ادبیات عجیب پرکارترین فیلمنامهنویس دوره تحول نسبت به صدا و سیما
شاید باورتان نشود کسی که چنین توهینهایی را نسبت به صدا و سیما و جلیلی و... مینویسد، امیر ابیلی است که در سه سال گذشته قریب دویست قسمت سریال در تلویزیون نوشته و عملا از همه نویسندگان قدیمی و جدید پرکارتر بوده است.
و البته علاوه بر نویسندگی این سریالها، همزمان قرارداد تولید با دیگر شبکهها هم داشته است!
اگر باند جلیلی ایراداتی داشته باشد -که داردـ یکی از آنها همین است که چنین فرصت و درآمدی را نصیب کسانی کرد که نه تنها اعتقادی به تحول نداشتند بلکه از نظر فنی و هنری هم کارهایی چون پلاک۱۳ و چشمبندی ساختند و البته کار آخر گروه نویسندگیشان -دربندون- به قدری ضعیف بود که تولید و پخشش ناتمام ماند و برخی عوامل حاضر نشدند اسمشان در تیتراژ بیاید!
وقاحت کسی که در سه سال قریب دویست شب آنتن سریال پربینندهترین شبکه را در اختیار داشته و سهم زبالههای تولیدیاش در ورشکستگی برند تلویزیون را نمیبیند، حتما کمتر از کسی نیست که سه سال مدیر در موسیقی سیما بوده ولی از تولید نشدن موسیقی در حوزه فلسطین انتقاد میکند.
🔰
@HAFTRAH
سکولاریسم تلویزیونی و برادر وحید
روزگاری وحید جلیلی در مجله سوره قلم به نقد تلویزیون از منظر سکولاریسم چرخانده بود و حتی وجود شبکه قرآن را از این منظر نقد کرده بود. قائم مقام فعلی رسانه ملی آن روزها جداسازی و تمرکز برنامههای قرآنی در یک شبکه را مصداق سکولاریسم میدانست که البته حرف پربیراهی هم نبود.
اما این روزها نه تنها شبکه قرآن همچنان وجود دارد که اگر با همان منطق نگاه کنیم، ظاهرا این جداسازی و تمرکز به درون شبکهها هم منتقل شده است و گویا نگاه و محتواهای دینی و انقلابی فقط مخصوص یکسری از برنامههاست و دیگر برنامهها کاملا باید از این اصول مبرا باشند.
از این منظر، شبکه سه را میتوان مصداق سکولاریسم تلویزیونی دانست.
در این شبکه هرچیزی جای خود را دارد! قرآن و دین و اهل بیت جایش در معلی و محفل و سمت خداست و از آنسو، چارپایه و پانتولیگ و... مجوز عبور از هر خط قرمزی را دارند.
در پانتولیگ برای اولین بار گروههای زنان و مردان با هم مسابقه میدهند (چیزی که هنوز در نمایش خانگی هم قفلش باز نشده) و در چارپایه مبتذلترین شوخیهای اروتیک به نمایش در میآید.
در یکی زن و مرد دو طرف میز میایستند و برای فشردن چراغ کل میاندازند و در دیگری آقا رشید لباس زنان را میپوشد و شکم برآمدهاش را میگذارد روی میز دکتر و میگوید درش بیار!
اگر تمرکز برنامههای قرآنی در یک شبکه سکولاریسم بود، تمرکز شئونات دینی و فرهنگی در یکسری برنامه و فارغ بودن بقیه برنامهها از پایبندی به حیا و عدم اختلاط محرم و نامحرم و... نامش چیست؟
🔰
@HAFTRAH
📌مناقشه عادل و مسیر پشت سر!
🔹در ماجرای عادل فردوسیپور مقصر کیست؟ علی فروغی که در مصاحبهای با روزنامه صبح نو گفته بود در زمان من برنامه نود تعطیل نمیشود و شد؟ جلیلی و جبلی که اخراج عادل اصلا برای دوره قبل از آنهاست ولی خب، آنها عرضه برگرداندنش را نداشتند؟ خود فردوسیپور که سرتق است و حاضر نیست بدیهیات رفتار حرفهای سازمانی را رعایت کند؟ یا...
بگذریم از اینکه اصلا خود این مناقشه و بحثهای هرروزه درباره یک برنامهساز یا گزارشگر تا چه حد مهم است و این میزان تولید محتوا پیرامون آن تا چه میزان واقعی و طبیعیست؛ ولی در هر حال همه این افراد حتما میتوانند سهمی در پیچیده شدن این کلاف داشته باشند.
اما، این ماجرا سر درازی دارد که کمتر به آن توجه میشود.
🔹جهانگیر کوثری که زمانی گزارشگر و برنامهساز ورزشی بوده است صحبتهایی دارد درباره نحوه رشد عادل فردوسیپور در تلویزیون و رانتهای ویژهای که داشته است. اینکه در دورهای هیچکس حق تولید برنامه فوتبالی نداشته چون فقط عادل باید میساخته و دیده میشده تا اینکه نه تنها فوتبال که حتی برنامههای ورزشی درباره سایر رشتهها -مثل کشتی- هم نباید از یک حدی جذابتر میبودند تا خدای نکرده نود عنوان جذابترین برنامه ورزشی را از دست ندهد.
نمیخواهم درباره این بنویسم که فردوسیپور خود و تواناییاش و تجربهاش و محبوبیتش را مدیون تلویزیون است و الان دارد ناشکری و نمکنشناسی میکند، نه. نمیخواهم این را بگویم چون این نه فقط درباره فردوسیپور که درباره همه مجریان و برنامهسازان و بازیگران و... صدق میکند که بالاخره از یکجایی شروع کردهاند و در یکجایی رشد کردهاند و باید دو زار نمکشناسباشند و البته حتما خودشان هم خرده جنم و جربزه و استعدادی داشتهاند و اصلا این یک رابطه دوطرفه بوده است که آن یکجا -اینجا تلویزیون- هم در این مسیر سود کرده است و...
🔹اینها را نمیخواهم بگویم چون میخواهم به آنطرف این معامله ظاهرا برد-برد اشاره کنم. آنطرف، یعنی مدیرانی که به خیال خودشان این فضای رشد و در واقع این فضای فربه شدن و سرتق و یاغی شدن را فراهم کردند. کسانی که حواسشان نبود اگر به باغ فقط آب و کود و نور بدهند و حواسشان به هرس و آفتکش و... نباشد، اتفاقات بدی ممکن است بیفتد.
🔹اگر آنسالها که هنوز فردوسیپور اینطور عادل نشده بود و خطاها و سرکشیهایش کوچک بود کسی به او میفهماند که حد و حدود کار حرفهای در یک رسانه میزبان چیست، کار به اینجا نمیکشید.
شاید اگر وقتی او در واکنش به آتشسوزی پلاسکو یک آتشنشان گمنام را از صومعه سرا -بلندمرتبهترین ساختمان صومه سرا چند طبقه است؟!- آورد و شروع کرد به تحلیل وضعیت آتشنشانی در ایران، کسی گوشش را میپیچاند که اینها ربطی به برنامه تو ندارد، او چیزهایی دستگیرش میشد.
🔹اما در همه آن سالها و در همه مواردی که فردوسیپور احساس کرد یکهتاز آنتن است و هرچقدر بخواهد میتواند از پخش وقت بگیرد و به هر موضوعی میتواند بپردازد و با هرکسی میتواند مصاحبه بگیرد، مدیران تلویزیون سعی کردند فکر کنند انشالااله گربه است و حالا طوری نشده و یک تذکر بس است و...
و این، فقط درباره فردوسیپور صادق نیست. سلبریتیهای رشد یافته در آن نظام مدیریتی رسانه ملی این روزها یکی مشغول حرف زدن علیه حجاب است و دیگری از همجنسبازی قبح شکنی میکند و آنیکی درباره اهمیت رقص منبر میرود و...
🔹و در رسانه ملی چه خبر است؟ هیچ!
فشار رسانهای مدیران دوره تحول را به آنتن دادن به سلبریتیهای قدیمی وادار کرده و کسی هم حواسش به سلبریتیهای جدیدی که دارند پا جای پای قبلیها میگذارند نیست!
و البته که در این میدان فقط صدا و سیما مقصر نیست. بلبشوی عرصهمدیریت فرهنگی در مملکت که هر کسی از یکسو آن را میکشد اساسا امکان مدیریت درست را نمیدهد. تا تو میخواهی یکی را تنبیه کنی، میبینی پلتفرم و استیج و رسانهای دیگر که نخش دست جای دیگریست با دستمزدی چند برابر بالاتر دارد او را ناز میکند!
بگذریم...
به هر حال این دور باطل را اگر یکجا قطع نکنید حالا حالاها وضع همین است.
🔰
@HAFTRAH
📌 آقای سرلک! جاده صاف کن تبلیغاتچیهای قوم لوط نباشید
🔹صوت کوتاهی از جلسه روحانیون با رییس رسانه ملی منتشر شده که در آن حجتالاسلام سرلک سیاستهای این سازمان در تعامل با سلبرتیها و چهرههای رسانهای را زیر سوال میبرد.
اینکه در همین صوت سه چهار دقیقهای چند تهمت و حرف خلاف واقع وجود دارد موضوع این نوشته نیست. کما اینکه چرا بزرگترین رسانه کشور دچار چنین ضعف رسانهای ست که نمیتواند واقعیتهایی که خود سلبریتیها به آن معترف هستند را بازگو و خود را از مظان اتهام رها کند هم موضوع این نوشته نیست.
🔹موضوع این نوشته اینها نیست. موضوع، این است که آقای سرلک در آن صوت فقط نام یکی از مجریهای سلبریتی را به زبان می آورد و از روی انتن نبودنش گله میکند و او علی ضیاست!
موضوع این است که یک روحانی، بعد از صحبتهای سخیف، موهن، وقیحانه و ضد اسلامی ضیا با مهمانش درباره همجنسبازی همچنان جای خالی او را به روی مدیران رسانه ملی جمهوری اسلامی می آورد.
موضوع این است که یک فرد معمم که لباس پیامبر اسلام را به تن دارد چنان دچار رفیقبازی است که حتی تطهیر همجنسبازها و تقلیل گناه کبیرهشان به یک تفاوت دیدگاه و اختلاف سلیقه توسط یک مجری هم باعث نمیشود تمنای حضور دوباره او را روی آنتن نداشته باشد.
موضوع این است که یک شیخ با چشمان خودش دیده مهمان علی ضیا گفته «گی بودن و لزبین بودن چه اشکالی دارد» و ضیا هم تایید کرده، ولی همچنان دوست دارد او را در تلویزیون ببیند.
🔹موضوع این نوشته حتی علی ضیا هم نیست. موضوع آقای سرلک است!
آقای سرلک. این مدیران رسانه ملی هم یک روزی میروند کما اینکه قبلیها هم رفتند. سلبریتیها هم چه روی آنتن باشند چه نه، آنقدر پول در میآورند که کریسمس را در پاریس جشن بگیرند! اما شما سعی کنید روحانی باقی بمانید و جاده صاف کن تبلیغاتچیهای قوم لوط نشوید!
🔰
@HAFTRAH
📌محمدرضا شهبازی مجری برنامه پاورقی در کانال شخصی خود نوشت: هنوز چند قسمت از سیدخندان نگذشته بود که گزارش ویدئویی ساختند برای تخریب سیدخندان به بهانه شباهت با خندوانه.
کیا؟ کمیل خجسته و سایر برادران و خواهران انقلابی که با پول اوقاف رسانه آوانگارد بالا آورده بودند!
🔹حالا بگذریم از اینکه بخشهایی مثل از تجربهت بگو یا خاطرهبازی و... چقدر شبیه خندوانه بود، اما آیا همونها الان درباره شباهت ۹۹درصدی هزار و یک به خندوانه چیزی میگن؟ یا زدن یه تیم حزباللهی با پول اوقاف روحشون رو جلا میداد؟
اصلا درد اونا شباهت به خندوانه بود؟ مخاطب بود؟ کیفیت بود؟
🔹اصلا دیدنو به کجا رسید؟ چی شد؟ چقدر مخاطب داشت و داره و...
نورچشمیهایی که تا چشم باز کردن پول بیحساب برای رسانه زدن و رسانه داشتن و کار رسانهای کردن در اختیارشون بوده، هیچوقت درباره شکستهاشون و به باد دادن بودجههای میلیاردی اوقاف و... مورد سوال قرار گرفتن؟
🔰
@HAFTRAH
سینا کلهر کتابی با عنوان «جمع انقلابیها نگرشی به تاریخ حوزه هنری انقلاب اسلامی» منتشر کرده است.
در این کتاب اسمی هم از رضا امیرخانی نویسنده آورده شده است. رضا امیرخانی در واکنش به این کتاب در کانال شخصی خود نقدی بر این کتاب منتشر کرده است.
در همین رابطه سعید فضل زرندی روزنامه نگار درباره امیرخانی نوشت:
🔹سینا کلهر یه کتابی نوشته بر اساس چند سال پژوهشی که داشته درباره تاریخچه حوزه هنری. یه جا اومده تو پانویس اقدامات جالب یه دوره مدیریتی در حوزه هنری رو مثال بزنه گفته تولید فلان فیلمها و «جذب چهرههای جدید مثل رضا امیرخانی».
🔹بعد امیرخانی یه هجویه مبتذل متفرعنانه و کودکانه علیه کلهر منتشر کرده که توی دوزاری بیسواد فلانشده به چه حقی اسم شریف امیرخانی رو آوردی و فلان.آدم دچار شرم نیابتی میشه واقعا. درست نقد کن خب.من شهادت میدم در هر مواجههای که با کلهر داشتم، آدم شریف، فروتن، دقیق و دانشمندی به نظرم رسیده.
🔹یه مثال پررنگی که در ذهنم هست اینه که وقتی مرکز پژوهشها مدیر دفتر اجتماعی بود، پرونده لایحه جمعیت در دست بود و اینها ایدههای اساسی و مختصر مفیدی برای ماجرا دنبال میکردن، مثل اصلاح وضعیت سربازی. یعنی ترویج اقدام درست ناشی از یه آسیبشناسی عمیق ولو علیه نگاه رایج سیستم.
🔹درواقع نگاه اینها به مسائل اجتماعی-فرهنگی با اینکه کاملا از منظر هویت دینی و حزباللهی بود اما به جهت روشی و تحلیلی در مقابل امثال بانکیپورفرد (لایحه حجاب و جمعیت و ...) قرار میگرفت. من سینا کلهر رو آدم بسیار ارزشمندی میدونم. ولو چهار تا حرفش رو هم قبول نداشته باشیم.
🔹من دوست ندارم چند روز یه بار مطلب بنویسم در دفاع از این و اون، حرف زدن کسی مثل من هم به درد کس دیگری نمیخوره واقعا. ولی در وجدان خودم نمیتونم بیکار بشینم ببینم هر روز از یه گوشه یه لمپن هرزهزبانی پرادعایی راه بیافته چهار تا چهره به درد بخور کشور رو هم تخریب کنه. بگذریم.
🔰
@HAFTRAH
📌داستان چرک #شوهر_ستاره
🔻 محمد رحمانی نویسنده در خصوص فیلم شوهر ستاره نوشت:
▪️در جشنواره فیلم فجر هم میشود فیلمی به سبک فیلم های درجه چندم ضد اسلامی هالیوود اکران کرد و سه بار در آن اذان پخش کرد و هر بار با پخش اذان مخصوصاً آخرینش که با نماز همراه است حس انزجار را به مخاطب تحمیل کرد .
▪️اذانی که یکبار با اشک و نالههای دختری مظلوم ممزوج میشود بار دیگر با درماندگی عجین و در نهایت به تعصب کور و نامردی حماقت بار ختم میشود.
▪️شوهر ستاره داستان چرک زنی است که ذات کثیف مرد سنتی رهایش نمیکند. از همان اول شعارزدگی و نمادسازی گریبان مخاطب را ول نمیکند. مرد صاحبکار استثمارگر لجن که بعد از کلی کار بی وقفه زن را بهخاطر دو بار دستشویی رفتن اخراج میکند. مرد صاحبخانه که زنش از او میترسد و جای خفگی روی گردنش نشسته مدام در کار ستاره سرک میکشد و به حریم خصوصیاش تجاوز میکند و نماد لجن مردسالاری سنتی است! مردی که دنبال بهره برداری جنسی به شکل صیغه است باوجود زن و بچه و همچنین خواستگاری دیگر که صرفاً او را برای کلفتی کشیدن میخواهد.
▪️ شوهر ستاره که خودش اجاق کور بوده اما مشکل را به دروغ به گردن ستاره انداخت تا بعد از مرگش هم مثل دوران زنده بودن زندگی او را تباه کند بعد هم با سرکوفت و تحقیر ستاره زن دوم گرفت در حالی که مشکل از خودش بود و نهایتاً در حادثه رانندگی ستاره را بیوه کرد.
▪️برادر همسر گوربه گور شدهاش که او را حبس کرد و ستاره از دست خانواده شوهر مردهاش فرار کرد مردی که در ظاهر بهتر است و ستاره به او دل میبندد، اما او هم در
حقیقت لجن مذهبی است کسی که دختر و زنش را به دلیل تعصب جاهلانه و منع حضور در فوتبال دختران حبس کرد و هر دو در حادثه ای هرچند غیر عمد در اثر همین حبس کشته شدند گ. همین مرد بعد از یک صیغه و یکبار همخوابگی ستاره را رها میکند و میرود . آقای لجن در اوج حماقت نماز میخواند.
▪️فقط اینها نیست... دستپخت کثیف ایرج زاد آنقدر شعارزده پیش میرود که پیرزن ناراحت با بازکردن گره روسری ستاره ناگهان شفا مییابد ، از عدم حضور زنان در ورزشگاه با آه و حسرت حرف میزند، حتی تلویزیونشان بخشی از مناظره مهدی نصیری را نشان میدهد که به حجاب اعتراض میکند!
▪️دوست صمیمی ستاره که در اوج زیبایی نیمی از صورتش را در اسیدپاشی نابود کردند. زنهای مذهبی فیلم یا جاکشاند و پول جاکشی میگیرند یا در مترو بگذریم!
همانقدر که شعارزدگی در فیلمهای انقلابی و مذهبی بد است. این اثر ضد مذهب، ضدسنت ضدایرانی و ضدمرد هم همان رویه به شیوه کثیف تکرار میکند
🔰
@HAFTRAH
📌نقدی بر سیاستگذاری تلویزیونهای اینترنتیِ ذیل نهادهای حاکمیتی
🔻محمدرضا رضاپور مدیر اسبق شبکه نمایش درشبکه اجتماعی خود نوشت:
🔹 اگر طرح سوال ایرادی ندارد باید عرض کنم که متوجه دغدغه و احساس تکلیف موسسه همشهری برای - خدایناکرده - بدون تریبون ماندنِ آقایان فراستی و یزدانیخرم نمیشوم...
🔸 این عزیزان که در یوتویوب، منبری بلندتر از تلویزیونهای اینترنتیِ دستساز در اختیار دارند. پس فضیلت و مزیت این تأمین سرمایه، به لحاظ مدیریتی و سیاستی، چیست؟
🔹 از نمایی کلیتر و بزرگتر:
اساساً سیاستگذار سرمایهای که برای تأسیس تلویزیونهای اینترنتی از طرف این و آن، زیر دستوپای جماعت حزباللهی در نهادهای مختلف حاکمیتی ریخته میشود، کیست؟
فضیلت و مزیت وجود مدیر حزباللهی در این عرصه چیست؟
🔸 از بیبیسی و الجزیره و... که معتبرتر و خاصتر نیستید؛ چند صفحه مانیفست و سیاستهای کلان و چشماندازتان را منتشر کنید تا ببینیم با چی و کی طرفیم!
🔹 سوال دیگر: چگونه کسانی که تا دیروز در Broadcast برنامه میساختند، تنها به صرف پخش و توزیع اینترنتی همان سبکوسیاق و شیوه برنامهسازی، ناگهان، متخصص و پرچمدار Broadband و عبور از روزگار سنتی رسانه شدهاند؟!
🔸 مضاف بر اینکه اگر قرار باشد با رانت ریش و پشم و تسبیح و با بودجه حاکمیت، خودارضایی و طبعآزمایی شود، چرا سراغ نسخه اوریجینال و امتحانپسدادهاش در همین پلتفرمها نمیروید؟ پشتپرده پول بدهید به سکوها تا برایتان بِداری کنند جماعت ناراضی از انقلاب را؛ سفارشی با تضمین کیفیت!
🔰
@HAFTRAH
📌همیشه اولین ها مهم هستند
🔻یادداشت شیخ اسماعیل رمضانی درباره فیلم موسی کلیم الله
🔹روز گذشته توفیق پیدا کردم تا به تماشای فیلم سینمایی « موسی کلیم الله ع » بنشینم.در این باره گفتنیهایی دارم پیشکش هر کسی که خدا مقدر کرده نوشته من را بخواند.
▪️۱ـ در ذهن بنده رسانه و ظهور حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه ارتباط ناگسستنی دارند.
بنده هر پیشرفت رسانه ای را گامی به سمت ظهور می بینم.
▪️رسانه جهان را کوچک می کند ، در جهان کوچک حق و باطل از دسترس هم خارج نمی شوند و در جایی که حق و باطل ناگزیر از رویایی هستند حق پیروز خواهد شد.
▪️پیشرفت رسانه ای و تکنولوژی فوق العاده و به روزی که به دست جوانان ایرانی در فیلم موسی کلیم الله ع اتفاق افتاده قسمت بشارت بخش سینمای ایران است برای رساتر شدن زبان خوبان در بیان حقایق عالم
برای این امر شاکر خدا هستم.
🔻۲ـ همیشه اولینها مهم هستند
▪️خدا اولینها را یا آنقدر دوست دارد که میخواهد باب خیری به دست آنها باز شود یا آنقدر از حق چشم پوشیدهاند که خدا تصمیم گرفته است شری به دست آنها پایهگذاری گردد.
▪️به گمانم سازندگان فیلم «موسی کلیم الله» هر کدامشان به دلیلی به چشم خدا آمده اند که اولین افرادی هستند در سینمای ایران که باب چنین تصویرپردازیهای باشکوهی به دست آنها باز شده است.
برای این امر شاکر خدا باشند و متواضع
▪️خدا میداند تا آخرین نام تیتراژ پایانی فیلم نشستم و نام آنها را خواندم و به همه آنها غبطه خوردم و برایشان دعا کردم.
🔻۳ـ در طول مسیری که برای تماشای فیلم میرفتم نگران بودم که تکنولوژی استفاده شده در فیلم ، قدرت فیلم سازی و قصه پردازی برادر عزیزم جناب آقای ابراهیم حاتمیکیا بر فیلم حاکم شود.
▪️دل نگران بودم آیا حاتمی کیا در خدمت موسی ع خواهد بود یا موسی عنوانی خواهد بود برای قدرت نمایی تکنولوژی فیلم و قدرت فیلم سازی کارگردان آن
▪️حقیقتا همه چیز در خدمت حضرت موسی ع بود و نام موسی برازنده آن است.
▪️همه قدرت فیلم سازی کارگردان و تکنیک ها خادم قصه موسی ع بودند حتی آن نوزادی که خدا برایش نوشته بود نقش موسی ع را تجسم ببخشد مهری در دل انسان زنده می کند و قلب را به سمت خود می کشد مانند حالتی که در روایات درباره خود موسی ع آمده است.
🔻۴ـ بعد از دیدن فیلم به آقای حاتمیکیای عزیز مانند زمانی که عبادتمان تمام میشود عرض کردم «قبول باشه »
▪️خدا میداند من مدت زمانی را که برای دیدن این اثر گذاشتم را برای خودم عبادت میدانم.
▪️از آقای حاتمیکیا خواهش کردم ثواب یک دقیقه از این فیلم را به بنده هدیه بدهند و ایشان بزرگوارانه قبول کردند
▪️اگر خداوند از من بپرسد دلت می خواهد ثواب کدام یک دقیقه فیلم را بگیری عرض خواهم کرد
▪️ثواب آن سکانسی که یوکابد س موسی ع را در آب رها کرد و با شنیدن صدای گریه موسی (ع) دل نگران دوباره به سوی سبد رفت و موسی (ع) را در آغوش گرفت، و من گریه کن مادری شدم که با دلی نگران فرزندش را به پدری خسته می سپرد برای گرفتن آب
▪️یادم آمد وقتی برای شروع اولین روز فیلم برداری خدمت عوامل مشرف شده بودم برای آنها روضه رباب خواندم.
آه از دل رباب
🔰
@HAFTRAH