یکی در آسمان و دیگری در اعماق دریا، جوری که برای رسیدنمون بهم آسمون باید به زمین پیوند بخوره..!

تو پنهان شده بودی، همانند مرواریدی که درون صدف پنهان شده، از بیرون جذاب و زیبایی، اما کسی نمیداند که درون تو چقدر زیبا تر از ظاهر توست..!

جوری چشمات از دور میدرخشیدن، که دیگه روشنایی خورشید به چشمم نمیومد؛

-

-

چشمان تو همانند اقیانوسی عمیق من رو توی خودشون غرق میکنن، اما در حین غرق شدن دستانم را میگیرند و میشوند غریق نجات زندگی من؛ اقیانوس چشمانت معجزست، که هر بار در آن غرق میشوم احساس سر زندگی میکنم.. بگذار تا همیشه زندگی کنم در اعماق اقیانوس چشمانت!

-

-

یازدهم ژوئن امسال هم گذشت، و من بیشتر و بیشتر و هر لحظه بیشتر از قبل فرو میرم در دریای قلبت، پس غرقم کن و بزار تا همیشه بشنوم صدای موج های خروشان قلبت رو، و زندگی کنم در آبی بیکران قلب مهربانت...!