🍃🕌
#قرار_عاشقی
هرجاے دنیــاجز •||☝️
ڪنارت غریبم آقاے مهربان ••|💚
🍃🕌 @asheghaneh_halal
🍃🇮🇷
#خادمانه
اللهاکبر
همصدا با هم اللها ڪبر میگوییم...
فرا رسیدن چهل و یڪمین سالگرد
پیروزےانقلاب اسلامے مبارک باد😍
🍃🇮🇷
🍃👑
#همسفرانه
چون بهاران ڪه ••|💐
غم از روی زمستان••|❄️ ببرد
فڪر شیرین تو غم از دل و از جان ببرد💚
🍃👑 @asheghaneh_halal
عاشقانه های حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_صد_و_پنج فاطمه لبخندی زد و چیزی نگفت و به نوازش علی و ریحانه که روی
💐••
#عشقینه
#سجاده_صبر💚
#قسمت_صد_و_شش
-معلومه، چون آدم بی نهایت طلبه و دوست داره همه چیز رو با هم داشته باشه، براش سخته بخواد چیزی رو فدای چیز دیگه ای بکنه، همش دنبال راهی میگرده که هر جور شده بتونه همه رو با هم جمع کنه.
-باید توی همچین مواقعی چیکار کرد؟
-نقاله داری؟
-چی؟
-میگم نقاله داری؟
سهیل خندید و گفت: وسط حرف جدی یکهو میگی نقاله داری؟ آره دارم تو کمدمه.
فاطمه هم خندید و گفت: با نقله توی کمدت که نمیشه، اما خوب یک نقاله پیدا کن و باهاش میزان انحراف هر کدوم از اون راهها رو از حقیقت اصلی زندگیت بسنج، بعد هم تصمیم بگیر.
سهیل در حالی که تیکه بزرگی از املت رو داشت به زور توی دهن فاطمه میگذاشت گفت: اگه توی همون حقیقت اصلی زندگیمم مونده باشم چی؟ بخور بخور ... بدو
#ڪپےبدونذڪرناممنبع
#شرعــاحراماست☺️👌
•• @asheghaneh_halal ••
💐••
عاشقانه های حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_صد_و_شش -معلومه، چون آدم بی نهایت طلبه و دوست داره همه چیز رو با هم
💐••
#عشقینه
#سجاده_صبر💚
#قسمت_صد_و_هفت
-وای سهیل... خفه شدم ... مگه من عین تو دهنم اندازه گاو باز میشه ... میخوای لقمه بگیری واسه زنت اندازه دهنش بگیر...
-دهن شما زیادی بزرگه، اون قدر که آدم هر جا تو زندگیش کم بیاره باید بیاد اینجا شما دهنتو باز کنی و حرف بزنی... خوب نگفتی؟
فاطمه که به زور داشت لقمه رو قورت میداد گفت: اگه تو اون مونده باشی که کارت زاره، برو یه فکری واسه خودت بکن
بعد هم خندید و ادامه داد: البته همه آدمها میدونن خط مستقیم کجاست، اما یه سری ها نتونستن نقاله مناسب رو پیدا کنن تا بتونن با زاویه صفر درجه روی خط مستقیم حرکت کنن...
سهیل گفت: میشه بهم نقاله بدی؟
-میشه 254 هزار تومن
بعد هم خندید، سهیل با دهن پر نگاهی به فاطمه انداخت و گفت: او ... چه خبره، یک نقاله خواستیم ها...
صدای علی که با چشمهای خواب آلو جلوی در آشپزخونه ایستاده بود اونا رو به خودشون آورد: سلام
سهیل گفت: به به، شیر پسر خودم، صبح عالی متعالی، بیا که مامانت همه املتها رو خورد
فاطمه هم بلند شد و در حالی که علی رو میبوسید به سمت دستشویی هدایتش کرد و گفت: عزیز دلم انقدر املت نخور، امروز ناهار خونه مامانت دعوتیم غذا نمیخوری ناراحت میشن.
-معده من ظرفیتش زیاده، کجا رفتی؟ داشتیم حرف میزدیم با هم ها... راسته که میگن بچه عزیز تر از شوهره...
فاطمه در حالی که در دستشویی رو میبست گفت: میخوای تو ام ببرمت دست و روتو بشورم؟
-ما که بدمون نمیاد...
بعد هم داشت میخندید که یکهو یک لیوان آب رو صورتش خالی شد، خندش توی دهنش خشک شده بود، به زور چشماش رو باز کرد و دید فاطمه با یک لیوان توی دستش رو به روش ایستاده و با چشمهای مشتاق داره نگاهش میکنه، سهیل گفت: دستت درد نکنه، حسابی احساس تمیزی میکنم
#ڪپےبدونذڪرناممنبع
#شرعــاحراماست☺️👌
•• @asheghaneh_halal ••
💐••
1_79167544.mp3
1.77M
[• #ویتامینه ღ •]
🎵 : زندگے پاک💞
#استاد_عالے
ویتامینہ ـزندگے ڪنید😉👇
[•ღ•] @asheghaneh_halal
🍃💜🍃
💜🍃
🍃
#ریحانه
🌹روزے ڪه تو را آفرید
آرام در گوشتــ👂 زمزمه ڪرد :
تو جهاد نڪن‼️
تو مانند مردان ڪار نکن🚫
تو دستــ به سیاه و سفید هم نزدے،نزدے...🙂
فقط حجابتــ را 😇
فقط عفافتــ را🌼
فقط نجابتتـ را🌺
با چنگ و دندان نگھ دار💪
تا از آغوش تو مردانے بہ معراج بیایند🌱
و از پاڪے تو فرزندان بشر پاڪ شوند💎
و خواستــ به تو بفهماند ڪہ چقدر برایش ارزشمندے و مرد هیچ برتری بر تو ندارد☺️🌺
آنگاه فاطمه (س) را آفرید😍
و گفتـ این بهانه ی
آفریدن زمین و همه ی کائناتــ و عالمیان استــ و عفاف را در فاطمه نهاد تا زن او را الگو ڪند و بداند وظیفه اش چیستــ .🍃
فاطمه ای که چادرش پشتــ در
سوختــ اما از سرش نیفتاد...💔
#یــازهــــــرا🌷🍃🌷
@Asheghaneh_halal
🍃
💜🍃
🍃💜🍃
°🐝| #نےنے_شو|🐝°
سڪانس اول🎬
چند لوز پیس با مامانے و بابایے لفتیم
دیدال عضرت آقا😍😍😍
باولتون نمیسه ڪه من ایسونو از نزدیچ نزدیچ
دیدم😍😍😍😍
بعد از دیدال ایسون مامانے جفت چِه
قلاله سن لوزه دیجه بلیم لاهپیمایے مشل
سالای دُزشته😍😍😍😍
من عیلے عیلے دوشعال سُدم😍
سڪانس دوم🎬
امـــلوز با مامانےو بابایے لفتیم
لاهپیمایے☺️ من اوشا عمش
سُعار دادم مرگ بل تلامپ بےعاثیت😁
استودیو نےنے شو؛
آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇
°🍼° @Asheghaneh_Halal