eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
875 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
154 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
واو بخرید. این هزار بار. حتما باید زور بالای سرتون باشه🙄 اصلا به مناسبت این روز عزیز هزار تومن تخفیف هم می دم.🤓 @evaghefi
🔹🔸🔹بسم الله النور🔹🔸🔹 ✍ کارگاه نویسندگی 💠 مبحث: زاویه دید ⏳دوشنبه ۴ بهمن ماه ⏰ ساعت ۲۱ مکان: ناربانو باغبان: بانو مرادی منتظر حضور گرمتان هستیم. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
نور و عسل میلاد نور است و دلم پر از سکنجبین و ترنج است. دختران عزیز سلام. خیلی از شماها در آینده ای نه چندان دور همسر و مادر خواهید شد. با وجود اینکه بحران بی شوهری بی‌داد می‌کند ولی ناامید نباشید خداوند پر مهر است و بزرگ. مادری و همسری و زن بودن موهبتی است که مردان سبیل‌کلفت از آن بی بهره‌اند. و زن روح حیات خانواده است. و خانواده کوچکتری سلول جامعه است. و اگر خانواده زنده باشد جامعه زنده است. قطعا اگر احترام زن در این واحد کوچک حفظ بشود و قدرش دانسته شود جامعه از تبّرج مصون خواهد ماند. امیدوارم تمام مشکلات کمرشکنی که این روزها برای خانواده ها وجود دارد به مدد سلام الله علیها برایتان همچون شهد و عسل شود. نام زهرا سلام الله علیها برای من عسل است. شیرین و گوار و انرژی بخش. ناف روح مرا با مهرش بریده اند و قنداقه مرا در اوج سختی ها به دست پر مهر او داده اند. در سرمای زمهریر به نورش گرم شده ام. و در ظلمات دنیا با نور عبادتش راه یافته ام. هنوز هم نیاز دارم به مدد بی‌بی سلام الله علیها. امیدورام روزی که چشم در چشم می‌شویم از خجالت نمیرم‌. دعایم کن مادر که اسیدِ دنیا دارد مرا هضم می‌کند. بازم کن. رهایم کن. نگو عاق والدین شده ام. من می‌دانم در چه ظلمتی غرق شده ام. شما هم می‌دانید. اگر رها شوم به دَرَک اسفل می‌افتم. روز میلاد مادر نور است. نورآفرین. نور بخش. نورسا. نورساز. نورتاب. یک پارچه نور به سر جهانم کشیده شد مادر با آمدنت. میلادتان مبارک‌ حضرت زهرا سلام الله علیکِ. و امیرالمومنین علی علیه السلام چه خوشبخت است.
به عشق سلام الله علیها. گروه باز است👇 و پذیرای سفارشات مولاتی شما هستم‌ می توانید سفارش اسم بدهید. و بع جایش صلوات هدیه کنید به حضرت زهرا سلام الله علیها. ﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
مادر از نگاه استاد محمد بهمن بیگی: به جز من، همه خواهرانم پسوند بس داشتند. ماه بس، گل بس، دختر بس، قز بس … در چهره رنگ پریده مادر، بیم و امید را میشد دید! اضطراب و ترس را بیشتر… و پدر که مهربان بود و صبوری داشت و کم طاقت می شد… مادر نذر کرده بود و از درویش دوره گرد دعا گرفته بود! شاید این بار… دیگر دلم نمی خواست به پدر بگویند «ریشت را آب برد»! یا زن عمو با خنده معنی داری بگوید «نافش را روی پای حسنو ببرید» دلم نمی خواست بیش از این مادر مقصر شود… دلم برای همه مان می سوخت برای مادر بیشتر. 💠 به یاد دخترانی که خون بس شدند! ناز دخترانی که برای نجات پدر، برادر، عمو و بستگان و تیره و طایفه، به اجبار به عقد ناشناسی در آمدند! دخترانی که ابزار و وسیله صلح قبائل می شدند و در غربت چه حرف ها که نمی شنیدند و چه زجرها که نمی کشیدند و برخی از آنها چه مظلومانه که نمردند به یاد دخترانی که به طوایف دیگر شوهر داده شدند و دیگر کسی آنها را ندید و از سرنوشت آنها اطلاعی نیافت به یاد مادرانی که در ایل ودر بین راه و در هنگام کوچ زاییدند و مردند به یاد مادران جوانی که تسلیم آل شدند 💠 به یاد مادرانی که سالی یکبار نوزادی را به دنیا می آوردند ، از مرخصی زایمان، از پزشک و ماما، از کارت بهداشت و مرکز بهداشت و نوبت های ماهیانه، از زایشگاه و پزشک خانوادگی، از قطره آهن و رژیم غذایی ویژه خبری نبود… حتی در روز زایمان مشک می زدند و نان می پختند و در راه آب آوردن از چشمه با درد زایمان روبرو می شدند و یکه و تنها، قهرمانانه دوام می آوردند و با نوزاد به چادر بر می گشتند 💠 در شب های سرد و تاریک زمستان، مادر بزرگ های قهرمان با دست های پرچین و چروک خود معجزه ها می کردند! شجاعت، زرنگی، ایمان و توکل آنها کارآمدتر از بسیاری از داروها و امکانات این روزها بود! آوای گلوله و شیهه اسب، نویدی از حضور میهمان کوچولو در بُنکو می داد و پدر که در بیرون چادر منتظر بود، شادمانه گوسفندی را سر می برید. اما امان از وقتی که آل می آمد و بسیاری از نوعروسان مادران جوان را می برد! پدربزرگ ها هرچه به آسمان تیر می انداختند فایده ای نداشت! هرچه مادربزرگ ها صورت و دست و پاهای زائو را با ذغال سیاه می کردند بی فایده بود! از قیچی و کارد و تیشه نیز کاری بر نمی آمد. به یاد مادران جوانی که تسلیم آل می شدند به یاد مادرانی که سینه هایشان سرشار از مهر و عاطفه بود و به فرزندانشان شیر شهامت و صداقت می دادند. به یاد مادرانی که همزمان سه طفل همراهشان بود، یکی در دست و دیگری در کول و سومی در شکم. 💠 به یاد مادرانی که سینه هایشان بوی هِل و میخک می داد و بدون حضور آنها بچه ها خوابشان نمی برد! به یاد مادرانی که اسب سواران و تیراندازان کم نظیری بودند! به یاد مادرانی که در مسیر کوچ با راهزن و گرگ درگیر می شدند و قهرمانانه از جان و مال خویش دفاع می کردند. به یاد مادرانی که صبحگاهان زودتر از بانگ خروس بیدار می شدند… به یاد مادرانی که همواره مشغول بودند و وقت کم می آوردند… به یاد مادرانی که دست تنها، چادر را بار می کردند و چادر می زدند… 💠 به یاد مادرانی که همچنان صدای لالایی آنها از دره ها و کوه ها به گوش می رسد، به یاد مادرانی که صدای کِل های زیبایشان هنوز در گوشهایمان است…! به یاد مادرانی که صدای خواندن و مشک زدنهایشان هنوز از یوردها می آید، به یاد مادرانی که بوی نان داغ و آغوز و دوغ و کنگر ماست با آنها معنی داشت…! به یاد مادرانی که مرگ ناگهانی همسران آنها خللی در اراده شان ایجاد نکرد، سوختند و ساختند تا فرزندان خود را بزرگ کنند. به یاد مادرانی که سیاه گیس رفتند و به یاد مادرانی که گیس سفید تیره و طایفه بودند، به یاد مادرانی که به قول خودشان فقط یک کلاه از مردان کمتر داشتند… به یاد مادرانی که هم آشپز بودند و هم خیاط، هم بافنده و هم چوپان، هم پزشک و هم ماما… 💠 به یاد مادرانی که از شوهران خود فقط محبت می خواستند، به یاد مادرانی که به شوهر و فرزندان خود عشق می ورزیدند، با عشق به آنها زندگی می کردند و با عشق به آنها مردند، به یاد مادرانی که کم لطفی ها و بی انصافی های شوهرانشان را تحمل کردند و خم به ابرو نیاوردند…! به یاد مادرانی که سال ها از داشتن لباس نو محروم بودند تا شاید پسران و دختران جوانشان لباس نو داشته باشند به یاد مادرانی که درو کردند و خوشه چیدند تا شاید بخشی از نان سال خانواده تهیه گردد، به یاد مادرانی که دستهایشان مانند دست های پدرها خشن و محکم بود، به یاد مادرانی که جاجیم ها و گلیم ها و قالیچه های رنگارنگ می بافتند. محمد بهمن بیگی کتاب:  ایل من بخارای من
