هم آن سؤال یادش نمی‌آید. سپس او متعجب شده و در حیرت فرو رفته و با خود می‌گوید: «این چه حکایتی است؟! و چه رازی در این فراموشی بی‌موقع و غیر منتظره‌ی من وجود دارد؟!» وقتی پدرش آقا سید عیسی از ماجرای ختم‌های بی‌نتیجه‌ی پسرش آقا سید ابوالحسن مطلع می‌شود، به وی می‌گوید: ⚡️ «پسرم خیلی خودت را به زحمت نینداز! تو موفق به گفتگو با حضرات معصومین علیهم السلام و پرسیدن سؤال خود از آنان نخواهی شد! زیرا وقتی تو طفل خردسالی بودی، بیمار شدی. ما تو را نزد پزشکی بردیم و او برای تو دارویی تجویز کرد که آن دارو حاوی مقداری شراب بود! ما آن دارو را تهیه کرده و به تو خوراندیم و همان دارو، دل تو را از قابلیت گفتگو با حضرات معصومین علیهم السلام محروم و توفیق پرسیدن سؤال از آنان را از تو سلب کرده است» 📚 مجتهد عادل
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 🔑 حرام شفابخش نیست 🔑 🌷 شهید عبدالحسین کیانی 🌷 🎖 یکی از دختران مش عبدالحسین، وقتی تازه به دنیا آمده بود، بسیار لاغر و ضعیف بود. شیر نمی‌خورد و تا چندین ماه بعد از تولد، وزنش دو کیلو بیشتر نمی‌شد. مش عبدالحسین که خیلی دخترانش را دوست داشت، مرتب او را دکتر می‌برد ولی درمان نمی‌شد. بعضی از فامیل به مادرش می‌گفتند: «تو که چند دختر داری! این یکی رو ولش کن دیگه. زنده نمی‌مونه. بذار راحت بشه». وقتی این حرف به گوش مش عبدالحسین رسید، خیلی عصبانی شد و گفت: «تا جایی که توان دارم براش هزینه می‌کنم. دختر رحمت خداست». 🎖 شخصی گفته بود که اگر طحال پخته به او بدهید خوب می‌شود. یک روز طحال تهیه شد و به نوزاد دادند. طولی نکشید که مش عبدالحسین به خانه آمد. وقتی از این قضیه مطلع شد، با دست به سر خود زد و گفت: «کی گفته به دختر من طحال بدین؟ طحال حرامه ... چرا حرام به این دختر دادین؟» نوزاد را گرفت و کاری کرد که استفراغ کند. بعد گفت: «چطور ممکنه حرام شفابخش باشه؟!» او همچنان به مداوای دخترش ادامه داد تا این که کم‌کم روبه‌راه شد و به غذا خوردن افتاد و بحمد الله کاملاً خوب شد.
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 ✨ عوضش آن‌جا ✨ 🍃 شهید آیت الله قدّوسی 🍃 🎖 همسر شهید (دختر علامه طباطبایی): آقای قدوسی ... روز دوم یا سوم بعد از ازدواج بود که به من گفتند: بیا بنشین. نشستم. گفتند: تو خانم این خانه هستی و هیچ وظیفه‌ای نداری که در خانه‌ی من کار کنی، حتی اگر دیدی خانه من آتش گرفته وظیفه نداری فوت کنی. من موظفم به عنوان شوهر تو، به عنوان مرد خانه همه چیز را مرتب و منظم کنم و تو هیچ وظیفه‌ای نداری 🎖 اما آن‌طرفش را هم گفتند که اگر زنی آب دست شوهرش بدهد چه‌قدر ثواب دارد، اگر خدمت کند چه‌قدر ثواب دارد، اگر بچه‌داری کند چه ... تمام این‌ها را برایم گفتند و گفتند حالا شما خودت یک راه را انتخاب کن. گفتم مگر من مجسمه‌ام؟ دومی را انتخاب می‌کنم. از اول برنامه را بر اساس خواست خودم و رضای خدا و پیغمبر [صلی الله علیه و آله] گذاشتند. من دیدم اینجا وضع دیگری است. 🎖 خانه‌های قدیم هم مشکلاتی داشت؛ آشپزخانه یک طرف منزل بود و اتاق زندگی یک طرف و در کل امکاناتش کم بود. سن من هم اوایل ازدواج خیلی کم بود. یادم هست هر وقت مشکلی پیدا می‌کردم، می‌گفتم عوضش آن‌جا (در قیامت) می‌روم می‌گیرم. به من گفته‌اند اگر آب بدهی دست شوهرت این‌قدر ثواب دارد. سعی می‌کردم حتی ایشان قندان را جلوی خودش نکشد، بلکه خودم جلو دست ایشان می‌گذاشتم و می‌گفتم ثواب این هم مال من.
