سلام پدر حقیقیِ من . .
مهربون تر از پدر و مادرم ..
خیلی وقتا باهات حرف میزنم ،
درد و دل میکنم ،
مینویسم برات ..
اما ..
اما بابا ايندفعه دلم مچالست :)
میدونی وقتی میگم مچاله منظورم چیه ..
خب آخه تو تو قلب منی :)
ببخش منو بابا ..
امسال ..
امسال نیستم تو مسیر اربعین ..
نیستم تا بهت بگم هل من ناصر از تو ، لبیک از من ..
نیستم تا گنبد جدتو ببینم و دعا کنم زودتر بیای ..
نیستم تا بهت ثابت کنم من الگو میگیرم از زهرا و زینب و تا پای جان ، پشت امامم میایستم ..
پدر جانم ..
شاید الان تو جاده ای و شاید، گوشه کنار موکبا نشستی ..
شاید به زائرای تشنه آب میدی ..
شاید به زائرای جدت جای خواب میدی..
بابا جا موندم .. بابا باورم نمیشه همه رفتن فقط من موندم..
بابا سهممُ بزار کنار باشه ؟
بابایی برام دعا کن باشه ؟
دعا کن بشم اونی که میخای ..
دعا کن باشم وقتی داری برمیگردی ..
دعا کن وقتی داری برمیگردی بیام استقبالت ..
آخه دعاهای شما مستاجبه ..
بابا .. بابایی .. به جدت ، به سیدنا المظلوم ، به سیدنا العطشان .. بگو .. خیلی دلم سوخته . . : )
باورم نمیشد که امسال .. نبینم حرمشو : ) . .
جا موندم . .
دلمو آروم کنید . . : )❤️🩹!
#خودنویس🍃
ᗩᒪIᕼᗩᑎ_313🫀.
رسیدیم کربلا ..
چشممون به گنبدش روشن شد ..
همونی که همه میگفتن ..
آمدمت که بنگرم ،
گریه نمیدهد امان ..
#خودنویس🍃
۱۸ صفر ۱۴۴۴ - ۲۰:۰۴ :)
676.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قشنگ ترین روضه طول عمرم .. :)
خیلی خوشحالم که ضبطش کردم ..
حقیقتا هر وقت حالم بده ، همراهمه ..
ذره ذرش .. کلمه به کلمش ..
خاطرست ..
تو سیاهیِ شب ..
خیابونِ پشتِ حرم ..
شبِ اربعین ..
صدای گریه هام که تو ویس افتاده ..
تداعی شدنِ همه لحظات وقتی چشمامو میبندم ..
باعث آروم شدنِ دله ..
#خودنویس🍃
۱۹ صفر ۱۴۴۴ نیمه های شب :)!
❲ ؏ـلیهان . .🖤🇮🇷 ❳
قشنگ ترین روضه طول عمرم .. :) خیلی خوشحالم که ضبطش کردم .. حقیقتا هر وقت حالم بده ، همراهمه .. ذره ذ
چه میشه گفت از حرم امیر المومنین ؟ :)
ابهت از جای جای حرمش روونه ..
پدر شیعهست و حرمش انگار ..
انگار اومدی خونه پدرت :)
آنقدری آرامش داره که دلت نمیاد برای لحظه ای دور شی ازش ..
و .. دنیای بی رحمی که تو رو از منبع آرامشت دور میکنه : )
#خودنویس🍃
۲۱ صفر ۱۴۴۴ :)
وطن ؟
واژه عجیبیست ..
دل و روحت که عجین شده با این خاک شهید خیز ..
جز در این خاک .. آرامش ندارد :)
ایران من ..
با اینکه هفته ای که دور از تو بودم ،
در جوار بهترین های این عالم بودم ..
اما باز .. با دیدنت .. با مُهر ورود به کشوری که پاسپورتم را مزین کرد ..
آرامشی به جانم برگشت که هفته ای ازش دریغ بودمُ .. سالها حتی در فکرم هم نبود ..
عزیزِ قوی و دل خستهِ من !
به قول حاج قاسم .. حرم ! جایی میان خاک توست ..
همان جایی که مردمش با غم حسینِ فاطمه خون میگریند..
جایی که نسل تربیت میکنند برای یاریِ مهدیِ غریبِ فاطمه ..
سلام ایرانم :)🤍
#خودنویس🍃
۲۲ صفر ۱۴۴۴ - ۸:۴۱ :)..
❲ ؏ـلیهان . .🖤🇮🇷 ❳
وطن ؟ واژه عجیبیست .. دل و روحت که عجین شده با این خاک شهید خیز .. جز در این خاک .. آرامش ندارد :)
دیدی؟
همین ..
تموم شد ..
همه سختیا
همه شیرینیا
همه چیزایی که برای اولین بار حسشون کرده بودی ..
حالا دیگه برمیگردی به زندگی عادی ..
عزیزانی که امسال رفته بودید ..
به حق حضرت مادر انشالله زیارتاتون قبول باشه ..
حالا وقتشه جلایی که سید الشهدا به قلباتون داده رو حفظ کنید ..
نوری که به قلباتون سرازیر شده رو تو شهراتون پخش کنید ..
دِین تونو نسبت به نور دو عین ، امام حسینِ جان به جا بیارید ..
شکر گذار خدای حسین باشید، و ..
همیشه در پناه حسین زندگی کنید :)
انشالله همه اونایی که اربعین جسمشون تو مسیر نبود هم ..
به زودیِ زود ، آقا بطلبه :)
یا حق !
#خودنویس🍃
[ برای اربابم . . ]
سلام حسینِ مادر پهلو شکسته . .
نورِ دو دیده ..
دو ماهِ عزاداریت،
در چشم به هم زدنی گذشت ..
انگار همین دیروز بود ،
چله زیارت عاشورا گرفتیم تا شروع محرمت..
انگار همین دیروز بود،
که لباس عزا تنمان کردیم و دوماهی با لباس های رنگی مان خداحافظی ..
از همین حالا که صفر ، هنوز به سفر نرفته ..
دلم تنگِ بیرق های مشکی بر سر درِ خانه ها
و پرچم های سیاهی که شهرهایمان را عزادارِ غم تو کردند شده ..
ابیعبدالله . .
یک وقت فکر نکنی رخت عزا که از تن کندیم ، دگر اشک نمیریزیم برای مظلومیتت ..
یک وقت فکر نکنی کتابِ عشق و غمت را بستیم تا سال دیگر محرم !
عشق و غم شما ، برای ما ۳۶۵ روزه است ..
نه دهه اول محرم !
هر شبِ سال برایت میگرییم ..
ذره ای از دریای معرفتت طوری در جانمان رخنه کرده ..
که محال است ازین شور و حال عاشقیِ با تو .. لحظه ای دست بکشیم ..
آقای من !
مولای من !
سرور من !
در آستانه پایان ماهِ صفر ،
خواستم که یادآوری کنم ..
هر روز بیشتر از دیروز و کمتر از فردا ،
دوستت دارم ..
این قلب که با نگاه کریمانه شما ،
دوباره ضربان گرفت ... تا ابد الدهر هم .. برای شما میتپد ..
[ از طرفِ نوکر کم لیاقتِ شما :) ]
#خودنویس🍃
❲ ؏ـلیهان . .🖤🇮🇷 ❳
۰ ۱ : ۲ ۰ 💔 !
حاجی جان!
شما که به قشنگ ترین آرزو رسیدی و ..
زنده تر شدی🤍
اما بعد از شما ..
ما ماندیم و بار گناهانمان ..
ما ماندیم و دل تنگی بی حدِمان ..
ما ماندیم و حس یتیمی ..
سپهبد شهید ،
ذوالفقار سید علی،
عموی خوب فرزندان شهدا ،
چهار سال ؛
از پر کشیدنت به سوی معشوق گذشت🕊 ..
چهار سالی که تقویم انسان ها از آن میگوید؛ ورنه، هرلحظه نبودنت ماه ها پیرمان کرد . .
#حاج_قاسم ِعزیزِ ما #جان_فدا ی تو که جانت را پای امنیت ما گذاشتی !
-و امید دل های ترک خورده ما ؛ دعای پدرانه شماست :)
چهارمین سالگرد شهادتت مبارک ..
سرباز اسلام🖤!
#خودنویس🍃
❲ ؏ـلیهان . .🖤🇮🇷 ❳
او می آید !
حتما شنیده اید؛
وقتی که بیاید ، در سخنرانی در کوفه ،
کسی چیزی از سخنانشان متوجه نمیشود بس که محو رخ یار شده اند و اشک از دیده هاشان روان است .. :)
آری میآیی ..
می آیی و طریقه انسان بودن را یادمان میدهی پدر امت ..
می آیی تا چشمانمان باز شود ؛ تا تازه بفهمیم کیستیم و برای چه زندگی میکنیم
ما آنقدر خوب نیستیم که لیاقت دیدار تورا داشته باشیم جانِ من ..
اما تو ای عزیز ترین ؛
رحمی به دل های بیچاره ما کن ..
یک شب نجف عطا کن ؛
تا در حریم حیدر ،
گوییم تا سحرگاه
أين بقية الله ؟!💔
#خودنویس
❲ ؏ـلیهان . .🖤🇮🇷 ❳
-منهیچکسُمثلتودوستندارم🤍':)
امشب نوری سراسر عالم را فرا گرفته ؛
گویا آنکه برای عالمیان عشق را معنی میکند پا به دنیا گذاشته ؛
که میتواند سراسر این دنیا را عاشق خویش کند ؟
که میتواند نور بکارد در دل های مرده و تا خدا بکشد آنکه دست رفاقت با او داده؟
به راستی کیست که بی منت شود عهده دار مردم بی دست و پا ؟
کیست جز حسین ؟ :)
و حسین وتر الموتور !
بی آنکه بخواهیم عاشقمان کرد ؛ دلمان را به نورش روشن کرد و عهده دار ما بی دست و پا ها شد ؛
ما چمیدانستیم اینطور میشود، ما خیال میکردیم یک حسین حسینی از سر عادت میگوییم ،
ما نمیدانستیم تمام عادت ما عشق تعبیر میشود :)!
ما نمیدانستیم شکستگی های وجودمان را با نور گنبدش ، حتی از پشت یک تکه فلزی درمان میکند،
ما با یا حسین بزرگ شدیم اما ‹حسین› را نمیشناختیم :)
ما هرچه که هستیم را مدیون شه عطشانیم ؛
فطرس ملک هر شب جای ما وجب به وجب حرم را میگردد؛
و ما هم مانند هر شب برایت اشک میریزم ، اما امشب کمی متفاوت ؛ جای روضه ، امشب با مولودی ، با ‹عزیزم حسین۲› ، ‹ذکرجهانی› و ‹لقمه حلال› خون میگرییم:)
تولدت مبارک جریان خون در رگ های من🤍!
#خودنویس
❲ ؏ـلیهان . .🖤🇮🇷 ❳
العجل، مولای من ؛
روزها در پی هم میگذرند
و ما در مرداب زندگی هر روز غرق تر می شویم،
موهایمان را در آسیاب سفید میکنیم،
دریا را یک شبه میخواهیم
و تلنبارِ گناه روی گناه !
و تنها لطف زندگی کم فروغمان؛
دعای جانفزای شما ، به جان ماست🌱!
آقای من، مهربان تر از پدر و مادرم ؛
دلمان را در لا به لای فرش های جمکرانت،
خنکای کاشی های صحنت
و فیروزه ای گنبدِ پر عظمتت جا گذاشتیم.
عهد بستیم که پای کار باشیم،
که مقدمات آمدنت را فراهم کنیم .
پدر حقیقیِ من!
در این روز مبارک،
عهدم را تکرار میکنم ،
آقا جان، عزیزدل من،
تا روز ظهور پای قول و قرار هایم هستم
[تولدت مبارک زندگی جانِ من 🤍🌸]
از طرف: دختر دلنازک شما . .
#نیمه_شعبان #امام_زمان #ولادت_امام_زمان #جمکران #ظهور
#خودنویس
هدایت شده از ❲ ؏ـلیهان . .🖤🇮🇷 ❳
[ برای اربابم . . ]
سلام حسینِ مادر پهلو شکسته . .
نورِ دو دیده ..
دو ماهِ عزاداریت،
در چشم به هم زدنی گذشت ..
انگار همین دیروز بود ،
چله زیارت عاشورا گرفتیم تا شروع محرمت..
انگار همین دیروز بود،
که لباس عزا تنمان کردیم و دوماهی با لباس های رنگی مان خداحافظی ..
از همین حالا که صفر ، هنوز به سفر نرفته ..
دلم تنگِ بیرق های مشکی بر سر درِ خانه ها
و پرچم های سیاهی که شهرهایمان را عزادارِ غم تو کردند شده ..
ابیعبدالله . .
یک وقت فکر نکنی رخت عزا که از تن کندیم ، دگر اشک نمیریزیم برای مظلومیتت ..
یک وقت فکر نکنی کتابِ عشق و غمت را بستیم تا سال دیگر محرم !
عشق و غم شما ، برای ما ۳۶۵ روزه است ..
نه دهه اول محرم !
هر شبِ سال برایت میگرییم ..
ذره ای از دریای معرفتت طوری در جانمان رخنه کرده ..
که محال است ازین شور و حال عاشقیِ با تو .. لحظه ای دست بکشیم ..
آقای من !
مولای من !
سرور من !
در آستانه پایان ماهِ صفر ،
خواستم که یادآوری کنم ..
هر روز بیشتر از دیروز و کمتر از فردا ،
دوستت دارم ..
این قلب که با نگاه کریمانه شما ،
دوباره ضربان گرفت ... تا ابد الدهر هم .. برای شما میتپد ..
[ از طرفِ نوکر کم لیاقتِ شما :) ]
#خودنویس🍃