نور درباره این پیام خواستم چند تا نکته عرض کنم. اول اینکه دوگانه کردن این قضیه درست نیست. اختلافات همیشه بوده. الانم هست. گرونی و مشکلات همیشه بوده الانم هست. توقعات درست و غلط همیشه بوده الانم هست. زن خوب و بد همیشه بوده الانم هست. مرد خوب و بد هم همیشه بوده الانم هست‌. به نظرم تنها تفاوت توی اس. یعنی توقع ما از زندگی تغییر پیدا کرده‌. دهه هشتادی ها یا نودی شاید هیچ وقت تجربه شام ساده شون با دهه شصتی ها یکسان نباشه. زندگی لاکچری بیست سال پیش با الان هم قابل قیاس نیست. پراید بیست سال پیش پرادو الان بود. البته اونوقتشم خیلی مالی نبوده😁. ولی یک نکته مشترک در مقایسه‌ی زمانی که شد وجود دارد. زنان خوب در هر دوره ویژگی های مشترکی دارند. مثلا پاکدامنی. مثلا حفظ اموال مشترک خانواده. مثلا ....و مردان خوب هر دوره ویژگی های مشترکی داشتند...احترام به زن در خانه...قدیمی ها رو دیدید دیگه هنوزم بعد از شصت سال به همسرش میگه بی‌بی یا بدون همسرش شام نمی‌خوره یا... ادامه داره
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
نور درباره این پیام خواستم چند تا نکته عرض کنم. اول اینکه دوگانه کردن این قضیه درست نیست. اختلاف
ادامه از پیام قبلی👆 این مسئله اصلا مقصر صددر صد نداره. می‌خوایم تقصیرُ بندازیم گردن یک گروه و خلاص و این خیلی اشتباهه... زمان پیامبر هم طلاق بوده. در مواردی فامیل رسول الله هم بودند حتی خود حضرت خطبه عقدشون رو خونده بودن...ولی طلاق می‌گیرن. اصلا سوره نازل میشه که به همسران پیامبر میگه پیامبر مال و منالی که شما دنبالش هستید نداره و مثلا زندگی لاکچری مثل پادشاهان روم و ایران اینجا خبری نیست... یعنی طرف همسر پیامبر بوده و دنبال مال بوده دیگه آدم چی بگه. یعنی این مسائل همیشه بوده و دقیقا موضوعاتش هم همین بوده‌. پولی‌. نداشتن نقطه مشترک. عدم تفاهم و... خیلی از دخترای امروزی نگاهشون با والدینشون یکسان نیست. دختر یک زندگی عاشقانه می‌خواد و ساده. پدر و مادر نگاهش راحتی و آسایش مادیه و اعتقاد داره که بقیه اش در درجه دوم اهمیت هست. در حالی که خود دختر اگر انتخاب کنه شاید به طلاق نیانجامه...🙄 ولی دخالت والدین علت اصلی این قضیه میشه...چه توی مرحله انتخاب همسر چه بعدها توی روابط زناشویی دو نفر که خبرها کشیده میشه به خانواده ها و اختلاف های زن و شوهر اصلا اختلافات خودشون نیست و در واقع اختلاف مادرشوهر با مادر زن هست. و دو زن پنجاه ساله یا دو مرد پنجاه ساله که تفکر متفاوت دارن قرار نیست با هم کنار بیان... و علت طلاق دو تا جوون میشه همین دخالتها... البته ده ها موضوع دیگه هم هست که میشه رفت و از متخصصین پرسید... ولی به نظر من ای که داخلش هستیم اگر با نگاه قرآنی بهش نگاه کنیم ملاکهای ازدواج توش فرقی نکرده...سوره نور آیه سه...میگه که زانی قسمت زانیة میشه . مشرک هم سهم مشرکة...دیگه من حرفی ندارم. اینه که میبینی مثلا مرحوم استاد فرج نژاد خودش یک آدم درجه یکِ از اون طرف بچه های مجازی که خانم ایشون سرکار خانم بابایی رو می‌شناختن می‌دونن که توی اخلاق و رفتار و ادب کم نظیر بودند. مثال ائمه رو نزدم که حمله نکنید بهم🤓
. حالم این روزها خوب نیست. درد می‌کنم. مرا بکشید. پ.ن نامه دندان عقلم به من.
کلمه بازی داریم... ده تا کلمه چهار حرفی بنویسید که دو حرفش تکراری باشه. ترجیحا توی کلمات تولیدی اسم شخصیت باشد. (مریم) اسم مکان باشد.(اتاق) حالا شخصیت را در مکان قرار دهید و یک داستانک چهل کلمه ای برایش بنویسید. (ده کلمه چهار حرفی را که دارید.) ﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
صوت استاد راجی.mp3
15.46M
🔊 | صوت سخنرانی در جوانان مشهد انقلابی 🔷 با موضوع: 🔹 جلسه هشتم ✅ امروز همه چیز دارد دین مردم را می‌گیرد و ورود نسبت به این مباحث می‌شود .امروز این وظیفه حوزه‌های علمیه، دانشگاه‌ها و هرکسی دغدغه‌مند دین است می‌باشد که به این شبهات ذهنی مردم ورود پیدا کند... 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir