eitaa logo
عکس‌نوشتہ‌سیاسے(کپی ازاد)
5.9هزار دنبال‌کننده
40.2هزار عکس
10.8هزار ویدیو
320 فایل
شهدا @AXNEVESHTESHOHADA حجاب @AXNEVESHTEHEJAB استیکر @AXNEVESHTESTICKER
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 #مناظره - #افشاگری زاکانی: هرگاه آمریکا به انسداد خورده، دوستان تاج‌زاده(اصلاح طلبان) راه را باز کرده‌اند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سازمان_ملل_و_ارتش_آمریکا 🔊 سخنرانی روشنگرانه استاد حسن عباسی ▫️شبکه افق - برنامه عصر - ۹۸/۰۳/۱۱
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 #دعوتید مراسم سومین سالگرد شهادت #شهید_مدافع_حرم #شهید_اسدالله_ابراهیمی جمعه ۳۱ خرداد ساعت ۱۷ 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
کدام سامانه پدافندی ایران، پهپاد آمریکایی را ساقط کرد؟ 🔹در نخستین ساعات بامداد امروز یک فروند پهپاد جاسوسیِ گران قیمت(۲۰۰میلیون دلاری) «گلوبال هاوک» آمریکا با آتش سامانه پدافند موشکی «سوم خرداد» نیروی هوافضای سپاه مورد هدف قرار گرفته و ساقط شده است. 🔹سامانه پدافندی سوم خرداد، یک سامانه پدافند موشکی با قابلیت تحرک بالا است که در سال ۱۳۹۳ توسط نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رونمایی شد. 🔹مقابله با هواپیماهای تاکتیکی و استراتژیک، بالگرد، موشک های کروز و پهپاد از جمله ماموریت‌های این سامانه است که می تواند در شرایط جنگ الکترونیک نیز به خوبی اهداف خود را سرنگون کند. 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌐 بازتاب گسترده خبرِ سرنگون شدن پهباد آمریکایی توسط ایران در رسانه های غربی 🔹ژنرال بازنشسته آمریکایی در شبکه CNN: پهبادی که سرنگون شد در ارتفاع بسیار بالایی پرواز می‌کرد، هدف قرار دادن آن نشانه مهارت بالای ایرانی‌ها و قدرت موشکی قابل توجه آنهاست. پیام ایران به آمریکا این است: وارد سرزمین ما نشوید، ما از سرزمین خود دفاع خواهیم کرد. 🔹«اولریخ فرانک»، کارشناس آلمانی در امور پهپادها: ساقط کردن پهپاد پیشرفته آمریکایی توسط ایران رخداد بزرگی است. اولا، گلوبال هاوک بزرگترین پهپاد جهان است که از تجهیزات با فناوری بالا مملو است و در ارتفاعی بسیار بالا پرواز می‌کند و به همین دلیل اصولا ساقط کردن آن باید بسیار دشوار باشد.
