#فقط_همین_یکبار
#ف_مقیمی
چشمم به در خشک شد تا بیاید.
نه خودش آمد نه خبرش!
روزها میزدم اخبار، شبها میزدم به گریه زاری!
قاب عکسش را از سر طاقچه برمیدارم. میگیرم جلو جلو صورتم.
چشمهام دیگر مثل قبلاً سو ندارد.
دکتر میگوید آبمروارید داری. نمیگویم ندارم ولی همهاش بخاطر این است که زل زدم به در. این دکتر مکترها اگر زمان یعقوب نبی هم بودند یک عیب و ایرادی از تاری چشم پیغمبر خدا در میآوردند.
حاجی چندبار خواست خانه را عوض کنیم. گفت اینجا کلنگی است. لولهکشیهاش خرج دارد. گفتم الا و بلا نه!
اینقدر اینجا میمانیم تا علیرضا برگردد.
اولها چیزی نمیگفت. کوتاه میآمد ولی این اواخر هم به دخترها هم به خودم میگوید مخ مادرتان معیوب است.
یا من را ببرید تیمارستان یا این را.
حالا نه اینکه واقعاً واقعنی بگویدها..
پیر شده. دست خودش نیست. جوان هم بود همچین اعصاب درست و درمان نداشت. چه برسد به الان که هشتاد و خوردهای سالش است.
قاب را جلو عقب میکنم.
این عکس را بیست شهریور سال شصت و چهار گرفت. برا مدرسهاش میخواستند. تابستانها موهاش را بلند میکرد. دوست داشت مثل داییاش پشت مو بگذارد. ولی تا یک کم در میآمد فصل تمام میشد و مجبور بود کلهاش را از ته بزند.
سر همین از مدرسه بدش میآمد. میگفت پسرها را زشت میکند!
پاهای خشکم را جمع میکنم.
قاب را میگذارم روی زانو.
مثل همان روزی که از مدرسه آمد و سرش را گذاشت روی پام:
«ننه.. وحید رفته جبهه»
دست کشیدم روی سر کممویش. خوشم میآمد تیزی نوک موهاش به دستم بخورد.
« آره مادرش بم گف. خدا رحم کنه به دلش»
چرخید. چانهاش را بالا داد. زل زد توی چشمهام. دلم لرزید.
«ننه.. منم برم؟»
اخم کردم. دو دستی سرش را هل دادم:«حرف مفت نزن! بیشین پای درس و مقشت. آقات بفهمه خون به پا میکنه»
نشست مقابلم. به دست و پام افتاد:« تو راضیش میکنی»
یک پام را تا کردم و دستم را گذاشتم روش. با قهر ازش رو گرفتم:«من به گور بابای صداّم خندیدم»
پرید طرفم. قلقلکم داد:«اینکه خوبه پ بخند.. بخند.»
اینقدر قلقلکم داد که خندهام گرفت.
دستم را گذاشت لای دستهاش:« تو رو به فاطمهی زهرا بذار برم»
قسمم داد به کسی که ازش رودربایستی داشتم.
سینهاش را عقب دادم. رو ترش کردم:« بچه حرف مفت نزن! فک کردی اردوئه؟ »
بعد پشت سر هم از بلاهایی که ممکن است سرش بیاید گفتم. همه را.. هر چه که میدانستم و نمیدانستم الا شهادت..
دلم رضا نمیداد حتی حرفش را بزنم.
گفت:«تو بذار من برم قول میدم هیچ کدوم از اینایی که گفتی سرم نیاد»
گفتم:«من طاقت دوریتو ندارم»
از پشت بغلم کرد:«فقط همین یه بارو.. بعد قول میدم بیرضایتت هیچ جا نرم.»
دامنم را از زیر پا جمع کردم و ایستادم.
او هم سریع بلند شد.
با اخم گفتم:«منم بخوام آقات نمیذاره»
قاب را بلند میکنم و میچسبانم تنگ سینهام.
سی و پنج سال است که ندیدمش. کاش دم رفتن بهش نگفته بودم فقط همین یکبارها..
#نشر_آزاد
#شهید_گمنام
@zxcvcxz
🌷⚠️سرمان رفت که #حجاب نرود
🏴 دستنوشته معنادار در مراسم
امروز تشییع شهدای گمنام در تهران
#زن_عفت_افتخار
@zxcvcxz
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #دوربین_مخفی
کارمند ثبتاحوال: هر اسمی دوست داری رو دخترت بذار الا یک اسم، تا آخر ببینید .
اونایی ازنعمت#دختر برخوردارهستید...
#فاطمیه
#زن_عفت_افتخار
@zxcvcxz
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
هرزمان #جوانیدعایفرجمهدی(عج) رازمزمهکند
همزمان #امامزمان(عج) دستهایمبارکشانرابه
سویآسمانبلندمیکنندوبرایآنجوان #دعا میفرمایند؛
چهخوشسعادت کسانیکهحداقلروزی یکبار
#دعایفرج را زمزمه میکنند؛)♥️🌱!
"بخونیمباهم "
@zxcvcxz
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
#به_رسم_ادب
🌹روزم بــه نـام تــ❤️ـــو مـــادر:
🌷السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ
🍃السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّهِ
🌷السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللَّهِ
🌷السَّلامُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ
🍃السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ 🌷السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّكِيَّة.
🌷ُالسَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِيَّةُ
🍃السَّلامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّه#زن_عفت_افتخار
@zxcvcxz
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
#امام_زمان
«نورعشقپیدامیشودوقتیتومیآیی»🦋
#السݪامعلیڪیابقیةاللہ
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#زن_عفت_افتخار
@zxcvcxz
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
🔴امام خامنه ای (مدظله العالی):
♦️«#بصیر» آن کسی است که بشنود، گوش خود را بر صداها نبندد، وقتی شنید، بیندیشد. هر شنیده ای را نمی شود به صرف شنیدن رد کرد یا قبول کرد؛ باید "اندیشید".«البصیر من سمع فتفکر و نظر فأبصر»
#زن_عفت_افتخار
@zxcvcxz
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
10.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 جان من ارزش فدا شدن برای ملت ایران را دارد...
☑️ «جان فدا»؛ شعار سومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی
#جان_فدا
#مکتب_حاج_قاسم
#امید_و_پیشرفت
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
@zxcvcxz
وقتی همه چیز طبق میل ما است
که امیدواری معنا ندارد!
امید زمانی #ارزشمند است که
همه چیز در سختترین شرایط است.
از #معجزه امیدواری واقعی غافل نشوید
و هرگز تسلیم ناامیدی نشوید
که ناامیدی دشمن #سعادت و #موفقیت ما در زندگی است.
پس هیچوقت امیدت را از دست نده
شاید آن #زمان که امیدت را از دست میدهی،
دو ثانیه قبل از #خوشبختی باشد...
@zxcvcxz