eitaa logo
˼شهید‌آرمان‌علی‌وردی🇵🇸˹
1.7هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
55 فایل
. ﷽ ‌ طلبه‌‌ی‌شهید‌آرمان‌علی‌وردی🤍 ولادت؛ ۱۳۸۰/۴/۱۳ شهادت؛ ۱۴۰۱/۸/۶ شهید‌آرمان‌یک‌بسیجیِ‌فدایی‌رهبر‌بود(: حرف،نقد،پیشنهاد؛ https://harfeto.timefriend.net/17167416487090 کپی؟‌‌اینجا‌همه‌‌چیز‌‌نذر‌‌شهید‌آرمان‌‌هست(: حلال‌ِمومن‌!
مشاهده در ایتا
دانلود
زود راحتش کنید رو تنش پا نزارید کمتر اذیتش کنید....💔💔 @A_AliVerdi
میانِ مزار سرگردان کھ شدی دل ِ حیرانت را بردار و کناری بنشین ، دلت اگر گرفت کمی اشک بریز . . نھ براۍ حال دلت ، نھ! برای جـٰاماندنت آری! سخت است جـٰاماندن(:!💔 @A_AliVerdi
یہ‌بزرگی‌میگفت: "شڪ‌نڪن‌وقتی‌بہ‌یہ‌شہـید فڪر‌ڪردی،چند‌لحظہ‌قبلش،، همون‌شهید‌داشتہ‌بہ‌تو‌فکر‌میکرده . . . یعنی چند دقیقه پیش داشتی به ما فکر میکردی؟ 🥀💔 @A_AliVerdi
یه بار که روضه رفتیم یادمه روضه خون میگفت که اون زخمی که از همه بیشتر ارباب رو از پا انداخت و کمر ارباب رو شکست کبودی زیر چشم عباسش بود ....💔 . . . ای شهید کبودی زیر چشمت از همه بیشتر مارو از پا انداخته... خبر داری؟ @A_AliVerdi
چه داشتی در امتداد نگاهت ... چه داشتی در کنترل نگاهت که آخر به دیدن چادر نورانی مادرت زهرا [س] رسیدی! @A_AliVerdi
49.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مستند «حلقه آرمان»💔 ▫️واگویه های بچه های مسجد و پایگاه امام علی علیه السلام شهران پیرامون فعالیت های تربیتی شهید آرمان علی وردی و اعضای حلقه تربیتی شهید عزیزمان آرمان علی وردی ◾️کاری از معاونت تعلیم و تربیت بسیج(زمستان ۱۴۰۱) به یاد آرمان عزیز 🖤 🖤 🌹 💔 🔰مسجد جامع امام علی (ع) پایگاه بسیج امیرالمؤمنین (ع) 🔰 🔘@mjemamali
بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدای آرمان🌱 آرمانی که در سجودش ذکر استغفرالله بر لب داشت آرمانی که نوکری برای اربابش را مقدم بر هرچیزی میدانست آرمانی که مادرش را به عقیق مهمان میکرد آرمانی که طرح لبخندش شد باعث باریدن چشم ها آرمانی که شد برادر عده ای بی پناه آری چندیست مینویسم برای آرمان.... قلمم این روز ها خشک نمیشود برای آرمان قلمم میبارد برای کبودی چشم آرمان برای آرمانی که این روزها شده شنوای سخنان تکراری ام آری مینویسم برای آرمان برای مادر آرمان.... به قلم:محب العباس🌱 ⟬شهید‌آرمان‌علی‌وردی⟭
پـروردگارا واژه شهیــد چیستـــ ..؟؟ ڪہ روے هر جـوانے میگذاری این چنین زیـبا مےشود...♥️ ⟬شهید‌آرمان‌علی‌وردی⟭
بسم الله الرحمن الرحیم گاهی ... گاهی دلم میخواهد دستانی محکم به صورتم بزنند... بعد لیوانی آب روی سرم خالی شود... انگاری که دریای خزر را روی صورتم ریخته باشند ،هراسان و لرزان از خواب بیدار شوم... دستانم بلرزد ،یخ زده باشم انگار که سالهاست در قطب زندگی میکنم... اشک چشمانم مانند ابر بهاری ببارد و بغض مانند کوهی در گلویم گیر کرده باشد... تکانم بدهند و از من بپرسند که چشده؟؟ چیزی نیست ... خواب دیده ای .... و من ،انگشتر عقیق دستم را نگاه کنم ،همان انگشتری که تو خریدی و از من قول گرفتی هیچگاه از دستم بیرون نکشمش... با دستانی لرزان اشک چشمم را پاک کنم و مدام بپرسم: بند دلم،آر...آرمان....آرمانم کو؟ میوه دلم ...آرم...آرمان کجاست؟ و تو مانند فرشته ای بی مثل و مانند در چارچوب در حاضر شوی... بیایی بنشینی کنارم... دستانم را بگیری و بگویی : مادر جان،چیزی نیست خواب دیدی... من اینجام... من ... آرمانت... من اینجام مادر... 💔 آری روشنای دلم من ... دلم میخواهد بیایی و بگویی خواب دیده ام،نبودنت را خواب بوده ام ... از زبان مادر شهید علیوردی تقدیم به قلب صبور مادر شهید🌹 به قلم:محب العباس🌱 ⟬شهید‌آرمان‌علی‌وردی⟭
دعوت کنندگان به انتخابات چه کسانی هستند؟! 🇮🇷 شهیدآرمان‌علی‌وردی