eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄🇮🇷
13.2هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
87 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
༻🔥 ‌•. .• . . بعضی پدرها نمی‌میرن فقط هر شب یه ذره از خودشون کم می‌کنن تا چراغ خونه خاموش نشه...🥀 ⧉🖤 ⧉💌 ⧉🔥 𐚁 زندگی بعضید مثل شمعه...بی‌صدا‌ تموم می‌شن ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🔥༻
༻🔥 ‌•. .• . . شب عاشورا، وقتی امام چراغ خیمه رو خاموش کرد تا هر که می‌خواد بره، بره… اونایی که موندن شهیدای خاموش بودن، قبل از فردا...🕊 ⧉🖤 ⧉💌 ⧉🔥 𐚁 شهید یعنی کسی که شب قبل، با دل رفت ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🔥༻
༻🔥 ‌•. .• . . روز یازدهم، علی‌اصغر دیگه نبود ولی مادرش هر چند دقیقه، بی‌اختیار، دست برد سمت آغوشش… انگار شیر هنوز می‌جوشید، برای کودکی که رفته بود تا ابد…💔 ⧉ 🕊 ⧉ 🕯 . . 𐚁 همه شهدا تیر نخوردن. بعضیا فقط خم شدن، تا ما نشکنیم ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🔥༻
༻🔥 ‌•. .• . . زین‌العابدین(ع) هر شب تا سحر یه گوشه‌ی خرابه، آرام و بی‌صدا زخمِ زینب رو می‌بوسید بی‌هیچ مرهمی… چون درد این زن، فراتر از تازیانه بود…💔 ⧉🖤 ⧉🕯 . . 𐚁 همه شهدا تیر نخوردن. بعضیا فقط خم شدن، تا ما نشکنیم ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🔥༻
༻🔥 ‌•. .• . . چهاردهم… یه پسر بچه تو خرابه گفت: "عمه‌جون، چرا سرت پر خون شده؟" و زینب خندید و گفت: "بابات منو دوست داشت، دشمن نه…"😅💔 شهادت یعنی زخمی باشی، ولی لالایی بلد باشی…✨ ⧉🖤 ⧉🕯 . . 𐚁 همه شهدا تیر نخوردن. بعضیا فقط خم شدن، تا ما نشکنیم ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🔥༻
༻🔥 ‌•. .• . . پانزدهم محرم، جای خالیِ قد بلند قاسم تو چشم‌های رباب موج می‌زد مادری که علی‌اصغر رو داد اما دلش واسه قاسم سوخت💔 شهادت، گاهی داغِ داغ‌هاست…🥀 ⧉🖤 ⧉‌🕯 . 𐚁 همه شهدا تیر نخوردن. بعضیا فقط خم شدن، تا ما نشکنیم ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🔥༻
༻🔥 ‌•. .• . . روز شانزدهم، زینب از یه دختر کوچیک پرسید: "چرا غذا نمی‌خوری؟" گفت: "بابام بهم یاد داده قبل خوردن، براش لقمه بگیرم…"💔 و اشک‌های زینب شهادت رو دوباره تعریف کرد…(:۰ ⧉🖤 ⧉‌🕯 . 𐚁 همه شهدا تیر نخوردن. بعضیا فقط خم شدن، تا ما نشکنیم ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🔥༻
༻🔥 ‌•. .• . . هفدهم… یکی تو خرابه، بی‌خبر از همه‌چی گفت: "بابام عباسه!" و سکووتِ همه، از ته گلو شکست… بابای تو، دیگه آب نمی‌خوره عزیزم…💔 ⧉🖤 ⧉‌🕯 . 𐚁 همه شهدا تیر نخوردن. بعضیا فقط خم شدن، تا ما نشکنیم ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🔥༻
༻🔥 ‌•. .• . . هجدهم… یه بچه گفت: "دیشب بابامو خواب دیدم…" "گفت عمو علی‌اکبرم هم اونجاست!"(: و زین‌العابدین، تا صبح خوابشو ندید که درد بابا تو بیداریشه، نه تو خواب…💔 ⧉🖤 ⧉🕯 . . 𐚁 همه شهدا تیر نخوردن. بعضیا فقط خم شدن، تا ما نشکنیم ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🔥༻
༻🔥 ‌•. .• . . نوزدهم، بچه‌ها دیگه صدای «لبیک یا حسین» بلد نبودن فقط از بر شده بودن: "می‌زنن… می‌برن… می‌سوزونن…" و توی خرابه، کلمات هم یتیم شدن…💔 ⧉🖤 ⧉🕯 . . 𐚁 همه شهدا تیر نخوردن. بعضیا فقط خم شدن، تا ما نشکنیم ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🔥༻
༻🔥 ‌•. .• . . بیستم محرم… زینب ایستاد رو به آسمون شام و فقط گفت: "خدایا… قبول کن این قربونی رو!"✨ و آسمون مثل دل رباب تا آخر تاریخ خون‌چکان موند…💔 ⧉🖤 ⧉🕯 . . 𐚁 همه شهدا تیر نخوردن. بعضیا فقط خم شدن، تا ما نشکنیم ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🔥༻
༻🔥 ‌•. .• . . بیست‌ویکم محرم، یه دختر گفت: "عمه‌جون، دیشب بابام تو خوابم گفت: دیگه نترس!"🙂 و زینب تا صبح با گریه خوابید… انگار که هر شب، یکی از یتیم‌ها، بیشتر باباشو یادش می‌اومد…🥺 ⧉🖤 ⧉🕯 . . 𐚁 همه شهدا تیر نخوردن. بعضیا فقط خم شدن، تا ما نشکنیم ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🔥༻