eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
873 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
154 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 آیت الله بهجت رحمه الله علیه: ✍🏼 همین را که ما با تهدید به چوب و تازیانه و عقوبت جهنمی شدن، انجام می دهیم، اولیاء می فرمایند: از همه چیز، لذیذتر است! از آیه شریفه ان الصلاه تنهی عن الفحشاء والمنکر (نماز، انسان را از کارهای زشت و ناپسند باز می دارد) استفاده می شود که کسی که از کارهای زشت و ناپسند خودداری نمی کند، واقعا نمازش نماز نیست! pay.eitaa.com/v/p/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با ادب دست‌ها روی سینه. رو به سمت کربلا. السلام علیک یا اباعبدالله الحسین. به یاد حضرت عباس علیه السلام ...علمدارِ جوانِ شجاعی که با مشکِ بی آب، کنار فرات به زمین خورد. دل من هم به زمین خورد. و خورشید هم به زمین خورد. @ANARSTORY
🔸🔸تمدید شد🔸🔸 سازمان نشر آثار و ارزش های مشارکت زنان در دفاع مقدس برگزار می کند: ✅ فراخوان نخستین جشنواره ملی 《نذر قلم》 🔷️ قالب های ارسال آثار: 🔹️ یادداشت علمی 🔹️یادداشت های ژورنالی کلیپ سه دقیقه ای در مورد زنان در انقلاب اسلامی ،دفاع مقدس و مکتب حاج قاسم 🔹️عکس نوشته 🔹️دلنوشته 🔹️خاطرات کوتاه 🔶️ اطلاعات بیشتر و دریافت شیوه نامه: 🌐www.bonyaddefa.ir/zanan ☎️ 02188754086 🔺️ نحوه ارسال آثار: 📧 z.defam@gmail.com 📱 09981127864 ⭕ به ۱۸ نفر برگزیده جشنواره جوایز مالی نفیسی اهدا خواهد شد 💠 آثار برگزیده در سایت ها،خبرگزاری ها و فصلنامه های معتبر علمی منتشر خواهد شد و همچنین در کتاب مجموعه آثار جشنواره به چاپ خواهد رسید. ♦️مهلت ارسال آثار 15 فروردین 1402 🔻 سازمان نشر آثار و ارزش های مشارکت زنان در دفاع مقدس @zanvahamase
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و خورشیدِ پشت ابر که بُرون آید گلها همه خندان خواهند شد. و آراسته شود جهان زیر مقدمش. 🖌📝 🍎 ❤️@ANARSTORY
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
#باغنار2🎊 #پارت10🎬 _خودشه سرکار! بگیریدش! مشتری این را گفت و پشت چشمی نازک کرد و با لحن مرموزانه‌ای
🎊 🎬 تماس تصویری بود و نام حیدر جهان کهن ملقب به پیاده، روی صفحه‌ی گوشی خودنمایی می‌کرد. _این که الان باید توی کویر باشه. پس چه‌جوری نِت پیدا کرده که زنگ زده؟! اما مهدینار فقط با جواب دادن به این تماس، جواب سوالش را می‌گرفت. _سلام آقا حیدر! خوبید؟!‌ از این طرفا؟! استاد حیدر در حالی که داشت می‌دوید و نفس نفس می‌زد، جواب مهدینار را داد. _سلام به شاگرد کوچک خودم! هیچی زنگ زدم حالت رو بپرسم. مهدینار لبخندی زد. _از دور دنیا با پای پیاده چه خبر؟! اذیت که نشدید؟! استاد حیدر پوزخندی زد و دوربین را به سمت پاهایش گرفت. استاد پاهایی که در حین مسیر زخم شده را باندپیچی کرده بود و به سختی راه می‌رفت. مهدینار با دیدن این صحنه، ابروهایش بالا رفت و صحنه‌ای در ذهنش تداعی شد. _عه دزد دیشبم دستاش باندپیچی شده بود. نکنه دزد باغ استاد حیدره؟! البته ایشون که پاهاش باندپیچی شده،‌ نه دستاش! نه؛ نمیشه! وایسا وایسا. شایدم واسه رد گم کنی، این کار رو کرده. یعنی دیشب دستاش رو باندپیچی کرده و امروزم پاهاش رو. اصلاً نکنه همدست دزده باشه و باندپیچی دست و پاهاشون، علامت گروهشونه؟! ولی استاد که الان دور دنیاست! چیجوری دیشب اومده باغ و دوباره رفته دور دنیا؟! مهدینار پس از خطور فکرهای شیطانی به سرش، یک استغفرالله گفت و تصمیم گرفت که از استاد حیدر، مکان فعلی پیاده‌روی‌اش را جویا شود. _ببخشید استاد. الان شما دقیقاً کجا هستید؟! _من الان در سی کیلومتری سرزمین حجاز و در بیابان‌های داغ عربستان، در حال پیاده‌روی هستم. مهدینار آهی کشید و خیالش راحت شد که استاد حیدر دوربین را به سمت گردشگرانش گرفت و گفت: _البته با گردشگرای عزیزم که این سفر رو خیلی برام راحت کردن! مهدینار لبخندی از روی خوشحالی زد و وقتی دید معترضین چهارچشمی او و گوشی‌اش را می‌پایند تا ببينند داخلش چه چیزی هست، گوشی را به سمتشان گرفت تا آن‌ها هم از دنیاگردی در فضای مجازی بی‌بهره نباشند؛ اما طولی نکشید که چشم‌های از حدقه بیرون زده‌ی معترضین، به اخم‌هایی ترسناک و مُشت‌هایی گره شده تبدیل شد. _استاد بی‌لیاقت، نمی‌خواییم، نمی‌خواییم! ما استاد، حیدر، رو می‌خواییم، رو می‌خواییم! مهدینار که حالا مدرکش، علیه خودش استفاده شده بود، گوشی را قطع کرد و گفت: _دوستان یه بار دیگه هم میگم. تور حموم و دستشویی گردی رو جایگزین تور قبرستون گردی می‌کنیم! _آخه حموم و دستشویی که دیدن نداره. ما رو مسخره کردی؟! بریم ازت شکایت کنیم؟! مهدینار با خونسردی جواب یکی از معترضان را داد. _دوستان اینجایی که می‌خوام ببرمتون، حموم و دستشوییش معمولی نیست. بلکه کَفِ دستشوییش از سرامیک اَعلاس. سنگش هم از طلای خالص ساخته شده. شیراش اتوماتیکه و برای شست و شوی خودتون، نیاز نیست زحمت بکشید؛ بلکه خودکار شما رو می‌شوره. دستمال مرطوب داره و دستمال کاغذیاش، از بهترین درختای جنگل آمازون درست شده. از حمومش براتون نگم. سوراخای دوشش به قدری بزرگه که انگار رفتید زیر آبشار. صابون و شامپو و لیفش هم از بهترین مواد ارگانیک ساخته شده. سنگ پاش از سنگ مرمره و ژیلتاش تیزه تیزه! فوری ثبت نام کنید که ظرفیتش محدوده! معترضین از این توصیفات دهان پُر کن مهدینار، دهانشان باز مانده بود. چاره‌ای هم نداشتند و برای اینکه پول و وقتشان هدر نرود، مجبور به ثبت نام شدند. مهدینار که با چیدن این اَراجیف، خود را فعلاً از مهلکه نجات داده بود، نفس عمیقی کشید و پس از نوشتن نام معترضین، از خدای خود طلب ببخش کرد! سوپرنار، فروشگاهی که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را داخلش داشت. فروشگاهی که اول فقط برای باغ انار بود، اما بعداً اینقدر با محصولاتش معروف شد که همه‌ی باغات اطراف، از این فروشگاه خرید می‌کردند. بانو شبنم پشت دخل نشسته بود و در حالی که داشت از باد خنک کولر گازی استفاده می‌کرد، مشتری‌ها را راه می‌انداخت. بچه‌هایش هم در فروشگاه بازی و بدو بدو می‌کردند و گهگاهی هم از خوراکی‌های آنجا می‌خوردند که بانو شبنم پول آن‌ها را به حساب بانو احد می‌نوشت. یک مادر که یک دختر بزرگ و دو دختر کوچک داشت، وارد مغازه شد و سلامی کرد. دخترمحی که سرزبان خوبی دارد، به عنوان راهنمای فروشگاه و جوش‌زَن معامله، پیش بانو شبنم و در فروشگاه کار می‌کند. او با دیدن مشتری، با لبخندی گرم نزدیکشان شد و گفت: _سلام و نور. روزتون بخیر. به فروشگاه خودتون خوش اومدید. می‌تونید بچه‌هاتون رو به دست بچه‌های بانو شبنم بسپارید تا هم خودتون با خیال راحت خرید کنید، هم بچه‌هاتون مشغول بشن و لحظات خوبی رو در فروشگاه ما بگذرونن! مادر که از لحن صحبت دخترمحی بسیار خوشش آمده بود، دو دختر کوچکش را به دست دخترمحی سپرد و او هم آن‌ها را پیش بچه‌های بانو شبنم برد و سریع پیش آن‌ها برگشت...! ✅ 📆 🆔 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
,. مرگ. .
23.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اونایی که امسال از خیابون ها و پارک ها و میدون ها و بلوار های شهر مشهد عبور کردن به نظرم با صحنه خاص و حیرت انگیزی مواجه شدند. و اون گل کاری بی نظیری هست که در سطح شهر انجام شده. در این کلیپ فقط یک گوشه کوچک از گل کاری ها پیداست. من هر وقت سوار ماشین می‌شم و بیرون میرم هر لحظه به لبخندم و تحیرم اضافه میشه. هیچ جای کشور و حتی خارج از کشور چنین گل کاری و فضای زیبایی که در میادین و تمام سطح شهر کار شده ندیدم. حتی به نظرم در هلند هم چنین چیزی وجود نداره به جز باغ گل ها. ممکنه در برخی مکان ها یا خیابان ها اِلمان خاص یا گل کاری باشه اما اینکه در هر بلوار و میدانی به زیباترین شکل ممکن گل های زیبا کار شده واقعا برام جالب و شگفت انگیز بود. مطمئنا هزینه بسیار زیادی هم بابت اون خرج شده اما نوش جان همه زائرا و مجاورین علی بن موسی الرضا (ع) خارجی ها رو دعوت کنید به دیدن این شهر در فصل بهار و عید نوروز. مطمئنم شگفت زده خواهند شد. به آن ها بگویید که: «ایران ما از خیلی از کشورها دیدنی تر و زیباتر است. باور ندارید پس سفر کنید.» @khoodneviss
حضرت ام المومنین کبری سلام الله علیها. هنرمند گرامی @ANARDTORY
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا