eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.3هزار دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
•‌<💌> •< > . . ☀️]• حتی حاضــر نبود ڪولر روشن ڪند. اهــواز خیلی گــرم بود و پای مصطفی توی گــچ… پوستش بہ خاطر گــرما خورده شده بود و خــون می‌آمد اما می‌گفت: «چطــور ڪولر روشن ڪنم وقتی بچہ‌ها در جبھــہ زیر گــرما می‌جنگنـد». 😁]• هر ڪس می‌آمد مصطفی می‌خنــدید و می‌گفت: «غــاده دعا ڪرده من تیــر بخورم و دیگر بنشینــم سر جایم». 🌙]• آن شب قــرار بود در تھــران بماند. قرار نبود برگردد. گفت: «من امشب بہ خاطــر شما برگشتہ‌ام» گفتم: «نہ مصطفی تو هیــچ وقت بہ خاطر مــن برنگشتہ‌ای برای ڪارت آمدی!» 💜]• با همان مھــربانی گفت: «امشب برگشتم بہ خاطر شما از احمــد سعیدی بپرس من امشب اصــرار داشتم بہ اهواز برگردم هواپیمــا نبود؛ تو می‌دانی من در همہ عمــرم از هواپیمای خصــوصی استفاده نڪرده‌ام ولی امشب اصرار داشتم برگــردم، با هواپیمــای خصوصی آمدم ڪہ اینجــا باشم». 🌷شهید دفاع مقدس . . •<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش ڪـاسه‌ےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻 •<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
8.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‡🎀‡ ‡ ‡ . . 🔹تحت تاثیر دوستان بی‌حجابے میڪردم اما الان به انتخاب خودم با حجاب شدم . . روایت زیبا از یڪ دختر متحول شده .. . . ‡💎‡چادرت، ارزش‌است، باورڪن👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ‡🎀‡
◉❲‌🌹❳◉ ◉❲‌ | 💌❳◉ . . [👨🏻‍💼] مــرد باس [⚽️] وسط مسابقه فوتــــبال داد بزنـــــه: [🎋] هے عــیال ایـــن هـــمه گـــُــــل تو فوتبال هــست [😍] ولے هیچ ڪدومشون تو نمیشے ... پ.ن: تا قبل از بازے بفرست براے خانومت شات پاسخ رو براے خادم چالشمون بفرست😍👇 🆔 @BanoyDameshgh 💚 😍 . . ◉❲😌‌❳ ◉ چــون ماتِ ، دگر چہ بازم؟!👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ◉❲‌🌹❳ ◉
•.‌♥️‌‌'' ⃞.• ⸤ | ⸣ . . ● شُمـا قهرمــ🥇ـــان ایـــن مِلتـیــ🇮🇷ـد✌️ ✌️ ‌🤩🍃 . . •.‌♥️‌‌'' ⃞.• Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
#خادمانه🇮🇷 بسم الله الرحمن الرحیم تاپای‌جان‌برای‌ایران💪🇮🇷 به‌ دنبال‌ اهداف‌شوم‌ برای‌ مخالفت‌ و م
🇮🇷 بسم الله الرحمن الرحیم تاپای‌جان‌برای‌ایران💪🇮🇷 به‌ دنبال‌ اهداف‌شوم‌ برای‌ مخالفت‌ و ممانعت‌ازحضور سربازان‌ِ‌غیورِملی‌ایران درجام‌جهانی‌قطر نیازمند کمک و یاری همیشگی‌مردم‌ایران هستیم😎✋ ✅همگی‌تاپایان‌حضور تیم‌ملی‌ایران در جام‌جهانی قطر 🕔هرروز راس ساعت ۱۲ و ۱۸ در برنامه اینستاگرام و توییتر در پیج باریکنان تیم ملی ایران🇮🇷 کامنت "تاپای‌جان‌برای‌ایران" ڪانالهاے مارا دنبال ڪنید👇 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal Eitaa.com/Heiyat_Majazi Eitaa.com/Rasad_Nama
هدایت شده از رصدنما 🚩
✌️ اگر به تلویزیون دسترسی ندارید ، اصلا نگران نباشید!😍✌️ پخش زنده جام جهانی 2022 قطر و پخش زنده بازی تیم ملی ایران و انگلیس فقط و فقط از طریق لینک زیر😍👇 از اینجا مشاهده کنید 👇👇👇👇👇 https://www.fam.ir/player/tv3/eitaa?eitaafly آرزوی موفقیت، برای تیم ملی فوتبال ایران❤🤍💚 کانالهاے مارا دنبال کنید:👇 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal Eitaa.com/Heiyat_Majazi Eitaa.com/Rasad_Nama
✍| 😇✋ پیش بینی برای بازی ندارید؟😅 من احتمال میدم مساوی کنیم⚽️ که کم از بُرد نیس برامون😎💪 اونایی که دست جمع بازی رو میبینن دمشون گرم که به بهونه بازی صله رحمم میکنن🤝❤️ اونایی که کنار خانوادن و به حرمت بچه ها مودبانه بازی رو پیگیری میکنن دم اونا هم گرم👪💞 اونا که نذر و نیاز کردن تسبیح به دستن برای برد تیم ملیمون غیرتی اند دم اونا هم گرم📿📖 اونا که شیفتن کشیکن نیستن تا پایاپای دنبال کنن بازی رو دم اونا هم گرم⛑👨🏻‍🔬👷🏻‍♂👨🏻‍⚕🧕 مامورینی که آماده باشن دسترسی به پخش ندارن تا بازی رو ببینن دم اونا هم گرم👮🏻‍♂💙 شهدایی که رفتن تا امنیت به خطر نیفته منو شما ها تو ارامش بشینیم و باهیجان بازی رو ببینیم دم اونا ویژه تر گرم و حق که نزد خدان💚🕊 🏆 🥇🌹 🥅 Eitaa.Com/Asheghaneh_Halal
Mojtaba Shoja - Eshghe Ahooraei (320).mp3
8.22M
↓🎧↓ •| |• . . پرچم رو بالا بردی... تا خودِ خدا!●♪♫ ایران!●♪♫ به امید برد تیم ملی کشورمون😍🇮🇷 . . •|💚| •صد مُــرده زنده مےشود، از ذڪرِ ( ؏)👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ↑🎧↑
•[🎨]• •[ 🎈]• . - تا پـاے جـان بـــراے ایـ🇮🇷ــرانــ😍✌️ . . •[📱]• بفرمایید خوشگلاسیون موبایل👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •[🎨]•
هدایت شده از رصدنما 🚩
✌️ اگر به تلویزیون دسترسی ندارید ، اصلا نگران نباشید!😍✌️ پخش زنده جام جهانی 2022 قطر و پخش زنده بازی تیم ملی ایران و انگلیس فقط و فقط از طریق لینک زیر😍👇 از اینجا مشاهده کنید 👇👇👇👇👇 https://www.fam.ir/player/tv3/eitaa?eitaafly آرزوی موفقیت، برای تیم ملی فوتبال ایران❤🤍💚 🇮🇷 کانالهاے مارا دنبال کنید:👇 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal Eitaa.com/Heiyat_Majazi Eitaa.com/Rasad_Nama
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
«💕» «🤩» #چالش‌_همسفرانه #مختص_عشق_حلالم . . ↩️شرڪت ڪننده: شماره 4⃣3⃣ اینکه اینجا نیستی و ازمن د
«💕» «🤩» . . ↩️شرڪت ڪننده: شماره 5⃣3⃣ همسفر نیامده ام! پیشاپیش دوستت دارم😂😍💙 . . چالش قشنگمون فراموش نشه☺️🎀 جایزه هم داره ها😉🎁 آی‌دی خـادم چالش 👇🏻 🆔 : @BanoyDameshgh «🏃🏻‍♀» 👇🏻 «💕» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #توبه_نصوح 》 [ #قسمت_پنجاه_وششم ] همه چیز خراب شده بود. نمی دانس
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . [📖] رمان:《 》 [ ] اصلا نمی دانم چطور با آنها خداحافظی کردم و راه خانه را پیش گرفتم. تمام فکرم درگیر فکری بود که حوریا درمورد من داشت. فکر می کردم آهسته آهسته حرف دلم را با حاج رسول بزنم و در کنار این خانواده، زندگی جدیدی را به همراهی و هم نفسی حوریا، شروع کنم. چه فکرهایی داشتم که ساناز گند زد به همه ی آینده ام... در واقع آینده ام با دخالت گذشته ی ناجورم، خراب شده بود. اصلا تحمل آپارتمان را نداشتم. سوار ماشینم شدم و بی هدف راه جاده را پیش گرفتم. به سمت پارکی کوهستانی رفتم که در انتهای یکی از خروجی های شهر قرار داشت. تا آنجا که جاده اجازه می داد بالا رفتم و بعد ماشینم را پارک کردم و خودم مسیر کوه را پیش گرفتم. چراغ گوشی ام را روشن کردم و از مسیر باریک کوه بالا رفتم. به جایی رسیدم که دیگر مسیر قطع شده بود. شهر با چراغ های رنگارنگش زیر پایم قرار داشت. انگار توی تاریکی کوه حل شده بودم. اگر از بالکن آپارتمانم آسمان را نگاه می کردم ستاره ای نمی دیدم اما اینجا، میان تاریکی و سکوت کوه، ستاره ها خودی نشان می دادند. انگار مهمانی خاصی داشتند و از شهر گریزان بودند. همانجا نشستم. روی خاک ها. نگاهم را از شهر گرفتم و به آسمان دوختم و لب باز کردم. _ دستت درد نکنه. خوب آبرومو حفظ کردی. خوب سکه یه پولم کردی. خوب خجالتم دادی. حاج رسول که می گفت با خدای رحمان و رحیمی طرفیم. این بود مهربونیت؟ این بود بخشندگیت؟ صدایم کم کم رنگ فریاد گرفت. _ چرا خردم کردی، من روی حوریا حساب باز کرده بودم. چرا تا دلم کسی رو میخواد ازم می گیریش؟ مگه من چه گناهی کردم. بابام، مامانم، مادربزرگم، حالا هم حوریا... من این دختر رو می خواستم. من می خواستم زندگی تشکیل بدم که از این لاقیدی در بیام. که فکر و ذهن و تلاشم متمرکز بشه روی زندگیم. چرا راحتم نمیذاری؟ چرا دست از سرم بر نمی داری؟ می خواستی حوریا رو ازم بگیری... گرفتی. دلت خنک شد؟! اون دختر دیگه منو آدم هم حساب نمیکنه چه برسه به اینکه جرأت کنم حرف دلمو بگم و بهم بگه بله آقا حسام... قبوله. زن تو آدم اوباش هرز رفته میشم که هرزمان تو خیابون دست تو دست با تو بودم دخترا و ارازل اوباشی که تو گذشته ت بودن بیان دقم بدن. اون دختر دیگه نگاهمم نمی کنه. اگه پدر مادرش نبودن خدا می دونه با دیدن اون عفریطه چه برخوردی با من داشت. بیخود نبود این همه سال بعد از اینکه عزیزامو ازم گرفتی و تنهام کردی، دل به کسی ندادم. همش می ترسیدم... آره... ازت می ترسیدم. می ترسیدم عشقمم ازم بگیری و بازم تنهام کنی. مثل کاری که امشب باهام کردی، حتی بهم فرصت ندادی خواسته مو به حوریا بگم و عشقمو بهش ابراز کنم. اگه تنهام نمی کردی من پام به جایی باز نمیشد که امثال ساناز رو ببینم. پابند خانواده م میشدم و زندگی پاکی داشتم. خانواده ای که تو ازم گرفتیش. چرا منو نبردی باهاشون. منو نگه داشتی زجرم بدی؟ صدای گریه ام سکوت کوه را شکست. وسط گریه چند فریاد بلند کشیدم. آنقدر بلند که به سرفه افتادم. صورتم از اشک خیس شده بود و دانه های اشک بین ته ریشم لیز میخورد و از زیر چانه ام پایین می چکید. کمی که گریه کردم برای مدتی طولانی سکوت کردم. انگار خودم هم باورم نمی شد روزی به جایی برسم که در این وقت شب وسط کوه و در تاریکی و سکوت، طلبکارانه خدا را مقصر اشتباهاتم قرار دهم. خجالت می کشیدم حرف بزنم. انگار کسی از جانب خدا کنار گوشم مدام می گفت «مگه افشین نمی گفت پارتی نرو ... نخور. چرا یکی مثل افشین رو بعنوان راهنمایی از جانب خدا قبول نداشتی؟ تو خودت دوست داشتی لاقید بار بیای. پدر و مادرت نبودن مادربزرگت که بود. نمی تونستی از اون الگو برداری؟» (هر کاری میخوای بکنی پنج تن رو واسطه قرار بده... صدای حاجی مدام توی گوشم دور و نزدیک می شد) آرام صدایم بلند شد. _ من که بی آبرو شدم. نه پیش تو که خدایی، نه پیش حوریا و خانواده ش که خلق خدا هستن، دیگه اعتباری ندارم. اگه پنج تن عزیز کرده تو هستن و واسطه گری شونو قبول داری، اگه امام زمان حضور داره و پادرمیانی امام زمان رو قبول داری، توبه می کنم. ازم قبولش کن. دیگه پامو توی جاهایی نمیذارم که نمیخوای. دیگه نمیخورم اون چیزی رو که حرومش کردی. نماز می خونم روزه می گیرم. اصلا جبران می کنم گذشته مو. تو فقط قبول کن. خدایاااااا... تنهام. کمکم کن دیگه کم آوردم. بریدم خدااااااا... [⛔️] ڪپے تنها‌باذڪرمنبع‌موردرضایت‌است. . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal