eitaa logo
عهد یاران
2.5هزار دنبال‌کننده
56.8هزار عکس
33.9هزار ویدیو
78 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 | بازگشت به «جنگ ولرم» 🔹اردیبهشت ۱۳۵۸ مجلس سنای آمریکا در واکنش به اعدام سران حکومت پهلوی، به‌ویژه حبیب‌الله القانیان، رئیس انجمن یهودیان، نخستین قطعنامه غیرالزام‌آور خود را علیه دولت جوان ایران صادر کرد. پشتیبان اصلی این قطعنامه، جیکوب جاویتس، سناتور جمهوری‌خواه و یهودی نیویورک بود که یکی از برجسته‌ترین حامیان صهیونیست در سپهر سیاست آمریکا به شمار می‌رفت. هرچند سناتورهای دیگر نیز در تأیید این قطعنامه مشارکت داشتند، اما به دلیل نقش کلیدی جاویتس، اولین قطعنامه سنای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران به «قطعنامه جاویتس» شهرت یافت. این اقدام شروع خصومت جدیدی علیه دولت ایران بود که شاید بتوان آن را آغاز «جنگ ولرم» یا جنگ سرد علیه جمهوری اسلامی ایران دانست. 🔸برخی معتقدند اصطلاح جنگ سرد ریشه در عبارت «جنگ ولرم» در آثار ژان مانوئل دارد، اما به هر حال معنای آن نوعی درگیری میان ملت‌هاست که موجب فعالیت نظامی مستقیم نمی‌شود و عمدتاً فعالیت‌های اقتصادی، سیاسی، تبلیغاتی و جاسوسی را در بر می‌گیرد. 🔹جنگ ولرم علیه جمهوری اسلامی ایران زمانی آغاز شد که غرب از نظام حکمرانی ایران قطع امید کرد و شاخ و برگ لابی‌های رژیم صهیونی در ایران جدید برچیده شد. به همین دلیل، لابی‌های صهیونی در آمریکا وارد عمل شدند. همان‌طور که لابی صهیونی حامی شاه، افرادی مانند راکفلر و کیسینجر، بستر لازم برای سفر شاه به آمریکا را فراهم کردند، این لابی‌ها زمینه تصویب قطعنامه جاویتس را نیز فراهم کردند. نمونه آن، یادداشت سفارت رژیم صهیونی در اتاوا خطاب به دولت کانادا برای همراه کردن آن به محکومیت ایران است. 🔸پس از قطعنامه جاویتس، قطعنامه‌ها و تحریم‌های مختلفی علیه ملت مظلوم ایران به تصویب رسید. در ادامه مداخلات و خرابکاری‌های دشمن در امور ایران، در سال‌های اخیر دشمن خود را برای جسارتی بزرگ آماده کرد. قرار بود با عملیات غافلگیرانه‌ای ضربات سختی به پیکر ایران وارد شود که جمهوری اسلامی را به نقطه فروپاشی برساند، اما دست قدرت الهی، اراده ملت شریف ایران و همت رزمندگان اسلام ورق را برگرداند.دشمن غربی که در تجاوزات خود به فلسطین، حزب‌الله و نقاط دیگر آتش‌بس را نمی‌پذیرد و همچنان به جنایات خود ادامه می‌دهد، این بار خود مجبور به درخواست آتش‌بس شد.اخیراً گزارش آسوشیتدپرس عنوان کرده است که یکی از بزرگ‌ترین و کلیدی‌ترین موضوعات بحث‌برانگیز در مذاکرات تجاری بین ایالات متحده و چین، امتناع پکن از اجرای درخواست واشنگتن برای توقف خرید نفت از ایران است که به معنای بازگشت به وضعیت پیشین است. 🔹بازگشت غرب به سناریوهای گذشته مانند فعال‌سازی مکانیسم ماشه، مذاکره و تحریم، در واقع عقب‌نشینی تاکتیکی از جنگ گرم به جنگ ولرم است که خود حکایت از زبونی آمریکا و اقتدار جمهوری اسلامی دارد. ✍🏻 محمد حکیمی 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | جدید آمریکا در قفقاز 🔹تحولات اخیر قفقاز جنوبی با امضای توافق صلح میان آذربایجان و ارمنستان تحت میانجی‌گری مستقیم آمریکا، معادلات منطقه‌ای را دگرگون کرده است. هسته مرکزی این توافق، ایجاد "کریدور زنگزور" با مدیریت ۹۹ ساله آمریکاست که می‌تواند حضور پایدار واشنگتن را در منطقه‌ای حساس، میان سه قدرت ایران، روسیه و ترکیه نهادینه کند. 🔸کریدور زنگزور در صورت اجرایی شدن، آذربایجان را از طریق نخجوان به ترکیه متصل می‌کند و مسیرهای فعلی ترانزیت که از خاک ایران می‌گذرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد. 🔰این تغییر دو سناریوی محتمل را پیش روی ایران قرار می‌دهد: 🔹1- سناریوی تهدید: کاهش سهم ایران در ترانزیت کالا و انرژی در قفقاز 🔸2- سناریوی فرصت: امکان بازتعریف مسیرهای جایگزین از طریق همکاری با ارمنستان و گرجستان 🔹موفقیت این کریدور به عوامل متعددی از جمله همکاری ارمنستان، موضع روسیه و ایران بستگی دارد. واگذاری مدیریت کریدور به آمریکا می‌تواند پیامدهای امنیتی مثل امکان استقرار پایگاه‌های لجستیکی ناتو در نزدیکی مرزهای ایران، تقویت توان نظامی آذربایجان و تهدید امنیت مرزهای شمال‌غرب ایران با افزایش نظارت آمریکا را در پی داشته باشد. 