eitaa logo
𝐴𝑉𝐼𝑁 𝑀𝐸𝐷𝐼𝐴 | آوین مدیا
1.4هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
76 فایل
❀بـ‌سـ‌م رب ایـ‌سـ‌ٺادھ ھا❀ آوین مدیا ؛ ادامه دهنده مڪتب آوینے.. 🎬🎤 مرجع اختصاصی برای «ایـ‌سـ‌ٺادھ» ها..✌️🌹 مدیر: (تبادل و...) @Dokht_Avini_83 کانال ناشناس: https://eitaa.com/AVINMEDIA_majhool
مشاهده در ایتا
دانلود
خب صوت های تفأل تموم شد.. یه فایل زیپ هم بود که همه ی فایل ها باهم باشه اما چون حجمش زیاده ایتا نمیشه بفرستم..
دوستان ظاهرا خیلی براتون نامفهموم بوده.. یه توضیح از طرف خودم بدم بیشتر اینها فایل هایی هستند از تفأل های  آقای زمانی که تو خلوت خودشون زمزمه و ضبط کردند و شاید قرار نبوده روزی به دست منو شما برسه.. زمزمه های دلی که از شدت سوز نمی تونیم کامل بفهمیم چی میخونن.. بعد از سالها غربت نشینی و سکوت در برابر ظلم‌ها و زخمها، آقای زمانی برش کوچکی از روزگاری که داشتند رو با ما به اشتراک گذاشتند!:)
خیره آن دیده که آبش نَبَرَد گریهٔ عشق تیره آن دل که در او شمعِ محبت نبود شعر کامل👇🏻 https://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh208
𝐴𝑉𝐼𝑁 𝑀𝐸𝐷𝐼𝐴 | آوین مدیا
صوت1: زان یارِ دلنوازم شُکریست با شکایت گر نکته‌دانِ عشقی بشنو تو این حکایت بی‌مزد بود و مِنَّت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدومِ بی‌عنایت رندانِ تشنه‌لب را آبی نمی‌دهد کس گویی ولی‌شناسان رفتند از این ولایت در زلفِ چون کمندش ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بی‌جرم و بی‌جنایت چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی جانا روا نباشد خونریز را حمایت در این شبِ سیاهم گم گشت راهِ مقصود از گوشه‌ای برون آی ای کوکبِ هدایت از هر طرف که رفتم جز وحشتم نَیَفزود زِنهار از این بیابان وین راهِ بی‌نهایت ای آفتابِ خوبان می‌جوشد اندرونم یک ساعتم بِگُنجان در سایهٔ عنایت این راه را نهایت صورت کجا توان بست؟ کِش صد هزار منزل بیش است در بِدایت 🍀هر چند بردی آبم، روی از دَرَت نَتابم جور از حبیب خوشتر کز مُدَّعی رعایت عشقت رِسَد به فریاد ار خود به سانِ حافظ قرآن ز بَر بخوانی در چاردَه روایت   حافظ 🔻 تاریخ تفأل: ۱۴۰۳/۱/۱۰
𝐴𝑉𝐼𝑁 𝑀𝐸𝐷𝐼𝐴 | آوین مدیا
صوت2: مرده بُدم زنده شدم گریه بُدم خنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم دیده‌یِ سیر است مرا جان دلیر است مرا زَهره‌یِ شیر است مرا زُهره تابنده شدم گفت که دیوانه نه‌ای لایق این خانه نه‌ای رفتم دیوانه شدم سلسله بند بنده شدم گفت که سرمست نه‌ای رو که از این دست نه‌ای رفتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شدم گفت که تو کشته نه‌ای در طرب آغشته نه‌ای پیش رخ زنده‌کُنش کشته و افکنده شدم گفت که تو زیرککی مست خیالی و شکی گول شدم هول شدم وز همه برکنده شدم گفت که تو شمع شدی قبله این جمع شدی جمع نیَم شمع نیَم دود پراکنده شدم.. گفت که شیخی و سَری پیش‌رو و راهبری شیخ نیم پیش نیم امر تو را بنده شدم گفت که با بال و پری من پر و بالت ندهم در هوس بال و پرش بی‌پر و پرکنده شدم گفت مرا دولت نو راه مرو رنجه مشو زانک من از لطف و کرم سوی تو آینده شدم گفت مرا عشق کهن از بر ما نقل مکن گفتم آری نکنم ساکن و باشنده شدم چشمه خورشید توی سایه‌گه بید منم چونک زدی بر سر من پست و گدازنده شدم تابش جان یافت دلم وا شد و بشکافت دلم اطلس نو بافت دلم دشمن این ژنده شدم صورت جان وقت سحر لاف همی‌زد ز بطر بنده و خربنده بدم شاه و خداونده شدم شُکر کند کاغذ تو از شَکر بی‌حدِ تو کآمد او در بر من با وی ماننده شدم شکر کند خاک دژم از فلک و چرخ به خم کز نظر و گردش او نورپذیرنده شدم شکر کند چرخِ فلک از مَلِک و مُلک و مَلَک کز کرم و بخشش او روشن بخشنده شدم شکر کند عارف حق کز همه بردیم سبق بر زبر هفت طبق اختر رخشنده شدم زهره بدم ماه شدم چرخ دو صد تاه شدم یوسف بودم ز کنون یوسف زاینده شدم از توام ای شهره قمر در من و در خود بنگر کز اثر خنده تو گلشن خندنده شدم باش چو شطرنج روان خامش و خود جمله زبان کز رخ آن شاه جهان فرخ و فرخنده شدم مولانا 🔻 تاریخ تفأل: ۱۴۰۲/۱۲/۱۴
𝐴𝑉𝐼𝑁 𝑀𝐸𝐷𝐼𝐴 | آوین مدیا
صوت3: آیات سوره شمس: وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا   وَالْقَمَرِ إِذَا تَلاهَا   وَالنَّهَارِ إِذَا جَلاهَا  وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا   وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا   وَالأرْضِ وَمَا طَحَاهَا   وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا   فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا   قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا  وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا   کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا   إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا   فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا  فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا   وَلا یَخَافُ عُقْبَاهَا  🔻 تاریخ تفأل: ۱۴۰۳/۲/۲
𝐴𝑉𝐼𝑁 𝑀𝐸𝐷𝐼𝐴 | آوین مدیا
صوت4: خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود گر تو بیداد کنی شرط مروت نبود ما جفا از تو ندیدیم و تو خود نپسندی آنچه در مذهب ارباب طریقت نبود خیره آن دیده که آبش نبرد گریه عشق تیره آن دل که در او شمع محبت نبود دولت از مرغ همایون طلب و سایه او زان که با زاغ و زغن شهپر دولت نبود گر مدد خواستم از پیر مغان عیب مکن شیخ ما گفت که در صومعه همت نبود چون طهارت نبود کعبه و بتخانه یکیست نبود خیر در آن خانه که عصمت نبود حافظا علم و ادب ورز که در مجلس شاه هر که را نیست ادب لایق صحبت نبود ساقیا باده که اکسیر حیات است بیار تا تن خاکی من عین بقا گردانی چشم بر دور قدح دارم و جان بر کف دست به سر خواجه که تا آن ندهی نستانی همچو گل بر چمن از باد میفشان دامن زانکه در پای تو دارم سر جان‌افشانی بر مثانی و مثالث بنواز ای مطرب وصف آن ماه که در حُسن ندارد ثانی زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست سر فرا گوش من آورد به آواز حزین گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند کافر عشق بود گر نشود باده پرست برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر که ندادند جز این تحفه به ما روز الست آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم اگر از خمر بهشت است وگر باده مست خنده جام می و زلف گره گیر نگار ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست حافظ 🔻 تاریخ تفأل: ۱۴۰۳/۲/۴