#سیم_خاردار
یک نفر باید داوطلب میشد که روی سیم خاردار دراز بکشید تا بقیه از روی آن رد شوند
یک جوان فورا با شکم روی سیم خاردار خوابید، همه #رد شدند جز یک پیرمرد
گفتند: «بیا!»
گفت:« نه! شما برید! من باید وایسم بدن پسرم رو ببرم برای #مادرش! مادرش منتظره!»
لطفاً هریک از عزیزان طلبه لینک کانال را برای دیگر عزیزان طلبه استان کرمان، چه در این پیام رسان و چه پیام رسان های دیگر ارسال نماید. سهم هر کدام از عزیزان فرستادن برای بیست نفر از طلاب برادر و خواهر استان کرمان
https://eitaa.com/kanonequran
🍃🌹🍃🌹