🔰با توجه به پیچیدگی شرایط، ایران نیازمند اتخاذ راهبردی چندوجهی است: 🔹۱) دیپلماسی فعال و تشدید رایزنی با ارمنستان برای حفظ مسیرهای ترانزیت موجود، گفت‌وگوی استراتژیک با روسیه و ترکیه برای ایجاد توازن منطقه‌ای و استفاده از مکانیسم‌های سازمان‌های منطقه‌ای مانند اکو 🔸۲) توسعه زیرساخت‌های جایگزین: تسریع در تکمیل کریدور شمال-جنوب (اتصال به روسیه و هند)، سرمایه‌گذاری در مسیرهای ریلی ایران-ارمنستان-گرجستان و توسعه بنادر دریای خزر برای جبران کاهش ترانزیت زمینی 🔹۳) اقدامات امنیتی: از طریق تقویت سیستم‌های پدافندی در مرزهای شمال‌غرب، افزایش توان اطلاعاتی و رصد تحرکات در منطقه، همکاری امنیتی با روسیه و ارمنستان در مرزهای مشترک 🔸۴) ابزارهای اقتصادی: طرح‌هایی مانند افزایش صادرات برق و گاز به ارمنستان و گرجستان، ایجاد مناطق آزاد تجاری در مرزهای شمالی 🔹«سید عباس عراقچی»وزیر امور خارجه کشورمان اعلام کرده است: «بحث کریدور در ماجرای زنگزور کنار رفته است. قرار است یک جاده ترانزیتی تحت حاکمیت و صلاحیت قضایی ارمنستان، توسط شرکت ارمنی-آمریکایی ایجاد شود. ما نگرانی‌های خود در خصوص حضور نیروهای خارجی در منطقه را داریم. در بیانیه مشترک آذربایجان و ارمنستان به حاکمیت و تمامیت ارضی دو کشور احترام گذاشته شده و با هرگونه تغییر مرز مخالفت شده که این در راستای مواضع ایران است.»گرچه کریدور زنگزور در حال حاضر هنوز در واقعیت اجرایی نشده و بیشتر یک پروژه بالقوه است، اما تجربه تاریخی نشان داده است که قفقاز منطقه‌ای با تحولات سریع است. ایران اگر بتواند از ابزارهای دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی به صورت همزمان استفاده کند، نه تنها می‌تواند تهدیدات را خنثی کند، بلکه ممکن است موقعیت خود را در معادلات جدید ارتقا دهد. کلید موفقیت در ابتکار عمل و دوری از واکنش‌های انفعالی نهفته است. ✍🏻 مصطفی علیجان‌زاده 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | همکاری راهبردی؛ آینده مشترک ایران و عراق 🔹سفر رسمی علی لاریجانی به عراق به عنوان نخستین مقصد منطقه‌ای خود در سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی، حامل پیام‌هایی است که در ابعاد سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اعتقادی قابل تحلیل است. این انتخاب همزمان با ایام پیاده‌روی عظیم اربعین و حضور گسترده میلیون‌ها زائر ایرانی و عراقی، نمایانگر عمق و اهمیت روابط تهران و بغداد در سطوح مختلف است. 🔸در مرکز این سفر، امضای تفاهم‌نامه امنیت مرزی میان دو کشور قرار دارد که با حضور مقامات ارشد ایران و عراق صورت گرفت. «قاسم الاعرجی»مشاور امنیت ملی عراق، بر عزم جدی دولت بغداد در جلوگیری از هرگونه نقض امنیتی با هدف تجاوز به کشورهای همسایه تاکید کرد. علی لاریجانی نیز ضمن ستایش سیاست خارجی متعادل و ثبات عراق، اجرای این توافق را در تضمین امنیت مشترک منطقه‌ای کلیدی دانست. این همکاری در شرایطی اهمیت ویژه می‌یابد که حضور نیروهای آمریکایی و تحرکات گروه‌های تروریستی، تهدیدی جدی علیه امنیت دو کشور به شمار می‌رود. 🔹این تفاهم‌نامه نمادی از اراده مشترک ایران و عراق برای تقویت همگرایی سیاسی و امنیتی در مقابل فشارهای خارجی و اقدامات مخرب منطقه‌ای است. پارلمان عراق پس از ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، با تصویب مصوبه‌ای برای اخراج نیروهای آمریکایی گامی موثر در حفظ استقلال و امنیت خود برداشت که نشانه‌ای از تغییر معادلات سیاسی در بغداد محسوب می‌شود. 🔸سفر لاریجانی علاوه بر مولفه‌های امنیتی، به ابعاد فرهنگی و اعتقادی نیز توجه دارد. هماهنگی در زمینه خدمت‌رسانی به زائران اربعین و تعاملات گسترده بین دو دولت در حوزه حمل‌ونقل، امنیت و خدمات رسانی، نمایانگر تداوم پیوندهای عمیق ملت‌های ایران و عراق است که ریشه در تاریخ و باورهای مشترک دارد. 🔹از منظر ژئوپولیتیکی، این سفر بخشی از راهبرد کلان ایران برای شکل دادن به بلوک همگرایی منطقه‌ای است که ضمن مقابله با تهدیدات مشترک، از جمله فشارهای غرب، تلاش برای تجزیه‌طلبی و بحران‌های سوریه، بر تقویت جبهه مقاومت تأکید دارد. تهران باور دارد ثبات پایدار منطقه در گرو همکاری‌های امنیتی، سیاسی و اقتصادی کشورهای مستقل غرب آسیا است و هر گونه تلاش برای برهم زدن این همکاری‌ها به زیان منطقه و به نفع بازیگران خارجی تمام خواهد شد. 