eitaa logo
به امید خدای مهربان🌴🇮🇷🌷
46 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
5هزار ویدیو
135 فایل
🌴🇮🇷با توکل بخدای بخشنده مهربان + توسل به مقربان الهی(کتاب الله و عترتی)🇮🇷🌷 یا علی(ع) گفتیم و عشق آغاز شد،ان شاءالله......
مشاهده در ایتا
دانلود
20.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حضور آیت الله خامنه ای در جمع رزمنده های خطوط جبهه 🌴 اوایل جنگ تحمیلی •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈ 🌴 کانال : روایتگر رویدادهای جنگ .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
34.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۱۸ شهریور ماه ۱۳۶۴ -- آغاز مرحله دوم عملیات قادر ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🎥 عباس اخضری، رزمنده لشکر ۸ نجف اشرف از چهار پنج روز محاصره در بین نیروهای عراقی و افراد کومله می گوید. ---- تابستان ۱۳۶۴ 🔴 اخضری، با ذکر جزییات ماجرای # محاصره ، ما را به جایی می برد که گویا خود در آن صحنه ها حاضر هستیم: هر لحظه ممکن است نیروهای خودی، اسیر عراقی ها یا گروهک کومله شده و یا به شهادت برسند. در آن دشت وسیع که کاملا در محاصره دشمن بود، این عده اندک، علیرغم گرسنگی و تشنگی، تنها با لطف خداوند و مددهای غیبی، توانستند بدون دادن شهید یا اسیر، از مهلکه گریخته و جان خود را نجات دهند. ⚪️ دوران جنگ تحمیلی ✍ پ.ن: کومله، گروهک مزدور و تجزیه طلب کرد در دوران جنگ تحمیلی از هیچ گونه جنایتی فروگذار نکرد و کاملا در اختیار ارتش صدام بود.📛 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈ 🌴 کانال : روایتگر رویدادهای جنگ .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
هدایت شده از آرشیو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢👆 ماجرای شنیدنی حاج عبدالله نوریان از زبان زاکانی ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🌴 ذکر بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم های خاص حاج‌ عبدالله 🌿 در عملیات «والفجر ۴» مریوان در دشت شیلر می‌خواستیم یک مین قمقمه‌ای را منفجر کنیم‌، اما نمی‌توانستیم؛ نه خنثی می‌شد و نه منفجر. ◇ حاج عبدالله آمد و گفتیم: «نمی‌شود این مین را کاری کرد». ◇ او گفت: «بسم‌الله، گفتید؟» ◇ گفتیم: «بله، گفتیم». ◇ او بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم گفت، همان کارهای ما را انجام داد و مین ترکید. ◇ شهید حاج عبدالله نوریان گفت: «شما وقتی بگویید بسم‌الله‌ الرحمن الرحیم کار درست می‌شود». ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 💠 خاطره دوم:👇 🔻 حسین روستای قائم مقام اطلاعات لشکر ۱۰ سیدالشهدا بود؛ می‌گفت: در جاده اهواز ـ خرمشهر ماشینم خراب شده بود. ◇ داشتم دل و جگر این ماشین را در می‌آوردم؛ هر چه تلاش می‌کردم نمی‌توانستم آن را درست کنم؛ دیرمان شده بود. ◇ ماشین حاج‌عبدالله آمد. ـ حسین آقا چی شده؟ ـ ماشین درست نمی‌شود. ـ◇ گفت: بسم‌الله الرحمن‌الرحیم گفتید؟ ـ◇ گفتم: بله، بسم‌الله گفتیم. ◇ جلو آمد و بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم گفت و استارت زد و ماشین روشن شد. فرمانده تخریب لشگر ۱۰ سیدالشهدا (ع) دوران جنگ تحمیلی ┄┅☫🇮🇷 دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها