هدایت شده از محمدی
•●■الحاح در الحاق■●•
بغ کرده در کنجی از تاریکی مسجد نشستهام.
چادرم را به سوی صورتم پایین میکشانم و بغضم با اشکم سرازیر میشود!
در دلم نجوا میکنم و کلمات آمیخته با حسرت و بغض را بر تختهی گفتار ردیف میکنم:
_من دلم شکسته! میگن تو این شبا هوای دلشکستههارو داری،میشه هوای دلِ شکستهی منم داشته باشی؟
آخدا من که جز در خونه تو جایی رو ندارم برم.
دلم میشکنه وقتی اسم قبولی روزه ها میاد و من نمیتونم بگیرم!
وقتی باید آروم بشینم یه جایی و از حس و حالِ روزهدارات بشنوم.
تو دلم زار بزنم رو لبم لبخند باشه!
دلم میگیره،دلم میخواد برم و داد و فریادمو بکوبم تو سر دکتر!
بگم...بگم:منم میخوام روزه بگیرم، من میتونم بگیرم...
ولی...ولی از نتونستم هر ثانیه خودمو ندامت میکنم...
اشکهایم آتیش بود.
داغِ داغ!
داغِ حسرت و آه...
داغِ منع شدن و نتوانستن!
داغ...داغ...همه چیز
دستهای لرزانم قطرات اشک را بر صورتم پاک میکنند و لبخند بیروحم بر لبم مینشیند.
صدایم خراش برداشته!
خراشِ خنجرها و هق هقها ای که در گلو خفه کردهام.
نگاهے بہ گلبرگهاۍ خشڪ روے سجاده مےاندازم،برگے را بر میدارم و به بینیام نزدیک میکنم
رایحهی سجاده میدهد و عطر محمدے!
آرام لب میزنم؛
_خداجونم،میخوام منم روزه بگیرم.
میگن تو این شبا حاجاتو میدی.حاجت منم بده ارحم الراحمینم.
به اسم پاکت قسم که من فقط از خودت میخوام و میطلبم حاجاتمو!
و حاجتش را بـا عطر سجاده و گل محمدی به صعود میفرستد.
•♡•
#ماه_رحمت9
✍🏻#فاطمـہ_محمدے🌱
«بسمالله»
کسانی که بخاطر سفر خارجی خانواده یکی از مسئولین،
طوفان توییتری راه انداختید و گفتید ما از رانت و تبعیض بیزاریم!
خیلی خوب، ایرادی ندارد من هم با شما در اینکه اصل کار اشتباه بوده، هم نظر هستم.
امّا بخاطر شهادت فرزند یکی از فرماندهان نظامی هم این چنین طوفان به راه انداختید یا عادت کردهاید به اسم مطالبهگری فقط نقاط سیاه را بزرگنمایی کنید؟
اینجاست که فرق میان دلسوزی و مرض روشن میشود...
پ.ن: شب گذشته بر اثر تیراندازی اشرار مسلح به خودروی فرمانده تیپ سلمان فارسی، ستوان دوم محمود آبسالان، فرزند جانشین فرمانده سپاه سلمان سیستان و بلوچستان به شهادت رسید.
✍️#محمدجوادمحمودی
@negashteh | نگاشته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماییم و خیال یار
و این گوشهی دل...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
"اخْتِمْ لَنَا بالسَّعَادَةِ وَ الشَّهَادَةِ فِی سَبیلِک"
نور
به نام و ذکر علی که ذکرش عبادت است. شب دعا و استغفار. شب بیست و سوم. شب بخشش. شب تقدیر. شب عاقبت به خیری یا عاقبت به شری...خواستم توی این شب یک نکته عرض کنم. دلم میسوزه برای کسی که ابنملجم را لعنت میکند و تمام زندگی اش به مراتب بدتر از او زندگی کرده.
ابن ملجم اهل عبادت و مستحبات و تلاوت قرآن و ... بود. این آدمها به زور اهل واجباتند که عن قریب است همین هم از دستشان برود...
ابن ملجم اهل جهاد و پا در رکاب علی بود. این آدم ها جز کار و شغل و کسبشان به هیچ چیز دیگر فکر هم نمیکنند. اصلا در تمام عمرشان بوی جهاد و اردوی جهادی و نبرد در سوریه و مرز و ....به مخیله شان هم نیامده.
ابن ملجم شجاعتی داشت برای دفاع از عقایدش. یعنی در واقع یک عقیده ای داشت، ولو باطل. بعضیها به هیچ چیزی اعتقاد ندارند. یعنی از هر دری که بحث میکنند نصفه نصفه و جویده از زیر قبول کردن نتیجه در میروند. اگر گرانی باشد همه را دزد میدانند و یک کلیپ از آلمان میگذارد که آنجا همه شب عید فلان چیز را نخریدند. اگر یک نفر کشته شود نیروی انتظامی را عامل و مقصر میداند و کلیپی از یک شبکه خارجی میگذارد. اگر جوابش را بدهی مسخره میکند. اگر کلیپ کامل را برایش بفرستی و بگویی که مثلا در همان آلمان فلان تعداد آدم سر غذا و یا ماسک کشته شدند یک کلیپ دیگر پیدا میکند و همینطور ماجرا ادامه دارد. اگر از قرآن حرف بزنی میخندد. اگر آمارهای دروغ توی حرفهایش را ثابت کنی در نهایت میگوید فلانی که یقه آخوندی دارد دزد است پس همه دزدند. در همین حین از فلان آخوند که شبکه های غربی از او طرفداری میکنند حمایت میکند. یا فلان آخوند که مملکت را نزدیک جنگ برده حمایت میکند ولی درباره فلان شهید که توسط فرمان شخص ترامپ ملعون شهید شده هیچ نظری ندارد. درباره قتل چند روحانی در حرم امام رضا فقط ناراحت میشود و حق را به مردم میدهد که چون گرانی است مردم ناراحت اند.
و همینجور الی آخر...خواستم بگویم ابن ملجم سگش شرف دارد به این نوع آدمها. او لااقل یک اعتقادی داشت و تا آخرین پایش ایستاد. آدمی که هیچ وقتی برای تربیت خودش نمیگذارد و همه همّاش شکم و زیرشکماش است با ابن ملجم شدن یک تار مو فاصله دارد.
آدمی که از شیعه بودن فقط غذای نذری عاشورا و بیدار بودن شب احیا را دیده و خورده و شنیده و چگونه میخواد شبیه حسین شود وقتی نمیداند حسین کیست؟ چه کرده؟
آدمی که تمام روزها و سالهای عمرش به حداقل های دینی گذشته و فکر میکند تمام علما و آخوندها مثل همان آخوند بی تقوای توی فلان مسجد هستند یا مثل فلان حاجی بازاری که همه چیز را دو لا پهنا حساب میکند. یعنی یکبار ننشسته و فکر کند که همهجا آدم خوب دارد آدم بد هم دارد. و با همین خیال با هرچه آخوند و روحانی دشمن شده و بذر ابن ملجم شدن را درون خودش پرورش داده.
همین آدم ممکن است شبی پایش به مسجدی برسد...برایشان دعا میکنم تا راه شناخت برایشان باز شود. برایشان دعا میکنم از این منجلاب حماقت بیرون بیایند. برایشان دعا میکنم تا موقعیت ابن ملجم شدن برایشان فراهم نشود. برای همه مردمم دعا میکنم که همچین فرزندی نداشته باشند. همچین شوهر یا پدری یا دختری نداشته باشند. که هیچ درمانی ندارد جز مرگ...
فقط توی همین شبها میشود برایشان دعا کرد. خدایا همه آدمهایی که در جهل مرکب خودشان غوطه ور هستند و هیچگونه مطالعه عمیقی نسبت به دینشان نداشتهاند و شبانه روز سرشان توی شبکه های مجازی و حرفهای مفت اصحاب آلبانی و اینترنشنال است و به خاطر سادهلوحی که دارند حرف دشمن را حرف مردم میشمارند. حرفهایی که توسط زنجیره ای از همین آدمها مدام وایرال میشود. مدام فوروارد میشود. امان از حماقتی که مدام تازه شود با حماقتی دگر....
توی این شبها دعا میکنم جزء حمقا نباشیم. دعا میکنم گیر آدم احمق هم نیفتید.
آمین یا رب العالمین. بحق علی بن ابیطالب علیهالسلام.
#شب_قدر
#حماقت
#مستضعفین
#یتیمان_آل_محمد
#نشر_حماقت
#بحث
نور
🔸به نظر خودم همین که بین شما آدم های خوب هستم خیلی خوبم. ولی به این جایگاه رضایت دادن عین حماقت است. من باید به قله بروم. همین امشب. کوله ام کوچک است و هزاران کیلومتر تا قله راه است.
شبی تاریک است و صدای زوزه گرگ در یخبندان صخره ها پیچیده...پایم وزن مرا نمیکشد...
🏔چگونه به قله برسم؟ تو بگو. راهی جز هجوم نور به اینجا نیست...اگر نور مرا با خود نبرد تا ابد در ظلمت غرق خواهم شد. ای حضرت نور، ای رمز شب قدر دستی برآر و مرا از لجّه ظلمت بیرون بکش. ای حقیقت شب قدر، ای حضرت راز، ای پنهان از دیده بشر، ای سیده نساء العالمین با شما هستم. به من نگاه کنید. من اینجا میان برهوت گناه تنها ماندم. ای چشمه حقیقت. من چگونه این مسیر را طی کنم؟ من چگونه به قله حقیقت برسم.
💎شما دعا کنید برای پسرتان. شما برای مهدی دعا کنید. شما دعا کنید موانع ظهورش برطرف شود. شما برای ما دعا کنید. ای حضرت نور، به علی قسمتان میدهیم که دست ما را بگیرید و با خود به هرکجا که میروید ببرید. ما از اینجا ماندن خسته شدهایم. درختان انار ریشه در نور دارند. ولی ما اینجا ریشه در قاذورات داریم. در کثافات دنیا...ما را ببر با خودت ای حضرت نور، ای مادرِ نور. ای سرچشمه نور. ای سرچشمه حیات، ای زهرا سلام الله علیها. ای نورانی.
#شب_قدر
#زهرا
#نورانی
#واقفی
امام خمینی (ره): شن ها مأمور خدا بودند.
#واقعه_طبس
#طوفان_شن
﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه میکنیم. با هم ساقه میزنیم و برگ میدهیم.
🔸نشانیباغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
🔸نمایشگاهباغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
🔸گلدسته🔻
@ANARSTORY
🔸ادمین
@ANARSTORY_ADMIN
✳️کنسل: بازارچه کتاب دست دوم
📚کتابهات رو بفروش
♨️بانک کتاب دست دوم ایران
💢 کنسل اولین اپلیکیشنی ایرانی برای خرید و فروش کتاب است.
🔰هدف از ساخت این برنامه تغییر فرهنگ مطالعه در جامعهی ایران است. با کنسل همه میتوانند لذت مطالعه را بچشند.
📚کتابهای ما شامل کتابهای درسی برای ابتدایی، متوسطه اول و دوم، دانشگاهی، کتابهای غیر درسی (از رمان و فلسفه تا کتابهای کودک، اقتصادی و پزشکی)، آموزش زبان و حوزوی است.
📌این برنامه به طور اختصاصی برای کتاب طراحی شده است.
📖در این برنامه به راحتی کتابهای مطالعهشدهی خود را برای فروش گذاشته و درآمد کسب کنید.
🛑ویژگیهای برنامه:
• نمایش اطلاعات کامل کتاب (از جمله: نویسنده، ناشر، سال چاپ، ویرایش، وضعیت ظاهری کتاب و...)
