فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈هر کسی بود خوشش میآمد که فداییان بسیار دارد اما او نه❌
https://eitaa.com/joinchat/716112268C5f40584416
🔸نگاهِ دغدغه مند این شکلیه...
_قبل از انتخابات...
از گرانی گوشت و برنج و خونه و...
سختیه معیشتِ مردم عصبانی باشی
_اما....بعد از انتخابات...
آیفون رو برا پولدارها ریجستری کنی
فیلترینگ رو برا بلاگرای فاسد رفع کنی
لایحه حجاب رو برا بی حجابها کنار بزنی
و هر آجرِ فاسدی که به نظام و دین و
خونِ شهدا لگد زده بود رو با وقاحت و
زیرکی با مَلاتِ وفاق به کابینه و دولتت
محکم بچسبانی....
🔻حالاگوشت قیمتش چندست مردم؟
🔻نان و لبنیات و برق و...چقدرست؟
🔻دلارو طلا چقدر رفته ست بالا؟
🔻با قطع برق و گازچه میکنید؟
🔻بنزین هم.....
که داغِ بهترین عزیزانمان را که بردلمان
گذاشتند...بماند...
که جسارتی که دشمنان چندین باره به
خاکمان کرده اند...بماند...
🔻آشِ بُزدلی وغربگدایی بر اُجاق است
و بلایی برسرمان بیاورند که فردا برای
خاکسترِ زغالش هم بگوئیم چه طعمِ
دلچسبی...
🔸بماند...نشسته ایم و چه زیبا...
کنارِ هم به تماشا...
# رئیسی عزیز
خادم جمهور
تکرار نشدنی
https://eitaa.com/joinchat/716112268C5f40584416
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین بوسه ی جوان
فلسطینی بر پای مادر
😭😭😭😭😭
یا مهدی صاحب الزمان دلم حکایت می کند
از ظلم این مستکبران برتو شکایت می کند
https://eitaa.com/joinchat/716112268C5f40584416
🖤وقتی در حق کسی بدی میکنیم طرف بخواهد لطف کند به رویمان نمیآورد. بیشتر بخواهد لطف کند به کسی هم نمیگوید. نهایت لطفش این است که بدیمان را با خوبی پاسخ دهد. اما باز هر وقت میبینیمش خجالت میکشیم. او دیگر نمیتواند از رنج درونی ما بکاهد. اما خدا وقتی گناهکار توبه میکند، خاطرۀ گناه را هم از یادش میبرد. غیر از این بود بهشت برای کسی مثل حُر، جهنم میشد.
📖مریم آیه ۶۰
✳️ https://eitaa.com/joinchat/716112268C5f40584416
✍حضرت آیتالله بهجت:
چقدر شیعیان باید شکرگزاری کنند که سروکارشان با اهلبیت علیهمالسلام است و خداوند نعمت ولایت را به آنها عطا نموده است.
📚رحمت واسعه، ویراست سوم، ص۶٢
✳️https://eitaa.com/joinchat/716112268C5f40584416
📚ماجرای زن پاک دامن و مردان هوس باز
📚متن به صورت کتابی نوشته شده
👈 قسمت اول
📚کلینى به سند معتبر از حضرت جعفر بن محمد الصادق صلوات الله علیه روایت کرده است که:
✍پادشاهى در میان بنىاسرائیل بود، و آن پادشاه قاضیى داشت، و آن قاضى برادرى داشت که به صدق و صلاح موسوم بود. و آن برادر، زن صالحهاى داشت که از اولاد پیغمبران بود.
🔹و پادشاه شخصى را مىخواست که به کارى بفرستد. به قاضى گفت که :
مرد قابل اعتمادی را طلب کن که به آن کار بفرستم.
قاضى گفت که: کسى معتمدتر از برادر خود گمان ندارم.
پس برادر خود را طلبید و تکلیف آن امر به او نمود. او ابا کرد و گفت :
🔸من زن خود را تنها نمىتوانم گذاشت. قاضى بسیار تلاش و اصرار کرد. ناچار پذیرفت و گفت:
اى برادر! من به هیچ چیز تعلق خاطر ندارم مگر همسرم، و خاطر من بسیار به او متعلق است. پس تو به جای من مواظب او باش و به امور او برس، و کارهاى او را بساز تا من برگردم.
