عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_هشتاد_ویک -خیلی اهل آشپزی نیستم. امشب هم چون مهمون افتخاری داشتم تدارک د
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_هشتاد_ودو
-وقتی دبیرستان بودم به خاطروضع مالیمون احساس خوشبختی می کردم. هرکاری دلم می خواست می کردم. تا یک سال پیش هم اوضاع همین جوری بود. خیلی ها بهم حسودی می کردن.همین سعید! با اینکه رفیق صمیمی منه اما مطمئنم مهم ترین دلیل رفاقتش با من پول منه. همه به جیبم نگاه می کنن. یکسال پیش وقتی یکی از دوستهام مرد احساس کردم زندگی کاملاً بی فایده است. این همه این ور و اون ور آخرش تپ! می افتی می میری و همه فراموشت می کنن. مگه ندیدم چی به سر پدربزرگم اومد؟ تا چهلم خوب حواسشون بود و پدر پدر می کردن، اما همینکه ارث تقسیم شد دیگه پدر سیخی چند؟ مادر رو گذاشتن خونه سالمندان و خودشون 24 ساعته دنبال سونا و جکوزی و جشن و کوفت و زهر مار. بابام هم که چسبیده به نمایشگاه. اگر کسر شانس نبود همونجا توی نمایشگاه می خوابید. حاضرم قسم بخورم شماره شاسی تمام ماشینهاشو بلده اما نمی دونه من ترم چندم. شاید قبلاً از این آزادی ها کیف می کردم اما حالا می فهمم آدم به چیزی که علاقه نداره توجه نمی کنه. می خوای یک هفته اینجا بمونم هیچ کس سراغم رو نگیره؟ من نمی گم پول بده خیلی ها پول دارن زندگی هم می کنن اما ما ...
چهار سال میشه با پول حال کرد، بعدش می فهمی یک چیزای دیگه هم هست. مگر اینکه خودت رو بزنی به خریت که چیزی رو نمی فهمی!
-چرا مستقل نمی شی؟
-هه! من تا بخوام حرف از استقلال بزنم می خوان نیلوفر رو بندازن گردنم. مامانم خودش کم بود، می خواد دخترخواهرش رو که لنگه خودش بندازه به من
- اینقدر راحت؟
-مستقل شدن پول می خواد. پولی که به من می رسه در گروئه این ازدواجه. پس در دو حالت اوضاع فرقی نمی کنه
-مستقل شدن پول می خواد اما الزاماً سهم الارث نمی خواد!
شروین نیم خیز شد، روی دست چپش تکیه کرد و رو به شاهرخ گفت:
-یعنی می گی از فردا برم در به در دنبال کار بگردم که خودم خرج خودم رو در بیارم؟ این همه پول رو ول کنم برم دنبال حقوق ماهانه؟ احمقانه است
-وقتی در ازای این پولها مجبور باشی آزادیت رو بدی چی؟
شاهرخ همانطور که به طرف تخت می آمد ادامه داد:
-اگر قرار باشه بقیه برات تصمیم بگیرن اون پولها هم نمی تونه خوشبختت کنه. مگه نمی گی همه زندگی پول نیست؟
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_هشتاد_ودو -وقتی دبیرستان بودم به خاطروضع مالیمون احساس خوشبختی می کردم.
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_هشتاد_وسه
شروین که نشسته بود مدتی به شاهرخ که حالا کنارش بود خیره شد. بعد سرش را پائین انداخت و در حالیکه به موزائیکها خیره شده بود گفت:
-ولی چرا باید به خاطر خودخواهی بقیه من از راحتی محروم بشم؟
-چون همیشه نمی تونی از بقیه بخوای مطابق میل تو باشن
سربلند کرد و داد زد:
- اما اونا دارن حق منو می خورن
شاهرخ لبخند زد:
-پول اونا مال خودشونه. تو نمی تونی برای چیزی که مال تو نیست تکلیف تعیین کنی. وقتی تو خودت حاضر نیستی برای راحتی خودت کاری کنی از بقیه چه انتظاری داری؟
شروین شانه ای بالا انداخت و رویش را برگرداند ...
آخر شب وقتی از در بیرون رفت که برود شاهرخ گفت:
-یادت باشه یکی اون بالا هست که هر وقت دلت گرفت می تونی صداش کنی
شروین مایوسانه سر تکان داد:
-اونم منو یادش رفته
این را گفت و با شاهرخ دست داد...
توی اطاقش بعد از اینکه لباسهایش را عوض کرد، لحظه ای کنار پنجره ایستاد. سرش را به طرف آسمان بلند کرد و گفت:
-واقعاً هستی؟
و خزید توی رختخوابش ...
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_هشتاد_وسه شروین که نشسته بود مدتی به شاهرخ که حالا کنارش بود خیره شد. بع
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_هشتاد_وچهار
•فصل هشتم•
- قبول نیست تقلب کردیمن دیدم،سعید به توپت ضربه زد!
سعید داد زد:
- هی! چرا چرند میگی؟من اینور وایساده بودم
-کوچولو؟ نمی خوای گریه کنی؟ عین دخترا شدی!
آرش پرید جلو و یقه شروین را گرفت.
- من دیدم تقلب کردی
شروین دست آرش را از یقه اش کند.
-تو هر وقت می بازی می گی تقلب. بخاطر اون دوزار پولی که می دی هزار جور دبه در میاری
-دهنت رو ببند. بابک بهت رو داده فکر کردی بازی بلدی
-فعلاً که من بردم
-اینجا چه خبره؟ شما که دوباره گلاویز شدید
صدای بابک بود.
-تقصیر توئه. اینقدر بهش رو دادی که کم مونده سوار ما بشه
شروین با لحنی موذیانه گفت:
-فکر نکنم به درد سواری بخوری،خیلی چموشی
آرش دوباره پرید که یقه شروین را بگیرد که جلویش را گرفتند. بابک که از حرف شروین خنده اش گرفته بود، سر تکان داد:
-خب دوباره بازی کنید. من قضاوت می کنم
- این بار بدون پول
آرش داد زد:
-دیدی؟ دیدی؟ اون بار تقلب کرد. حالا می ترسه ببازه نمی خواد پول بذاره
-گفتم بدون پول که اگه باختی نگی تقلب
-تو با تقلب بردی اما این دفعه که می بازی پولی وسط نیست
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
🍃🏴
[• #پابوس🕯 •]
فرقت دونیم گشتـه
ولے قاتلِ تـ ـ ـو بود
#پهلــو
#دســت
#صورتزخمے
••فـاطــمـ(س)ـه...••
#يااميرالمومنيناغثنے
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🏴
🕯🍃
🍃
#خادمانه
باخلوص امشب
اگر قرآن گرفتی روی دست •|📖|•
بی ریا بودیــــ •|💚|•
ودرخلوت اگرقلبت شڪست
گوشه ے چشمے😓
به ما ڪن در دعای امشبت📿
شاید امشــب
ذڪرتو درقلبمولایمنشست☺️👌
🍃 @asheghaneh_halal
🕯🍃
•[ #ادعیه📖 •]
✨ اِلهي کَیفَ اَصدُرُ عَنْ بابِکَ بِخیبَةٍ
مِنکَ و قَد قَصَدتُکَ عَلی ثِقَةٍ بِکَ.
اِلهي کَیْفَ تُوءسِني مِنْ عَطائِکَ و قَد
اَمَرتَني بِدُعائکَ......
🌟معبودا چگونه از درگاهت تهیدست
برگردم در حالی که با اعتماد به تو
به سوی تو آمدم.
خداوندا چگونه مرا از عطایت ناامید
می کنی در حالی که مرا به دعا به
درگاهت فرمان دادی؟
📕|• #مفاتیح_الجنان. ص: ۱۱۰۶
سیم دلتو ــوصل ڪن😌👇
[•🌙•] @asheghaneh_halal