• طراحی اختصاصی رابط کاربری برای فقط کتاب به منظور جستجو و خرید راحتتر در شهر شما
• خرید و فروش کاملا رایگان
• امکان جستجو بین کتابها با نام کتاب، نویسنده یا ناشر هر کتاب
• فیلتر کردن نتایج جستجو با شهر یا دانشگاهِ فروشندهی کتاب
• تعیین اختیاری اطلاعات تماس با شما (تلگرام، شماره تلفن، ایمیل، آدرس، دانشگاه)
• امکان ویرایش مشخصات کتاب پس از ثبت
• دستهبندی موضوعی کاملا جامع از کتابهای دبستان تا دانشگاهی، کتابهای غیر درسی، زبان و حوزوی
• امکان اسکن کتاب با استفاده از شابک
• امکان ثبت کتاب درخواستی
https://myket.ir/app/com.geexer.dev.cansell
ششم اردیبهشت به دنیا آمدم.🙄
کسانی که میخوان هدیه بدن زودتر بجنبن که دیر نشه...🤓
البته متولد شدن رو که همه بلدند مهم این است که بمیریم در حالی که مسلمان هستیم.
دعا کنیم با ایمان کامل از این دنیا برویم و بعدش کارت به کارت کنید.
هدایت شده از خَــــــزان
ما آدمها تو زندگیمون فکر میکنیم که زمانِ تولد فقط همون روزیه که پامون رو از دنیای آبی بیرون کشیدیم و گذاشتیم روی زمین خاکی .ما آدما خیال میکنیم یه بار به دنیا میایم و یه بارهم میمیریم. .اما خبر نداریم که این زندگی سراسرش بازیِ دومینوی " مُردن و زنده شدنه". یعنی بارها میمیری و بارها متولد میشی...
مثلا یه روز بهاری نسبتاً پر از چِرک و آلوده به گناهِ میمیری و یه شب مهتابی با صدای " الغوث الغوث" متولد میشی ...
یا یه روز گرم تابستونی با آخرین ضربه مهلک نفست از پا درمیای و یه شب سرد برفی وقتی که تو گوشه اتاقت کز کردی و داری نوحه "رسیدم به بن بستِ کربلایی رمضانی رو "گوش میدی سرپا میشی و جون میگیری.
بعضیامون هم که از آخرین تولدمون سالها میگذره و هر سال هم فقط به تعداد شمعهای" مُردگیمون " اضافه میشه ...
و در آخرم یه روز که تو فوت کردن ایکساُمین شمع مُردگیمون غرقیم، تو همون حالت مُردگی، میمیریم...
#سوال
_آخرین تولدت کی بوده؟
#تولد
#خزان
هدایت شده از سُندُس
هو النور
خانم سیده الهام موسوی
عرض تبریک و تهنیت، محضر شما نویسنده محترم به خاطر قلم توانمند که همای سعادت همراهش بود و توانست درباره پیامبر مهربانیها، رحمة للعالمین بجوشد و داستانی بیافریند.
اثر شما به عنوان اثر منتخب برای چاپ و بخش نهایی داوری راه یافته است.
قطعا باعث افتخار 🍃باغ انار🍃 هستید.
به امید موفقیتهای روز افزون شما
قلمتان مانا.🌸
🍃🍃🌸 تبریک ویژه عرض میکنیم به باغبان عزیز سرکار خانم آرمین، باغبان محترم شانار، که با آموزشهای خوب شان راه را برای شاگردان هموار کردند.🍃🍃🌸
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
هو النور خانم سیده الهام موسوی عرض تبریک و تهنیت، محضر شما نویسنده محترم به خاطر قلم توانمند که ه
سلام و نور
خدمت بانو موسوی عزیز بسیار تبریک عرض میکنم.
و جالبه بدونید که بانو موسوی یکی از اعضای گروههای چهار نفره هستند و در گروه #سکوی_پرش قلم زدند و داستانی رو که برای جشنواره #یاس نوشته بودند رو برای این کنگره فرستادند و خب الحمدلله منتخب شد.
جا داره اینجا به استاد عزیزمون سرکار خانم #آرمینه_آرمین خیلی خیلی تبریک بگم و بابت زحماتی که برای ما شاناریها کشیدند، تشکر کنم.
و در آخر هم به خودم تبریک بگم 😊 که با بانو موسوی هم در شانار و هم در سکوی پرش هم گروهی هستم.