eitaa logo
𝐴𝑉𝐼𝑁 𝑀𝐸𝐷𝐼𝐴 | آوین مدیا
1.4هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
76 فایل
❀بـ‌سـ‌م رب ایـ‌سـ‌ٺادھ ھا❀ آوین مدیا ؛ ادامه دهنده مڪتب آوینے.. 🎬🎤 مرجع اختصاصی برای «ایـ‌سـ‌ٺادھ» ها..✌️🌹 مدیر: (تبادل و...) @Dokht_Avini_83 کانال ناشناس: https://eitaa.com/AVINMEDIA_majhool
مشاهده در ایتا
دانلود
47.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شاید بشه نورروباپرده کمترکرد اما نمیشه این چراغ روخاموش کرد..‌.این راه ادامه داره و @istafan
🇮🇷ایـــن‌خاڪ‌ایࢪانھ‌ڪھ‌اسمش .. توۍ‌جهان‌وِࢪدِ‌زبونھ .. آࢪامش‌وامنیٺش‌از .. ســـࢪبـــازهاۍ‌بـــےنشـــونھ ..🌷✨ @istafan
𝐴𝑉𝐼𝑁 𝑀𝐸𝐷𝐼𝐴 | آوین مدیا
#مســـیر_عشـــق_40❤️ بہ قلـم : ریـحــانـہ_قــــاف📝 نیم خیز نشست جلومو با یه پاش زانو زد . + حالت ا
❤️ بہ قلـم : ریـحــانـہ_قــــاف📝 تا صبح یه نفس بارون بارید... بعدشم از جنگل در اومدیم اما از یه طرف دیگه ولی بالاخره با پرس و جو تونستیم راه ویلارو پیدا کنیم ویلارو که از دور دیدم به سمتش پرواز کردم.. وضعیت هیچکدوممون مناسب نبود.. چادر و لباسم خیس و گلی بود ، صورتمم از درد هنوز می‌سوخت نمیونستم چیکار کنم؟ چی باید میگفتم بهشون؟ یعنی سهیل خونه بود؟ چی به بقیه گفته بود؟ سوال پشت سوال تو ذهنم نقش می بست و من دنبال راهی میگشتم تا از شرشون خلاص بشم زنگ در و که زدم سارا درو باز کرد و اومد بیرون یه نگاه به سرتاپای منو محمد انداخت و بعدم دستشو گذاشت رو دهنش و جیغ خفیفی زد + وای اومدن.. بیاین.. اومدن..😦 در کسری از ثانیه همه تو چهارچوب در پشت سر هم ظاهر شدن مامان با دیدن من حالش بد شد و همونجا نشست رو زمین سحر خانم محکم چنگ انداخت رو صورتش و اومد نزدیکمون + خدا مرگم بده این چه وضعیه؟😰 محمد؟ تو یه چیزی بگو کم کم همه اومدن و سیل سوالا رو سرم آوار شد هرکی یه چیز میگفت و منم لال مونی گرفته بودم و زل زده بودم به مامان . چقدر دوست داشتم الان میپریدم بغلش و یه دل سیر گریه میکردم😔💔 یدفعه بغضم ترکید و تند تند از پله ها رفتم بالا _ میخوام تنها باشم ولم کنین😭 رفتم بالا و سریع پریدم تو حموم . تو آینه نگاهی به صورتم انداختم ؛ آب گرم که به صورتم میخورد بدتر میسوخت . با هزار بدبختی سرسری یه دوش گرفتم و اومدم بیرون . حوله رو گذاشتم رو تخت و دراز کشیدم ، یعنی محمد چی بهشون گفته؟ اگه همه چیزو تعریف کرده باشه چی؟ باید همه چیزو میگفتم اما نمیخواستم دایی و زندایی چیزی بفهمن ، باید اول به مامان و بابا میگفتم با صدای در نیم خیز شدم که متین اومد تو . عصبانی بود اما سعی داشت بروز نده . رو تخت کنارم نشیت و زل زد تو چشمام این یعنی منتظر بود تا خودم همه چیز و بگم بغض کردم و گفتم _ بخدا تقصیر من نبود.. نمیدونم چه مرگم شده بود که موقع حرف زدنم دم به دیقه بغض میکردم. یدفعه زدم زیر گریه که متین سرمو چسبوند به سینه‌ش و آروم پشتمو مالید.. محکم بهش چسبیدم و با هق هق همه ‌چیزو براش تعریف کردم.. _متین...اگه محمد نبود الان......😭 حرفمو نصفه خوردم ؛ متینم سکوت کرده بود و این نشون میداد شدیدا عصبانیه... _اون عوضی کجاست هان؟ + دیشب زنگ زد گفت کاری براش پیش اومده بر میگرده تهران. اینو که گفت حدس زدم اتفاقی افتاده باشه.. از دیشب خوابم نبرد مهسا ، داشتم روانی میشدم😔 مامان فقط گریه میکرد..💔 انقدر نذر و نیاز کردم تا سالم برگردی.. سرمو انداختم پایین و چیزی نگفتم.. _پهلوت چی شده؟؟؟ نگاهی به پهلوم انداختم و تازه یادم افتاد همش دستم رو پهلوم بود . آروم لباسمو کشیدم بالا و جای کبود رو پهلومو نشون متین دادم دستای مشت شده و قیافه سرخشو که دیدم یه لحظه پشیمون شدم از کارم _به خداوندی خدا قسم این پست فطرت و ببینم جیگرشو در میارم🤬 ادامــہ دارد...🕊 @istafan🎬
••{💛🌹}•• آرزومہ دوباره بیام❣ تو حرمـت بدم یہ سلامـ♥️ بهـونہ ۍ اشڪاے هر روز منے...♡ @istafan
••{♥️✨}•• منمـ اومدمـ گدا شم🌼 ڪفتر گنبـد طلا شم...💛 @istafan
𝐴𝑉𝐼𝑁 𝑀𝐸𝐷𝐼𝐴 | آوین مدیا
🔴 عضویت اجباری 🔴 برو یاد بگیر واسه خودت یه پا ادیتور بشی خودت استوری هاتو بسازی🙃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥حتما ببینید پشت پرده ماجرای مهسا امینی و اغتشاشات اخیر فوت مهسا امینی با برنامه قبلی؟ افشای اسپانسر های علی کریمی در… 🔻 @seyyedoona
ایران سیاه نیس ... کشور من پر از روشناییست این دلهای شماست که سیاه و تیرست ایران سیاه نیس | @istafan