eitaa logo
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
7.1هزار دنبال‌کننده
40.9هزار عکس
11.3هزار ویدیو
324 فایل
عکسنوشته‌شهدا @AXNEVESHTESHOHADA عکسنوشته‌حجاب @AXNEVESHTEHEJAB ارتباط با مدیران @toramanchashmdarraham مدیر تبادل @Masih_ss
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
شهیدی که بخاطر رضایت پدر ازبهشت برگشت 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 از کتاب" بازگشت " خاطرات رزمندگان از مشاهدات آنها از فضای برزخ بهشتی و نحوه شهادت شهدای رزمنده و... به شما توصیه می کنم. حتما این کتاب را تهیه نمایید. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹و اما شما هم اینک یکی از داستان تکان دهنده و زیبای این کتاب را پیش رو دارید...  💠 💠آخرین روزهای اسفند ۱۳۶۴ بود. در بیمارستان مشغول فعالیت بودم. من تکنسین اتاق عمل و متخصص بیهوشی بودم‌. با توجه به عملیات رزمندگان اسلام تعداد زیادی مجروح به بیمارستان منتقل شده بود. لحظه ای استراحت نداشتیم اتاق عمل مرتب آماده می شد و تیم جراحی وارد می شدند. داشتم از داخل راهروی بیمارستان به سمت اتاق عمل می رفتم، که دیدم حتی کنار راهروها مجروح خوابیده!! همین طور که جلو میرفتم یک نفر مرا به اسم کوچک صدا زد، برگشتم اما کسی را ندیدم می خواستم بروم که دوباره صدایم کرد، دیدم مجروحی کنار راهروی بیمارستان روی تخت حمل بیمار از روی شکم خوابیده و تمام کمر او غرق خون است. رفتم بالای سر مجروح و گفتم شما من را صدا زدی؟ چشمانش را به سختی باز کرد و گفت: بله، منم کاظمینی .چشمانم از تعجب گِرد شد، گفتم محمدحسن اینجا چه کار می‌کنی؟  محمدحسن کاظمینی سال های سال با من همکلاسی و رفیق بود. از زمانی که در شهرضای اصفهان زندگی می کردیم. حالا بعد از سال ها در بیمارستانی در اصفهان او را می‌دیدم. او دو برادر داشت که قبل از خودش و در سال‌های اول جنگ در جبهه مفقود شده بودند. البته خیلی از دوستان می‌گفتند که برادران حسن اسیر شده اند.  بلافاصله پرونده پزشکی اش را نگاه کردم. با یکی از جراحان مطرح بیمارستان که از دوستانم بود صحبت کردم و گفتم این همکلاسی من طبق پرونده‌اش چندین ترکش به ناحیه کمرش اصابت کرده و فاصله بین دو شانه چپ و راست را متلاشی کرده طوری که پوست و گوشت کمرش از بین رفته، دو برادر او هم قبلاً مفقود الاثر شدند. او زن و بچه هم دارد اگر می شود کاری برایش انجام دهید.  تیم جراحی خیلی سریع آماده شد و محمدحسن راهی اتاق عمل شد دکتر همین که میخواست مشغول به کار شود. مرا صدا زد و گفت: باورم نمیشه، این مجروح چطور زنده مانده به‌قدری کمر او آسیب دیده که از پشت می توان حتی محفظه ای که ریه ها در آن قرار می گیرد مشاهده کرد!! دکتر به من گفت: این غیر ممکن است، معمولاً در چنین شرایطی بیمار یکی دو ساعت بیشتر دوام نمی آورد بعد گفت: من کار خودم را انجام می دهم. اما هیچ امیدی ندارم ، مراقبتهای بعد از عمل بسیار مهم است. مراقب این دوستت باش. عمل تمام شد یادم هست حدود ۴۰ عدد گاز استریل را با بتادین آغشته کردند و روی محل زخم گذاشتم و پانسمان کردم .دایره‌ای به قطر حدود ۲۵ سانت، روی کمر او متلاشی بود. روز بعد دوباره به محمدحسن سر زدم حالش کمی بهتر بود، خلاصه روز به روز حالش بهتر شد . یادمه روز آخر اسفند حسابی براش وقت گذاشتم، گفتم فردا روز اول عید است مردم و بستگان شما به بیمارستان و ملاقات مجروحین می‌آیند. بگذار حسابی تر و تمیز بشیم همینطور که مشغول بودم و او هم روی شکم خوابیده بود به من گفت می خواهم به خاطر تشکر از زحماتی که برای من کشیدی یک ماجرای عجیب رو برات تعریف کنم. گفتم بگو میشنوم، فکر کردم می خواهد از حال و هوای رزمندگان و جبهه تعریف کنه.  ماجرایی را برایم گفت که بعد از سالها هنوز هم وقتی به آن فکر می‌کنم حال و هوایم عوض می‌شه. ⭕ادامه ماجرا ... 💠محمد حسن بی مقدمه گفت: اثر انفجار را روی کمر من دیدی؟ من با این انفجار شهید شدم، روح به طور کامل از بدنم خارج شد و من بیرون از بدنم ایستادم و به خودم نگاه می کردم یک دفعه دیدم که دو ملک در کنار من ایستادند. به من گفتند: از هیچ چیزی نگران و ناراحت نباش تو در راه خداوند شهید شده و اکنون راهی بهشت الهی خواهی شد. همراه با آن دو ملک به سمت آسمان ها پرواز کردیم در حالی که بدن من همینطور پشت خاکریز افتاده بود . در راه همین طور به من امید می دادند و می گفتند نگران هیچ چیزی نباش خداوند مقام بسیار والایی را در بهشت برزخی برای شما و بقیه شهدا آماده کرده. در راه برخی رفقایم را که شهید شده بودند می‌دیدم آنها هم به آسمان می رفتند کمی بعد به جایی رسیدیم که دو ملک دیگر منتظر من بودند دو ملک قبلی گفتند اینجا آسمان اول تمام می شود شما با این ملائک راهی آسمان دوم میشوی از احترامی که به ملائک آسمان دوم گذاشته شد فهمیدم، ملائک آسمان دوم از لحاظ رتبه و مقام از ملائکه آسمان اول برترند. آن دو ملک هم حسابی مرا تحویل گرفتند و به من امید دادند که لحظاتی دیگر وارد بهشت برزخی خواهی شد و هر زمان که بخواهی می توانی به دیدار اهل بیت علیه السلام بروی. بعد من را تحویل ملائکه آسمان سوم دادند همین طور ادامه داشت تا این که مرا تحویل ملائک آسمان هفتم دادند، کاملا مشخص بود که ملائکه آسمان هفتم از ملائک آسمان ششم برترند. بلافاصله نگاهم به بهشت افتاد
🔴 توضیحات یک نماینده مجلس در خصوص نحوه تایید اعتبارنامه دلخوش 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
ماجرای سلام الله علیه به رحمه الله علیه به نقل از آقای مرتضایی فر: 🔻ما روز 21 بهمن 1357 در منزل نشسته بودیم. به ایشان گفتند: «امام پیام داده که مردم در خانه‌های خود نمانند، بیرون بریزند و به حکومت نظامی اهمیت ندهند». آقای طالقانی گفت: «امام مدت پانزده سال از ایران دور بوده‌اند و توجه ندارند که این دژخیمان رژیم چه بی‌رحم هستند. اگر مردم بیرون بریزند، همه را قتل عام می‌کنند؛ بنابراین صلاح در آن است که در منازل و خانه‌ها بنشینیم، ببینیم عاقبت کار چه می‌شود؟». بعد مرحوم طالقانی با امام حدود نیم ساعت تلفنی گفتگو کرد تا شاید امام را قانع کند که مردم را از خانه‌هایشان بیرون نیاورند. ما حرف‌های آقای طالقانی را شنیدیم که سعی داشت امام را هرطور شده، از تصمیم خود مبنی بر بیرون آمدن مردم از خانه‌ها و اهمیت ندادن به حکومت نظامی، منصرف نماید. تا اینکه آقای طالقانی گوشی را گذاشت و در گوشه‌ای زانوانش را بغل گرفت و ساکت ماند! حتی سرش را روی زانوانش تکیه داد و به فکر فرو رفت. ما با خود گفتیم حتماً امام حرفی زده و مثلاً به ایشان گفته شما دخالت نکنید و ...؛ بنابراین آقای طالقانی ناراحت شده است. امّا چیزی نگفتیم تا اینکه ایشان یک دفعه سر از زانوانش برداشت و به حال طبیعی و عادی برگشت. سؤال کردیم: «آقا چه شده؟ آیا امام به شما پرخاش کردند یا حرفی گفتند که شما ناراحت شدید؟» آقای طالقانی گفت: «نه، نه، اصلاً مسئله این نیست. من اصرار کردم که امام اعلامیه‌هایش را پس بگیرد و امام هرچه می‌گفت، من قانع نمی‌شدم، در آخر فرمود: «آقای طالقانی! اصرار نکن! احتمال بده که این دستور از طرف امام زمان سلام الله علیه است!» تا امام این جمله را گفت، من به خود لرزیدم و بی‌اختیار گوشی را گذاشتم و حالم دگرگون شد!». منبع: خاطرات آیت الله سید علی اکبر قرشی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1388، صص136-133. 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
هدایت شده از قاسم روانبخش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 محسن اسماعیلی: سیدمحمد خاتمی، شخصیتی نجیب و فرهیخته است! جناب دکتر ! نسبت انتصاب اسماعیلی با نطق انقلابی شما در آغاز چیست؟! لطفاً توضیح دهید. http://eitaa.com/joinchat/2315059211Cdc06065a5f
🎥رهبرانقلاب: بزک‌کنندگان آمریکا امروز نمی توانند سر خود را بلند کنند 🔹ضعف مدیریت در آمریکا در قضیه کرونا باعث شده مرگ و ابتلا در آن کشور بیش از همه باشد و نمی‌توانند هم مدیریت کنند به خاطر فساد داخل دستگاهشان. 🔸مردم را می‌کشند و عذرخواهی هم نمی‌کنند زبانشان هم برای حقوق بشر دراز است. آن مرد سیاهی را که آنجا کشته شد ظاهرا بشر نبود! 🔹ملت آمریکا احساس خجلت و سرافکندگی می‌کند. 🔸ایرانی‌های داخل یا خارج از کشور هم که شغلشان بزک کردن امریکا بود با این اوضاع دیگر سرشان را نمی‌توانند بلند کنند. 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥اگر نبینی تا آخر عمر پشیمان می شوید🔥 ❌سیاه و سفید، چشم آبی و چشم سیاه، زن و مرد، دختر و پسر، جوان و نوجوان همگی در حال فروشگاه ها. پلیس هم حضور دارد و هیچ کاری نمی کند. اینجا آمریکا است مهد تمدن، نظم، حقوق شهروندی، نوع دوستی، حکومت سالم و مردمانی نایس؛ البته تا وقتی که زور بالا سرشان هست و زمانی که اندکی حکومت پلیسی سست شود...😔 @kharej2025
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥عجب کلیپه جالبیه حجمیم که نداره توضیحم نمیدم خودتون ببینید به قول معروف بدون شرح قضاوت با شما 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
"آری با ضوابط شما من هیچ نمیدانم و بهتر است که ندانم" بله او معادلات جهانی را بر هم زد. مکتب او مکتب حرکت از وضع موجود به سمت مطلوب است. ✍محمدرضا فرازی ✅دست نوشته های یک معلم https://eitaa.com/joinchat/1040515086C373a0e98c0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 جورج واشنگتن بنیانگذار آمریکا سقوط کرد! ویدئویی منتشر شده نشان دهنده خرد شدن مجسمه جورج واشنگتن ، بنیانگذار ایالات متحده است. :آمریکا مانند کشتی تایتانیک سقوط خواهد کرد 👤 جناب سفیر ✍این فیلم منو یاد سقوط دیکتاتورهای دست نشانده امریکا انداخت شاه و صدام و... 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
🔺"آنچه امروز در شهرهای ایالات متحده شاهد آن هستیم نتیجه واقعیت هایی است که همیشه پنهان نگه داشته شده بود. با این حال امروز این موارد نشان داده شده است که منجر به ننگ دولت آمریکا شده است." 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
THIS IS THE NATURE OF THE U.S. GOVT, A POLICEMAN KNEELS ON A BLACK MAN’S NECK UNTIL HE DIES این طبیعت دولت آمریكاست ، زانوهای پلیسی كه روی گردن یك مرد سیاه فشرده میشود تا زمانی كه می میرد. 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
⭕️ یادمه خانم باران کوثری ازخرداد پرحادثه میگفتند واز کسانی که درفتنه ۸۸جانشان را از دست داده بودند مایه میگذاشتند. سوالی که ازایشون دارم اینه که با توجه به تابعیت امریکاییشون نمیخواهند ازخرداد پرحادثه امریکا و کشته و زخمی شدن هموطنان امریکاییشون به دست رژیم سفاک امریکا اعتراض کنند؟ 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
‏رهبر انقلاب صراحتاً یکی از آفت های مجلس را وارد کردن انگیزه های شخصی و جناحی در اتخاذ تصمیمات ذکر کردند. عضویت اکثریت قریب به اتفاق پزشکان در کمیسیون بهداشت احتمال اینکه در عمل این کمیسیون ، منافع صنف پزشکی را بر منافع ملی ارجحیت دهد را بسیار محتمل می کند 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
تولد هر نوزاد در خانواده‌های ایرانی، یعنی تولّد نور، برکت و شادی. دولت کنار مردم‌ باشد. ثروت دولت متعلق به همه مردم و همه نسل‌ها است؛ نوزادان ایرانی که متولد می‌شوند، آینده‌سازان کشورند. محروم کردن آنها از همین محدود خلاف سیاست‌های کلی نظام‌ است. 🇮🇷‌ @AXNEVESHTESIYASI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌸 عکسنوشته حجاب 🌸
امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: او غیبتی طولانی خواهد داشت که در آن (غیبت) هیچ کس نجات نمی یابد، مگر کسی که خدای تعالی او را در اعتقاد به امامت ثابت بدارد و در دعا به تعجیل فرج، موفق سازد. بحارالانوار، جلد ۹۰، صفحه ۱۴۹ 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
ختم صلوات امروز به نیت : 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
🌹🍃حاج رضا رستمی مقدم از طایفه بزرگ مدهنی در پنجم فروردین‌ماه سال یک هزار و سیصد و چهل هجری شمسی در ایستگاه راه‌آهن کشور از توابع استان لرستان در خانواده‌ای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود 🌹🍃در همان دوران کودکی خانواده‌اش از ایستگاه کشور به روستای آب چنار نقل‌مکان و در جوار طایفه پدری سکنی گزید. دوران جوانی ایشان مصادف بود با شکل‌گیری انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی و مبارزه با رژیم پلید ستم‌شاهی. هر وقت تظاهراتی می‌خواست شکل بگیرد با مشقت فراوان خود را به شهرستان خرم‌آباد رسانیده و در تظاهرات و راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد و خود او یکی از مهره‌های اصلی و شناخته‌شده اجتماعات و تظاهرات‌ها بود. 🌹🍃سال یعنی یک هزار و سیصد و شصت‌ویک به‌صورت داوطلب وارد سپاه پاسداران می‌گردد. درنهایت پس از گذراندن مختصری آموزش مقدماتی به جبهه اعزام و به تیپ پانزده امام حسن (ع) می‌پیوندد. وی در اولین عملیات حضورش (عملیات خیبر) به لحاظ لیاقت، شایستگی و رشادت‌هایی که از خود نشان می‌دهد از سوی مسئولین امر به‌افتخار پوشیدن لباس مقدس سپاه نائل و به عضویت رسمی سپاه پاسداران درمی‌آید. 🌹🍃 سردار رستمی در عملیات‌های متعددی همچون خیبر، بدر، کربلای چهار، کربلای پنج، والفجر هشت، والفجر ده به‌عنوان یک عنصر کلیدی و مؤثر ایفای وظیفه نموده 🌹🍃 با بروز فتنه در سوریه و تعرض داعش به حرم عمه السادات حضرت زینب (س) حاج رضا با اصرار مکرر و خواهش از مسئولین امر پس از گذشت چند ماه پیگیری بالاخره به آرزویش می‌رسد و مسیر اعزامش به سوریه فراهم می‌شود. 🌹🍃وی که تنها هدف و آرزویش شهادت در راه خداوند بود در سوریه در سمت فرماندهی گردان با تفکرات مدبرانه و بی‌شائبه آن‌گونه لرزه بر اندام دشمنان ملحد و تکفیری می‌اندازد که عناصر داعش از آوازه‌ی نامش همواره در هراس و التهاب بودند ایشان خاری بود در چشم دشمنان و نماد اقتدار شجاعت در بین همکارانش. 🌹🍃 اما سرانجام پس از فداکاری و رشادت‌های فراوان در جریان حمله انتحاری دشمنان تکفیری در سرزمین حضرت زینب کبری (س) این پرستوی خونین بال به‌سوی معبود خویش بار سفر بربست و به فیض شهادت نائل گردید