eitaa logo
خیریه ضیوف الزینب "س"
268 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
15 فایل
بر آنیم تا دست هایی را بگیریم که خیلی وقت است ، رها شده:) با ما همراه باشید تا در هدیه دادن حال خوب ، شریک باشید.🌿💚 کپی مطالب آزاد 💠💠💠
مشاهده در ایتا
دانلود
در میان روزهایی که بررسی اعمال آن ها انجام شد، یکی از روزها برای من خاطره ساز شد. چون در آن وضعیت، ما به باطن اعمال آگاه می شدیم. یعنی ماهیت اتفاقات و علت برخی وقایع را می فهمیدیم، چیزی که امروزه به اسم شانس بیان می شود، اصلاً آنجا مورد تایید نبود، بلکه تمام اتفاقات زندگی به واسطه برخی علت ها رخ می داد. روزی در دوران جوانی با اعضای سپاه به اردوی آموزشی رفتیم. کلاسهای روزانه تمام شد و برنامه اردو به شب رسید، نمی دانید که چقدر بچه های هم دوره را اذیت کردم. بیشتر نیروها خسته بودند و داخل چادرها خوابیده بودند، من و یکی از رفقا می رفتیم و با اذیت کردن، آنها را از خواب بیدار می کردیم! برای همین یک چادر کوچک، به من و رفیقم دادند و ما را از بقیه جدا کردند. شب دوم اردو بود که باز هم بقیه را اذیت کردیم و سریع برگشتیم چادر خودمان که بخوابیم. البته بگذریم از اینکه هر چه ثواب و اعمال خیر داشتم، به خاطر این کارها از دست دادم! وقتی در اواخر شب به چادر خودمان برگشتیم، دیدم یک نفر سر جای من خوابیده! من یک بالش مخصوص برای خودم آورده بودم و با دو عدد پتو، برای خودم یک رختخواب قشنگ درست کرده بودم. چادر ما چراغ نداشت و متوجه نشدم چه کسی جای من خوابیده، فکر کردم یکی از بچه ها می خواهد من را اذیت کند، لذا همینطور که پوتین پایم بود، جلو آمدم و یک لگد به شخص خواب زدم! یکباره دیدم‌حاج آقا... که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید و قلبش را گرفته و داد می زد: کی بود؟ چی شد؟ وحشت کردم سریع از چادر آمدم بیرون. بعدها فهمیدم که حاج آقا جای خواب نداشته و بچه ها برای اینکه من رو اذیت کنن، به حاج آقا گفتن که این جای حاضر و آماده برای شماست! اما لگد خیلی بدی زده بودم. بنده خدا یک دستش به قلبش بود و یک دستش به پشتش! حاج آقا آمد از چادر بیرون و گفت: الهی پات بشکنه، مگه من چیکار کردم که اینجوری لگد زدی؟ اومدم جلو و گفتم: حاج آقا غلط کردم. ببخشید. من با کس دیگه شما رو اشتباه گرفتم. اصلاً حواسم نبود که پوتین پام کردم و ممکنه ضربه شدید باشه. خلاصه اون شب خیلی معذرت خواهی کردم. بعد به حاج آقا گفتم: شرمنده، شما برید بخوابید، من می رم تو ماشین می خوابم، فقط با اجازه بالش خودم رو بر می دارم. چراغ برداشتم و رفتم توی چادر، همین که بالش رو برداشتم دیدم یک عقرب به بزرگی کف دست زیر بالش من قرار داره! حاج آقا هم اومد داخل و هر طوری بود عقرب رو کشتیم. حاجی نگاهی به من کرد و گفت: جون من رو نجات دادی، اما بد لگدی زدی، هنوز درد دارم. من هم رفتم توی ماشین خوابیدم. روز بعد اردو تمام شد و برگشتیم. همان شب من در حین تمرین در باشگاه ورزش های رزمی، پایم شکست. اما نکته جالب توجه این بود که ماجرای آن روز در نامه عمل من، کامل و با شرح جزئیات نوشته شده بود. جوان پشت میز به من گفت: آن عقرب مامور بود که تو را بکشد. اما صدقه ای که آن روز دادی مرگ تو را به عقب انداخت! همان لحظه فیلم مربوط به آن صدقه را دیدم. عصر همان روز، خانم من زنگ زد و گفت: فلانی که همسایه ماست، خیلی مشکل مالی داره. هیچی برای خوردن ندارن. اجازه می دی از پولهایی که کنار گذاشتی مبلغی بهشون بدم؟ گفتم: آخه این پولها رو گذاشتم برای خرید موتور. اما عیب نداره هر چقدر می خوای بهشون بده. جوان گفت: صدقه مرگ تو را عقب انداخت. اما آن روحانی که لگد خورد؛ ایشان در آن روز کاری کرده بود که باید این ضربه را می خورد. ولی به نفرین ایشان، پای تو هم در روز بعد شکست. بعد به اهمیت صدقه و خیر خواهی برای مردم اشاره کرد و آیه ۲۹ سوره فاطر را خواند: "کسانی که کتاب الهی را تلاوت می کنند و نماز را بر پا می دارند و از آنجه به آنها روزی داده ایم پنهان و آشکار انفاق می کنند، تجارت(پر سودی) را امید دارند که نابودی و کساد در آن نیست." یا حدیثی که امام باقر علیه السلام فرموده اند: "صدقه دادن، هفتاد بلا از بلاهای دنیا را دفع می کند و صدقه دهنده از مرگ بد رهایی می یابد." البته این نکته را باید ذکر کنم، به من گفت که صدقات، صله رحم، نماز جماعت و زیارت اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین و حضور در جلسات دینی و کاری که برای رضای خدا انجام دهی جزو عمرت حساب نشده و باعث طولانی شدن عمر می گردد. 📗سه دقیقه در قیامت
🟢 سعی کنید روزانه یا هر چند روز صدقه دهید به نیت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی 🔻 و همچنین: رفع و دفع بلا، گرفتاری، چشم زخم، مشکلات و سلامتی خانواده...
پيامبر صلى الله عليه و آله: كم عذاب‏ترين اهل جهنم دو كفش از آتش به پا دارد كه از حرارت آنها مغزش به جوش مى ‏آيد. 📚 كنزالعمال، ج14، ص527، ح39507 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🍀صلوات برای تعجیل درفرج امام زمان‌ فراموش نشه🍀 سلام ❓️ما قلک گذاشتیم که پول صدقه رو بذاریم تو این قلک . پول ها همش پول خورد هست . میشه این پول هارو ببریم برا خودمون ( یعنی یه جا دیگه خرجش کنیم ) و به اندازه همون پولایی که تو قلک بود بدیم به فقرا یا برای کمک به یه مدرسه و.... ؟ یعنی کارت به کارت کنیم؟ سلام ✅️ اگر صدقات برای خودتان بوده میتوانید در آن تصرف کنید ولی اگر دیگران داده است باید با اجازه آنها باشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام زمانم💚 ای کاش که خواب وصل تعبیر شود آوازه حُسن تو جهان گیر شود... بر بام رسیده آفتاب عمرم ترسم به خدا نیایی و دیر شود... اللهم عجل لولیک الفرج ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌ 🌸↝•| @zoyouf_zeynab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ دود مشکوک 🔸 قسمت اول👇 🔻آوا موهای قرمز آتشینش رو توی یه دم اسبی گنده جمع کرده بود و با یه تی‌شرت مشکی و شلوار جین پاره پوره، توی کافه دودی شهرمون مثل یه فشفشه‌‌ی آماده انفجار می‌درخشید. یه سیگار بین لب‌هاش بود و دودش رو با حرکات آهسته و اغواگرانه بیرون می‌داد. انگار داشت یه فیلم هالیوودی بازی می‌کرد! 🔺آوا فکر می‌کرد سیگار کشیدن خیلی باحاله. یه جور علامت بزرگسال بودن، یه نشونه از اینکه دیگه بچه نیست و همه چیز رو می‌فهمه. البته اینو از روی تبلیغات رنگارنگی که توی مجلات می‌دید فهمیده بود؛ دخترهایی با موهای براق و لبخندهای جذاب که با سیگار توی دستشون، خیلی خوشحال و ریلکس به نظر می‌رسیدن. 🔻یه روز، وقتی آوا داشت با دوستانش توی کافه لاف می‌زد، یه پسر عینکی و موجه به اسم سام وارد شد. سام یه روزنامه‌نگار بود و به نظر می‌رسید خیلی جدی و باهوش باشه. آوا اولش فکر کرد این پسر خفن بهش کاری نداره، اما سام یه نگاه عجیب به آوا انداخت و بعد شروع کرد به نوشتن توی دفترچه‌اش. 🔺آوا با خودش گفت: «حتماً داره یه رمان پلیسی می‌نویسه و من الهام بخشش شدم!» 🔻اما بعد فهمید که سام داره راجع به سیگار تحقیق می‌کنه. آوا اولش خیلی تعجب کرد. مگه میشه کسی از سیگار خوشش نیاد؟ آخه مگه میشه دنیارو بدون دود سیگار تصور کرد؟ 🔺سام با آوا شروع به صحبت کرد و سعی کرد بهش بگه که سیگار کشیدن چقدر ضرر داره. آوا اولش به حرف‌های سام نخندید، اما کم کم کنجکاو شد. شاید این پسر عینکی چیزی می‌دونست که بقیه نمی‌دونستن. 🔻آوا با خودش فکر کرد: «آخه مگه میشه یه چیز که اینقدر باحاله و همه دوستش دارن، ضرر داشته باشه؟» 🔺اما سام به حرفش ادامه داد و به آوا گفت که شرکت‌های سیگاری دروغگو هستند و فقط می‌خوان پول در بیارن. اون به آوا نشون داد که چطور با تبلیغات زیبا و دروغین، آدم‌ها رو به سمت سیگار کشیدن تشویق می‌کنن. 🔻آوا هرچه بیشتر به حرف‌های سام گوش می‌داد، بیشتر گیج می‌شد. شاید حق با سام باشه. شاید سیگار اونقدرها هم که فکر می‌کرد باحال نباشه. و اینجاست که ماجرای آوا و سام شروع میشه... ادامه دارد... 📚 ======================= ⚠️ این داستان، برگرفته از کتاب «ناگفته‌های صورتی» اثر ‌ ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌ 🌸↝•| @zoyouf_zeynab
14.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 مجری برنامه ثریا: شرکت خوشگوار بگوید با کوکاکالا به عنوان کمپانی حامی رژیم صهیونیستی ارتباط مالی دارد یا نه؟ مقصودی: 🔸️اگر با شرکت اصلی ارتباط ندارند و حق لیسانس نمی‌دهند، چرا روی بطری‌ها می‌نویسند اورجینال؟! 🔸️و این اسناد پرداخت مالی که در رسانه‌های غربی مبنی بر خرید اسانس و مواد اولیه از نماینده کوکاکولا مطرح شده چیست؟! 🔸️در ایران در حوزه هایتک شرکت اچ‌پی بخش زیادی از سهم سرورها را به عهده دارد با اینکه حامی بزرگ رژیم صهیونیستی است. ‌ ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌ 🌸↝•| @zoyouf_zeynab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ وقتی حق روشن است... 🔸برگرفته از جلسه "در شرایط شبه جنگ و سختی روزگار ما، چه باید کرد؟"‌ ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌ 🌸↝•| @zoyouf_zeynab