‹ آیِھ ›
-
در نجف ویزای زُوّارِ تو امضا میشود ؛
کربلایِ اربعین را باید از حیدر گرفت .
و من حسین(ع) را دارم
در میان تمام نداشتههایم ؛
مگر غیر از این است
که آقای من
جبران کنندهی هر زخمِ بدون مرهم
و دردِ بدون درمان است ..
‹ آیِھ ›
-
خورشیدی و زمین و زمان درمدار توست ؛
مولای من بیا که جهان بیقرار توست ..
‹ آیِھ ›
- و اِنی سَاَموتُ لِفراقک ؛ حسین !
+ و قطعا من از فراق تو خواهم مرد ؛ حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوچه پس کوچه هایِ نجف :)).
ولی هیچکسی نفهمید
این شبونه حرف زدنهامون با ابيعبدالله (ع)
مارو از چه افسردگی هایی نجات داد . .
‹ آیِھ ›
-
علامه شوشتری فرمودن :
ما هیچیمون شبیه اهلبیت علیهالسلام نیست
اِلا زمانی که بر حسین (ع) گریه میکنیم ؛
عشق یک زینـب و هفتاد و دو سر میخواهد ،
بچه بازیست مگر؟! عشـق جگر میخواهد ..
شیعه بودن هم سخت است ...
ارام گوشه ای نشسته ای که ناگهان دلت میگوید؛ من نجف میخواهم .
مرا در گوشه ای از وادی السلام دفن کنید ،
و روی سنگ قبرم بنویسید :
او جز علی بن ابیطالب ، کسی را نداشت .
- ایوانِ نجف، هان تو شھــادت بدھ فردا ؛
این دل، همہیِ عمر بهـ تسخیرِ علـے؏ بود🌿.•