این کنج آبی رنگِ دارالحجه لو رفته، همه میان میشینن اینجا.. قدیما فقط من بودم و خادما.
چقدر امانات شیخ طوسی باکلاسه، تاریخ دقیق تولد و کدملیمم گرفت..
امانات سمت طبرسی یه شماره تلفن میگیره یه کاغذ چرک میده بهت میگه حله برو🙂
ذوالجــــناح
فقط شمایی که حال بد مارو خوب میکنی..❤️🩹
این قرار بود قبل اذون مغرب بیاد اینجا😂😂😂😂😂
تقریبا یک ماه از آخرین باری که اینجا پیام گذاشتم میگذره.
این یک ماه، و شاید قبل تر از اون، انگار که کم کم باطری روحم خالی شده باشه میل به گوشه گیری پیدا کردم.. میل به حرف نزدن.. میل به تنهاتر شدن و از این قبیل.
تعداد افرادی که باهاشون حرف میزدم شاید اندازه انگشتای دست هم نبود. خیلی شیک بخوام بگم یه دیوار نفوذ ناپذیر کشیدم دور خودم.
اما اسمشو نمیخوام افسردگی و ناراحتی بذارم، چون اینطوری نبود. من توی اون خلوت خیلی احساس آرامش داشتم.. آدم های امنی دورم بودن (که در رأسشون خانوادهم قرار داره) و با خودم توی خلوت خودم وقت گذروندم.. یکسری دلخوریها و اذیتهایی که شدم (که عمرا بخوام درموردشون حرف بزنم) هم بی تاثیر نبود برای شروع این دوره غیبت طولانی مدتِ من.
اما درکل بخوام بگم، این یه تنهاییِ ناامید کننده و ناراحت کننده و پر از افکار منفی و آزاردهنده نبود.. این یه تنهاییِ پر از امید برای پرانرژی برگشتن بود. این یه تنهایی برای رسیدن به آرامش درونیم بود و میدونم که اگه به یکماه پیش برمیگشتم بدون هیچ پشیمونیای باز هم چنین تنهاییای رو تجربه میکردم :)
حالا سوالی که اینجا پیش میاد اینه که آیا آمادگیِ برگشتن رو الان دارم یا نه؟
قبلش باید یه نکتهای رو بگم.
فردا تولدمه بچهها🫶🏻
و من از هیجده سالگیم تصمیم گرفتم باارزش ترین کادوی تولدم رو هرسال، خودم به خودم بدم.. و مطمئنم که درک میکنید این کادوها حتما نباید یه وسیله فیزیکی توی یه باکس هدیه باشه.
و شاید بشه گفت تا حدی موفق بودم، اما نه اونطور که ایدهآلِ خودم بود.
و امسال خیلی وقته دارم فکر میکنم چه هدیهای به خودم بدم که خیلی ارزشمند باشه و بخاطرش چندوقت دیگه از خودم تشکر کنم؟ و هدیهم رو انتخاب کردم.
اما، اما، اما.. خیلی زود تولدم رسید؛ به خودم اومدم دیدم بهمن شده😐
دوست داشتم دوره تنهاییمو کاملِ کامل کنم و وقتی ازش خسته شدم بیام بیرون، اما بخاطر تولدم، یه مقدار زودتر تمومش کردم تا برگردم به حالت پرانرژی و برونگرای فاطمهی خودمون.. پس میشه گفت چه خواسته چه ناخواسته خودم رو برای بیرون اومدن از تنهایی آماده کردم.