eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.2هزار دنبال‌کننده
21.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
🍳 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . هرکه به خـــدا ایمان دارد، ممکن نیست حس کند محاصــره است حتی اگر تمام جغرافیایی که در آن قرار دارد، بر او تنــگ آید ...☺️🌱 🫀شهید سیدحسـن‌ نصرالله . 𓂃صبح‌رو‌عاشقانه‌بخیرکن𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🍳 ⏝
🧣 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . 😥اگر ترس و یا اضطراب پیش از ازدواج دارید به نکات زیر توجه کنید: باکمک مشاور در مسیر صحیح اشنایی قرار بگیریید ☺️👌 پیدا کردن اولویت ها و جنبه های مهم زندگی مهم هستند.🖇 هرچه بیشتر با یکدیگر حرف زده و روح و روان هم را بشناسید، بهتر می توانید به انتخاب های خود اعتماد کنید و بیشتر درباره ادامه رابطه فکر کنید. به سخنان طرف مقابل خود توجه کنید و نظرات شخصی خود را در نظر بگیرید.🗣 بهتر است در مورد انتظارات، باورها، منافع درخواست توضیحات بیشتر کنید. تحقیق وتفحص از فامیل ووابستگان ودوستانش غفلت نکنید با کمک مشاور تست نئو ویا کتل رو جدی بگیریید📝 . 𓂃محفل‌مجردهاےایـتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🧣 ⏝
💍 ⏝ ֢ ֢ ֢ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌اعتراف میکنم دوست دارمَت ! یک جور خاص کمی عاشق تر از حَوا کمی مجنون‌تر از لیلی کمی شیرین‌تر از فرهاد وابسته ات شدم !! انچنان که ماه به آسمان ماهی به دریا و آدمی به نفس وابستگی دارد جانانه بگویمت عشق جانِ من ‹میخواهَمت›🫂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎. . 𓂃بساط‌عاشقےبرپاس،بفرما𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💍 ⏝
9.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌽 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . دمنوش عناب خوشمزه تو عصرای پاییزی خیلی میچسبه😌 . 𓂃فوت‌وفن‌هاےسه‌سوته𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🌽 ⏝
🥤 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . 📩 ‏‏‏‏چندین سال پیش، تو آسانسور یه آقاهه به دکمه‌ها نزدیکتر بود، ازم پرسید کدوم طبقه میری؟ من هول شدم گفتم فرقی نداره😵‍💫 تا دو سه سالی که اونجا بودیم و میدیدمش، هر وقت منو میدید میخندید😄😄😄 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𓈒 1064 𓈒 "شما و مجردی‌تون" رو بفرستین. 𓈒📬𓈒 @Khadem_Daricheh . 𓂃پاتوق‌مجردے𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🥤 ⏝
💍 ⏝ ֢ ֢ ֢ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بهش گفتم این چند وقته خودتو تو آینه دیدی؟🤔 گفت نه گفتم واسا اینو براش فرستادم.☺️👌 😍 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎. . 𓂃بساط‌عاشقےبرپاس،بفرما𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💍 ⏝
🧸 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . نزار یه غم☹️ هزار تا نعمتت رو از یاد ببره🥰🌸 . 𓂃دیگه‌وقتشه‌به‌گوشیت‌رنگ‌و‌رو‌بدی𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🧸 ⏝
☀️ ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ الهی که بارونِ مهربونی هات☂️ همیشه رو سرمون بریزه🌨 آقای رئوف🌜 . 𓂃جایےبراےخلوت‌باامام‌رئـوف𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . ☀️ ⏝
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
💌 ⏝ ֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢ . #مسیحای_عشق #قسمت_دویست‌وشصت‌وشش نمیگوید که من جمع میکردم ! غرور بیش از حدش
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . از حرفش جا میخورم. صدای مردانه و پخته ی مسیح در گوشم میپیچد و نگرانم میکند؛من چرا باید انتقام بگیرم؟ میپرسم :_چی؟ بیتفاوت،انگار نه انگار که روی صحبت من،با اوست؛میگوید : +خوبه.. من عذاب وجدان داشتم فکر میکردم فقط من دارم سوءاستفاده میکنم ولی انگار تو هم اینجوری انتقام خودت رو میگیری :_من چرا باید انتقام بگیرم؟ اصلا مگه باید انتقام بگیرم؟ +:آره دیگه... چند وقت بعد که این قضیه،فیصله پیدا کنه،تو به مامان و بابات میگی به خاطر اونا این انتخاب رو کردی و اشتباه بوده... اونام تا آخر عمر عذاب وجدان میگیرن که زندگی دخترشون رو خراب کردن...خوبه،انتقام بیرحمانه ایه... از حرف هایش سر در نمیآورم،من اصلا چنین قصد و نیتی ندارم.. _:درسته که پدر و مادرم منو مجبور کردن،ولی من دوست ندارم به هیچ عنوان اذیتشون کنم.. مثل بازجویی،که میخواهد از متهمش اعتراف بگیرد،با تردید در چشمانم زل میزند. +:مطمئنی؟ با صداقت سرم را تکان میدهم صدای موبایلم بلند میشود،مامان است.. با اضطراب گوشی را به طرف مسیح میگیرم. :_مامانمه شانه بالا میاندازد +:چی کار کنم؟ :_میشه شما جوابش رو بدین؟ +:من؟چرا من؟ :_من واقعا بلد نیستم دروغ بگم... لو میریم سرش را تکان میدهد و موبایل را جلوی گوشش میگیرد. +:الو..سللم زنعمو.. +:خوبین؟ عمو خوبه؟ ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ✦📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . +:ممنون سلامت باشین.. مام خوبیم.. آره تازه رسیدیم... +:سلامت باشین،..بله حتما..خیالتون راحت... +:نیکی؟ نگاهم میکند،از جا میپرم. +:نیکی اینجا نیست زنعمو... در دستشویی را باز میکنم و داخلش میروم. صدایش را میشنوم. +:آره،رفته حموم... +:میگم به شما زنگ میزنه... سلامت باشین... ممنون +:سلام برسونین،لطف دارین،خدانگه دار از دستشویی بیرون میآیم،با تعجب نگاهم میکند +:خوبی؟ :_رفتم تا شما هم مجبور نشین دروغ بگین.. با تأسف سرش را تکان میدهد و پوزخند میزند +:کل زندگیمون دروغه... راست میگوید...چرا من این همه دروغ را پذیرفتم؟ موبایل را به طرفم میگیرد. موبایل خودش را درمیآورد،شماره ای میگیرد و روی گوشش میگذارد. دوست ندارم به مکالماتش گوش دهم،اما باید اینجا باشم تا درخواستم را مطرح کنم... چند لحظه میگذرد : +الو. سلام مانی +:خوبم.. ببین مانی برو شرکت، اتاق من،سه تا نقشه ی نیمه تموم هست،اونارو بیار اینجا.. من دستم خالیه... +:سرت واسه چی شلوغه؟ کلافه دست در موهایش میکند. +:هوووف،آهان یادم نبود جشن عروسیمه. ... +:باشه،ولی تا شب نقشه ها رو به من برسون.. +: .قربونت..عروسی تو،خودم کردی میرقصم... ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ✦📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . میخندد +:برو پسر،خجالت بکش.. خیلی خب،خداحافظ تلفن را که قطع میکند،بلافاصله دوباره صدای زنگ تماسش میآید . +:مامانمه.. نگاهش میکنم،انگار تاریخ تکرار میشود! چشم هایش را به صورتم میدوزد،چرا چشم هایش، شیشه ای به نظر میرسند؟ +:اگه مامان من،بخواد باهات حرف بزنه،باید جواب بدی وگرنه همین امروز میره پاریس...جدی میگم :_آخه ... +:آخه نداره،چاره ای نیست.. من سعی میکنم منحرفش کنم ولی اگه اصرار کرد... زنگ موبایل همچنان به گوش میآید،موبایل را جواب میدهد. +:الو...سلام،مامان جان خودم،خوبی عزیزم؟ صدای بَم مردانه اش با لحن دوستانه و صمیمیت کلام،شنیدنی است... ذهنم را از این حرف ها آزاد میکنم،دوباره میگوید +:مامان من همیشه خوش اخلاق بودم.. صورتم را برمیگردانم،دهنم را کج میکنم و ادایش را درمیآورم (من همیشه خوش اخلاق بودم) +:جای شما خالی... آره خیلـــــــی خوش میگذره... +:مامان،نیکی نمیتونه صحبت کنه... +:نه حالش خوبه... +:نه مامـــــــــان... +:خیلی خب،گوشی،گوشی کلافه،موبایل را به طرفم میگیرد. مجبورم... لب هایش بهم میخورد:جواب بده با اضطراب گوشی را میگیرم. :_الو..سلام زنعمو.. ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ✦📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . صدای گرم زنعمو،شادابم میکند. چقدر این خانم،دوست داشتنیست. +:سلــــام عروس خوشگلم،خوبی؟پرواز خوب بود؟ :_ممنون،خداروشکر..بله خوب بود... اولین دروغ! +:چه خبر؟همه چی رو به راهه ؟ یک لحظه موبایل از گوشم جدا میشود،مسیح موبایل را از دستم درمیآورد و اسپیکر را روشن میکند. صدای زنعمو در کل سالن میآید +:الـــو...نیکی جان... مسیح اشاره میکند که حرف بزنم،موبایل را جلوی دهانم میگیرد و به دستم میدهد. :_ببخشید زنعمو،یه لحظه صداتون قطع شد... راست میگویم!یک لحظه صدا قطع شد.. +:دیگه مزاحمت نمیشم عزیزم... ببین مسیح اگه اذیتت کرد،گوششو بپیچون... خنده ام میگیرد. چقدر این زن،مادرشوهر خوبی است! :_نه،همه چی خوبه... +:باشه دخترم،مراقب هم باشید،حسابی بهتون خوش بگذره.. مام اینجا یه جشن مفصل براتون گرفتیم...مزاحمت نمیشم،مسیح رو عوض من ببوس..کاری نداری؟ مسیح به شدت سعی دارد،خنده اش را کنترل کند بااخم و شرم،نگاهش میکنم و بغضم را قورت میدهم :_خداحافظ موبایل را قطع میکنم و روی مبل میاندازم،از جا بلند میشوم،مسیح بلند میخندد. من یک دخترم.. با تمام احساسات و رویاهای دخترانه...دوست داشتم سر سفره ی عقد مردی بنشینم که دوستم دارد؛نه این آدم که حتی نمیتوانم،با او هم کلام شوم. خنده اش،عصبیم میکند. :_به چی میخندین؟؟ +:به کارای مامانم... ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ✦📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