eitaa logo
به امید خدای مهربان🌴🇮🇷🌷
47 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
5.1هزار ویدیو
141 فایل
🌴🇮🇷با توکل بخدای بخشنده مهربان + توسل به مقربان الهی(کتاب الله و عترتی)🇮🇷🌷 یا علی(ع) گفتیم و عشق آغاز شد،ان شاءالله......
مشاهده در ایتا
دانلود
8.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وصیت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی در مورد رهبر انقلاب اسلامی سربازان امام خامنه‌ای
‏☑️ عکسی دیوانه کننده از سردار سلیمانی در ویرانه های سوریه! بدون سلاح و محافظ در چند ده متری دشمنی سفاک و درنده! 🔹آن زمان که او در بیابان ها با جسم ناقص و مجروحش برای امنیت ما مردم ایران و شیعیان و انسان ها تلاش می‌کرد ما چکار میکردیم؟ ما کجا بودیم؟ ما به چه کاری مشغول بودیم... زمانی که او مرگ را به سخره گرفته بود داعشی های وطنی چکار میکردند؟ کجا بودند؟ ‏وقتی حاجی به خاطر ما دولا دولا می‌دوید زمین میخورد و زانوهایش زخمی میشد. وقتی سرما به استخوان هایش میزد وقتی سوت خمپاره می آمد و روی زمین می‌خوابید و سرش به زمین میخورد و محاسنش خاکی میشد و سر من بر بالش نرم بود! وقتی غم کودکان را میخورد ‏من در حال غصه خوردن برای چه بودم؟ او هیچگاه بر کسی منت نمی‌گذاشت اصلا چیزی نمی‌گفت! این اذیت می‌کند مرا بغض گلویم را میفشارد از این همه خدمت سلیمانی ها و این همه خیانت، توسط داعشی های وطنی ! 🦋🦋🦋
05-Karimi-Ashke-Yas-(madahionline.ir).mp3
1.98M
📖السَّلامُ عَلَیْکِ یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ الَّذِی خَلَقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَةً 🏴 ایام فاطمیه 🎙 📝 خونمون این طرفه مرجع 🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از فرهاد ضیایی
هدایت شده از ﷽ 🟠 نورالقرآن 🟠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنقدری که در تهدیدها فرصت است در خود فرصتها نیست حاج قاسم سلیمانی 🌸
نهج البلاغه حکمت 53 - سخاوت واقعى وَ قَالَ عليه‌السلام اَلسَّخَاءُ مَا كَانَ اِبْتِدَاءً فَأَمَّا مَا كَانَ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَحَيَاءٌ وَ تَذَمُّمٌ و درود خدا بر او، فرمود: سخاوت آن است كه تو آغاز كنى، زيرا آنچه با درخواست داده مى‌شود يا از روى شرم و يا از بيم شنيدن سخن ناپسند است. امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكتۀ دقيق و آموزنده‌اى اشاره كرده، مى‌فرمايد: «سخاوت آن است كه ابتدايى (و بدون درخواست) باشد؛ اما آنچه در برابر تقاضا داده مى‌شود يا از روى حياست و يا براى فرار از مذمّت»؛ (السَّخَاءُ‌ مَا كَانَ‌ ابْتِدَاءً‌، فَأَمَّا مَا كَانَ‌ عَنْ‌ مَسْأَلَةٍ‌ فَحَيَاءٌ‌ وَ تَذَمُّمٌ‌) @mashgeshgh
✅ فرمایشات مقام معظم رهبری: « تا ۵۰ سال دیگر هم میتوان درباره دفاع مقدس کار کرد » « انجمن راویان فتح البرز » https://eitaa.com/joinchat/182583299Ceebf5bb797
کلام امام زمان العلمُ علمنا ولا شيء عليکم مِن کُفرِ مَن کَفر ای شیعه ما دانش، دانشِ ماست، از كفرِ كافر، گزندى بر شما نيست. منابع:الغيبة (للطوسي)/ كتاب الغيبة للحجة / النص / 374 / في ذكر أبي القاسم الحسين بن روح النوبختي ..... ص : 367بحار الأنوار (ط - بيروت) / ج 53 / 151 / باب 31 ما خرج من توقيعاته ع ..... ص : 150
هدایت شده از جهاد تبیین ✌️
13.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آموزش حرفِ سین 😍 آموزگارپایه اول تربیت لوشگان #س لام فرمانده #س ردار #س لیمانی #س ربند یازهرا ... بزرگترین منبع جهاد تبیین @jahad_tabein
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊 🌦🌈 از خیابان آرام آرام در حال گذر بودم!🤔 . 🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞 . 🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از 😓 از کوچه گذشتم... . به سومین کوچه رسیدم! 🌷شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . به چهارمین کوچه! 🌷شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی؟! برای دفاع از !؟! همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓 . 🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم😓، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . 🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی ... کم آوردم...😭 گذشتم... . 🌷هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم ! هم ! هم ! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان می‌کرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم... . 🌷هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را می‌کردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود...😭😭😭 . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا، نمی توان گذشت... 🥀🕊 🥀🕊🥀🕊 🥀🕊