❄️🌸❄️🌸❄️🌸❄️
🌸❄️🌸❄️🌸❄️
❄️🌸❄️🌸❄️
🌸❄️🌸❄️
❄️🌸❄️
🌸❄️
پارت 123 رمان #بهشت_چادر ♥️
بعد از رفتن میلاد اینا دوباره وجودم پر از غم شد.
به اتاقم رفتم و قاب عکس بزرگ روی دیوار و برداشتم و رو ی تخت نشستم.
قاب و روبه روم نگه داشتم و شروع به وارسیش کردم.
چقدر در کنار علی خوشحال بودم . علی تو عکس لبخند زده بود و من برای بار هزارم دلتنگش شدم.اشک از روی گونه ام سر خورد و روی قاب دقیقا روی تصویر علی افتاد که باعث شد پاکش کنم. عکس رو کنار گزاشتم و روی تخت دراز کشیدم. پتو رو توی دستم فشار دادم و سعی کردم خاطراتمونو بیاد بیارم. چهار سال گذشته ، چهار سال و خاطراتمون داره توی ذهنم کمرنگ میشه و من اینو نمیخواستم.
اون زمان هیچوقت فکر نمیکردم که کسی که همیشه علی اقا صداش میزدم یه روزی بشه کسی که میخوام باهاش ازدواج کنم و حتی به این فکر نم کردم که سرنوشتمون اینجوری بشه . هیچ وقت فکر نمیکردم که بشم یکی از هزاران دلیل مرگ علی.
ارع درسته . یکی از دلایل مرگ علی خودم بودم...من.
اون به خاطر محافظت از من ۳ سال ازمون فاصله گرفت و من نفهمیدم و بعد به خاطر محافظت از من برگشت و این بلا سرش اومد.
نمیدونم اما همش حس میکنم مقصر مرگ علی منم. فک میکنم اگه من میفهمیدم فرهاد چه آدم خطرناکیه و باهاش آشنا نمیشدم اینجوری نمیشد.اما ای کاش علی هم بهم میگفت که پلیسه و شاید من کمکش میکردم . ای کاش نقش یه پسری که کنکور و قبول شده و میخواد با من تو یه دانشگاه پزشکی بخونه رو بازی نمیکرد.
هنوز یادم نمیره که فکر میکردم اون یه قاچاقچیه . من چقدر احمق بودم اخه چرا فک میکردم اون قاچاقچی باشه؟!
اشک هام مثل بارون روی صورتم جاری شده بودن و من حتی تلاشی برای پاک کردنشون نمیکردم. دلم گرفته بود . حالم خوب نبود . اخه امروز چهارمین سالگرد مرگشه. هنوزم قلبم درد میکنه.
رعد و برق شدیدی میزنه و پشت بندش بارون به سرعت به شیشه پنجره میخوره.
آسمون هم مثل من دلش گرفته...
نمیدونم باید چیکار کنم خدا ؟ از یه طرف مامان و بابا نگرانمن و از یه طرف نمیخام با کسی ازدواج کنم اما بازم وقتی به حرف های میلاد فکر میکنم میبینم که راست میگه ، شاید دیگه مثل قبل شاد نباشم اما باید زندگی کنم نباید خودمو ببازم .
درسته که علی مرده اما اون نمیخواد که من بدبخت بشم.
نمیخوام زود تصمیم بگیرم و بازم راجع بهش فکر میکنم .
چشم هام روی هم افتاد و به خواب عمیقی رفتم غافل از اینکه سرنوشت چه پایانی رو برام نوشته بود...
این داستان ادامه دارد...
هدایت شده از בخترانـღمذهبـے•͜•ْ⃟♡
۳ پارت تقدیم نگاه پر مهرتون...🍃
🌌#استوری
ماه شعبان را نباید غفلت کرد؛ #ماه_شعبان از اول تا آخرش عید است...
امام خامنهای مدظله العالی
خوابدیدمکھفرجآمدهدردولتعشق
بازفرماندۀقدساستسلیمانےِما♥️:)
#حاجقاسم
هروقتدانشآموزانسرکلاس
حاضرباشند
معلمخواهدآمد.. :)!
#تلنگر
#امام_زمان
/^♥️^\
باخـٰامنہاۍعھدِشھادتبستیم
جـٰانبࢪڪفوسࢪبندِولایتبستیم
ڪافۍستاشاࢪهاۍڪندࢪهبࢪِما
بۍصبࢪوقࢪاࢪ،دلبࢪایشبستیم💎
#رهبرانہ
29.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 «عزیزم حسین(2)» منتشر شد
🎤 باصدای عبدالرضا هلالی و محمداسداللهی
❤️من یه دوستی دارم
دلش میخواهد با دوست من دوست بشه
دوست داره با خونواده تو مأنوس بشه
الآن همراهم اومده تو رو نشونش بدم
تو نمیذاری که هیچکی اینجا مأیوس بشه...
#برای_ایران
#پایان_مماشات
#لبیک_یا_خامنه_ای
6.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گلآرایی ضریحِ امام حسین(ع) به مناسبت عید شعبان😍💛
#ماهشعبانمبارک🌸
توجه کنید انقلاب را
با ریشه ها و
مبانی فکری و منطقیش
به درستی بشناسید.
#حضرت_آقا❤️
📸مداح اهل بیت حاج امیر عباسی: آقای جمهوری اسلامی ما برای دلار و ریال پای کار تو نیامدیم که بخاطر اینها از تو دست بکشیم؛ تو که چهل و چهار ساله دشمن و نا امید کردی؛ اینبارم یه یا علی بگو و گره از کار مردم وا کن؛ ما به پیروی از رهبر عزیز تر از جانمون به آینده امیدواریم و یقین داریم که این مشکلات حل خواهد شد.
#لبیک_یا_خامنه_ای