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 ☀️ امام خمینی ☀️ ❤️ همسر امام خمینی: [امام] حتی حاضر نبودند که من در خانه‏‎ ‎‏کار بکنم. همیشه به من می‌گفتند جارو نکن. اگر می‌خواستم لب حوض روسری بچه را‏‎ ‎‏بشویم می‌آمدند می‌گفتند: «بلند شو، تو نباید بشویی». ❤️ من پشت سر او اتاق را جارو‏‎ ‎‏می‌کردم، وقتی او نبود لباس بچه را می‌شستم. حتی یک سال که کسی که همیشه در‏‎ ‎‏منزلمان کار می‌کرد نبود ـ آن موقع ما در امامزاده قاسم بودیم، زمانی بود که بچه‌ها بزرگ‏‎ ‎‏شده و شوهر کرده بودند ـ ❤️ وقتی ناهار تمام شد، من نشستم لب حوض تا ظرف‌ها را‏‎ ‎‏بشویم، ایشان همین که دیدند من دارم ظرف‌ها را می‌شویم ـ از بین دخترها، فریده منزل‏‎ ‎‏ما بود ـ گفتند: «فریده، برو، خانم دارد ظرف می‌شوید» فریده دوید و آمد ظرفها را از من‏‎ ‎‏گرفت و شست و کنار گذاشت. 📚 برداشتهایی از سیره امام خمینی - جلد اول
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 ☀️ امام خمینی ☀️ ❤️ دختر امام: یک بار مثل اینکه کارگر خانه به مرخصی می‌رود، مادرم سینی غذا را دستشان می‌گیرند‏‎ ‎‏و می‌آورند سر سفره. (البته این حرف مال زمان بچگی است) آقا می‌گویند: «وامصیبت،‏‏‎ فریده، خانم دارد سینی می‌آورد». ❤️ خواهرم می‌گفتند، ما توی خانه خیلی کار می‌کنیم.‏‎ ‎‏اصلاً نمی‌گذارند خانم کار کنند. الآن هم اینطور است. قدیم هم همین طور بوده و این را‏‎ ‎‏وظیفه زن نمی‌دانند که توی منزل کار کند، اگر خودش دلش خواست انجام بدهد، ولی‏‎ ‎‏مرد حق ندارد بگوید این کار را بکن یا مثلاً شام درست کن. ❤️ من شاهد بودم که خانم‏‎ ‎‏چایی دستشان بود که بگذارند به آقا می‌گفتند من چایی را برای خودم آوردم، امام‏‎ ‎‏می‌گفتند: «نه، من باید چایی بیاورم.» این دقت باعث می‌شد که آن سختی‌ها را مادرم‏‎ ‎‏تحمل کنند و واقعاً هم تحمل کردند. 📚 برداشتهایی از سیره امام خمینی - جلد اول
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 🔍 از همراهان گرامی که اشکالات محتوایی، نگارشی و املایی موجود در پیام‌ها و همچنین سایر انتقادات و ایرادات را متذکر شده‌اند بسیار متشکریم. عاقبت به خیر باشید.
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 🔑 انتخاب با خود شماست 🔑 🍃 آیت الله مصباح یزدی 🍃 🔦 فرزند ایشان: بنده در دوران ابتدایی که بودم، میان بچه‌ها رسم بود که کلکسیون تمبر و چیزهای دیگر جمع می‌کردند. من هم هوس کردم یک کلکسیون تمبر جمع کنم. برای این کار از ایشان تقاضای پول کردم و ایشان آن پول را به من دادند، 🔦 سپس فرمودند کسانی هستند که به این پول نیاز دارند، شما می‌توانی این پول را صدقه بدهی که خدا راضی باشد و می‌توانی در جایی خرج کنی که ممکن است خدا راضی نباشد؛ به هر حال انتخاب با خود شماست، هر کدام را خواستی انجام بده. این نوع برخورد با این که بچه بودم خیلی بر روحیه‌ی من اثر گذاشت و من آن کار را ترک کردم. 📚 فصل‌نامه‌ی فرهنگ پویا – شماره 45
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 ❄️ بخاری ❄️ ☀️ امام خمینی ☀️ 🌨 زمستان سال 62 امام دو هفته ملاقاتهایشان را قطع کردند. این طبیعی بود. امام هر چند‏‎ ‎‏مدت، ملاقاتهایشان را قطع می‌کنند مثل ماه مبارک رمضان که ملاقاتهایشان را قطع‏‎ ‎‏می‌کنند. 🌨 بعد از تقریباً 10 روز که ملاقات‌هایشان آزاد شد مجدداً دو هفته ملاقاتشان قطع‏‎ ‎‏شد. از جناب آقای رسولی سؤال شد چه شد که امام مجدداً ملاقاتشان قطع‏‎ ‎‏شد؟ 🌨 فرمودند از روزی که امام شنیدند در غرب کشور کمبود نفت وجود دارد ـ چون آن‏‎ ‎‏سال زمستان سرد بود ـ دستور دادند بخاریهای جماران را خاموش کنند لذا امام به شدت‏‎ ‎‏سرما خورده‌اند. 📚 برداشتهایی از سیره امام خمینی - جلد 1 (با کمی تغییر)
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 🍃 استاد قرائتی 🍃 🍇 [روایت] داریم اولاد كم آسان است اما نگفته این آسان خوب است یا بد. مثل اینكه مثلاً بگوئیم آب، جویدن نمی‌خواهد خیلی خوب حالا [چون آب خوردن آسان است] باید همیشه آب بخوریم؟ qaraati.ir