یاد #امام_باقر علیهالسلام،
یعنی یاد سر برآوردن حیات
دوباره جریان اصیل اسلامی
در مقابله با تحریفها و
مسخهایی که انجام گرفته بود..!
•امـامخـامـنـهای•
#شهادت_امام_محمد_باقر
@AVINA_STORYA|"آویـنـ✿ـا "
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میشه مارو بطلبی بیایم پابوست، منو بابام((
@AVINA_STORYA|"آویـنـ✿ـا "
آویـنـ✿ـا اسـتـورے🌱
#قصه_دلبری | #قسمت_هفتادوچهارم آخرِ سر خودِحاج آقا آمد و گفت : « بیا یه شرطی باهم بذاریم! تو بیا
#قصه_دلبری | #قسمت_هفتادوپنجم
بعد از این مدت به تلگرام وصل شدم، وای خدای من، چقدر پیام فرستاده بود!
یکی یکی میخواندم:
بار اول که دیدمت چنان بیمقدمه زیبا بودی که چند روز بعد یادم افتاد باید عاشقت میشدم.
جنگ چیز خوبی نیست مگر اینکه تو مرا با خود به غنیمت ببری.
شقالقمری، معجزهای، تکهْ ماه /لاحَولولاقوهْْالّابالله
خندیدی و بر گونه تو چال افتاد / از چاله درآمد دلم افتاده به چاه
دوستت دارم، بگو این بار باور کردی!
عشق در قاموس من از نان شب واجبتر است!
دریای شورانگیز چشمانت چه زیباست / آنجا که باید دل به دریا زد همین جاست
تو نیم دیگر من نیستی، تمام منی!
تنها این را میدانم که دوست داشتنت، لحظه لحظه لحظهْ زندگیم را میسازد و عشقت ذره ذره ذرهْ وجودم را.
مرا ببخش و با لبخندت بهم بفهمان که بخشیدهای مرا، که من هرگز طاقت گریات را ندارم.
بهش فحش دادم. قبل از رفتن، خیالم را راحت کرده بود.
گفت:«قبلش که نمیتونستم از تو دل بکنم، چه برسه به حالا که امیر حسینم هست، اصلا نمیشه!»
مطمئن بودم که این آدم قرار نیست به مرگ طبیعی بمیرد.
خیلی تکرار میکرد:«اگر شهید نشی میمیری!» ولی نه به این زودی. غبطه خوردم. آخرین پیامهایش فرق میکرد. نمیدانم به خاطر ایام محرم بود یا چیز دیگری:
هیئت سیار دارم، روضههای گوشیام...
این تناقض تا ابد شیرینترین مرثیه است/ سرترین آقای دنیا را خدا بی سر گذاشت.
وقتی میمیرم هیچکس به داد من نمیرسد الّا حسین / ای مهربانتر از پدر و مادرم حسین.
#رمان_شهید_محمدحسین_محمد_خانی ✨
Ꭻ᥆Ꭵᥒ:⇩
@AVINA_STORYA|"آویـنـ✿ـا "
آویـنـ✿ـا اسـتـورے🌱
#قصه_دلبری | #قسمت_هفتادوپنجم بعد از این مدت به تلگرام وصل شدم، وای خدای من، چقدر پیام فرستاده بود!
#قصه_دلبری | #قسمت_هفتادوششم
پیامم به دستش نمیرسید. نمیدانستم گوشیاش کجاست، ولی برایش نوشتم:«نوش جونت! دیگه ارباب خریدت، دیدی آخر مارکدار شدی!»
هیچ وقت به قولش وفا نکرد. نمیدانم دست خودش بود یا نه. میگفت:« ۴۵ روزه برمیگردم!» اما سر ۵۷ روز یا ۶۳ روز برمیگشت.
بار آخر بهش گفتم:«تا رکورد صد روز رو نشکنی، ظاهراً قرار نیست برگردی!»
گفت:«نه، مطمئن باش زیر صد نگهش میدارم!»
این یکی را زیر قولش نزد. روز نود و نهم برگشت، ولی چه برگشتنی!
همانطور که قول داده بود یکشنبه برگشت.
اجازه ندادند بیاورمش خانه. وعده دو ساعت دیدار شد نیم ساعت. روی پایم بند نبودم برای دیدنش. از طرفی نمیدانستم قرار است با چه بدنی روبرو شوم.
میگفتند:«برای اینکه از زخمش خون نیاد بدن رو فریز کردند. اگه گرم بشه، شروع میکنه به خونریزی و دوباره باید پیکر رو آب بکشن!»
ظاهراً چند ساعتی طول کشیده بود تا پیکر را برگرداندند عقب.
گفتند:«بیا معراج!» حاج آقا قول داده بود با هم تنها باشیم، از طرفی نگران بود حالم بد شود.
گفتم:«مگه قرار نبود تنها باشیم؟ شما نگران نباشین، من حالم خوبه!»
خیالم راحت شد، سر به بدن داشت آرزویش بود مثل اربابش بی سر شهید شود. پیشانیاش مثل یخ بود:«به به! زینت ارباب شدی! خرج ارباب شدی! نوش جونت! حقت بود!»
اول از همه ابروهایش را مرتب کردم، دوست داشت. خوشش میآمد. وقتی ابروهایش را نوازش میکردم، خوابش میبرد.
#رمان_شهید_محمدحسین_محمد_خانی ✨
Ꭻ᥆Ꭵᥒ:
@AVINA_STORYA|"آویـنـ✿ـا "
بھشگفتـن:آقـٰااِبراهیـم چراجبھہرو،ولنمیکنۍ بیـٰای دیدار اِمـٰامخمینۍ'رہ'!؟ گفت:مـٰااِمـٰامرو برای اطاعت میخوایم نہبرای تماشـٰا...シ!🍂' [-شھیـدابرآهیـمهـٰادۍ🌿]️
@delfoto
4.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
_
نام زیبا تو یا عَلۍ
نیازی به آرایه و قافیه ندارد..♥️ツ
"زیباترین قافیه دنیا"
#ابوتراب
#مَجنونالزِینب
دل که کور بشود
چشم هم انگار دیگر نمیتواند
به دیدن نور حق عادت کند
کور دلی حاصل دل به غیر او سپردن است....
خدا کنه که رقیه اش نباشه:)💔!
سالروز حرکت
امام حسین(ع) از مکه به سمت کرب بلا!
@AVINA_STORYA|"آویـنـ✿ـا "
3.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اولین باری که اومدم حرم یادته...🥺
#الرئوف💛
@AVINA_STORYA|"آویـنـ✿ـا "
Ali Faniزیارت+عاشورا+با+صدای+علی+فانی.mp3
زمان:
حجم:
28.44M
چــله زیارت عـاشورا . .♥️
قرارمون رو یادت نره رفیق !
صلـیاللهعلیكیاابـاعبداللـه