🔹قاضى قبول کرد و برادرش بیرون رفت. و آن زن از رفتن شوهر راضى نبود.
پس قاضى به مقتضاى وصیت برادر، مکرر به نزد آن زن مىآمد و از حوایج آن سؤال مىنمود و به کارهاى او اقدام مىنمود.
و محبت آن زن بر او غالب شد و او را تکلیف زنا کرد. آن زن امتناع و ابا کرد.
🔸قاضى سوگند خورد که :
اگر قبول نمىکنى من به پادشاه مىگویم که این زن زنا کرده است.
گفت: آنچه مىخواهى بکن؛ من این کار را قبول نخواهم کرد.
قاضى به نزد پادشاه رفت و گفت : زن برادرم زنا کرده است و نزد من ثابت شده است.
🔹پادشاه گفت که: او را سنگسار کن. پس آمد به نزد زن، و گفت :
پادشاه مرا امر کرده است که تو را سنگسار کنم. اگر قبول مىکنى مىگذرانم، و الا تو را سنگسار مىکنم. گفت: من اجابت تو نمىکنم؛ آنچه خواهى بکن.
🔸قاضى مردم را خبر کرد و آن زن را به صحرا برد و او را سنگسار کرد.
تا وقتى که گمان کرد که او مرده است بازگشت. و در آن زن رمقى باقى مانده بود.
چون شب شد حرکت کرد و از گود بیرون آمد و بر روى خود راه مىرفت و خود را مىکشید تا به دیرى رسید که در آنجا راهبی مىبود.
🔹بر در آن دیر خوابید تا صبح شد. و چون راهب در را گشود آن زن را دید و از قصه او سؤال نمود. زن قصه خود را بازگفت.
دیرانى بر او رحم کرد و او را به دیر خود برد. و آن دیرانى پسر خردى داشت و غیر آن فرزند نداشت، و مالى زیاد داشت.
🔸پس دیرانى آن زن را مداوا کرد تا جراحت هاى او التیام یافت و فرزند خود را به او داد که تربیت کند. و آن دیرانى غلامى داشت که او را خدمت مىکرد.
آن غلام عاشق آن زن شد و به او گفت: اگر به معاشرت من راضى نمىشوى جهد در کشتن تو مىکنم.
🔹گفت: آنچه خواهى بکن. این امر ممکن نیست که از من صادر شود.
گاه خداوند بندگانش را به سخت ترین آزمونها می آزماید و خوشا به حال کسی که صبر پیشه میکند و خشم خدا را به رضایت مردم نمیفروشد.
پس آن غلام آمد و فرزند راهب را کشت و به نزد راهب آمد و گفت:
🔸این زن زناکار را آوردى و فرزند خود را به او دادى، الحال فرزند تو را کشته است. دیرانى به نزد زن آمد و گفت:
چرا چنین کردى؟ مىدانى که من به تو چه نیکی ها کردم؟
زن قصه خود را بازگفت. دیرانى گفت که: دیگر نفس من راضى نمىشود که تو در این دیر باشى.
🔹بیرون رو. و بیست درهم براى خرجى به او داد و در شب او را از دیر بیرون کرد و گفت: این زر را توشه کن، و خدا کارساز توست.
آن زن در آن شب راه رفت تا صبح به دهى رسید. دید مردى را بر دار کشیدهاند و هنوز زنده است.
🔸از سبب آن حال سؤال نمود، گفتند که: بیست درهم قرض دارد و نزد ما قاعده چنان است که هر که بیست درهم قرض دارد او را بر دار مىکشند و تا ادا نکند او را فرو نمىآرند.
پس زن آن بیست درهم را داد و آن مرد را خلاص کرد. آن مرد گفت که: اى زن هیچ کس بر من مثل تو حق نعمت ندارد.
🔹مرا از مردن نجات دادى. هر جا که مىروى در خدمت تو مىآیم.
پس همراه بیامدند تا به کنار دریا رسیدند. در کنار دریا کشتی ها بود و جمعى بودند که مىخواستند بر آن کشتی ها سوار شوند.
مرد به آن زن گفت که: تو در اینجا توقف نما تا من بروم و براى اهل این کشتی ها به مزد کار کنم و طعامى بگیرم و به نزد تو آورم.
🔸پس آن مرد به نزد اهل آن کشتی ها آمد و گفت : در این کشتى شما چه متاع هست؟
گفتند : انواع متاع ها و جواهر. و این کشتى دیگر خالى است که ما خود سوار مىشویم.
گفت : قیمت این متاع هاى شما چند مىشود؟
🔹گفتند: بسیار مىشود؛ حسابش را نمىدانیم. گفت: من یک چیزى دارم که بهتر است از مجموع آنچه در کشتى شماست. گفتند:
چه چیز است؟ گفت: کنیزکى دارم که هرگز به آن حسن و جمال ندیدهاید.
گفتند : به ما بفروش.
🔸گفت: مىفروشم به شرط آن که یکى از شما برود و او را ببیند و براى شما خبر بیاورد و شما آن را بخرید که آن کنیز نداند. و زر به من بدهید تا من بروم. آخر او را تصرف کنید.
✍ادامه دارد...
✳️https://eitaa.com/joinchat/716112268C5f40584416
📚ماجرای زن پاک دامن و مردان هوس باز
👈قسمت دوم
✍ایشان قبول کردند و کسى فرستاند و خبر آورد که چنین کنیزى هرگز ندیدهام.
آن زن را به دههزار درهم به ایشان فروخت و زر گرفت.
و چون او برفت و ناپیدا شد، ایشان به نزد آن زن آمدند و گفتند که: برخیز و بیا به کشتى.
🔸گفت: چرا؟ گفتند: تو را از آقاى تو خریدیم.
گفت: آن آقاى من نبود. گفتند: اگر نمىآیى، تو را به زور مىبریم.
آن زن را بر روى کشتى متاع سوار کردند و خود همه در کشتى دیگر در آمدند و کشتی ها را روان کردند.
🔹چون به میان دریا رسیدند خدا بادى فرستاد و کشتى ایشان با آن جماعت همه غرق شدند و کشتى زن با متاع ها نجات یافت و باد او را به جزیرهاى برد.
از کشتى فرود آمد و کشتى را بست و بر گرد آن جزیره برآمد، دید مکان خوشى است و آبها و درختان میوهدار دارد.
🔸با خود گفت که: در این جزیره مىباشم و از این آب و میوه ها مىخورم و عبادت الهى مىکنم تا مرگ در رسد.
هر گاه بنده ای با جدیت میخواهد به سمت کمال برود شیطان و نیروهایش بسیج میشوند اگر نتواند شخص مورد نظر را بفریبد اطرافیان او را میفریبد تا او را ابه گناه بیندازند.
🔹پس خدا وحى فرمود به پیغمبرى از پیغمبران بنىاسرائیل که در آن زمان بود که: برو به نزد آن پادشاه و بگو که در فلان جزیره بندهاى از بندگان من هست.
باید که تو و اهل مملکت تو همه به نزد او بروید و به گناهان خود نزد او اقرار کنید و از او سؤال کنید که از گناهان شما در گذرد تا من گناهان شما را بیامرزم.
🔸چون پیغمبر آن پیغام را به آن پادشاه رسانید پادشاه با اهل مملکتش همه به سوى آن جزیره رفتند و در آنجا همان زن را دیدند.
پس پادشاه به نزد او رفت و گفت:
این قاضى به نزد من آمد و گفت: زن برادرم زنا کرده است و من حکم کردهام که او را سنگسار کنند، و گواهى نزد من گواهى نداده بود.
🔹مىترسم که به سبب آن، حرامى کرده باشم. مىخواهم که براى من استغفار نمایى. زن گفت که: خدا تو را بیامرزد. بنشین.
پس شوهرش آمد و او را نمىشناخت و گفت:
من زنى داشتم در نهایت فضل و صلاح. و از شهر بیرون رفتم، و او راضى نبود به رفتن من. و سفارش او را به برادر خود کردم.
🔸چون برگشتم و از احوال او سؤال کردم برادرم گفت که: او زنا کرد و او را سنگسار کردیم. و مىترسم که در حق آن زن تقصیر کرده باشم. از خدا بطلب که مرا بیامرزد.
زن گفت که: خدا تو را بیامرزد. بنشین. و او را در پهلوى پادشاه نشاند.
🔹پس قاضى پیش آمد و گفت که :
برادرم زنى داشت و عاشق او شدم و او را تکلیف به زنا کردم. قبول نکرد. نزد پادشاه او را متهم به زنا ساختم و به دروغ او را سنگسار کردم. از براى من استغفار کن. زن گفت: خدا تو را بیامرزد.
پس رو به شوهرش کرد که: بشنو. پس راهب آمد و قصه خود را نقل کرد و گفت:
🔸در شب آن زن را بیرون کردم و مىترسم که درندهاى او را دریده باشد و کشته شده باشد به تقصیر من.
گفت: خدا تو را بیامرزد. بنشین.پس غلام آمد و قصه خود را نقل کرد. زن به راهب گفت که: بشنو. پس گفت: خدا تو را بیامرزد.
🔹پس آن مرد دار کشیده آمد و قصه خود را نقل کرد. زن گفت که: خدا تو را نیامرزد. چون او بىسبب در برابر نیکى بدى کرده بود.
پس آن زن عابده به شوهر خود رو کرد و گفت: من زن توام. و آنچه شنیدى همه قصه من بود.
و مرا دیگر احتیاجى به شوهر نیست.
🔸مىخواهم که این کشتى پرمال را متصرف شوى و مرا در این جزیره بگذارى که عبادت خدا کنم. مىبینى که از دست مردان چه کشیدهام.
پس شوهر او را گذاشت و کشتى را با مال متصرف شد و پادشاه و اهل مملکت همگى برگشتند.
📚منبع : عین الحیات مؤلف : علامه، ملا محمد باقر مجلسى رحمة الله
✳️https://eitaa.com/joinchat/716112268C5f40584416
♦️تصویب ممنوعیت ترویج زندگی بدون فرزند در روسیه
🔹نمایندگان روسیه قانونی را تصویب کردند که ترویج سبک زندگی بدون فرزند را در پس زمینه بحران جمعیتی در روسیه و دفاع کرملین از ارزشهای سنتی، ممنوع میکند.
🔹این قانون برای افرادی که در ترویج سبک زندگی بدون فرزند شرکت میکنند، جریمهای معادل ۴۰۰۰۰۰ روبل (حدود ۴۲۵۰ دلار) تعیین میکند و اگر آنها کارمند اداره دولتی باشند این جریمه دو برابر میشود. در مورد اشخاص حقوقی، جریمه ممکن است به پنج میلیون روبل (حدود ۵۰ هزار دلار) افزایش یابد.
#فرزند
https://eitaa.com/joinchat/716112268C5f40584416
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️عراقچی: باید مدیریت کنیم تا هزینههای اختلافات ایران و آمریکا کاهش یابد/ کانال های تماس بین ایران و آمریکا همیشه وجود دارد
وزیر امور خارجه پس از جلسه هیات دولت:
🔹بعضا اختلافاتی که با آمریکا داریم بسیار اصولی و مبنایی است و ممکن است حل شدنی نباشد ولی باید مدیریت کنیم تا هزینههای آن و تنشها کاهش یابد.
#عراقچی
https://eitaa.com/joinchat/716112268C5f40584416
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ واکنش رئیس جمهور به خاموشیها در کشور
🔹چون ذخایرمان کم است و در زمستان ممکن است با مشکل مواجه شویم مجبوریم ذخایر نیروگاه ها را طوری تنظیم کنیم که به مشکل برنخوریم.
#پزشکیان #برق
https://eitaa.com/joinchat/716112268C5f40584416
♦️هیچ مدرسهای حق اخراج دائم دانشآموز را ندارد
معاون شورای عالی آموزش و پرورش:
🔹مدارس اجازه اخراج دائم دانشآموزان را ندارند و اساساً در نظام آموزش و پرورش موضوعی به نام اخراج دائمی وجود ندارد.
🔹اگر راهنمایی و مشاورههای مدرسه از جمله تشویق، ترغیب و تنبیه برای دانشآموزان مؤثر نباشد، متناسب با نوع تخلف، اقدامات مختلفی انجام میشود.
🔹اخراج حتی به صورت موقت، میتواند شرایط روحی و روانی دانشآموز را به هم بریزد به همین دلیل تأکید داریم که اخراج نباید هدف قرار گیرد.
#اخراج #دانش_آموزان
https://eitaa.com/joinchat/716112268C5f40584416