🔸به نظر می‌رسد حرکت دیپلماتیک لاریجانی به عراق پایه‌های مستحکمی را برای تثبیت نقش تهران و بغداد در عرصه امنیت و ثبات منطقه بنا کند. توافقنامه امنیت مرزی، تقویت همکاری‌های ضدتروریسم و توسعه مناسبات فرهنگی و اقتصادی، می‌تواند زمینه‌ساز تحولاتی راهبردی در معادلات منطقه‌ای باشد. ادامه این روند در دیدارهای آتی لاریجانی به لبنان و دیگر کشورها، قدرت منطقه‌ای ایران را افزون ساخته و مسیرهای تازه‌ای را برای کاهش بحران‌ها و ارتقای همبستگی منطقه‌ای هموار خواهد کرد. ✍🏻 علیرضا سلیمانی نژاد 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | اربعین رسانه افشاگر 🔹نشریه معروف آمریکایی «هافینگتون پست» در مقاله‌ای که در سال‌های اخیر منتشر کرد، به زیارت میلیونی اربعین حسینی پرداخت. 🔸در مقاله مذکور، زیارت اربعین را بزرگ‌ترین و باشکوه‌ترین تجمع دینی در جهان توصیف نموده و آورده است: تعداد زائران این تجمع پنج برابر مراسم بزرگ و مهم «کومبه‌ میلای» هندوها که هر سه سال یکبار برگزار می‌شود، است. 🔹نویسنده مقاله مذکور سپس داستان یک مرد استرالیایی را نقل می‌کند که پس از مشاهده زیارت باشکوه اربعین در تلویزیون در سال ۲۰۰۳، زمانی که صدام سقوط می‌کند، به کربلا می‌آید و با شرکت در این مراسم از مسیحیت کاتولیک به اسلام می‌گراید. 🔸نویسنده مقاله سپس به شرح و مقایسه اربعین با دیگر اتفاقات می‌پردازد و می‌نویسد: در زلزله «هائیتی» وزارت دفاع آمریکا فقط چهار میلیون وعده غذایی داد، و در اربعین ۲۰۰ میلیون وعده غذایی تهیه می‌شود و همه از محل خیرین است. نویسنده سپس خواستار گنجاندن زیارت اربعین در کتاب رکوردها به عنوان بزرگ‌ترین تجمع بشری، بزرگ‌ترین سفره غذا در جهان و بزرگ‌ترین تعداد داوطلبان در یک مکان و غیره می‌شود. 🔹نگاهی به وقایع سال ۶۱ قمری و پس از آن، حکایت از شروع یک استراتژی محکم و پرقدرت دارد. ماجرای عاشورا و سپس اربعین، مقطعی را برای همیشه در تاریخ ثبت کرد. نوع مواجهه اولیای الهی و ائمه اطهار بیانگر یک تقابل دائمی با جبهه کفر و نفاق است. عبارت «مثلی لا یبایع مثله» که توسط سیدالشهدا مطرح شد، بنیانگذار حرکتی شد که در طول کل تاریخ هرکسی که مثل اباعبدالله است با هرکسی که مثل یزید است دست بیعت ندهد. سپس، بازگشت زینب کبری به کربلا آن هم در اوج فضای خفقان بنی‌امیه بیانگر شروع یک حرکت روشنگرانه بود. در ادامه نیز، ائمه بزرگوار این مسیر را حفظ کردند. امام باقر به اقامه مجلس عزا و گریه در منازل توصیه کردند، امام صادق مجلس عزا برپا می‌کردند و آن حدیث معروف امام رضا به ریان ابن شبیب همگی بیانگر استمرار حرکت بیدارگر زینب کبری است. 🔸اکنون اربعین به یک رسانه پرقدرت افشاگر تبدیل شده است. جالب آنکه اربعین نه تنها محور اجتماع برای ادیان مختلف بلکه برای هر انسان حق‌گراست. شاید همین ویژگی وجه تمایز آن با سایر مناسک و شعائر باشد. به عنوان مثال در مراسم باشکوه حج که میعادگاه مسلمانان جهان است، شاهد یک حرکت درون دینی هستیم و دیگر ادیان در آن شرکت ندارند، اما اربعین گستره‌ای فراتر را دربر گرفته است. 🔹امکان ندارد که امروزه نبردی بین حق و باطل شکل بگیرد و اربعین نسبت به آن بی‌تفاوت باشد؛ چرا که اساس شکل‌گیری و ماهیت این حرکت، تقابل و صف‌کشی همانندگان اباعبدالله الحسین و همانندگان یزید است. امروز رسانه‌ی افشاگر اربعین به همه کمک می‌کند تا شمر زمانه‌شان را بشناسند. از این روست که پاسخ کوبنده ایران به تجاوز رژیم صهیونی در مسیر مشایه، خود یک پدیده جذاب شده است. آثار ضربه ایران بر هیمنه آمریکا و رژیم صهیونی در رسانه اربعین، به همه دنیای اسلام منعکس می‌شود — بلکه حتی فراتر از دنیای اسلام — لذا این هم‌افزایی می‌تواند بارقه‌های شکل‌گیری امت واحد در میان ملت‌های مسلمان جهان باشد که البته مقدمه‌ای برای حرکات جهانی و ظهور منجی است، ان‌شاءالله. ✍🏻 محمد حکیمی 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | واکنش رسانه‌ها به تحقیر ترامپ در آلاسکا 🔹نشست «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهور روسیه و «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا در پایگاه «المندورف ـ ریچاردسون» در حومه «انکوریج» آلاسکا، بازتاب گسترده‌ای در محافل رسانه‌ای و سیاسی آمریکا داشته و با موجی از انتقاد و سرخوردگی نسبت به عملکرد ترامپ همراه شده است. رسانه‌های آمریکایی از هر دو حزب سیاسی، پوتین را پیروز بی‌چون و چرای این دیدار توصیف کردند و معتقدند ترامپ نتوانست دستاورد ملموسی از این نشست به دست آورد. 🔸حتی تلویزیون «فاکس نیوز» که همواره از حامیان اصلی ترامپ محسوب می‌شود، این دیدار را به شدت نقد کرد و نوشت: «فضای حاکم بر سالن بسیار غیرمعمول بود و اصلاً مطلوب نبود. پوتین وارد شد، فورا صحبت کرد، کنار رئیس‌جمهور آمریکا عکس گرفت و سپس صحنه را ترک کرد، جوری که انگار همه چیز طبق خواسته او پیش رفته باشد.» این نقد نشان می‌دهد که تصویر عمومی از نشست آلاسکا، برخلاف انتظار هواداران ترامپ، به سود رئیس‌جمهور روسیه رقم خورده است. 🔹روزنامه «نیویورک تایمز» نیز نوشت:« پوتین هنگام ورود به خاک آمریکا شاد و مشتاق به نظر می‌رسید، چرا که پس از سه سال انزوای دیپلماتیک و تحریم‌ها، او توانست با استقبال گرم رئیس‌جمهور آمریکا مواجه شود.» این روزنامه تاکید کرد که این صحنه نمادی از دست بالای دیپلماسی روسیه در برابر آمریکا بود.«وال استریت ژورنال» نیز ضمن بررسی دستاوردهای نشست، نوشت: «ترامپ فرش قرمز را برای پوتین پهن کرد اما در عوض چیز زیادی به دست نیاورد. پوتین پیروزی‌های نمادینی کسب کرد، از جمله اینکه در خاک آمریکا از موضع برابر رفتار شد و تحریم‌ها را دور زد، بدون اینکه هیچ امتیازی بدهد.»«جان بولتون»مشاور سابق امنیت ملی آمریکا، نیز در ارزیابی خود گفت: «پوتین آشکارا پیروز شد، اما ترامپ دستاورد قابل توجهی نداشت و بسیار خسته به نظر می‌رسید. او فقط جلسات بعدی با پوتین را در پیش داشت و هیچ توافق عملیاتی مشخصی به دست نیامد.» 🔸به طور کلی بررسی نظرات رسانه‌ها و تحلیل‌های سیاسی محافل غربی و غیر غربی نشان می‌دهد که نشست آلاسکا، تصویری روشن از سردرگمی و ضعف آمریکا حتی در خاک خود ارائه کرد. واقعیت آن است که این نشست‌ها و جلسات نمی‌تواند سیاست‌های شکست‌خورده ترامپ را ترمیم کند و حتی فرش قرمز و نمایش‌های دیپلماتیک نیز نمی‌تواند خلأ کمبود دستاوردهای واقعی واشنگتن را پنهان سازد. تجربه آلاسکا بار دیگر نشان داد که ادعاهای بزرگ و ژست‌های ظاهری آمریکا، توانی برای جبران ناکامی‌های راهبردی و ضعف در سیاست خارجی ندارند و باید به دنبال راهکارهای واقعی و عملی برای حل مسائل بین‌المللی بود. ✍🏻 علیرضا سلیمانی نژاد 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | خنجر به وحدت! 🔹در شرایط حساس پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، انتشار بیانیه جبهه موسوم به اصلاحات با شعار «آشتی ملی» و تأکید بر تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی هسته‌ای، نظارت گسترده آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و تعامل بیشتر با غرب، پرسش‌های جدی درباره همسویی این خواسته‌ها با اهداف استراتژیک دشمنان ایران ایجاد کرد. تحلیل محتوای این سند نشان می‌دهد که برخی جریان‌های سیاسی داخلی، آگاهانه یا ناآگاهانه، به ابزاری برای پیشبرد اهداف دشمن تبدیل شده‌اند. 🔸بند ۱۰ بیانیه، که پیشنهاد تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی اورانیوم و پذیرش نظارت‌های گسترده آژانس را مطرح می‌کند، عیناً همان مطالباتی است که آمریکا و متحدانش سال‌هاست تلاش کرده‌اند از طریق تحریم‌ها و فشارهای سیاسی به ایران تحمیل کنند. این پیشنهادها دقیقاً در زمانی مطرح می‌شود که سه کشور اروپایی انگلستان، فرانسه و آلمان تهدید به فعال‌سازی مکانیسم ماشه و بازگرداندن پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت کرده‌اند. آیا این همزمانی تصادفی است؟ 🔹در بند ۷ بیانیه، ادعای «تبعیض سیستماتیک علیه زنان» مطرح شده است؛ عبارتی که پیش‌تر در گزارش‌های سازمان ملل و رسانه‌های غربی علیه ایران به کار رفته است. این رویکرد نه تنها واقعیت‌های داخلی را تحریف می‌کند، بلکه آب به آسیاب تبلیغات دشمن می‌ریزد. 🔸نکته تأمل‌برانگیزتر، زمان انتشار این بیانیه است: روزهای پس از دفاع مقدس ۱۲ روزه، زمانی که ملت ایران با انسجام بی‌سابقه‌ای در برابر تجاوز دشمن صهیونی ایستادگی کرد. در چنین شرایطی، طرح خواسته‌هایی که پیش‌تر از زبان مقامات غربی شنیده شده‌اند، نه تنها کمکی به حل بحران‌های کشور نمی‌کند، بلکه مانند خنجری بر پیکره وحدت ملی فرود می‌آید. 🔹برخی از حامیان این بیانیه استدلال می‌کنند که این پیشنهادها راهی برای جلوگیری از فروپاشی اقتصادی است، اما تاریخ نشان داده که تعامل یک‌جانبه و پذیرش شرایط دشمن، هرگز به رفع تحریم‌ها یا بهبود معیشت مردم منجر نشده است. برجام نمونه بارز این ادعاست؛ توافقی که با وعده رفع تحریم‌ها آغاز شد، اما در نهایت به تحریم‌های بیشتر و فشارهای گسترده‌تر انجامید. 🔸ملت ایران در طول تاریخ ثابت کرده که در سایه وحدت و هوشیاری می‌تواند بر هر توطئه‌ای غلبه کند. اما جریان‌هایی که در بحبوحه جنگ ترکیبی دشمن، خواسته‌های خارجی را بازتولید می‌کنند، به عوامل تفرقه تبدیل می‌شوند. امروز بیش از هر زمان دیگری، نیاز به انسجام داخلی و مقاومت در برابر فشارهای خارجی احساس می‌شود.در شرایطی که آمریکا و رژیم صهیونی در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه با حملات ناجوانمردانه خود، مردم بی‌گناه را فارغ از علایق سیاسی و فرهنگی، صرفاً به جرم ایرانی بودن به خاک و خون کشیدند، بیانیه اصلاحات به تریبونی برای انعکاس خواسته‌های نامشروع دشمن تبدیل شده است که در میدان جنگ و میز مذاکره نتوانسته محقق شود. این بیانیه به مهم‌ترین عامل پیروزی ایران در دفاع مقدس ۱۲ روزه، یعنی وحدت و انسجام ملی، آسیب می‌زند. ✍🏻 مصطفی علیجان‌زاده 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | تعیین‌تکلیف یا تعلیق مکانیسم ماشه 🔹در لابه‌لای آغاز دور جدید مذاکرات و تهدید تروئیکای اروپایی مبنی بر فعال‌سازی مکانیسم ماشه، یک پرسش کلیدی پیش روی اقتصاد ایران قرار گرفته است: آیا ادامه فضای روانی ناشی از تهدید فعال‌سازی این مکانیسم به سود اقتصاد کشور است یا بهتر است که موضوع مکانیسم ماشه تعیین‌تکلیف شود و کشور، با عبور از شوک اولیه، اقتصاد و فعالان آن را از بلاتکلیفی خارج نماید. 🔸دیروز دبیر شورای عالی امنیت ملی در سخنانی اشاره داشتند: «بعضی از کشورها این پیشنهاد را—تمدید مکانیسم ماشه—داده‌اند، امّا ایران قائل به این نیست؛ یعنی معتقد است که این هم یک ترتیب جدیدی می‌شود که هر ازگاهی بیایند بگویند خب حالا شش ماه شد، دفعۀ بعد یک سال بشود.» 🔹تردیدی نیست که فعال‌سازی مکانیسم ماشه چالشی روانی برای اقتصاد ایران به‌شمار می‌رود؛ با این وجود، تداوم سایه این تهدید بر اقتصاد، مضرات بیشتری نسبت به فعال‌سازی آن توسط اروپا دارد. به عبارتی، ادامه فضای مبهم و نامطمئن، مانع شکل‌گیری تصمیم‌های کلان اقتصادی، سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی و حتی سیاست‌گذاری منسجم می‌شود. بدتر آنکه عدم تعیین‌تکلیف، افق آینده را برای فعالان اقتصادی تیره می‌سازد و «انتظار برای بدتر شدن اوضاع» به یک متغیر روانی منفی بدل می‌گردد. 🔸باید توجه کرد که در عمل، بخش زیادی از تحریم‌هایی که ممکن است تحت این عنوان بازگردند، پیشاپیش توسط آمریکا و اروپا اعمال شده‌اند. همچنین با توجه به رویکرد فعلی برخی کشورها، امکان اجماع جهانی برای اجرای مؤثر تحریم‌ها چندان قوی نیست. نمونه‌ای مهم از این موضع‌گیری را می‌توان در رفتار اخیر روسیه در شورای امنیت مشاهده کرد، جایی که مسکو با استفاده از حق وتوی خود، مانع از تمدید مأموریت هیئت کارشناسی نظارت بر تحریم‌های کره شمالی شد. این اقدام نشان داد که فعال‌سازی مکانیسم ماشه در شرایط فعلی، مانند «تفنگی با فشنگی نه چندان مؤثر» خواهد بود. 🔹تجربه یک دهه اخیر اقتصاد ایران نشان می‌دهد که با وجود فشارهای خارجی، شوک‌های اقتصادی گذرا هستند؛ البته به شرط آنکه سیاست‌گذار داخلی به جای انفعال، مسیر سازگاری فعال و تدبیر را در پیش گیرد. از منظر هزینه-فایده، عبور از شوک مکانیسم ماشه و بازگشت به یک وضعیت با ثبات—ولو تحریمی—به مراتب بهتر از ادامه بلاتکلیفی و کش‌دار شدن فضای ابهام است. یک نکته روشن است: اقتصاد ایران بیش از تحریم، از بی‌تصمیمی و بلاتکلیفی ضربه خورده است. ✍🏻 علی محمدی 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | بن‌بست تازه ترامپ! 🔹نزدیک به چهار سال از آغاز جنگ اوکراین می‌گذرد و همچنان هیچ نشانه‌ای از پایان این مناقشه دیده نمی‌شود. ایوو اچ. دالدر، سفیر پیشین آمریکا در ناتو، در تحلیلی برای نشریه «فارن پالیسی» تأکید کرده است که اختلافات عمیق میان کی‌یف و مسکو، راه را برای هرگونه توافق سریع و ساده بسته است. این در حالی است که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، پیش‌تر ادعا کرده بود می‌تواند با یک تماس تلفنی ۲۴ ساعته، صلح را به اوکراین بازگرداند. اما واقعیت میدان چیز دیگری را نشان می‌دهد. 🔸تلاش‌های نمایشی و دیپلماتیک ترامپ و فرستاده ویژه‌اش، استیو ویتکاف، بر ایده تبادل اراضی متمرکز بوده است. اما این پیشنهاد با واقعیت‌های میدان همخوانی ندارد. اوکراین هرگونه عقب‌نشینی از دونباس را خطری استراتژیک می‌داند و روسیه نیز تنها در صورتی به توافق تن می‌دهد که شرایطش، از جمله به رسمیت شناختن «علل ریشه‌ای» بحران از نگاه مسکو، پذیرفته شود. در نشست اخیر آلاسکا در ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، گفت‌وگوهای ترامپ و پوتین نیز به نتیجه ملموسی نرسید. پوتین بار دیگر بر لزوم رفع این «علل ریشه‌ای» تأکید کرد، اما جزئیات پیشنهادهای روسیه که در ژوئن ۲۰۲۵ ارائه شده بود، در مذاکرات نادیده گرفته شد. 🔹ترامپ وعده داده بود که تضمین‌های امنیتی، از جمله حمایت مشابه ماده ۵ ناتو، به اوکراین ارائه خواهد داد. اما این وعده‌ها مبهم باقی مانده‌اند و مشخص نیست آیا آمریکا حاضر به اعزام نیرو برای دفاع از اوکراین خواهد بود یا خیر. از سوی دیگر، تحلیلگران معتقدند پوتین تنها در صورتی با تضمین‌های امنیتی موافقت می‌کند که روسیه حق وتو بر اجرای آن‌ها داشته باشد. این در حالی است که حضور نیروهای اروپایی برای تقویت امنیت اوکراین از نظر مسکو غیرقابل‌قبول است. 🔸با وجود امیدهای اولیه برای اوکراین، دیپلماسی پر سر و صدای ترامپ به نتیجه‌ای نرسیده و وعده ۲۴ ساعته او پس از شش ماه همچنان تحقق نیافته است. برخی کارشناسان، عقب‌نشینی اخیر او از دخالت در این بحران و اظهاراتش مبنی بر اینکه «این جنگ آن‌هاست»، را نشانه‌ای از ناتوانی در حل این معضل می‌دانند. این در حالی است که دونالد ترامپ، پس از دیدار آلاسکا با پوتین، در یادداشتی در شبکه اجتماعی تروث‌سوشال نوشته بود: «روز خوب و موفقی در آلاسکا بود. دیدار با پوتین هم مانند تماس تلفنی با زلنسکی و مقامات اروپایی به خوبی پیش رفت. همه توافق کردند که بهترین راه برای پایان دادن به جنگ وحشتناک بین روسیه و اوکراین، رفتن مستقیم به یک توافق صلح است که جنگ را پایان دهد، و نه صرفاً یک توافق آتش‌بس که اغلب اوقات پایدار نمی‌ماند.» 🔹در نهایت، کارشناسان غربی معتقدند تا زمانی که اوکراین و روسیه احساس نکنند مذاکره به نفعشان است، تنها راه پیش رو، ادامه حمایت نظامی از کی‌یف و فشار اقتصادی بر مسکو خواهد بود. اما این مسیر نیز در سایه اختلافات عمیق، به نظر راه‌حلی موقت و شکننده است. ✍🏻 حسن نوروزی 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | تعیین جانشین برای جمهوری اسلامی!!! 🔹رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیانات اخیر خود فرمودند: «روز بیست‌وسوم خرداد به ایران حمله شد، یک روز بعد، یک عدّه از عوامل آمریکا در یک پایتخت اروپایی نشستند و شروع کردند به بحث کردن بر روی جایگزین جمهوری اسلامی! ... این‌قدر مطمئن بودند که یک روز بعد از شروع حمله نشستند و بحث کردند که حالا بعد از جمهوری اسلامی چه کسی، کدام حکومتی و چگونه حکومتی بر ایران حکومت کند! پادشاه هم معیّن کردند؛ ... منتهی «ملّت ایران»، با ایستادگی خود در کنار نیروهای مسلّح، در کنار دولت، در کنار نظام، مشت محکمی به دهان همه‌ی اینها زد.» 🔸در سال‌های اخیر، تغییر پارادایم و نظام حاکم بر برخی کشورها که برای غرب هزینه‌زا هستند، به طور جدی در دستور کار غرب قرار گرفته است، به طوری که به شکل فشرده‌تری برای آن برنامه‌ریزی می‌کنند. شاید نزدیک بودن فاصله زمانی فتنه‌ها در چند سال اخیر نیز بی‌ارتباط با این موضوع نباشد. اما به هرحال، مدل پیاده شده در سوریه، یک الگوی دلخواه غربی است که طرحواره غرب را برای سایر کشورهای مخالف غرب ملموس کرده است. به نظر می‌رسد همین الگو برای ایران نیز مدنظر قرار گرفته است. 🔹بهترین گزینه‌ای که می‌تواند ایران را برای غرب تبدیل به سوریه کند، رضا پهلوی است. این انتخاب از همه لحاظ عالی به نظر می‌رسد. اتفاقاً او شباهت‌هایی با جولانی نیز دارد؛ از دامان غرب برخاسته و سواد حکمرانی نیز ندارد. اگر جولانی تجربه اداره یک گروهک را داشته است، رضا پهلوی همین سابقه را هم ندارد. پس اگر ایران را به او بسپارند، احتمالا بسیار زودتر از آنچه که سر سوریه آوردند، به سر ایران خواهند آورد. 🔸شکل‌گیری همکاری اخیر داعش با تروریست‌های تجزیه‌طلب کرد در شمال غرب و حکایت برخی خبرها مبنی بر مذاکره «عارف کعبی» سرکرده گروهک دولت الاحواز با ماموران رژیم صهیونی برای عملیات تروریستی در خوزستان، همگی نشان می‌دهد که این پادوهای آمریکایی-صهیونی، همچون حیوانات گرسنه‌ای که برای طعمه خیز برمی‌دارند، خود را آماده کرده‌اند تا در صورت وقوع هر اتفاق هدفمند، روند تجزیه و تضعیف ایران را شروع کنند. اما این لقمه بزرگ‌تر از دهانشان است.نشست سه‌جانبه رضا پهلوی، نتانیاهو و «گیلاه گملیئل» وزیر اطلاعات رژیم صهیونی را شاید بتوان اطمینان‌بخشی رژیم از مهره انتخابیشان تعبیر کرد. رضا پهلوی در اظهاراتی سخیفانه، در ابتدای امسال گفت: «می‌بایست از «نه به جمهوری اسلامی» فراتر برویم، برای استقرار یک «دولت ملی».» او ویژگی‌های دولت ملی خود را به گونه‌ای خیالبافی می‌کند که هیچ سنخیتی با فرهنگ و غیرت ایرانی-اسلامی ندارد.او از استقرار «دولت ملی» حرف می‌زند، در حالی که مدافع جانیانی است که در جنگ ۱۲ روزه به زنان و کودکان بی‌گناه رحم نکردند، با این وجود مدعی دولت ملی نیز می‌شود. سابقه مدل فرنگی حکمرانی و بی‌توجهی به فرهنگ ملی در پنجاه سال حکومت پهلوی، شکست ارتش پرطمطراق رضاخانی در برابر هجوم نیروهای متفقین و واگذاری مناطقی از خاک ایران در حکومت پهلوی اول و دوم، غرب را بیشتر متمایل می‌کند که حکومت سوم پهلوی را تصویرسازی کند. آنگاه نقشه سوریه‌سازی ایران به مرحله وقوع خواهد پیوست. 🔹این هدف جز با آشفتگی اجتماعی محقق نمی‌شود؛ از این روست که نقش اتحاد مقدس میان اقشار مختلف ملت، به‌عنوان یکی از اضلاع قدرت ایران، برجسته می‌شود. ✍🏻 محمد حکیمی 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | پاسخ ایران این بار سخت‌تر است! 🔹«جان مرشایمر»نظریه‌پرداز آمریکایی و استاد دانشگاه شیکاگو، در تازه‌ترین مصاحبه خود، وضعیت امنیتی خاورمیانه را به شکل شفاف تحلیل کرده و هشدار داده است که هر گونه حمله احتمالی رژیم صهیونی به ایران، با واکنش شدیدتر و پیچیده‌تری روبه‌رو خواهد شد. او به تجربه جنگ ۱۲ روزه اشاره می‌کند و می‌گوید در آن نبرد کوتاه اما فشرده، ایران توانست تل‌آویو را در معرض فشار واقعی قرار دهد و اثرات بازدارنده خود را نشان دهد. این نکته، بیش از هر ارزیابی نظری، نمایانگر توان عملیاتی و قدرت پاسخگویی ایران است. 🔸مرشایمر بر این باور است که تل‌آویو به خوبی می‌داند که هرگونه تهاجم مستقیم، هزینه‌های سنگینی برای آن به همراه خواهد داشت. در تحلیل او، این بار معادلات متفاوت است و رژیم صهیونی در مواجهه با ایران نمی‌تواند روی تجربه‌های گذشته حساب کند. واقعیت‌های میدانی نشان می‌دهد ایران توانسته با تقویت سامانه‌های دفاعی و بهبود شبکه‌های استراتژیک، ظرفیت خود برای مدیریت بحران و پاسخ قاطع به تهدیدها را افزایش دهد. این ظرفیت‌ها به گونه‌ای طراحی شده‌اند که هرگونه اقدام نظامی علیه ایران، پیامدهای گسترده و غیرقابل پیش‌بینی برای مهاجم ایجاد کند. 🔹از سوی دیگر، مرشایمر به پیامدهای بین‌المللی این تنش‌ها اشاره دارد. ایران با ایجاد پیوندهای مستحکم با اعضای بریکس و استفاده از موقعیت ژئوپلیتیکی خود، توانسته فضای دیپلماتیک جهانی را به نفع خود شکل دهد. تهدیدهای تحریم و مکانیسم ماشه، به جای تضعیف تهران، ایران را به سمت همکاری‌های گسترده‌تر با قدرت‌های نوظهور هدایت می‌کند و نشان می‌دهد که راهبردهای آمریکا در فشار حداکثری با محدودیت مواجه شده است. 🔸کنترل تنگه هرمز و خلیج فارس نیز نقطه‌ای استراتژیک در توان بازدارندگی ایران محسوب می‌شود. هرگونه تحرک نظامی دشمن، این مناطق حساس را در معرض خطر قرار می‌دهد و ایران با حضور فعال خود در این گذرگاه‌های حیاتی، توانسته جایگاهش را در امنیت انرژی جهان تثبیت کند. این اقدام، هم قدرت ایران در میدان را تقویت کرده و هم ابزار فشار غیرمستقیم بر دشمنان منطقه‌ای و جهانی را فراهم کرده است. 🔹جمع‌بندی مرشایمر این است که ایران امروز از توان دفاعی و بازدارندگی گسترده‌ای برخوردار است که از نظر عملی و استراتژیک، مسیر هرگونه حمله احتمالی را دشوار می‌کند. تهران با ترکیب قدرت نظامی، مدیریت بحران و دیپلماسی هوشمند، به بازیگری فعال و تعیین‌کننده در منطقه تبدیل شده است. پیام آشکار این تحلیل، نشان دادن قدرت ایران در مواجهه با تهدیدهای فرامنطقه‌ای و توانایی تغییر معادلات امنیتی و دیپلماتیک به نفع خود است. ✍🏻 علیرضا سلیمانی نژاد ‌🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢شکست در میدان، تقلا در فضای مجازی! 🔹رژیم صهیونی در ادامه تلاش‌های خود برای مدیریت افکار عمومی جهانی، تصمیم گرفته است نهادی تازه در وزارت خارجه خود ایجاد کند. بر اساس گزارش رسانه‌های عبری، این نهاد به‌طور رسمی وظیفه خواهد داشت جنگ سیاسی ـ رسانه‌ای را برای حمایت از سیاست‌های تل‌آویو در سطح بین‌المللی هماهنگ کند. 🔸انتشار این خبر نشان می‌دهد سران رژیم صهیونی به‌خوبی دریافته‌اند که شکست در عرصه روایت‌سازی، به اندازه شکست در میدان نظامی می‌تواند برایشان خسارت‌بار باشد. تجربه ماه‌های اخیر به‌ویژه جنگ غزه، این واقعیت را به‌وضوح آشکار کرد که قدرت نرم و جنگ رسانه‌ای، سرنوشت نبردها را در سطح جهانی تحت تأثیر قرار می‌دهد. 🔹طبق گزارش‌ها، نهاد جدید از اختیار جذب وبلاگ‌نویسان، فعالان شبکه‌های اجتماعی و کارشناسان فضای دیجیتال برخوردار خواهد بود تا آنچه «روایت اسرائیل» نامیده می‌شود، در مقیاس گسترده تبلیغ و بازتولید گردد. به بیان دیگر، رژیم صهیونی می‌خواهد با بهره‌گیری از ابزارهای مدرن ارتباطی، تصویری بزک‌شده از سیاست‌های خود به جهان ارائه دهد. 🔸با این حال، شرایط موجود نشان می‌دهد این پروژه بیش از آنکه محصول قدرت رسانه‌ای باشد، نشانه‌ای از بن‌بست و استیصال است. در میدان افکار عمومی جهانی، روایت‌های مردمی و تصاویر منتشرشده از جنایات در غزه دست بالا را دارند و در برابر آن، حتی تبلیغات سازمان‌یافته و پرهزینه تل‌آویو نیز کارایی محدودی دارد. اعتراضات گسترده در پایتخت‌های غربی علیه سیاست‌های رژیم صهیونی گواه روشنی بر این واقعیت است. 🔹تشکیل چنین نهادی را باید بخشی از استراتژی کلان جنگ‌های ترکیبی دانست. سران رژیم صهیونی درک کرده‌اند که قدرت سخت‌افزاری به‌تنهایی نمی‌تواند مشروعیت ازدست‌رفته را بازسازی کند. از این رو، جنگ رسانه‌ای و شناختی در کنار عملیات نظامی به‌صورت رسمی وارد ساختار تصمیم‌گیری آنان شده است. با وجود این، حقیقت‌های عینی میدان و مقاومت مردمی چنان نیرومند است که حتی گسترده‌ترین عملیات تبلیغاتی نیز قادر به پوشاندن آن نیست. 🔸در پایان باید گفت، نهاد تازه‌ای که قرار است در وزارت خارجه رژیم صهیونی شکل گیرد، تلاشی است برای کنترل موجی که عملاً از اختیار تل‌آویو خارج شده است. رژیم اشغالگر می‌خواهد با شبکه‌ای از نیروهای رسانه‌ای اجیرشده، چهره‌ای جدید برای خود بسازد؛ اما واقعیت‌های خونین غزه و مقاومت منطقه‌ای، هر روز بیش از گذشته چهره واقعی این رژیم شیطانی را برملا می‌سازد. ✍🏻 علیرضا سلیمانی نژاد 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢عبور از مرزها 🔹اظهارات «تام باراک» سیاستمدار ارشد آمریکایی درباره بی‌اعتباری مرزهای «سایکس‌پیکو»، تنها یک اظهارنظر تاریخی نیست؛ بلکه بیانیه‌ای راهبردی است که نقشه جدید امنیتی واشنگتن و رژیم صهیونی در غرب آسیا را ترسیم می‌کند. این نگاه، عبور از نظم سنتی بین‌المللی و حرکت به سمت مفهومی موسوم به «امنیت بدون مرز» را تئوریزه می‌کند. بر این اساس، امنیت رژیم صهیونی دیگر محدود به خطوط شناخته‌شده مرزی نیست، بلکه به عمق راهبردی آن در خاک کشورهای همسایه، به ویژه لبنان و سوریه، گره خورده است.این گفتمان جدید در عمل، پیش از این به طور گسترده به مرحله اجرا درآمده است. آمارهای سازمان‌های بین‌المللی اذعان دارند که رژیم صهیونی تنها در یک سال گذشته، بیش از ۱۰۰۰ بار حریم هوایی لبنان را نقض کرده و ده‌ها حمله هوایی را در عمق خاک سوریه انجام داده است. بنابراین، سخن باراک را نباید یک ایده‌پردازی جدید دانست، بلکه باید آن را تبیین سیاسی و مشروعیت‌بخشی برای همان تجاوزات عملی پیشین قلمداد کرد که نشان‌دهنده هماهنگی عمیق بین سپهر نظامی و گفتمان سیاسی در یک راهبرد واحد است. 🔸در برابر این رویکرد تهاجمی، لبنان در یک دو راهی سرنوشت‌ساز قرار گرفته است: 🔹مسیر اول: محکومیت رسمی و قاطع این رویکرد و تأکید بر حق حاکمیت ملی و دفاع مشروع، که مستلزم بسیج دیپلماتیک در مجامع بین‌المللی و تقویت بنیه دفاعی است. 🔸مسیر دوم: سکوت و انفعال، که در حقیقت به معنای عادی‌سازی تجاوزها و پذیرش حق رژیم صهیونی برای عمل در هر نقطه‌ای است که آن را مرتبط با امنیت خود می‌داند. انتخاب مسیر دوم، حاکمیت لبنان را به مفهومی پوچ و توخالی تبدیل خواهد کرد. 🔹این راهبرد تنها به حملات هوایی محدود نمی‌شود، بلکه یک جبهه دیپلماتیک و امنیتی مکمل نیز دارد: طرح آمریکا برای خلع سلاح حزب‌الله. این طرح را باید حلقه تکمیلی همان راهبرد «امنیت بدون مرز» دانست. در شرایط کنونی، تنها نیرویی که توان بازدارندگی در برابر پیشروی‌های رژیم صهیونی را دارد و هزینه تجاوز به حریم لبنان را برای تل‌آویو بالا برده، مقاومت مسلحانه به رهبری حزب‌الله است. بنابراین، خلع سلاح این نیرو، در واقع خلع ید از لبنان برای دفاع از تمامیت ارضی خود و باز کردن دروازه‌های کشور به روی یکه‌تازی نظامی رژیم صهیونی است.بی‌توجهی به این هشدارها و تحولات می‌تواند پیامدهایی عمیق و غیرقابل بازگشت در حوزه امنیتی و ژئوپلیتیک داشته باشد. 🔸از بین رفتن موازنه بازدارندگی کنونی می‌تواند به تضعیف شدید موقعیت ارتش لبنان در جنوب لیتانی منجر شود، حضور و نفوذ رژیم صهیونی در مناطق مرزی را به امری دائم و تثبیت‌شده تبدیل کند و در نهایت، نقش مستقیم واشنگتن در تعیین آینده امنیتی لبنان را به حدی بی‌سابقه افزایش دهد.در چنین سناریویی، لبنان نه تنها حاکمیت خود بر فضای هوایی و سرزمینی‌اش، بلکه حق تعیین سرنوشت امنیتی خود را نیز از دست خواهد داد. این امر بازتعریف روابط قدرت در کل منطقه بر مبنای منافع واشنگتن و تل‌آویو، بر ویرانه‌های حاکمیت ملی کشورهایی مانند لبنان است. ✍🏻 مصطفی علیجان‌زاده 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran