eitaa logo
فلسفه و عرفان
5.3هزار دنبال‌کننده
511 عکس
223 ویدیو
349 فایل
🌿 ﷽ ارائه درسگفتارها، کتب، تقریرات و مقالات فلسفه و عرفان https://eitaa.com/joinchat/2338127993C01d7a60817 درتلگرام👇 http://t.me/PHILO_MYS
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  فلسفه و عرفان
🌀وحدت وجود از مسلّمات ما اهل بیت است در ایامی که در نجف اشرف، نزد استاد خود مرحوم رضوان الله علیه کسب فیض می‌نمودیم، روزی پس‌ از نماز صبح نشسته بودم، در حالت توجه و خلسه()، به خدمت حضرت علی بن جعفر رضوان الله علیه رسیدم، آن حضرت به من نزدیک شد به اندازه ای که نَفَس آن حضرت گویا به صورتم می خورد و صدای نفس او را می‌شنیدم. در آن حال فرمود: «مسأله وحدت و توحید در وجود () از اصولِ مسلّمه‌ و اوّلیه‌ی ما اهل بیت است». ✍مهرتابان، صفحه ۴۳۲ و ۲۲۱ 💢کانال فلسفه و عرفان 👇 ‌https://eitaa.com/joinchat/1963720741C05b59f4cf3
🌀حکایت حکیم اصفهانی ✅شیخ مناجاتیان آیت الحق میرزا جواد آقا ملکی تبریزی قدس الله نفسه الزکیه: 🔹مرد حكيمى در اصفهان بود و عادتش بر اين كه چون وقت غذايش مى‌رسيد، خادم خود را مى‌فرستاد، تا براى او و براى هر كس كه در نزد اوست- هر كه مى‌خواهد بوده باشد- غذا بخرد؛ و آن حكيم با آن شخص حاضر با هم غذا بخورند. اتّفاقاً روزى در وقت غذا يكى از طلّاب شهر براى حاجتى نزد وى آمده بود، حكيم به خادمش گفت: براى ما غذا بخر، تا ما تغذّى نمائيم؛ و خادم روانه شد، و براى آن دو نفر غذائى خريد؛ و حاضر كرد. حكيم به آن مرد فاضل گفت: بسم الله، بيا غذا بخوريم! آن شيخ گفت: من غذا نمى‌خورم! گفت: آيا غذا خورده‌اى؟! گفت: نه. گفت: چرا غذا نمى‌خورى با آنكه هنوز غذا نخورده‌اى؟! گفت: من احتياط مى‌كنم از غذاى شما بخورم! گفت: سبب احتياطت چيست؟! گفت: من شنيده‌ام كه تو قائل به وحدت‌ وجود هستى! و آن كفر است و جايز نيست براى من كه با شما از غذاى شما بخورم، زيرا كه غذا به واسطه ملاقات با شما نجس مى‌شود! گفت: تو معناى را چه تصوّر كرده‌اى، تا اينكه حكم به كفر قائل به آن نموده‌اى؟! گفت: به جهت آنكه قائل به وحدت وجود، مى‌گويد به اينكه خدا همه اشياء است؛ و جميع موجودات الله هستند! حكيم گفت: اشتباه كردى! بيا غذا بخور! زيرا كه من قائل به وحدت وجود هستم و نمى‌گويم كه: جميع اشياء خدا هستند، چون از جمله اشياء جناب شما مى‌باشد و من شكّى ندارم در اينكه شما در مرتبه حمار هستيد يا پست‌تر از حمار؛ پس كجا مى‌توان كسى قائل به الوهيّت شما بگردد؟ بنابراين احتياط شما بدون وجه است و اشكال در غذا خوردن نيست! بيا! غذا بخور! 📚رساله لقاالله ص۲۴۵ 💢کانال فلسفه و عرفان 👇👇 ‌https://eitaa.com/joinchat/1963720741C05b59f4cf3
4_5924557048644634694.PDF
6.34M
📚 کتاب نایاب 🔹 سیر تاریخی و تطور و بررسی و تحلیل آن در آثار و ✍ مرحوم استاد فضل الله ضیاء نور از دانش آموختگان حوزه علمیه اصفهان و اساتید دانشگاه 👈♦️کانال فلسفه و عرفان♦️👇 ‌ ‌ ‌ ‌https://eitaa.com/AGLOESHG
هدایت شده از  فلسفه و عرفان
🌀حکایت حکیم اصفهانی ✅شیخ مناجاتیان آیت الحق میرزا جواد آقا ملکی تبریزی قدس الله نفسه الزکیه: 🔹مرد حكيمى در اصفهان بود و عادتش بر اين كه چون وقت غذايش مى‌رسيد، خادم خود را مى‌فرستاد، تا براى او و براى هر كس كه در نزد اوست- هر كه مى‌خواهد بوده باشد- غذا بخرد؛ و آن حكيم با آن شخص حاضر با هم غذا بخورند. اتّفاقاً روزى در وقت غذا يكى از طلّاب شهر براى حاجتى نزد وى آمده بود، حكيم به خادمش گفت: براى ما غذا بخر، تا ما تغذّى نمائيم؛ و خادم روانه شد، و براى آن دو نفر غذائى خريد؛ و حاضر كرد. حكيم به آن مرد فاضل گفت: بسم الله، بيا غذا بخوريم! آن شيخ گفت: من غذا نمى‌خورم! گفت: آيا غذا خورده‌اى؟! گفت: نه. گفت: چرا غذا نمى‌خورى با آنكه هنوز غذا نخورده‌اى؟! گفت: من احتياط مى‌كنم از غذاى شما بخورم! گفت: سبب احتياطت چيست؟! گفت: من شنيده‌ام كه تو قائل به وحدت‌ وجود هستى! و آن كفر است و جايز نيست براى من كه با شما از غذاى شما بخورم، زيرا كه غذا به واسطه ملاقات با شما نجس مى‌شود! گفت: تو معناى را چه تصوّر كرده‌اى، تا اينكه حكم به كفر قائل به آن نموده‌اى؟! گفت: به جهت آنكه قائل به وحدت وجود، مى‌گويد به اينكه خدا همه اشياء است؛ و جميع موجودات الله هستند! حكيم گفت: اشتباه كردى! بيا غذا بخور! زيرا كه من قائل به وحدت وجود هستم و نمى‌گويم كه: جميع اشياء خدا هستند، چون از جمله اشياء جناب شما مى‌باشد و من شكّى ندارم در اينكه شما در مرتبه حمار هستيد يا پست‌تر از حمار؛ پس كجا مى‌توان كسى قائل به الوهيّت شما بگردد؟ بنابراين احتياط شما بدون وجه است و اشكال در غذا خوردن نيست! بيا! غذا بخور! 📚رساله لقاالله ص۲۴۵ 💢کانال فلسفه و عرفان 👇👇 ‌https://eitaa.com/joinchat/1963720741C05b59f4cf3
📌 تکامل فلسفه به کدام روایت؟ ❇️ روایت فلاسفه یکی از مسائل مهم در دوران اخیر و بخصوص بعد از آشنایی ایرانیان با اندیشه‌های فلسفی غرب، مسئله تکامل فلسفه و امتداد اجتماعی آن است. مسئله‌ای که اول بار توسط فیلسوف بزرگ اسلام سید جمال الدین اسدآبادی (ره) مطرح شد و بعد از آن فیلسوفان بزرگی همچون امام خمینی، علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت الله العظمی خامنه‌ای برای آن یک بنیاد فلسفی و متعالی فراهم آوردند که به تولید آثار بسیار ارزشمندی منتهی شده است. بر این اساس و در این روایت، فلسفه اسلامی بواسطه بهره‌مندی از معارف قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) از غنای درونی و اساس منطقی صحیحی برخوردار است و بر پایه معارف عمیق اسلامی دارای یک سامان متعالی و وحیانی است که قابل مقایسه با فلسفه یونان نیست. https://eitaa.com/hekmat121/2019 لذا می‌بایست به طور عمیق و دقیق، عمق معارف آن را شناخت و با استفاده از همه ظرفیت‌های منطقی و محتوایی آن، الگوهای کلان معرفتی و نظامات اجتماعی را استنباط کرد. از اینرو هیچ نیازی به تغییر منطق فلسفه اسلامی و رنسانس مبنایی و محتوایی در آن نیست. هرگونه ادعای رنسانس فلسفی و تغییر منطق و روش در آن ناشی از عدم شناخت و تعلیم درست فلسفی است و موجب انحراف از مسیر تکاملی حکمت و فلسفه خواهد شد. آیت الله العظمی خامنه‌ای در این زمینه می‌فرماید: «ما به یا اساس فلسفه‌مان احتیاج نداریم. ... میتوان در مبانی موجود فلسفىِ ما را پیدا کرد که اگر گسترش داده شود و تعمیق گردد، جریانهای را در خارج از محیط ذهنیّت به‌وجود میآورد و تکلیف جامعه و حکومت و اقتصاد را معیّن میکند. دنبال اینها بگردید، این نقاط را مشخّص و رویشان کار کنید؛ آن‌گاه یک درست کنید. از ، از « »، از . (بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی 29/10/1382) در این روایت، تکامل فلسفه به معنای «لبس بعد از لبس» براساس حرکت جوهری است که همان جوهره‌ی پیشین تکامل وجودی پیدا می‌کند و بر عمق و دقت آن افزوده می‌شود. 🛑 روایت دگر اندیشان فلسفی در مقابل رویکرد اول، یک روایت دیگری وجود دارد که معتقد به باز اندیشی در منطق فلسفه اسلامی و ناتوانی فلسفه موجود در نظام‌سازی اجتماعی است. در این رویکرد، طیف‌های مختلفی وجود دارد که از جمله آنها جریان احمد و سید و اتباع آنها است. بر اساس این اندیشه‌ها، فلسفه اسلامی یک پدیده‌ی تاریخی متاثر از فلسفه یونانی است که در تاریخ اسلام تغییرات قابل توجهی داشته است و در برخی مسائل جهت دینی پیدا کرده است اما جوهره یونانی آن حفظ شده است و به همین جهت فلسفه موجود در جامعه اسلامی باید بسط و تکامل پیدا کند و از حیث‌های مختلفی باید تغییر کند. برخی به منطق هرمنوتیک و روش پدیدارشناسی روی آورده‌اند و از این منظر به بازخوانی فلسفه اسلامی پرداخته‌اند و برخی براساس منطق دیالکتیک و فلسفه‌ی شدن، به تاسیس منطق و فلسفه جدید می‌اندیشند. البته این جریانات، ممکن است به تعریف و تمجید از فلسفه اسلامی هم بپردازند و آن را به عنوان یک امر تاریخی در محترم همضض بشمارند اما باید توجه کرد که این یا از باب اضطرار است و یا تفاهم و تقیه. و الا باید در بسیاری از بنیان‌های منطقی و اصول معرفت‌شناختی و هستی‌شناسی آن تجدیدنظر کرد. یکی از مروجان این روایت می‌گوید: «فلسفه موجود باید بسط و تکامل پیدا کند؛ هم از لحاظ "استناد منطقی به وحی" و هم از لحاظ "امتداد عینی پیدا کردن و معطوف شدن به عمل اجتماعی".» این اظهارات به خوبی نشان می‌دهد که مدعیان آن معتقدند که باید یک رنسانس فلسفی صورت پذیرد تا فلسفه جدیدی تأسیس شود و بنیان جدیدی برای عینیت و عمل اجتماعی فراهم شود. در این روایت، تکامل فلسفه به معنای «کون و فساد» در فلسفه مشایی و منطق دیالکتیک (تغییر و تغایر) است که باید جوهری نابود شود و جوهری دیگر متولد شد. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2020
🌀وحدت وجود از مسلّمات ما اهل بیت است در ایامی که در نجف اشرف، نزد استاد خود مرحوم رضوان الله علیه کسب فیض می‌نمودیم، روزی پس‌ از نماز صبح نشسته بودم، در حالت توجه و خلسه()، به خدمت حضرت علی بن جعفر رضوان الله علیه رسیدم، آن حضرت به من نزدیک شد به اندازه ای که نَفَس آن حضرت گویا به صورتم می خورد و صدای نفس او را می‌شنیدم. در آن حال فرمود: «مسأله وحدت و توحید در وجود () از اصولِ مسلّمه‌ و اوّلیه‌ی ما اهل بیت است». ✍مهرتابان، صفحه ۴۳۲ و ۲۲۱ 💢کانال فلسفه و عرفان 👇 ‌https://eitaa.com/joinchat/1963720741C05b59f4cf3