eitaa logo
انصارالقرآن
139 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
876 ویدیو
1.3هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
(1) فقه در لغت به معنای فهم است ولی هر فهمی فقه نیست و به فهمی فقه گفته می¬¬شود که بر اساس تأمل به دست آمده . به همین جهت فهمی که با شنیدن سخنی یا خواندن کلامی حاصل می¬شود فقه نیست، فقه دریافت و درکی است که با تأمل و فکر به دست می¬آید، در نتیجه از فهم عادی عمیق¬تر و درک فرد نسبت به موضوع دقیق¬تر است. فهم، دقت و تأمل سه عنصر مفهومی این لفظ را تشکیل می-دهند . لفظ فقه عمدتاً برای شاخه¬ای خاص از علوم اسلامی به کار می¬رود که در آن تلاش می¬شود تا با استفاده از قرآن و روایات دستورات و رهنمودهای شرع در زمینه¬های مختلف به دست آید. اما بهره¬گیری از این لفظ خاص برای عرصه تحقیق و تأمل در مفاد آیات و روایات برخاسته از سخنی است که قرآن در خصوص تأمل و تحقیق در معارف دینی در سوره توبه بیان کرده است: وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ و مومنین اینگونه نیستند که همگی کوچ کنند و بروند پس چگونه است که از هر فرقه و مجموعه¬ای دسته¬ای کوچ نمی¬کنند تا در دین تفقه کنند و قوم خویش را انذار کنند آن هنگام که به سویشان باز گشتند باشد که ایشان برحذر شوند. در تعبیر زیبای ما کان المومنون لینفروا از اسلوبی استفاده شده که نفی شأنیت از آن دریافته می¬شود؛ یعنی مومنین این گونه نبوده¬اند که همگی کوچ کرده و بروند. این رها کردن و بی¬توجهی به نیاز به آموختن دین و آموزش آن به دیگران با آن ایمان و اعتقاد سازگار نیست . پس از این بیان و با تفریع و نتیجه¬گیری از این سخن، همگان توبیخ می¬شوند که چرا از هر مجموعه و فرقه¬ای دسته¬ای کوچ نکرده و این بار را بر دوش نمی¬گیرند. این توبیخ که در قالب پرسش و استفهام بیان شده ما را به نکات بسیاری توجه می¬دهد که در این آموختن و آموزش دادن و در ایجاد خط انتقال معارف دینی نقشی اساسی دارند که تأمل در آنها و مقایسه با عملکرد ما در این زمینه می¬تواند در جذب، پذیرش، ایجاد ارتباط و تربیت، آموزش معارف دینی و زمینه¬سازی¬های لازم برای کار تبلیغی و همچنین اهداف تبلیغ و چگونگی آن رهنمودهایی بسیار اساسی برای ما به ارمغان بیاورد. این نفر و کوچ باید همه¬ی مجموعه¬ها و گروه¬های متفاوت اجتماعی یا به اصطلاح فرقه¬ها را در بر بگیرد؛ زیرا باید کسی از جنس اینان به سراغشان رفته و با استفاده از زمینه¬های مشترک زبانی و فرهنگی و اجتماعی به سادگی با آنان ارتباط برقرار کرده و از دین برایشان بگوید. مشکلات تجربه¬ی اعزام مبلغین غیر بومی و توفیق متفاوت مبلغین بومی بر دست¬اندرکاران امر تبلیغ پوشیده نیست و همین تجربه¬ها دقت و عمق کلام وحی را نشانمان می¬دهد. این کوچ¬کنندگان باید طائفه¬ای باشند کسانی که وجوه مشترکی میان آنان ایشان را گرد هم آورد و گرد محوری واحد طوف و حرکت داشته باشند. این کوچ جمعی هم اقامت در فضای غربت را سهل¬تر کرده و هم زمینه¬های تشکل بعدی به هنگام بازگشت را فراهم می¬کند. این کوچ با دو هدف صورت می¬پذیرد؛ اول تفقه در دین و دوم انذار اقوام به هنگام بازگشت دانش-آموختگان. تفقه افزون بر معنای فهم، تأمل و دقت به اقتضای قالب و صیغه¬ی خود نوعی تکلف و تلاش برای تلبس را در خود دارد. تفقه تلاشی است برای بر خود بستن و در خود فراهم آوردن فقه. تفقه کوشش برای رسیدن به این توانمندی است که با تأمل و تفکر از دریافت¬های ساده و آگاهی¬های بسیط به عمق و فهمی دست یافته و از سطح به عمق و ریشه¬ها و ارتباطات ناگفته رسید. در تعبیر قرآنی تفقه با صیغه مضارع همراه شده که معنای استمرار را نیز افاده می¬کند؛ زیرا آنچه آموزش¬دیده¬ها را تهدید می¬کند از دست رفتن همه¬ی آموزش¬ها با انقطاع فعالیت فراگیر و محصل است. حتی اگر در آموزش به مهارت آموزی توجه شود و به جای تکیه بر حافظه بر پیدایش توانمندی تأکید گردد باز مشکل انقطاع و از دست رفتن همه¬ی میوه¬های آموزش باقی است و استمرار این تفقه یکی از اهدافی است که در این آموزش¬ها باید مورد عنایت قرار بگیرد. اما تفقه در چه موضوعی باید صورت پذیرد. دین موضوعی است که آیه برای تفقه مشخص کرده است. عنوان دین مسلماً در برگیرنده¬ی همه¬ی آموزه¬هایی است که به توسط وحی در اختیار ما قرار گرفته است.