#معرفی_کتاب https://cdn.mashreghnews.ir/d/2019/09/03/4/2591724.jpg بجز دورانی که بحث شبیه سازی و سلول های بنیادی بازخورد بالایی در رسانه ها داشت، دیگر چندان نام و نشانی از پژوهشکده ی #رویان نبود تا اینکه چند سال پیش آقا در یکی از سخنرانی هایشان از مرحوم کاظمی آشتیانی با لفظ #شهید نام بردند. بعد از آن دیگر نامی از پژوهشکده ی رویان نشنیدم تا همین چند وقت پیش که کتاب داستان رویانا درباره ی زندگی مرحوم #کاظمی_آشتیانی و سیر رشد پژوهشگاه رویان منتشر شد. نویسنده کتاب با اینکه بدلیل فوت مرحوم کاظمی آشتیانی، مصاحبه ی چندانی از وی در دست ندارد ولی خیلی خوب توانسته شخصیت معنوی و مدیریتی او را به تصویر بکشد. کتاب خیلی خوب و روان روایتی از تبدیل رویان از درمانگاهی کوچک به پژوهشگاهی بزرگ در تراز جهانی ارائه میدهد. خواندن این کتاب -مخصوصا برای اساتید و دانشجویان #پزشکی و رشته های وابسته- می تواند در تزریق روحیه #امید و خودباوری بسیار موثر باشد. بخش های جالبی از #کتاب: ص51: یکی از کارهایی که دکتر کاظمی دنبال می‌کرد و خیلی هم به آن اصرار داشت، بالا بردن ظرفیت مجموعه بود. نمی‌گذاشت قدوقواره‌ی مجموعه کوتاه بماند * ص69: بارها میگفت فکر نکنید اگر کسی در خانواده‌ی خود مدیر خوبی در اداره‌ی خانواده نباشد می‌تواند مدیر خوبی در محل کارش باشد. اگر شما از عهده‌ی تربیت فرزند و مسئولیت همسر برنیایید، مطمئنا مدیر موفقی هم در کار نخواهید بود. * ص101: دکتر گفت: بابا ما داریم کار بزرگی می‌کنیم. باید نذرش هم بزرگ باشد. ده هزار تا [صلوات] که چیزی نیست. ص133: دکتر در مراسم افتتاح و کلنگ‌زنی ساختمان جدید رویان گفت برای گرفتن این زمین 250هزار صلوات نذر کرده بود. * ص136: هیج‌وفت نمی‌خواست کارهایی که انجام می‌دهد را بنام خودش تمام کند. واقعا مخلص بود. به معنای واقعی جهادگر بود. بعضی افراد کارهای نکرده را بنام خودشان انجام می‌دهند ولی دکتر کاظمی کارهایی را که خودش انجام داده بود، بنام دیگران تمام می‌کرد. * ص137: همیشه اصطلاحی را بکار می‌برد. می‌گفت عسلک‌بازی درنیاورید. دیدید بچه‌ها گِل‌بازی می‌کنند؟ می‌گفت از این کارها نکنید. به کارهای بزرگ فکر کنید و جلو بروید. من حمایت می‌کنم. روایت کتاب البته از گزیده های انتخاب شده بسیار جذابتر است.(محمدحسین عظیمی)