«اولریخ فرانک»، کارشناس آلمانی در امور پهپادها: 🔹ساقط کردن پهپاد پیشرفته آمریکایی توسط ایران رخداد بزرگی است. 🔹اولا، گلوبال هاوک بزرگترین پهپاد جهان است که از تجهیزات با فناوری بالا مملو است. 🔹این سیستم فوق‌العاده گرانی است و ایالات متحده نمی‌تواند نسبت به از دست دادن آن بی‌اعتنا باشد. 🔹گلوبال هاوک در ارتفاعی بسیار بالا پرواز می‌کند و به همین دلیل اصولا ساقط کردن آن باید بسیار دشوار باشد. 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
هدایت شده از یهتدون
‏شمام دارید حساب میکنید ‎ ۸ تا مدیرمالی وزارت نفت (۲۵میلیون دلار دزدی) زده ساقط کرده یا فقط من اینجوریم؟؟😁😁😂 پ.ن:قیمت ‎ ۲۰۰ میلیون دلاره 💯%یهتدونی باشيم 😎 👇 @yahtadoon
هدایت شده از یهتدون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترامپ: ایران اشتباه بسیار بزرگی مرتکب شد! مـحـمــ🔆ــد 💯%یهتدونی باشيم 😎 👇 @yahtadoon
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
🌹ختم دعای فرج به نیت شهید تازه تفحص شده از شهید اطلاعاتی یافت نشد 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
هدایت شده از طرفدار رائفی پور
توییت استاد #رائفی_پور در پاسخ به توییت #ترامپ: نه تو توان جنگیدن با ما را داری نه این ناقص الخلقه ها که در خاورمیانه از آنها حمایت می کنی از مشاورانت پرس ۹۰ درصد انرژی خاورمیانه در زیر پای شیعیانی است که تنها منتظر دستور یک آیت الله هستند از همان دستور هایی که شما را از عراق بیرون انداخت👎 #طرفدار_رائفی_پور 👇 اینستاگرام: https://instagram.com/raefipour_tarafdar?igshid=1wkgo0y0542nq تلگرام: https://t.me/joinchat/AAAAAEfXg0cbvTz1EUpUMQ ایتا: http://eitaa.com/joinchat/1010237458Cf3644be957
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 فوری | ویدئو اختصاصی از هدف قرار گرفتن پهپاد آمریکایی RQ-4 (یا MQ-4C) توسط سامانه سوم خرداد. این پهپاد در ساعت 4:05 صبح امروز پس ورود به حریم هوایی ایران رهگیری و منهدم شد. 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
🔸 تجمع مردم غیور خمام؛ در دفاع از بانوی آمربه‌معروف👌 💠 يآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوٓا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ ای مؤمنان! اگر خدا را یاری كنید، خدا هم شما را یاری می‌كند و گام هایتان را استوار می‌سازد؛ (سوره محمد/ آیه۷) 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
ترس از گاندو در آنچه خواهید دیدِ قسمت ۱۲ سریال گاندو اشاره شد که جاسوس ها به دولت نفوذ کردند ولی امشب به بهانه عدم آماده شدنِ قسمت ۱۳؛قسمت ۱۲ تکرار شد و اون جمله هم در آنچه خواهیم دید حذف شد 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی
🔴فوری/پهبادهای یمنی عربستان را بهم ریختند/تعطیلی چند فرودگاه سعودی حملات پهپادی یمنی‌ها به فرودگاه جیزان/ارتش یمن: حملات به جیزان و نجران محدود نمی‌شود سخنگوی رسمی نیروهای ارتش و کمیته‌های مردمی یمن: 🔹پهپادهای قاصف 2k اتاق کنترل و هدایت پهپادها و اهداف نظامی دیگر در فرودگاه جیزان را هدف قرار دادند. 🔹بر اثر حملات پهپادی ارتش و کمیته‌های مردمی یمن پرواز هواپیماها از فرودگاه جیزان متوقف شد. 🔹تکنولوژی‌های پیشرفته ای در اختیار داریم که سامانه ‌های آمریکایی و دیگر سامانه‌هایی که در عربستان وجود دارد توان بازدارندگی در برابر آنها را ندارد 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 🌷 قسمت فامیل خدا خاله اومد ... مادربزرگ رو تحویل دادم و رفتم مدرسه ... توی مدرسه ... مغزم خواب بود ... چشم هام بیدار ... زنگ تفریح... برای چند لحظه سرم رو گذاشتم روی میز ... و با صدای اذان ظهر ... چشم هام رو باز کردم ... باورم نمی شد ... کل ساعت ریاضی رو خواب بودم ... سرم رو بلند کردم ... دستم از کتف خواب رفته بود و صورتم قرمز شده بود ... بچه ها همه زدن زیر خنده و متلک ها شروع شد ... - ساعت خواب ... - چی زده بودی که هر چی صدات کردیم تکان هم نمی خوردی؟ ... همیشه خمار بودی ... این دفعه کلا چسبیدی به سقف ... و خنده ها بلندتر شد ... یکی هم از ته کلاس صداش رو بلند کرد ... - با اکبری فامیلی یا کسی سفارشت رو کرده؟ ... دو بار که بچه ها صدات کردن ... دید بیدار نشدی گفت ولش کنید بخوابه ... حالا اگه ما بودیم که همین وسط آتیش مون زده بود ... - راست میگه ... با هر کی فامیلی سفارش ما رو هم بکن... هنوز سرم گیج بود ... باور نمی کردم که اینطوری بی هوش شده باشم ... آقای اکبری با اون صدای محکم و رساش درس داده بود ... و بچه ها تمرین حل کرده بودن ... اما برای من ... فقط در حد یک پلک بر هم زدن گذشته بود ... قانون عجیب زمان ... برای اونها یک ساعت و نیم ... برای من، کمتر از دقیقه ... رفتم برای نماز وضو بگیرم ... توی راهرو ... تا چشم مدیر بهم افتاد صدام کرد ... - فضلی ... برگشتم سمتش و سلام کردم ... چند لحظه ایستاد و فقط بهم نگاه کرد ... حرفش رو خورد ... - هیچی ... برو از جماعت عقب نمونی ... ظهر که رسیدم خونه ... هنوز بدجور خسته بودم ... دیگه رمق نداشتم ... خستگی دیشب ... مدرسه و رفت و آمدش... دهن روزه و بی سحری ... چند دقیقه همون طوری پشت در نشستم ... تمرکز کردم روی صورتم ... که خستگی چهره ام رو مخفی کنم ... رفتم تو ... خاله خونه بود ... هنوز سلام نکرده ... سریع چادرش رو سرش کرد ... - چه به موقع اومدی ... باید برم شیفتم ... برای مامان یکم سوپ آورده بودم ... یه کاسه هم برای تو گذاشتم توی یخچال ... افطار گرم کن ... می خواستم افطاری هم درست کنم ... جز تخم مرغ هیچی تو یخچال نبود ... می سپارم جلال واست افطاری بیاره ... و ... قدرت اینکه برم خرید رو نداشتم ... خاله که رفت ... منم لباسم رو عوض کردم ... هنوز نشسته بودم ... که مادربزرگ با شوک درد از خواب پرید ... . . ادامه دارد... 🌸نويسنده:سيدطاها ايماني🌸
🌷 🌷 قسمت مهمان خدا چقدر به اذان مونده بود ... نمی دونم ... اما با خوابیدن مادربزرگ ... منم همون پای تخت از حال رفتم ... غش کرده بودم ... دیگه بدنم رمق نداشت که حتی انگشت هام رو تکان بدم ... خستگی ... گرسنگی ... تشنگی ... صدای اذان بلند شد ... لای چشمم رو باز کردم ... اما اصلا قدرتی برای حرکت کردن نداشتم ... چشمم پر از اشک شد... - خدایا شرمندتم ... ولی واقعا جون ندارم ... و توی همون حالت دوباره خوابم برد ... ضعف به شدت بهم غلبه کرده بود ... باغ سرسبز و بی نهایت زیبایی بود ... با خستگی تمام راه می رفتم که صدای آب ... من رو به سمت خودش کشید ... چشمه زلال و شفاف ... که سنگ های رنگی کف آب دیده می شد ... با اولین جرعه ای که ازش خوردم ... تمام تشنگی و خستگی از تنم خارج شد ... دراز کشیدم و پام رو تا زانو ... گذاشتم توی آب ... خنکای مطبوعش ... تمام وجودم رو فرا گرفت ... حس داغی و سوختگی جگرم ... آرام شد ... توی حال خودم بودم و غرق آرامش ... که دیدم جوانی بالای سرم ایستاده ... با سینی پر از غذا ... تقریبا دو ساعتی از اذان گذشته بود که با تکان های آقا جلال از خواب بیدار شدم ... چهره اش پر از شرمندگی ... که به کل یادش رفته بود برام غذا بیاره ... آخر افطار کردن ... با تماس مجدد خاله ... یهو یادش اومده بود ... اونم برای عذرخواهی واسم جوجه کباب گرفته بود ... هنوز عطر و بوی اون غذا ... و طعمش توی نظرم بود ... یکم به جوجه ها نگاه کردم ... و گذاشتمش توی یخچال ... اونقدر سیر بودم ... که حتی سحر نتونستم چیزی بخورم ... توهم بود یا واقعیت؟ ... اما فردا ... حتی برای لحظه ای گرسنگی و تشنگی رو حس نکردم ... خستگی سخت اون مدت ... از وجودم رفته بود ... و افتخار خورده شدن ... افطار فردا ... نصیب جوجه های داخل یخچال شد ... هر چند سر قولم موندم ... و به خاله نگفتم ... آقا جلال کلا من رو فراموش کرده بود ... . ادامه دارد... 🌸نويسنده:سيدطاها ايماني🌸
🌷 🌷 قسمت با صدای تو حال مادربزرگ ... هر روز بدتر می شد ... تا جایی که دیگه مسکن هم جواب نمی داد ... و تقریبا کنترل دفع رو هم از دست داده بود ... 2 تا نیروی کمکی هم ... به لطف دایی محسن ... شیفتی می اومدن ... بی بی خجالت می کشید ... اما من مدام با شوخی هام ... کاری می کردم بخنده ... - ای بابا ... خجالت نداره که ... خانم ها خودشون رو می کشن که جوون تر به نظر بیان ... ولی شما خودت داری روز به روز جوون تر میشی ... جوون تر، زیباتر ... الان دیگه خیلی سنت باشه ... شیش ... هفت ماهت بیشتر نیست ... بزرگ میشی یادت میره ... و اون می خندید ... هر چند خنده هاش طولی نمی کشید... اونها مراقب مادربزرگ می شدن ... و من ... سریع لباس ها و ملحفه هاش رو می بردم توی حمام ... می شستم و آب می کشیدم ... و با اتو خشک می کردم ... نمی شد صبر کنم ... تعداد بشن بندازم ماشین ... اگر این کار رو می کردم... لباس و ملحفه کم می اومد ... باید بدون معطلی حاضر می شد ... دیگه شمارش شستن شون از دستم در رفته بود ... اما هیچ کدوم از دفعات ... به اندازه لحظه ای که برای اولین بار توی مدفوعش خون دیدم ... اذیت نشدم ... بغضم شکست ... دیگه اختیار اشک هام رو نداشتم ... صدای آب، نمی گذاشت کسی صدای اشک های من رو بشنوه ... با شرمندگی توی صورتش نگاه کردم ... این همه درد داشت و به روی خودش نمی آورد ... و کاری هم از دست کسی برنمی اومد ... آخرین شب قدر ... دردش آروم تر شده بود ... تلویزیون رو روشن کردم ... تا با هم جوشن گوش کنیم ... پشتش بالشت گذاشتم و مرتبش کردم ... مفاتیح رو دادم دستش و نشستم زیر تخت ... هنوز چند دقیقه نگذشته بود که ... - پاشو مادر ... پاشو تلویزیون رو خاموش کن ... - می خوای بخوابی بی بی؟ ... - نه مادر ... به جای اون ... تو جوشن بخون ... من گوش کنم... می خوام با صدای تو ... خدا من رو ببخشه ... . . ادامه دارد... 🌸نويسنده:سيدطاها ايماني🌸 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗓 #تقویم_تاریخ جمعه ۳۱ خرداد ۱۳۹۸ ۱۷ شوال ۱۴۴۰ ۲۱ ژوئن ۲۰۱۹ 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
🌹ختم صلوات امروز به نیت : 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
شهید مصطفـی چمران 🌹 🍃🌹سخن گفتن از شهيدي با ابعاد گوناگون، ‌از اسوهاي كه جمع اضداد بود، از آهن و اشك، ‌از شير بيشة نبرد و عارف شبهاي قيرگون، از پدر يتيمان و دشمن سرسخت كافران بسيار سخت بلكه محال است.این مروریست کوتاه بر زندگی شهید چمران 🍃🌹شهید مصطفي چمران در سال 1311 در تهران، خيابان پانزده خرداد، بازار آهنگرها، سرپولك متولد شد. 🍃🌹او تحصيلات خود را در مدرسه انتصاريه، نزديك پامنار، آغاز كرد و در دارالفنون و البرز دوران متوسطه را گذراند؛ در دانشكده فني دانشگاه تهران ادامه تحصيل داد و در سال 1336 در رشتة الكترومكانيك فارغالتحصيل شد و يكسال به تدريس در دانشكدة‌ فني پرداخت 🍃🌹اودر همة دوران تحصيل شاگرد اول بود. در سال 1337 با استفاده از بورس تحصيلي شاگردان ممتاز به امريكا اعزام شد و پس از تحقيقاتعلمي در جمع معروفترين دانشمندان جهان در دانشگاه كاليفرنيا و معتبرترين دانشگاه امريكا –بركلي- با ممتازترين درجة علمي موفق به اخذ دكتراي الكترونيك و فيزيك پلاسما گرديد. 🍃🌹15سالگي در درس تفسير قرآن مرحوم آيتالله طالقاني، در مسجد هدايت، و درس فلسفه و منطق استاد شهيد مرتضي مطهري و بعضي از اساتيد ديگر شركت ميكرد و از اولين اعضاء انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران بود. در مبارزات سياسي دوران دكتر مصدق از مجلس چهاردهم تا ملي شدن صنعتنفت شركت داشت و از عناصر پرتلاش در پاسداري از نهضتملي ايران در كشمكشهاي مرگ و حيات اين دوره بود. بعد از كودتاي ننگين 28 مرداد و سقوط حكومت دكتر مصدق،‌ به نهضت مقاومت ملي ايران پيوست و سختترين مبارزهها و مسئوليتهاي او عليه استبداد و استعمار شروع شد و تا زمان مهاجرت از ايران، بدون خستگي و با همه قدرت خود، عليه نظام طاغوتي شاه جنگيد و خطرناكترين مأموريتها را در سختترين شرايط با پيروزي به انجام رسانيد 🍃🌹دكتر چمران با پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي ايران، بعد از 23 سال هجرت، به وطن باز ميگردد. همه تجربيات انقلابي و علمي خود را در خدمت انقلاب ميگذارد؛ خاموش و آرام ولي فعالانه و قاطعانه به سازندگي ميپردازد و همة تلاش خود را صرف تربيت اولين گروههاي پاسداران انقلاب در سعدآباد ميكند. سپس در شغل معاونت نخستوزير در امور انقلاب شب و روز خود را به خطر مياندازد تا سريعتر و قاطعانهتر مسئله كردستان را فيصله دهد تا اينكه بالاخره در قضية فراموش ناشدني «پاوه» قدرت ايمان و ارادة آهينن و شجاعت و فداكاري او بر همگان ثابت ميگردد. 🍃🌹گروهي از رزمندگان داوطلب، به گِرد او جمع شدند و او با تربيت و سازماندهي آنان، ستاد جنگهاي نامنظم را در اهواز تشكيل داد. اين گروه كمكم قوت گرفت و منسجم شد و خدمات زيادي انجام داد. تنها كساني كه از نزديك شاهد ماجراهاي تلخ و شيرين،‌ پيروزيها و شكستها، شهامتها و شهادتها و ايثارگريهاي آنان بودند، به گوشهاي از اين خدمات كه دكترچمران شخصاً مايل به تبليغ و بازگويي آنها نبود، آگاهي دارند.