🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🔥 تنها چیزی که به آن اعتنا ندارند 🔥
🍃 استاد شهید مطهری 🍃
☄ شما اگر میخواهید بفهمید که مقام امر به معروف و نهی از منکر در اسلام چیست، این روایتی را که در کافی است و از روایات بسیار معروف و قطعی و مسلّم ماست و در تمام کتب فقهی و حدیثی معتبر آمده است و مفصلترین حدیث در این باب است مطالعه کنید.
☄ ... یک قسمتش که اول حدیث هم هست این است که فرمود: در آخرالزمان، مردم ریاکاری پیدا میشوند که دائماً آیه قرآن و دعا میخوانند «وَ یتَنَسَّکونَ» اظهار مقدس مآبی میکنند «حُدَثاءُ سُفَهاءُ» یک مردم تازه به دوران رسیده احمقی هم هستند. تنها چیزی که این مقدس مآبها به آن اعتنا ندارند، امر به معروف و نهی از منکر است.
☄ «لایوجِبونَ امْراً بِمَعْروفٍ وَ لا نَهْیاً عَنْ مُنْکرٍ الّا اذا امِنُوا الضَّرَرَ» اینها تا مطمئن نشوند که امر به معروف و نهی از منکر کوچکترین ضرری به ایشان نمیزند، به آن تن نمیدهند. «یطْلُبونَ لِانْفُسِهِمُ الرُّخَصَ وَ الْمَعاذیرَ» دائم دنبال این هستند که یک راه فراری برای امر به معروف و نهی از منکر پیدا کنند، یک عذری بتراشند که خوب، دیگر نمیشود، دیگر ممکن نیست.
☄ «یقْبِلونَ عَلی الصَّلوةِ وَ الصِّیامِ وَ ما لایکلِّفُهُمْ فی نَفْسٍ وَ لا مالٍ» دنبال آن عبادتهایی هستند که نه به جان، نه به مال و نه به حیثیتشان ضرر میزند (مثل نماز و روزه) اما اگر وظیفهای ضرری به جایی میزند، دیگر آن را قبول ندارند. تا آنجا که میفرماید اگر نماز هم به کار یا حیثیت یا جانشان ضرر میزد، آن را رها میکردند: «کما رَفَضوا اسْمَی الْفَرائِضِ وَ اشْرَفَها» همانطور که عالیترین و شریفترین فریضهها را رها کردند، نماز را هم رها میکردند.
☄ آن عالیترین و شریفترین فریضهها کدام است؟ «انَّ الْامْرَ بِالْمَعْروفِ وَ النَّهْی عَنِ الْمُنْکرِ فَریضَةٌ بِها تُقامُ الْفَرائِضُ» [امر به معروف و نهی از منکر] فریضه بزرگی است که سایر فرایض به وسیله آن بپا میشود. باید امر به معروف و نهی از منکر باشد تا نمازی باشد، تا زکاتی باشد، تا حجّی باشد، تا خمسی باشد، تا معاملاتی باشد، تا قانونی باشد، تا اخلاقی باشد.
#هویت_مستقل
📚 حماسه حسینی - جلد اول
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🌀 لاابالی در تربیت 🌀
🍃 استاد قرائتی 🍃
🔍 اگر خانواده منحرف شد، نسل آینده هم میتواند منحرف بشود، مجبور نیست، ولی بستری است برای اینکه … به بتپرستها میگفتند: «چرا شما بت میپرستید، این که سنگ است؟! با دست خودتان تراشیدید، راستش گریه میکنید!» «أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ» (صافّات/ 95)، با دست خودت بت، مجسّمه ساختی، آن وقت راجع به ساختهی دست خودت اشک میریزی؟ میگفتند: «إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا» (زخرف/ 22 و 23)،
🔍 آیات متعدّدی داریم که پدران ما این کار را میکردند، ما هم این کار را میکنیم، یعنی خانواده، نسل را هم منحرف میکند. پدر و مادری که برای رضا و خوشایند بچّهاش یک ابزاری را که نباید بخرد، میخرد، در خانه میآورد، این امید نداشته باشد که بچّهاش سلمان فارسی بشود، آنهایی که لقمههای حلال میخورند و توجّه دارند، بعضیها بچّههایشان خراب درمیآید، اینکه لاابالی در تربیت بچّه باشد، چه میشود؟! «نعبد کما یعبد آباؤنا»، مکرّر این آیه تکرار شده است. (قالُوا يا صالِحُ قَدْ كُنْتَ فينا مَرْجُوًّا قَبْلَ هذا أَ تَنْهانا أَنْ نَعْبُدَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا (هود/ 62)
🌐 gharaati.ir
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
✨چهقدر زیباست ✨
🍃 استاد قرائتی 🍃
☀️ امام حسین [علیه السلام] ظهر عاشورا که میخواست نماز بخواند، اوّل نمازش را علنی خواند. چهقدر زیباست مردم راه بروند، ببینند این آقا میوهفروش است، یک نایلونی انداخته، در همان مغازهاش وقتی که مشتری نیست، الله اکبر، نماز میخواند، مردم میبینند آمده میوه بخرد، دارد نماز میخواند.
