❣ #سلام_امام_زمانم❣
بیا که با تو بگویم غم ملالت دل💔
چرا که بی تو👤 ندارم
#مجال گفت و شنید
بهای #وصل تو💞
گر #جان بود خریدارم
که جنس خوب
#مُبصّر به هر چه دید خرید✅
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
ختم صلوات امروز به نیت:
#شهید_محمد_علی_الله_دادی
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
🌹🍃سردار محمدعلی اللهدادی سال 1341 در روستای پاریز از توابع شهرستان سیرجان به دنیا آمد.
🌹🍃شهید اللهدادی اهل سیرجان بود. وی در سال ۱۳۶۲ به کهنوج رفت، در دوران جنگ ایران و عراق در لشکر ۴۱ ثارالله به عضویت در تیپ ادوات درآمد. وی پس از شهادت مهدی زند مسئولیت فرماندهی تیپ ادوات لشکر را بر عهده گرفت.
🌹🍃جانشینی لشکر ۳۸ ذوالفقار نیروی زمینی، فرماندهی تیپ رمضان لشکر ۲۷ رسولالله و فرماندهی سپاه الغدیر یزد از دیگر مسئولیتهای وی پس از دوران جنگ است. او همچنین از اعضای هیئت رزمندگان اسلام استان یزد بود.
🌹🍃به دنبال حضور شبه نظامیان القاعده و داعش در سوریه، نیروهای لبنانی خطوط دفاعی گوناگونی را در منطقه جولان ایجاد کردند تا مانع از ورود شبه نظامیان به خاک لبنان شوند. فرماندهی این منطقه با جهاد عماد مغنیه بود.
🌹🍃 گروهی از نیروهای حزبالله لبنان هنگام بازدید از این خط دفاعی و شهر مزرعه الامل در منطقه قنیطره، هدف حمله موشکی بالگرد اسرائیلی قرار گرفتند، در این حمله، چند تن از نیروهای حزبالله لبنان به همراه اللهدادی کشته شد.
💠 قطره دریاست، اگر با دریاست!
❣رهبر معظم انقلاب:
🔸همه شرکت کنند در انتخابات حتی آن کسانی که نظام را قبول ندارند. برای حفظ کشور، برای اعتبار کشور بیایند در انتخابات شرکت کنند...
۱۳۹۴/۱۰/۱۹
#انتخابات
#مشارکت_حداکثری
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ؛
«در حقيقت خدا حال هیچ قومى را تغيير نمىدهد تا آنان حال خود را تغيير دهند»
(سوره مبارکه رعد آیه 11)
.
.
.
.
صرفا جهت اطلاع !!!
#انتخابات
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
#اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی
هدایت شده از اخبار سوریه
شهرک صهیونیست نشین پناه تیقوا در نزدیکی تل آویو و بلایی که موشک مقاومت بر سر آن درآورده است...
@syriankhabar
روحانی: مگر یک انتخابات و بالا پایین قدرت چقدر میارزد که بهخاطر آن آدم بخواهد دروغ بگوید و تهمت بزند
✍ دیگر حرفی نمی ماند برای گفتن ، وقتی که جناب روحانی با کلید وعده های پوچ و دروغش اقتصاد مملکت را به اینجا کشاند و با تهمت های ناروا و رقیب هراسی میدان انتخابات را از رقیبان خود گرفت و حال دارد دم از اخلاق انتخاباتی میزند،رو که نیست سنگ پای قزوین
#انتخابات
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
9.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌فاصله ای به عمق تحریف
👈🏻تغییر رفتار در گذشت زمان
📛با دیدن این کلیپ راحـت دلیل رد صلاحیت احمدی نژاد ، برای همه محرز میشه
تا وقتی چرخ انتخابات به نفع ماست،قبولش داریم و لاغیر😳⁉️
📢ببینید و انتشار دهید...
انتشار ترجیحا با آیدی کانال...🙏
#احمدی_نژاد
#سقوط_تفکر
#انتخابات
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
*﷽* *داستان حبه انگور‼️*
*⛳حاج اقای قرائتی نقل میکند:*
*روزی به مسجدی رفتیم که امام مسجد دوست پدرم بود گفت داستان بنا شدن این مسجد در این شهر قصه عجیبی دارد ، برایتان تعریف کنم:*
*روزی شخص ثروتمندی یک من انگور میخرد و به خدمتکار خود میگوید انگور را به خانه ببر و به همسرم بده و به سر کسب و کاری که داشته میرود ، بعدازظهر که از کارش به خانه برمیگردد به اهل و عیالش میگویدلطفا انگور را بیاور تا دور هم با بچه ها انگوربخوریم.*
*همسرش باخنده میگوید:*
*من و فرزندانت همه انگور ها را خوردیم ،خیلی هم خوش مزه و شیرین بود...*
*🍀مرد با تعجب میگوید:*
*تمامش را خوردید...‼️*
*زن لبخند دیگری میزند و میگوید بله تمامش را...*
*مرد ناراحت شده میگوید:*
*یک من(سه کیلو)انگور خریدم یه حبه ی اون رو هم برای من نگذاشته اید‼️الان هم داری میخندیجالب است‼️خیلی ناراحت میشود و بعد از اندکی که به فکر فرو میرود...*
*ناگهان از جا برخواسته از خانه خارج میشود...*
*🍀همسرش که از رفتارش شرمنده شده بوداو را صدا میزند...ولی هیچ جوابی نمی شنود.*
*مرد ناراحت ولی متفکر میرود سراغ کسیکه املاک خوبی در آن شهر داشته...*
*به او میگوید:یک قطعه زمین میخواهم در یک جای این شهر که مردمش به مسجد نیاز داشته باشند وآنرا نقدا خریداری میکند ، سپس نزد معمار ساختمانی شهر رفته ، و از او جهت ساخت و ساز دعوت بکار میکند...و میگوید:بی زحمت همراه من بیایید...او را با خود بر سر زمینی که خریده بود برده و به معمار میگوید: میخواهم مسجدی برای اهل این محل بنا کنید و همین الان هم جلو چشمانم ساخت و ساز را شروع کنید....*
*🍀معمار هم وقتی عجله مرد را می بیند...تمام وسایل و کارگران را آورده و شروع کرد به کار کردن و ساخت و مسجد میکند...،*
*مرد ثروتمند وقتی از شروع کار مطمئن میشود به خانه برمیگردد.*
*همسرش به او میگوید:*
*کجا رفتی مرد...‼️*
*چرا بی جواب چرا بی خبر؟؟؟؟*
*مرد در جواب همسرش میگوید..:*
*هیچ رفته بودم یک حبه انگور از یک من مالی که در این دنیا دارم برای سرای باقی خودم کنار بگذارم، و اگر همین الان هم بمیرم دیگر خیالم راحت است ، که حداقل یک حبه انگور ذخیره دارم.*
*🍀همسرش میگوید چطور...مگه چه شده؟اگر بابت انگورها ناراحت شدید حق باشما بوده ما کم لطفی کردیم معذرت میخواهم....*
*مرد با ناراحتی میگوید:*
*شما حتی با یک دانه از یک من انگور هم بیاد من نبودید و فراموشم کردید البته این خاصیت این دنیاست و تقصیر شما نیست...جالب اینست که این اتفاق در صورتی افتاده که من هنوز بین شما زنده هستم،چگونه انتظار داشته باشم بعد از مرگم مرا بیاد بیاورید و برایم صدقه دهید؟؟؟وبعد قصه خرید زمین و ساخت مسجد را برای همسرش تعریف میکند....*
*🍀امام جماعت تعریف میکرد که طبق این نقل مشهور بین مردم شهر
الان چهارصد سال است که این مسجد بنا شده،*
*۴۰۰سال است این مسجد صدقه جاریه برای آن مرد میباشد ،چون از یک دانه انگور درس و عبرت گرفت...*
*ای انسان قبل از مرگ برای خود عمل خیر انجام بده و به انتظار کسی منشین که بعد از مرگت کار خیری برایت انجام دهد،*
*محبوب ترین مردم تو را فراموش میکنند حتی اگر فرزندانت باشند...*
*⏳از الان بفکر فردایمان باشیم.*
*🖨 انتشار این پیام صدقه جاریه است.*
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI