eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄🇮🇷
13.2هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
87 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
༻🥰 ‌•. | 🫶🏻 .• . . ╮❥ محرّم یعنی دلِ کوفه، بی‌غیرت‌تر از همیشه 🥹👇🏻 ╟🖤 Sonder ° یعنی؛ • هرکسی درد خودش رو داره… ولی مسلم، درد همه رو کشید! ✍🏻) اون شب، سقف خونه‌ها کوتاه‌تر از صداقت بود… و مسلم، تنهاتر از ستاره‌ی بی‌صدا. √ اما یه قاصد اومد که بگه: راه عشق، از تنهایی هم می‌گذره... ⧉💌 ⧉🌘 . . 𐚁 دِلْبَرانِه‌سْت، چوُنْ مُحَرَّمِه ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🥰༻
༻🥰 ‌•. | 🫶🏻 .• . . ╮❥ یه کلمه هست که فقط با نام "عباس" معنی می‌گیره 🥹👇🏻 ╟🖤 Reverence ° یعنی؛ • احترام عمیق، احساسی که جلوی وفا زانو می‌زنه… ✍) عباس، یعنی دلی که خودش تشنه باشه ولی مشک، فقط برای لبای بچه‌ها پر شه √ عباس رو نخون، عباس رو حس کن… مثل قطره‌ای از فرات، که نچشید، تا دین سیراب بمونه... ⧉💌 ⧉🌘 . . 𐚁 دِلْبَرانِه‌سْت، چوُنْ مُحَرَّمِه ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🥰༻
༻🥰 ‌•. | 🫶🏻 .• . . ╮❥ یه کلمه هست که خودش، حسین رو فریاد می‌زنه 🥹👇🏻 ╟🖤 Apotheosis ° یعنی؛ • رسیدن انسان به اوج تقدس… جایی که عشق و خون، یکی می‌شن. ✍🏻) حسین، فقط برادر نبود، پدر نبود، اون حجت عشق بود… که خونِش رو داد، تا لب‌هات پر از غیرت باشه.. √ عاشورا، یه زخم نیست… یه راهه؛ راهی که با دل باید رفت، با اشک باید فهمید… ⧉💌 ⧉🌘 . . 𐚁 دِلْبَرانِه‌سْت، چوُنْ مُحَرَّمِه ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🥰༻
༻🥰 ‌•. | 🫶🏻 .• . . ╮❥ روز دوازدهم، یه کلمه‌ی غریب مادرانه داره 🥹👇🏻 ╟🖤 Bereft ° یعنی؛ • کسی که عزیزشو از دست داده و دلش، تهی شده... ✍🏻) کاروان، تازه داشت داغ مادرونه‌ی زینب رو می‌فهمید… اون که تو قتلگاه، می‌خواست جنازه‌ی برادرشو، از خاک جدا کنه، با همون دست‌های لرزون… √ روز دوازدهم، یعنی شروع غربت واقعی برای دل خواهر... ⧉💌 ⧉🌘 . . 𐚁 دِلْبَرانِه‌سْت، چوُنْ مُحَرَّمِه ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🥰༻
༻🥰 ‌•. | 🫶🏻 .• . . ╮❥ روز سیزدهم، یه کلمه‌ی تلخ پدرانه داره 🥹👇🏻 ╟🖤 Interment ° یعنی؛ • به خاک سپردنِ کسی که دوستش داری… ✍🏻) علی بن الحسین، با تنی لرزون و پشتی تا شده، اومد برای دفن پدری که دنیا رو براش گذاشت و رفت... √ سیزدهم، یعنی یه پسر، با دل زخمی، تنها کنار پیکر نور ایستاده…💫 ⧉💌 ⧉🌘 . . 𐚁 دِلْبَرانِه‌سْت، چوُنْ مُحَرَّمِه ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🥰༻
༻🥰 ‌•. | 🫶🏻 .• . . ╮❥ روز چهاردهم، یه کلمه‌ی عمیقِ بعد از داغ داره 🥹👇🏻 ╟🖤 Aftermath ° یعنی؛ • پیامدِ یک فاجعه… اون لحظه‌ای که همه چی تموم شده، اما درد، تازه شروع می‌شه… ✍🏻) کاروان، دل کربلا رو خاکسپاری کرد و راه افتاد… اما داغا رو نه می‌شد گذاشت، نه می‌شد بُرد… √ بعد از دفن، زینب فقط یه خواهر داغ‌دار نبود؛ یه پرچمدار بود… با یه دل که زیر بار همه‌چی ایستاد. ⧉💌 ⧉🌘 . . 𐚁 دِلْبَرانِه‌سْت، چوُنْ مُحَرَّمِه ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🥰༻