☀️ چهقدر زیباست یک استاد دانشگاه صدای اذان را که شنید، بگوید: «بچّهها من نماز ظهرم را میخواهم به عشق امام حسین سر کلاس بخوانم»، روبهروی بچّهها نماز بخواند. چرا نماز را آن پشتها میخوانیم؟! چهطور افرادی که میخواهند فساد انجام بدهند، میآیند در خیابان، ولی ما که میخواهیم نماز بخوانیم، میرویم یک پشتی که کسی ما را نبیند.
#هویت_مستقل
🌐 Gharaati.ir
هدایت شده از ذریه طیبه
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🍃 حاج آقا مجتهدی تهرانی 🍃
⚡️ نقل میکنند موشی شخصی را مورد اذیت و آزار قرارداده بود و لباسهای زن آن شخص را سوراخ کرده بود. شوهر آن زن موش را گرفت و روی آن نفت ریخت و او را آتش زد و رها کرد و موش آنقدر دوید تا ...
⚡️ حالا آن زن و شوهر دو فرزند منافق فراری دارند و این مرد همینطور در آتش خجالت و بیآبرویی و انگشتنمائی میسوزد و از مردم فراری و سرگردان است.
📚 آداب الطلاب - ص 387
🏴 بسم الله الرحمن الرحیم 🏴
⚡️ الان به لانه دست نزن ⚡️
🍃 علامه جعفری 🍃
🌪 یکی از آقایان میگفت: در همسایگی آنان، دو گنجشک بالای دیوار آشیانه گذاشته و بچههایشان از تخم در آمده بودند و به آنها پرواز یاد میدادند. روزی کمی کاه از دیوار، بر روی زمین ریخته بود. مرد به خانه آمد و ضمن پرخاش به همسر خود گفت: این لانه را از بین ببر، زیرا خانه را کثیف میکنند.
🌪 زن گفت که چند روز دیگر جوجههای آنها به پرواز در میآیند و بعد ما لانه را خراب میکنیم، الان به لانه دست نزن. مرد گفت: تو همیشه با من مخالفت میکنی. سپس یک نردبان آورده و با بیل لانه را خراب کرد! موقعی که این بیل را میزد، یکی از این بچه گنجشکها نصف شده و پایین افتاد!
🌪 همسر این مرد حامله بود و همان روز بعد از یک ساعت، شروع کرد به گفتن این که دلم درد گرفته است. گفتند شاید درد زایمان است. او را به بیمارستان بردند، [و در حین زایمان] بچه را نصف کرده و بیرون آوردند. این داستان را شخصی که ناظر و شاهد ماجرا بود، برای من نقل کرده است.
📚 امام حسین علیه السلام شهید پیشرو فرهنگ انسانیت
🏴 بسم الله الرحمن الرحیم 🏴
☄️ آتش از کجاست؟ ☄️
🍃 علامه جعفری 🍃
🔥 [شخصی] به من گفت: چند سال قبل [سالهای دههی 50] عازم شهر قم بودیم. در مسیر خود جهت صرف صبحانه، در قهوهخانهای نشسته بودیم. در این هنگام سرگردی [با لباس نظامی] همراه همسر و دو فرزند خود وارد شد. دو نفر طلبه هم یک طرف نشسته بودند و با هم صبحانه میخوردند. قهوهچی، قفسی داشت که دو پرستو در آن بود و یکی بالهایش کمی درازتر از دیگری بود. بچههای سرگرد به پدرشان گفتند: اینها (پرستوها) را برای ما بخر. پدر گفت: بسیار خوب. به قهوهچی گفت: آیا این پرستوها را میفروشی؟ او که دید، این شخص نظامی است، گفت: بله.
🔥 صاحب قهوهخانه پرستوها را به مبلغ سی یا چهل تومان - البته به پول آن موقع - به سرگرد فروخت. بچهها ناگهان به فکرشان افتاد که اینها را آتش بزنند! به پدرشان گفتند: کمی نفت بگیریم و بریزیم تا بالهای این پرستوها را آتش بزنیم و ببینیم چه کار میکنند!!؟ طلبهها گفتند: نه، این کار بدی است، خوب نیست. سوزاندن حیوان بدون دلیل! پدرشان برگشت و گفت: دخالت به شما نیامده است. به دنبال آن، نفت را آوردند و به روی پرندهها ریختند و کبریت زدند! این دو حیوان، دو-سه دفعه جیغ زدند، با اضطراب پر و بال زدند و سپس مردند.
🔥 شخصی که این ماجرا را تعریف میکرد، میگفت حادثه را دقیقاً به یاد دارم که این سرگرد یک خودروی فولکس به رنگ آبی روشن داشت. کمی بعد، این سرگرد با همسر و فرزندانش سوار شده و راه افتادند. بعد از این حادثه، ما اصلاً نتوانستیم صبحانهمان را بخوریم. آن طلبهها هم بسیار ناراحت شدند. پس از آنکه سرگرد و خانوادهاش رفتند، ما هم سه الی چهار دقیقه بعد به راه افتادیم. ناگهان در طول مسیر دیدیم که راه بسته است. پرسیدیم چه خبر است؟ گفتند یک فولکس آتش گرفته و مأمورین در حال تحقیق هستند تا ببیند آتش از کجاست؟ میگفت: ما خودمان هم رفتیم و دیدیم. هنوز مشکل آتش حل نشده بود، که خطاب به آنها گفتیم: علت این آتش در قهوهخانهی حسنآباد است.
📚 امام حسین علیه السلام شهید پیشرو فرهنگ انسانیت
🏴 بسم الله الرحمن الرحیم 🏴
🔅 برو منبر، یک چیزی بگو 🔅
🍃 آیت الله برهان 🍃
🔑 فرزند ایشان (شیخ علی برهان): در آن موقع که حدوداً شش، هفت ساله بودم، گاهی پدرم عمامهای بر سرم میگذاشتند و چون برایم تازگی داشت، خودم نیز شوقی داشتم. حدوداً نُه ساله که بودم، گاهی مرا به منبر میفرستاد. میگفت: «برو منبر ، یک چیزی بگو». در همان مسجد لرزاده، روی پلۀ اول یا دوم نشستم و مطلبی که مثلاً از کسی شنیده بودم، گفتم. او میخواست این آمادگی را در من به وجود آورد. البته بعدها در دوران دبیرستان، حدوداً از پانزده، شانزدهسالگی، لباس پوشیدم. حتی مدرسه هم که میرفتم گاهی که میدیدم با لباس نمیتوانم سر کلاس بنشینم، توی دفتر لباسم را درمیآوردم و سپس سر کلاس میرفتم.
🔑 روزی با لباس وارد اتاق پدرم شدم. عدهای نشسته بودند. ده، دوازدهساله بودم. وقتی وارد اتاق شدم و سلام کردم، پدرم بلند شد و گفت: «یاالله! بفرمایید» و همه با حال تعجّب از جا برخاستند. بعدها علّت آن را فهمیدم. آنها هم از پدرم سؤال کرده بودند و ایشان به آنها فرموده بود: «میخواهم ساخته شود، بفهمد لباس روحانی پوشیدن یعنی چه». میخواست به من بفهماند که تو بچهای، اما لباس روحانی پوشیدهای و باید از این حالت بچگی بیرون بیایی.
📚 عالم ربانی
🏴 بسم الله الرحمن الرحیم 🏴
🏔 تو خیلی بزرگی 🏔
🍃 علامه جعفری 🍃
🔑 آقای شهیدی: وقتی بچههای من نوجوان بودند، یکی از پسرانم ... که هجده ساله بود، وقتی وارد اتاق میشد، استاد به احترام ایشان تمامقد بلند میشد.
🔑 میپرسیدم: استاد، چرا این کار را میکنید؟ در پاسخ میگفت: شخصیت جوان فوق العاده برجسته است. با این حرکت، به او میگویم: تو خیلی بزرگی، تا در زندگی و روابط عادی بچگی نکند و متوجه شأنش باشد. این یک حرکت تربیتی است و تحولی را در ذهن او ایجاد میکند.
#الگوی_تربیتی
🏴 بسم الله الرحمن الرحیم 🏴
❤️🩹 احساس مسافرخانهای ❤️🩹
☀️ حضرت آیت الله خامنهای ☀️
💗 گاهی اوقات که خانم چند باری بیمارستان بوده یا مثلا یک مسافرتهای کوتاهی - دو روز، سه روز - به مشهد [داشتهاند] من که میروم خانه، میبینم همین خانهی خودمان است، جاها معیّن است، اما مثل اینکه آدم وارد مسافرخانه شده!
💗 در مسافرخانه هم اتاق آدم معیّن است، جایش معیّن است، همه چیز [سر جایش است،] اما میفهمد که اینجا خانهی خودش نیست. بله، واقعا من احساس مسافرخانهای پیدا میکنم وقتی ایشان نیست (۱۳۸۶/۱۲/۲۶).
🏴 بسم الله الرحمن الرحیم 🏴
✨ اگر آنطرف خانه داشته باشید ✨
🍃 آیت الله حقشناس 🍃
🔑 معروف است که شیخ بهایی نزد پیر پالاندوز رفت که خیلی فقیر بود؛ مقبرهاش الان در مشهد است. شیخ با خودش گفت: کاری کنم که وضع این پیرمرد کمی سامان پیدا کند! لذا یک چیزی را برداشت که طلایش کند. ولی پیرمرد گفت: ظرف را به حال اولش برگردان!
🔑 این همان روایتی است که فرمود: یک کوه طلا با تو در حرکت باشد و وجود مقدسشان قدری سرشان را پایین انداختند و سپس فرمودند: «یا جَبرَئیل! انَّ الدُّنیا دارُ من لا دارَ لَه»؛ اینجا خانهی کسی است که نزد خدا خانهای ندارد. حضرت نپذیرفت، حال آنکه شما شب و روز تلاش میکنی که یک درصد آن را بدست بیاورید! شما یگانه آرزوینتان همین است!
🔑 مثل کسانی که در زمان بمباران، در جای دیگر خانهای داشتند و خیلی مضطرب نبودند، شما هم اگر آنطرف خانه داشته باشید، بالا و پایین دنیا، خیلی برایتان سخت نیست عزیز من! اینجا را باید پل طریق قرار بدیم.
📚 مواعظ – جلد پنجم
🏴 بسم الله الرحمن الرحیم 🏴
💛 درون دل تو چیست؟! 💛
🍃 آیت الله مصباح یزدی 🍃
🚗 بعضیها عاشق اتومبیل لوکسشان هستند! چنان مواظباند تا کثیف نشود و خط به آن نیفتد که ... ، این همان حرکات بچگانه است. این آهنپارهای است، دلبستن ندارد! ... دلی که در آن میتواند محبت خدا باشد، اگر محبت سنگ و خاک و آهن نفوذ کرد چقدر جفاست! ... به قول بزرگی که میگفت: دلهای ما غالباً یا اصطبلِ اسب و الاغ است، یا گاراژ ماشین! درون دل تو چیست؟! (11/2/87) 🚗
mesbahyazdi.ir/node/269
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 بسم الله الرحمن الرحیم 🏴
⚔️ یک چوب کلفت قوی برای من بیارید ⚔️
🍃 آیت الله مرتضی تهرانی 🍃
💡 داستان تاجر دلبسته به چلچراغ (لوستر) از زبان امام خمینی 💡
@mortezatehrani_ir