༻🥰 ‌•. | 🫶🏻 .• . . ╮❥ روز پانزدهم، یه کلمه‌ی دربه‌در داره 🥹👇🏻 ╟🖤 Displacement ° یعنی؛ • آواره شدن، از جایی به جایی رفتن، بی‌قرار بودن… ✍🏻) کاروانِ نور، با دستای بسته و دلای خونین، از قتلگاه تا کوچه‌های غریبی کشیده شد… √ پانزدهم، یعنی شروعِ کوچ اجباریِ خورشید، توی کوچه‌های تاریک کوفه… و زینب(س) … زینب(س) هنوز داشت داغ می‌دید، وسطِ نگاه‌های بی‌رحم، وسط زخم زبون‌ها… ⧉💌 ⧉🌘 . . 𐚁 دِلْبَرانِه‌سْت، چوُنْ مُحَرَّمِه ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🥰༻
༻🥰 ‌•. | 🫶🏻 .• . . ╮❥ روز شانزدهم، یه کلمه‌ی زهرآلود داره 🥹👇🏻 ╟🖤 Scorn ° یعنی؛ • تحقیر، بی‌احترامیِ دردناک، نگاه از بالا... ✍🏻) کوفه رسیدن، یعنی قدم گذاشتن تو شهری که دیروز نامه نوشت، امروز سنگ می‌زنه… √ شانزدهم، یعنی چادرهای خاکی، و زن‌هایی که از بالای بام‌ها، به حریم وحی، بی‌احترامی می‌کردن… و تو اون میان، زینب(س) فقط گریه نکرد… بلند شد و خطبه خوند، تا کوفه بفهمه کی رو شهید کرده! ⧉💌 ⧉🌘 . . 𐚁 دِلْبَرانِه‌سْت، چوُنْ مُحَرَّمِه ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🥰༻
༻🥰 ‌•. | 🫶🏻 .• . . ╮❥ روز هفدهم، یه کلمه‌ی بیدارکننده داره 🥹👇🏻 ╟🖤 Lament ° یعنی؛ • فریادی از دلِ اندوه، که بیدار می‌کنه، نه فقط می‌سوزونه… ✍🏻) تو کوفه، نه طشت طلا بود، نه روضه‌خون… یه زن بود، که ایستاد، و با صدای محکمِ حیا و حقیقت، یه شهر رو از خواب ترس و بی‌غیرتی بیدار کرد.. √ زینب(س)، فقط داغ‌دار نبود… وارث کلام علی بود. و هفدهم، شروع خطبه‌هایی بود که تا همیشه تاریخ می‌پیچه… ⧉💌 ⧉🌘 . . 𐚁 دِلْبَرانِه‌سْت، چوُنْ مُحَرَّمِه ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🥰༻
༻🥰 ‌•. | 🫶🏻 .• . . ╮❥ روز هجدهم، یه کلمه‌ی تلخ و باشکوه داره 🥹👇🏻 ╟🖤 Defiance ° یعنی؛ • ایستادن در برابر ظلم، حتی وقتی همه‌چیز رو ازت گرفتن… ✍🏻) عبیدالله، با تمام وقاحتش، منتظر حقارت اسیران بود… اما زینب (س)، با یه نگاه، با یه خطبه، تمام کاخو لرزوند… √ هجدهم، یعنی زنِ اسیر، شد صدای قیام… نه با شمشیر، با زبان حق، با وقار خون‌خواهی... ⧉💌 ⧉🌘 . . 𐚁 دِلْبَرانِه‌سْت، چوُنْ مُحَرَّمِه ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🥰༻
༻🥰 ‌•. | 🫶🏻 .• . . ╮❥ روز نوزدهم، یه کلمه‌ی سنگین و رسا داره 🥹👇🏻 ╟🖤 Dignity ° یعنی؛ • عزت در اوج اسارت… وقاری که از درد، شرافت می‌سازه. ✍🏻) نوزدهم، کوفه دید که با زنجیر و طوق، نمی‌شه صدای حقیقت رو خفه کرد… √ زینب(س)، وسط اون همه نگاهِ پَست، چنان ایستاد، که انگار کوفه کوچیک شد، و عظمت اهل‌بیت(ع)، تا عرش بالا رفت… 👑 صدای او، نه لرزید، نه شکست… فقط تاریخ رو نوشت😎 ⧉💌 ⧉🌘 . . 𐚁 دِلْبَرانِه‌سْت، چوُنْ مُحَرَّمِه ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🥰༻
༻🥰 ‌•. | 🫶🏻 .• . . ╮❥ روز بیستم، یه کلمه‌ی بغض‌دار و مستند داره 🥹👇🏻 ╟🖤 Bereavement ° یعنی؛ • داغ عزیز، سوگ کودکانه… اون غمِ سنگینی که هنوز ازش حرف می‌زنن. ✍🏻) بیستم، یادآور اون خرابه‌ست… که توش دختری از تبار خورشید، بعد از دیدن سر بریده‌ی پدر، جون داد…💔 √ «دختر خردسال حسین(ع)»، تو خرابه‌ی شام با اشک و هق‌هق، باباشو صدا کرد… تا صدای داغش، تو گوش تاریخ بمونه…😔 و از همون شب، «یتیمی» یه روضه‌ی ابدی شد برای دلای ما… ⧉💌 ⧉🌘 . . 𐚁 دِلْبَرانِه‌سْت، چوُنْ مُحَرَّمِه ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🥰༻